eitaa logo
داستان راستان🇵🇸
27.8هزار دنبال‌کننده
36.2هزار عکس
31هزار ویدیو
340 فایل
تقدیم به روح پاک و مطهر متفکر شهید استاد مرتضی مطهری‏‏‏‏‏‏‏‏ تبلیغات‌ ارزان با بازدهی عالی :👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1735000081Ce431fec0ab
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍃🌸🍃 موفقيت هيچ رازى نداره! از خودِ تو شروع ميشه زمانى كه تصميم ميگيرى شرايطت رو تغيير بدى شايد به خيلى چيزا فكر كنى ؛ راهكارها به مشكلات و ... اما يه قانون بيشتر وجود نداره. موفقيت به سن، وضعيت فعلي، و گذشته تو هيچ ارتباطى نداره! موفقيت شجاعت و شهامت ميخواد اينكه وقتى هزار نفر بهت ميگن نميتونى فقط يه جمله بهشون بگى: «بشين و تماشا كن...!» آدماى رويا دزد هميشه وجود دارند، "روياهاتو" محكم نگه دار و براش تلاش كن •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍آیت الله حاج شیخ حسنعلی نخودکی فرمود: می خواین یه چیزی بهتون یاد بدم که قدرتش از علم کیمیا هم بالاتر باشد. بعد از هر نماز پنج کار را انجام بدید، رزق و روزی شما زیاد میشه و به درجات معنوی خوبی دست پیدا می کنید. 1⃣ تسبیحات حضرت زهرا ( سلام الله علیها) 2⃣ آیت الکرسی تا و هو العلی العظیم. 3⃣ سه تا قل هو الله. 4⃣ سه تا صلوات. 5⃣ آخر آیه 2 سوره طلاق از من یتق الله و آیه 3 .👇 🌺 وَ مَنْ یَتَّقِ اللهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ وَ مَنْ یَتَوَکِّلْ عَلَی الله فَهُوَ حَسْبُهُ اِنَّ اللهَ بالغُ اَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرا، 3 مرتبه . 🌹شیخ حسنعلی نخودکی فرمود: من هرچه دارم از عمل کردن به این پنج مورد بعد از هر نماز دارم. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
اولین ملاقات فرعون و موسی فرعون از موسی پرسید : آیا تو اعتقاد داری به جز من خدایی وجود دارد ؟ موسی گفت : بله فرعون گفت : می دانی که مدتیست در مصر قحطی شده است پس اگر خدای تو واقعی است بیا مردم را جمع کنیم و تو از خدایت بخواه که باران ببارد و اگر باران بارید من هم به تو ایمان می آورم در غیر این صورت اگر من خواستم باران ببارد و بارید فراموش نکن که خدای واقعی جهان منم! موسی قبول کرد و مردم را به کمک فرعون جمع کردند و موسی گفت : خدایا باران بفرست اما باران نیامد! فردای آن روز نوبت فرعون رسید و دوباره مردم را جمع کردند فرعون به بالکن قصرش آمد و رو به آسمان کرد و گفت : ای آسمان به فرمان من ببار و بارانی می بارد فراموش نشدنی ! در واقع آسمان حرف فرعون را انجام داد تا حرف موسی . موسی با تند خویی با فرعون حرف زد وخدا حرف موسی را به خاطر تندخویی او نپذیرفت . 📚مبانی حقایق و رموز زندگی فرعون •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹 🌹🍀🌹 🍀🌹 ✍پیامبر اکرم (ص) می‌فرمایند: ميت در قبر مانند كسی است كه در دريا غرق شده باشد، هرچه را ديد چنگ به آن ميزند، كه شايد نجات يابد. و منتظر دعای كسی است كه به او دعا كند. از فرزند و پدر و برادر خويش. و از دعای زندگان نورهايی مانند كوهها داخل قبور اموات ميشود. و اين مثل هديه است كه زندگان از برای يكديگر ميفرستند. پس چون كسی از برای ميتی استغفاری يا دعايی كرد، فرشته‌ای آن را بر طبقی ميگذارد و از برای ميت ميبرد و ميگويد: اين هديه‌ای است كه فلان برادرت يا فلان خويشت برای تو فرستاده است و آن ميت به اين سبب شاد و خوشحال ميشود. 📚منبع.احياءالعلوم •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
عارفی سی سال، مرتب ذکر می گفت: استغفر الله مریدی به او گفت: چرا این همه استغفار میکنی؟ ما که از تو گناهی ندیدیم! جواب داد: سی سال استغفار من به خاطر یک الحمداللهِ نابجاست! روزی خبر آوردند بازار بصره آتش گرفته، پرسیدم حجره ی من چه؟ گفتند حجره ی شما نسوخته؛ گفتم: الحمدلله... معنی آن این بود که مال من نسوزد، مال مردم ارتباطی به من ندارد! آن الحمدلله از روی خود خواهی بود نه خدا خواهی چقدر از این الحمدلله ها گفتیم و فکر کردیم که شاکر هستیم؟! •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔥شیطان به حضرت یحیی گفت: می خواهم تو را نصیحت کنم. ✍حضرت یحیی فرمود: من میل به نصیحت تو ندارم؛ ولی می خواهم بدانم طبقات مردم نزد شما چگونه اند.شیطان گفت: مردم از نظر ما به سه دسته تقسیم می شوند: 1- عده ای مانند شما معصومند، از آنها مأیوسم و می دانیم که نیرنگ ما در آنها اثر نمی کند. 2- دسته ای هم برعکس، در پیش ما شبیه توپی هستند که به هر طرف می خواهیم می گردانیم. 3- دسته ای هم هستند که از دست آنها رنج می برم؛ زیرا فریب می خورند؛ ولی سپس از کرده خود پشیمان می شوند و استغفار می کنند و تمام زحمات ما را به هدر می دهند. دفعه دیگر نزدیک است که موفق شویم؛ اما آنها به یاد خدا می افتند و از چنگال ما فرار می کنند... ما از چنین افرادی پیوسته رنج می بریم... 📚کشکول ممتاز، ص 426 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
آیت الله مجتهدی تهرانی(ره): دنیا همه هیچ و کار دنیا همه هیچ 🌼‍ ای هیچ ز بهر هیچ بر هیچ مپیچ 🌼‍ دنیا مثل بادکنک هست، میره بالا فیس بادش خالی میشه، ما ول معطلم بیخودی واسه چهار روزه ی دنیا هِی می دوییم البته این شعر نمیگه دنیا رو رها بکن برو تو کوه ها عبادت کن ، دنیا رو داشته باش اما حلال، به فکر حلال و حرام باش، با کار حلال (پول در بیاری)، برای این که به زن و بچه ات نون بدی که واجب النفقه اند، با این پول خدمت کنی به فقرا، خمس بدی، مریض خونه بسازی، عبادت کنی با خدمت به مردم، این دنیا بد نیست اون دنیایی بد هست که دل ببندم به اون، چیست دنیا از خدا غافل شدن، خیلی این شعر عالیه، آدم این شعر بخونه زیاد تو دنیا نلوله، دنبال حرام نره، گناه نکنه، نماز اول وقت رو مقید باشه، پدر و مادرش رو ناراحت نکنه، زن و شوهر همدیگه رو ناراحت نکنن میزون باشه خلاصه!! •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
ابوبصیر گفت: پس از شهادت حضرت صادق علت نزد‌ام حمیده رفتم تا به او تسلیت بگویم. تا چشمش به من افتاد شروع کرد به گریه کردن، من نیز از حال او به گریه افتادم، آن گاه گفت: ابا محمد! اگر حضرت صادق (ع) را هنگام مرگ مشاهده می‌کردی چیز عجیبی می‌دیدی. در آن لحظات آخر چشم باز کرد و فرمود: هر کس بین من و او خویشاوندی هست بگویید بیاید، سفارشی دارم. ام حمیده گفت: تمام خویشاوندان آن جناب را جمع کردیم، امام صادق نگاهی به آنها کرد و فرمود: شفاعت ما خاندان به آن کسی که نمازش را سبک شمارد نخواهد رسید. حضرت صادق فرمود: روزی علی بن ابی طالب (ع) مردی را مشاهده کرد که همانند کلاغ که منقار به زمین می‌زند نماز می‌خواند، به او فرمود: چند وقت است این طور نماز می‌خوانی؟ عرض کرد: از فلان زمان. فرمود: عمل تو نزد خدا مانند کلاغی است که منقار بر زمین میزند اگر با همین وضع بمیری بر غیر ملت محمد خواهی مرد، آن گاه فرمود: دزدترین مردم کسی است که از نمازش بدزدد. 📙پند تاریخ 230. 229/5 ؛ به نقل از: محاسن برقی 1/ 80 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 روزی لقمان به پسرش گفت: امروز ٣پند به تو می‌دهم تا کامروا شوی: اول اینکه سعی کن در زندگی بهترین غذای جهان را بخور! دوم اینکه در بهترین بستر و رختخواب جهان بخواب! و سوم اینکه در بهترین کاخها و خانه‌های جهان زندگی کن! پسر لقمان گفت ای پدر ما خانواده‌ای بسیار فقیر هستیم؛ من چطور ‌می‌توانم این کارها را انجام دهم؟ لقمان جواب داد: اگر کمی دیرتر و کمتر غذا بخوری، هر غذایی که میخوری طعم بهترین غذای جهان را می‌دهد. اگر بیشتر کار کنی و کمی دیرتر بخوابی، در هر جا که خوابیده‌ای احساس می‌کنی بهترین خوابگاه جهان است. و اگر با مردم دوستی کنی در قلب آنها جای میگیری و آنگاه بهترین خانه‌های جهان مال توست. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨﷽✨ ✅به داده‌ها و نداده‌های خدا اعتماد کن ✍در بيمارستان‌ها وقت شام و ناهار، غذاها خيلی متفاوت است! به يک نفر سوپ، چلوكباب و دسر می‌دهند، به يکی فقط سوپ می‌دهند، به يک نفر حتی سوپ هم نمی‌دهند و می‌گويند كه فقط آب بخور، به يک كسی می‌گويند كه حتی آب هم نخور. جالب است كه هيچ‌كدام از اين بيماران اعتراض ندارند! زيرا آن‌ها پذيرفته‌اند كسی كه اين تشخيص‌ها را داده، طبيب است و آن كسی كه طبيب است، حكيم است. 🔹گپس اگر خدا به كسی كم داده يا زياد داده، شما گله و شِكوه نكنيد كه چرا به او بيشتر داده‌ای و به من كمتر! اين كارها روی حساب و حكمت است. 🤲 خدایا به داده و نداده‌ات شکر. ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥☝️ شخصی به پیامبر گفت پولم برکت نداره چیکار کنم ...؟ 👌🏻 از بزرگى پرسیدند: برکت در مال یعنی چه ؟ در پاسخ، مثالی زد و فرمود: گوسفند در سال یکبار زایمان می کند و هر بار هم یک بره به دنیا می آورد . سگ در سال دو بار زایمان میکند و هر بار هم حداقل 6-7 بچه. به طور طبیعی شما باید گله های سگ را ببینید که یک یا دو گوسفند در کنار آن است. ولی در واقع برعکس است. گله های گوسفند را می بینید و یک یا دو سگ در کنار آنها ... چون خداوند برکت را در ذات گوسفند قرار داد و از ذات سگ برکت را گرفت . مال حرام اینگونه است . فزونی دارد ولی برکت ندارد. روی مفهوم" برکت در روزی" فکر کنیم. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
از پیامبر اکرم (ص) پرسیدند: ذوالکفل - که نام او در قرآن آمده چه کسی بوده؟ فرمودند: مردی به نام عوید در حضرموت زندگی میکرد، هنگام وفاتش که رسید گفت: کسی جانشین من می‌شود که پیوسته بردباری نماید و خشمگین نشود؟ جوانی آمد و این شرط را قبول کرد، به او توجهی نکرد. برای مرتبه ی دوم تکرار کرد، بازهمان جوان حرکت کرد. این مرتبه او را پذیرفت. پس از چندی رحلت کرد. جوان جانشین او شد و خداوند او را به پیامبری منصوب کرد. چون به مقام پیامبری رسید، بر این عادت داشت که اول صبح برای رفع خصومت بین مردم می‌نشست و قضاوت می‌کرد و نزدیک ظهر به خواب می‌رفت. روزی شیطان به یاران خود گفت: چه کسی می‌تواند این جوان را از شرطی که راجع به خشمگین نشدن بسته، خارج کند؟ یکی از آنها به نام ابیض گفت: من این کار را انجام میدهم. نزدیک ظهر که ذوالکفل خوابیده بود، ابیض به خانه ی او رفت و فریاد برداشت که من مظلومم به دادم برس. ذوالکفل بیدار شد و به او گفت: برو طرف نزاع خود را بیاور، باز همان جا ایستاد. بالاخره انگشترش را به او داد تا به این وسیله خصم را بیاورد. ابیض رفت و فردا همان موقع که ذوالکفل به خواب رفته بود آمد و مانند روز گذشته فریاد برداشت که به دادم برس. کسی که به من ظلم کرده به انگشتر تو اهمیتی نداد. خادم گفت: بگذار بخوابد، دیروز و دیشب نخوابیده است. ابیض آرام نگرفت و فریاد کرد تا خادم جریان را به عرض او رسانید. نامه ای نوشت که به خصم خود دهد و او را بیاورد. روز سوم نیز همان ساعتی که ذوالکفل به خواب رفته بود امد، این مرتبه با فریاد شدیدتری از مظلومیت خود شکایت کرد، آنقدر داد و فریاد کرد تا ذوالکفل از خانه خارج شد، هوا بسیار گرم و سوزان بود به طوری که اگر گوشت در آفتاب می‌گذاشتند پخته می‌شد. دست ابیض را گرفت تا با هم پیش خصم بروند. مقداری که حرکت کردند ابیض از خشمگین شدن ذوالکفل مأیوس شد و او را رها کرد. 📙پند تاریخ 75/3 - 78. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•