#قائم_آل_محمد
💠 زيارت قبر علامه لاهيجانى توسط امام زمان (عج)
در صحن حضرت عبدالعظيم، بزرگوارى چشمش به جمال امام عصر عليه السلام روشن شد.
عرض كرد: يابن رسول الله! فرمود: صبر كن من عبدالعظيم حسنى را زيارت كنم، بعد با هم بر سر قبر علامه لاهيجانى برويم. من- امام زمان- مرتب سر قبر او مى روم.
فرمودند: بيا بر سر قبر علامه لاهيجانى برويم. ايشان مى گويد: با امام زمان عليه السلام آمديم، سر قبر رسيديم، قبر باز شد، علامه لاهيجانى بيرون آمد و سلام كرد و امام زمان عليه السلام جوابش را داد و احوالپرسى كرد. پرسيد: در برزخ خوب و راحت هستى؟
بعد وقتى حرف علامه لاهيجانى با امام زمان عليه السلام تمام شد، به من رو كرد و گفت:
وقتى به تهران رفتى، سلام مرا به حاج شيخ مرتضى برسان. بگو: چرا بر سر قبر من نمى آيى؟ من منتظرم. امام زمان عليه السلام فرمودند: علامه لاهيجانى! شيخ مرتضى پير شده، زانو درد گرفته و نمى تواند بيايد. من به جاى او مى آيم و به تو سر مى زنم!
📚برگرفته از کتاب عرفان در سوره يوسف اثر استاد حسین انصاریان
~~~~
🔹🍃
@Dastanhayeebratamooz
══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
۱۰۰۵
#قائم_آل_محمد
💠 امام زمان عجلاللهفرجه وقضای حوائج مومنین
سید محمد تقی موسوی اصفهانی
مولف کتاب مکیالالمکارم میگوید:
سه سال پیش از تألیف کتاب ،قرضهای زیادی بر عهدهام جمع شد.
پس در یکی از شبهای ماه رمضان به آن حضرت و پدرانش علیهم السلام متوسل شدم و حاجتم را ذکر کردم و بعد از طلوع آفتاب که از مسجد مراجعت نمودم و خوابیدم؛ آن حضرت در خواب به من فرمود:
«قدری باید صبر کنی تا از مال دوستان خاص خود بگیریم و به تو برسانیم.»
خوشحال و مسرور از خواب بیدار شدم
و شکر خدای را به جای آوردم
و چون مدّت کوتاهی گذشت یکی از برادران که او را به صلاح و خوبی میشناختم و از وی نسیم دل انگیز میشنیدم به نزد من آمد و مبلغی داد و گفت: این از سهم امام علیه السلام است.
پس خیلی مسرور گشتم و با خود گفتم: « هذا تَأْویلُ رُؤْیایَ مِنْ قَبْلُ قَدْ جَعَلَها رَبّی حَقّاً »این تعبیر خواب پیشین من است که خداوند آن را به حقیقت رسانید.
ای برادران دینی شما را سفارش میکنم که حوائج خودتان را بر آن حضرت عرضه کنید، هر چند که هیچ امری بر وی پوشیده نیست...
📚 مکیالالمکارم جلد ۱ صفحه ۱۹۱
~~~~
🔹🍃
@Dastanhayeebratamooz
══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
۱۰۰۶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#آیههایمهدوی
أَ لَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُمْ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ أَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظاهِرَةً وَ باطِنَةً وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يُجادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ لا هُدىً وَ لا كِتابٍ مُنيرٍ
آيا نديديد خداوند آنچه را در آسمانها و زمين است مسخّر شما كرده، و نعمتهاى آشكار و پنهان خود را به طور فراوان بر شما ارزانى داشته است؟! ولى بعضى از مردم بدون هيچ دانش و هدايت و كتاب روشنگرى درباره خدا مجادله مىكنند!
سوره لقمان، آیه ۲۰.
امام کاظم علیه السلام در تفسیر این آیه فرمودند:
منظور از نعمت آشکار، امام ظاهر است و منظور از نعمت پنهان، امام غایب است... امام غایب جسمش از دیدگان مردم غایب میشود ولی یاد او از دلهای مومنان غایب نمیگردد و او دوازدهمین نفرِ ماست. خداوند هر دشواری را برای او آسان و هر سختی را برایش رام میسازد و گنجهای زمین را برایش آشکار میگرداند...
📚کفایة الاثر، ص ۲۶۶
💠يکي از شاگردان مرحوم شيخ انصاری میگويد: در زماني که در نجف در محضر شيخ به تحصيل علوم اسلامي اشتغال داشتم يک شب شيطان را در خواب ديدم که بندها و طنابهاي متعددي در دست داشت.
از شيطان پرسيدم: اين بندها براي چيست؟پاسخ داد: اينها را به گردن مردم مي افکنم و آنها را به سوي خويش مي کشانم و به دام مي اندازم. روز گذشته يکي از اين طنابهاي محکم را به گردن شيخ مرتضي انصاري انداختم و او را از اتاقش تا اواسط کوچه اي که منزل شيخ در آنجا قرار دارد کشيدم ولي افسوس که عليرغم تلاشهاي زيادم شيخ از قيد رها شد و رفت.
وقتي از خواب بيدار شدم در تعبير آن به فکر فرو رفتم. پيش خود گفتم: خوب است تعبير اين رؤيا را از خود شيخ بپرسم. از اين رو به حضور معظم له مشرف شده و ماجراي خواب خود را تعريف کردم. شيخ فرمود: آن ملعون ( شيطان) ديروز مي خواست مرا فريب دهد ولي به لطف پروردگار از دامش گريختم.
جريان از اين قرار بود که ديروز من پولي نداشتم و اتفاقا" چيزي در منزل لازم شد که بايد آنرا تهيه مي کردم. با خود گفتم: يک ريال از مال امام زمان ( عج) در نزدم موجود است وهنوز وقت مصرفش فرا نرسيده است. آنرا به عنوان قرض برمي دارم و ان شاءالله بعدا ادا مي کنم. يک ريال را برداشتم و از منزل خارج شدم. همين که خواستم جنس مورد احتياج را خريداري کنم با خود گفتم: از کجا معلوم که من بتوانم اين قرض را بعدا" ادا کنم؟
در همين انديشه و ترديد بودم که ناگهان تصميم قطعي گرفته و از خريد آن جنس صرف نظر نمودم و به منزل بازگشتم و آن يک ريال را سرجاي خود گذاشتم.
📚برگرفته از کتاب داستان راستان
~~~~
📔امام هادى عليه السلام:
همانا حرام رشد نمى كند و اگر هم رشد كند، بركت ندارد، و اگر آن را انفاق كند، پاداشى نمى برد، و آنچه بر جاى مى گذارد، توشه اش به سوى آتش خواهد بود
📚الكافی جلد5 صفحه125
🔹🍃
@Dastanhayeebratamooz
══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
۱۰۰۷