28.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
همه منتظر تا ببینن کجا؛ تو از جاده عشق دل میبری ...
هر رأی ما نمادی از عشق به وطن و تعهد به آینده روشن است ...
#به_عقب_برنمیگردیم
#انتخاب_اصلح
💠 آقای کیومرث صابری معروف به گل آقا در خاطرات خود از رئیس جمهور شهید ایران محمدعلی رجایی چنین می گوید:
در زیر عکس معروفی که یک پیرمرد چانه ایشان را گرفته است، ما از قول آن پیرمرد نوشته بودیم من از تو حمایت می کنم ولی از تو می خواهم که بروی و اسلام را پیاده کنی. این تنها پوستر انتخاب ریاست جمهوری او بود. طرح و متن این پوستر از من بود. من دیدم اگر این متن را از زبان آن پیرمرد بیاورم خیلی گیرایی دارد، ولی ایشان با متن مخالفت کرد و گفت: این دروغ است. چون این پیرمرد در این دیدار چیز دیگری به من گفت و مطلبش این نبود.
هرچه ما با اصرار زیاد به او گفتیم این یک کار تبلیغی است. ایشان گفت: نه! چاپ این عکس به تنهایی و بدون متن کافی است.
📚پاک نیا، عبدالکریم؛ خاطرات ماندگار از خوبان روزگار، ص: 35
~~~~
@Dastanhayeebratamooz
══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
💠 شیخ عباس قمی فرزندش را از عالم برزخ راهنمائی می کند
باز آن مرحوم نقل میکرد: من بنا به توصیه پدرم اهل منبر و وعظ و خطابه شدم، بنا شد در مجلسی در شهر قم 10 شب منبر بروم، اهل قم از منبرم هم به خاطر زیبایی و شیوایی کلام و هم محض این که فرزند محدث قمی هستم، استقبال شایانی کردند.
شبی حدیثی را مورد بحث قرار دادم. آقایی از علما به نام حاج شیخ مهدی پایینشهری، از وسط مجلس فریاد زد: آقای میرزا علی محدث! این حدیث کجاست؟ گفتم: جای آن را نمیدانم در چه کتابی است، من این حدیث را از زبان بزرگان دین شنیدهام، فریاد زد: دیگر از شنیدهها روی منبر مگو، سعی کن احادیث را در متون اسلامی ببینی، سپس نقل کنی.
عمل او به من بسیار سنگین امد، برایم خیلی تلخ بود، دنباله منبر را به دلسردی و کسالت طی کرده و با تصمیم بر این که از برنامهام دست بردارم به خانه آمدم. نیمه شب در عالم رویا به محضر مبارک پدرم رسیدم، با تبسم و انبساط به من گفت: فرزندم از تصمیم که گرفتهای صرف نظر کن! زیرا تبلیغ، عملی بسیار مهم و امری فوقالعاده و پر ارزش است، این کاری است که برعهده انبیای الهی بوده است.
در ضمن، حدیثی که مورد اشکال آقای شیخ مهدی پایینشهری بود، در فلان کتاب حدیث در صفحه چند است. فردا شب دوباره حدیث را بخوان و به مدرک آن اشاره کن تا ایراد شیخ برطرف گردد.
~~~~
📚حجةالاسلام والمسلمین شیخ حسین انصاریان میگوید: مرحوم حاج شیخ عباس قمی داستانهای شگفتی در زندگی دارد، من قسمتی از این حقایق را از فرزند بزرگوارش حاج میرزا علی آقا محدث - که قریب به ده سال در همسایگی او بودم - شنیدم.
@Dastanhayeebratamooz
══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫
داستان های عبرت آموز
💠 شیخ عباس قمی فرزندش را از عالم برزخ راهنمائی می کند باز آن مرحوم نقل میکرد: من بنا به توصیه پدرم
بمناسبت سالروز رحلت صاحب کتاب مفاتیح الجنان _شیخ عباس قمی رحمه الله علیه
8.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آرامبخش 😍
همه باید مثل رهبر عزیز آرام باشیم
❌خطابم به بخشی از مردم بی وفا که در انتخابات جفا کردند
👈 ای معلمانی که ۱۱ سال پیگیر رتبه بندی خود بودید حسن روحانی تحقیرتان کرد
👈 ای پرستارانی که ۱۲ سال برای تعرفه حقوق و مزایای خود غصه میخوردید و حسن روحانی به شما بی اعتنایی کرد
👈 ای کارگرانی که حسن روحانی بیکارتون کرد و درحال نابود شدن بودید
و شهید رئیسی آمد شما را احیاء کرد
👈 ای مردمی که دهها سال مشکل آب خوردن و پروژه های ناقص ده ها ساله بودید ...
شهید رئیسی امد و به شما خدمت کرد ..
همه اتان دیدید شهید رئیسی برای مردم خدمت کرد
همه اتان با چشم خیانت های حسن روحانی را دیدید
ولی اکثرتون جفا کردید و بی وفایی کردید 😔
باز رفتید به حسن روحانی سوم (پزشکیان) که به شما ظلم کرده بود رای دادید ...
❌مگر مردم کوفه در حق علی علیه السلام اینگونه عمل نکردند ؟
همیشه مورد مذمت تاریخ هستند
👈 زمان برای استغفار و توبه باقیست
لعن خدا و رسول خدا بر حسن روحانی و همدستانش
لبیک یا خامنه ای
#برای_ایران 🇮🇷🇮🇷
#نه_به_دولت_سوم_روحانی ❌
#دکترسعیدجلیلی
داستان های عبرت آموز
#مولاجانم
زمان زمان عجيبیست،امتحان سخت است
طی زمانهی بی صاحب الزمان سخت است...
ببخش عزيز خدا! جان ندادم از هجرت
چقدر منتظرت جانعزيز و جانسخت است...
💠 روزی عده ای کودکان بازی میکردند . حضرت موسی از کنارشان گذشت . کودکی گفت : موسی ما میخواهیم مهمانی بگیریم و خدا را دعوت کنیم از خدا بخواه در مهمانی ما شرکت کند .موسی گفت من می گویم اما نمیدانم خدا قبول کند یا خیر ؟ موسی به کوه رفت ولی از تقاضای کودکان چیزی نگفت .
خداوند فرمود موسی صحبتی را از یاد نبرده ای ؟ موسی به یاد قولش با کودکان افتاد و خواسته کودکان را گفت .
خداوند فرمود فردا همه قوم را جمع کن و بگو مهمانی بگیرند . من خواهم آمد . مردم مهمانی گرفتند . غذا درست کردند و منتظر ماندند تا خدا بیاید .
سر ظهر گدائی به دروازه شهر آمد و تقاضای غذائی کرد . او را راندند ...و باز منتظر ماندند تا خدا بیاید .
از خدا خبری نشد . خشمگین به موسی از این بدقولی نالیدند . موسی بسوی خدا رفت تا علت نیامدن را بپرسد . خداوند فرمود من آمدم اما کسی تحویلم نگرفت . من در تجلی همان گدای ژولیده بودم ...
بر گرفته از کتاب مقدس تورات..
خداوند به داوود فرمود : ای داوود اگر ژولیده شیدائی را دیدی مصاحبتش را غنیمت دان و او را تکریم گوی . زیرا او از جانب ما با تو سخن می گوید ....
📚خواجه عبدالله انصاری
~~~~~~~~~~~~
@Dastanhayeebratamooz
══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫