💠 شيخ صدوق (ره) از ابو هاشم جعفرى نقل می ‏كند كه گفت:  از نظر معاش، در تنگناى سختى قرار گرفتم، به حضور امام هادى عليه السّلام رفتم، اجازه ورود داد، وقتى كه در محضرش نشستم، فرمود: «اى ابو هاشم! در مورد كدامين نعمتى كه خداوند به تو داده می توانى شكرانه‏ اش را بجا آورى؟». من خاموش ماندم، و ندانستم كه چه بگويم؟ آن حضرت آغاز سخن كرد و فرمود: «خداوند، ايمان را به تو روزى داد، و به خاطر آن، بدنت را از آتش دوزخ حرام كرد، و عافيت و سلامتى را روزى تو گردانيد، و تو را به اطاعتش يارى نمود، و به تو قناعت بخشيد، و تو را از اينكه خوار گردى و آبرويت برود، حفظ كرد، اى ابو هاشم، من در آغاز، اين نعمتها را به ياد تو آوردم، چرا كه گمان نمودم می خواهى از آن كسى كه آن نعمتها را به تو بخشيده به من شكايت كنى؟ و من دستور دادم صد دينار به تو بپردازند، آن را بگير».   📚منبع: نگاهی بر زندگی چهارده معصوم علیه السلام, شیخ عباس قمی, ص430   ~~~~~~~~~~~~ @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫

💠 در زمان امام هادي علیه السلام شخصى نامه‌اي نوشت از يکي از شهرهاي دور، نامه‌اي نوشت که آقا من دور از شما هستم. گاهي حاجاتي دارم، مشکلاتي دارم، به هر حال چه کنم؟ حضرت در جواب ايشان نوشتند: «إِنْ كَانَتْ لَكَ حَاجَةٌ فَحَرِّكْ شَفَتَيْك » لبت را حرکت بده، حرف بزن. بگو. ما دور نيستيم.  📚(بحارالانوار/ج53/ص306) ~~~~~~~~ @Dastanhayeebratamooz ══🇮🇷🌹🇮🇷═════ 💫💫💫💫

از حاصلِ دنیا به جز «نام» نمی‌ماند...

💠 ولادت امام هادی علیه‌السّلام امام هادی علیه‌السّلام ، امامی که در روایات تعبیر خَطيب الجَنَّة برای ایشان به کار رفته است در پانزدهم ذی‌الحجّه مصادف با روز سه شنبه در سال ۲۱۲ ه.ق، در آبادی یا مزرعه‌ای به نام صَریا متولّد شدند. پدر ایشان، امام جواد علیه السّلام و مادر بزرگوارشان، سمانه بود. سمانه، زن بسیار عظیم‌القدری است؛ او کنیزی آفریقایی، از اهالی کشور مغربِ امروزی بود. دست تقدیر الهی او را به مدینه آورد و همسر امام جواد علیه السّلام شد. این زن بسیار باتقوا و بافضیلت است؛ تعابیر بلندی از ائمّه در رابطه با این بانوی بزرگوار وارد شده است. امام جواد علیه السّلام در مورد سمانه فرمودند: نام او سمانه است، (ظاهراً خود حضرت این نام را بر ایشان گذاشتند؛ نام اصلی ایشان در محلّ تولدشان، در آفریقا، چیز دیگری بود.) او کنیز خداست، کنیزی است که به حقّ من عارف است و او از زنان بهشتی است، هیچ شیطانی، تاب نزدیك شدن به او را ندارد؛ حریم تقوای او به قدری نفوذ ناپذیر است که هیچ شیطان متمرّدی راه نفوذ، برای نزدیک شدن به او را ندارد؛ چه رسد به فریفتن او و کید هیچ شخص جبّار و معاندی هم به او کارگر و نافذ نیست و او دائماً مورد توجّه و عنایت خدایی است که آن خدا، خواب و غفلت؛ برایش قابل تصوّر نیست این بانوی بزرگوار، سمانه، هیچ تفاوت و هیچ کاستی و هیچ کم و کسر نسبت به مادران صدّیقان ندارد. همسر اوّل امام جواد ام‌الفضل بود؛ که قاتل حضرت هم بود. بعد از بازگشت به مدینه، ایشان همسر دیگری اختیار کردند، که همین سمانه بود و سمانه زن بزرگواری است که مادر امام معصوم است. اسم امام هادی علیه السّلام علیّ‌ بن‌ محمّد است؛ حضرت را با القاب مختلفی خوانده‌اند؛ دو لقب مشهور ایشان، هادی و نقی است. یعنی هدایت‌گر و پاک. لقب‌های دیگری هم دارند: لقب امین دارند که لقب پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم است؛ لقب فقیه و مُؤتَمَن دارند؛ یکی دیگر از لقب‌های ایشان طیّب است. کنیه حضرت، ابوالحسن ثالث است؛ چون امام کاظم علیه السّلام ملّقب به ابوالحسن اولی یا اوّل هستند؛ امام هشتم، امام رضا علیه السّلام ملقّب به ابوالحسن ثانی هستند و امام دهم به ابوالحسن ثالث مکنّی هستند... امیدواریم به برکت امام هادی علیه السّلام هم هدایت‌های معنوی امام هادی علیه السّلام، هم نقاوت و پاکی و طهارت امام هادی علیه السّلام و هم فضائل بزرگ دیگری که در امام هادی علیه السّلام مجسّم بود، درحدّ ظرف وجودی ما نصیب ما هم بشود.

بی‌سبب نیست اگر عادتش احسان شده است نوۀ ارشد آقای خراسان شده‌ است

🔺ملاک اصلی برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ از زبان استاد علیرضا پناهیان. #انتخابات #جلیلی

آیت الله العظمی جوادی آملی: امیرمؤمنان "سلام الله علیه" فرمودند: «انا اول مَن انابَ وسَمِعَ وأجابَ»[۱]؛ من اول كسی بودم كه حرف پيغمبر "صلی الله علیه و آله و سلم" را گوش كردم من قبل از اسلام ديگران مسلمان شدم. اينكه می‌گویند: انقلابی قبل از انقلاب، برای آن است كه تشخيص دادن راه بسيار سخت است و تحمل خطر آن سخت‌تر؛ فرمود آن روز كه برای خيلی‌ها معلوم نبود اسلام حق است من تشخيص دادم كه حق است. آن روز كه خطر داشت من به استقبال خطر رفتم: ‌«انا اول من اناب‌» [۱]نهج البلاغه خطبه ۱۳۱ ##غدیر

آیت الله العظمی جوادی آملی: «...بعد از رحلت و شهادت او[شهید آیت الله بهشتی] همه دوستان خیلی مضطرب و نگران بودند، غمگین بودند، من در آن اتاق شورای عالی قضایی كه محل كار ما بود، یك روز بیش از حدّ معمول برای ایشان قرآن خواندم، بعد خوابم برد و خوابیدم، دیدم در كمال جلال و شكوه دارد می ‌رود، گفتم كجا؟! اشاره كرد به قصرِ مُجلّلی، گفت آنجا؛ این #بهشتی بود!» #شهید_بهشتی #آغاز_هفته_قوه_قضائیه