eitaa logo
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پدرم تعریف می‌کرد در زمان کشف حجاب به حدی فشار به مردم آورده بودند که زن های سادات تا حدود 6 ماه از خانه بیرون نیامدند و برای این که ارتباط بگیرند با اقوام و همسایه‌ها، داخل خانه‌ها درب کوچکی درست کرده بودند که به خانه‌های مجاور راه داشت و از این طریق رفت‌وآمد می‌کردند. (بوشهر) پایگاه تحلیلی خبری صراط @Dastanqm
☑️☑️ یک‌بار حضرت علی علیه السلام مقداری جو از یک یهودی به وام گرفت، یهودی در گرو وام چیزی طلبید، علی علیه السلام چادری پشمین متعلق به فاطمه سلام الله علیها را نزد یهودی به گرو نهاد. یهودی آن را در اطاقی گذاشت و چون شب شد زن او برای کاری به آن اطاق وارد شد و مشاهده کرد نوری در آنجا می‌درخشد که همه اطاق، از آن روشن است. نزد شوهر خود بازگشت و خبر داد که در آن اطاق نوری بزرگ و درخشان دیده است، یهودی از گفتار زنش شگفت‌زده شد و فراموش کرده‌بود که در آن اطاق چادر فاطمه سلام الله علیها است. باشتاب برخاست و به آن اطاق آمد و مشاهده کرد نور چادر حضرت زهرا (س) است که از هر سو پرتو افکن است، چنان‌که گویی ماه درخشانی از نزدیک می‌تابد! تعجب کرد و بیش از پیش در محل چادر خیره شد و دریافت که آن نور از چادر فاطمه (س) است. از خانه بیرون آمد و نزد وابستگانش شتافت و زنش نیز وابستگان خود را خبر کرد و حدود هشتاد تن از یهودیان گردآمدند و این موضوع را مشاهده کردند و . منتهی الآمال، ص ۱۶۰. 📚رهروان ولایت @Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ده دقیقه تأخیر ✔️ امام در روزهای آخر عمرشان به‌من فرمودند: «اگر خوابیدم، برای اول وقت صدایم‌بزن.» گفتم: «چشم.» دیدم اول وقت شد و امام خوابیده‌اند، حیفم آمد صدایشان بزنم؛ عمل جراحی، سرُم‌به‌دست، گفتم صدایشان نزنم، بهتراست. چنددقیقه‌ای ازاذان گذشت و امام چشم‌هایشان را بازکردند. گفتند: «وقت نماز شده؟» گفتم: «بله.» امام فرموند: «چرا صدایم‌نزدی؟» گفتم: «۱۰ دقیقه بیشتر وقت‌نگذشته‌است.» گفتند: «مگر من به شما نگفتم؟!» امام سپس فرزندش را صدازدند که احمد بیا. فرمودند: «ناراحتم، از اول عمرم تا حالا نمازم را اول وقت خوانده‌ام. چرا الآن که پایم لب گور است، ۱۰ دقیقه تأخیر افتاد!» منبع: سایت سیره علما راوی: حجت‌الاسلام‌والمسلمین انصاری https://eitaa.com/Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
http://ahlolbait.com/media/15242 در خواب ديدم فاطمة زهرا «عليها السلام» بانوي بزرگ دنيا و آخرت، همراه مريم «عليها السلام» و بانوان ديگر نزد من آمدند، حضرت مريم به من گفت كه اين بانو مادر همسر توست. بي اختيار به ياد همسرم امام حسن عسكري «عليه‌السلام» افتادم، و قلبم فرو ريخت و به حضرت فاطمه «عليها السلام» عرض كردم از حسن عسكري گله دارم كه سري به من نمي‌زند ديگر گريه امانم نداد، زار زار گريستم. فاطمه «عليها السلام» فرمود: تا تو مسيحي هستي، فزندم به سراغ تو نمي‌آيد، اگر مي‌خواهي خدا و حضرت مسيح «عليه‌السلام» از تو خشنود شوند، دين اسلام را بپذير تا چشمت به جمال امام حسن عسكري روشن شود. گفتم: اي بانوي بزرگ! با تمام وجودم حاضرم كه اسلام را بپذيرم. فرمود: بگو: اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلّا اللهٌ وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمّداَ رَسُولُ اللهِ؛ گفتم: «گواهي مي‌دهم به يكتايي خدا و پيامبري حضرت محمد«صلي الله عليه و آله»». https://eitaa.com/Dastanqm
داستانهای اسلامی از اصول کافی جلد اول محمد محمدی اشتهاردی👇 شش: 🔶مسائل کلی امامت و رهبری🔸 رجوع به امامان حق، در امور نامعلوم ابن طیار(یکی از شاگردان امام باقر و امام صادق) در حضور امام صادق (ع) بود، و یکی از خطابه های پدرش امام باقر(ع) را در محضر امام صادق (ع) خواند، تا به جمله‌ای رسید(که ابن طیار، آن را نادرست بیان می‌کرد). امام صادق (ع) به او فرمود:توقف کن و ساکت باش!. سپس فرمود: در اموری که با آن روبرو می‌شوید و حکم آن را نمی‌دانید، وظیفه شما توقف و درنگ است(نه فتوای بدون علم)، و شما باید در این موارد نامعلوم، به امامان هدایت(ع) رجوع کنید، تا آنها راه راست را به شما نشان دهند، و گمراهی را از شما بردارند، و حق را به شما بشناسانند، خداوند می‌فرماید: فاسئلوا اهل الذکر ان کنتم لاتعلمون :اگر نمی دانید، از اهل قرآن (که همان امامان هدایت هستند) بپرسید (نحل -43، انبیاء 7) https://eitaa.com/Dastanqm