هدایت شده از بشارت میدهم خوشروزگاری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ترجمه تصویری سوره مؤمنون جزء ۱۸
موسسه پیامبر مهر و رحمت صلی الله علیه و آله و سلم
ایتا
http://eitaa.com/joinchat/3578658829C1f72395f25
تلگرام
@besharat_ir
بسم الله الرحمن الرحیم
✔️ روزى شخصى حضرت سجّاد عليه السّلام را تعريف و تمجيد كرد واظهار علاقه شديدى نسبت به آن حضرت داشت . امام عليه السّلام فرمود: خداوندا، به تو پناه مى برم از اين كه مبادا ديگران مرا دوست بدارند، در حالى كه تو مرا دشمن داشته باشى .
همچنين حكايت كره اند:
✔️ روزى كه عيد عرفه بود، آن حضرت از محلّى عبور مى نمود، عدّه اى را مشاهده كرد كه در حال گدائى بودند و از اين و آن تقاضاى كمك مى كردند.
🚫 حضرت با حالت تعجّب به آن ها نگاهى نمود و فرمود: واى بر شما، كه در مثل چنين روزى - روز عرفه - از غير خداوند متعال ، كمك مىطلبيد و چشم اميد به ديگران بسته ايد.
بحارالا نوار: ج 46، ص 62.
داستانهای قرآنی و مذهبی
@Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نیت پاک! - به مناسبت عید سعید قربان - استاد حسین انصاریان
ایتا
http://eitaa.com/joinchat/3578658829C1f72395f25
تلگرام
@besharat_ir
هدایت شده از بشارت میدهم خوشروزگاری
وَنَادَيْنَاهُ أَنْ يَا إِبْرَاهِيمُ
او را ندا داديم كه اى ابراهيم (۱۰۴)
قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيَا إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ
رؤيا[ى خود] را حقيقت بخشيدى ما نيكوكاران را چنين پاداش مى دهيم (۱۰۵)
إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلَاءُ الْمُبِينُ
راستى كه اين همان آزمايش آشكار بود (۱۰۶)
وَفَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ
و او را در ازاى قربانى بزرگى باز رهانيديم (۱۰۷)
سوره صافات
ایتا
http://eitaa.com/joinchat/3578658829C1f72395f25
تلگرام
@besharat_ir
احادیث درباره حضرت مهدی از اصول کافی
. امام صادق فرمود: زماني كه بندگان به خداى عزوجل ذكر نزديكترند و خدا از ايشان بيشتر راضى است، زماني است كه حجت خداى عزوجل از ميان آنها مفقود شود و آشكار نگردد و جاى او را هم ندانند و از طرفى هم بدانند كه حجت و ميثاق خداى جل ذكره باطل نگشته و از ميان نرفته است (فضيلت اين زمان براى بندگان، از اين جهت است كه شخص امام و معجزات او را به چشم نمىبينند و تنها از روى تفكر و تامل در آثار و براهين به وجود او معتقد مىشوند و شبهات و وساوس شياطين جن و انس هم در آن زمان بسيار است).
در آن حال در هر صبح و هر شام به انتظار فرج باشيد (و با اين عمل غم و اندوه را از خود بزدائيد و چون وقت ظهور معلوم نيست. هميشه احتمال آن مىرود، و اميد و نشاط شما را زنده نگه مىدارد، از رحمت خدا مأيوس نباشد) زيرا سختترین موقع خشم خدا بر دشمنانش زمانى است كه، حجت او از ميان بندگانش مفقود باشد و آشكار نشود، و خدا مىداند كه اوليائش (در زمان غيبت امام هم ) شك نمىكنند و اگر ميدانست شك مىكنند، چشم به هم زدنى حجت خود را از ايشان نهان نمىداشت، و ظهور امام جز بر سر بدترين مردم نباشد (يعنى براى از بين بردن آنها و جايگزينى عدل و داد است. يا آنكه غضب خدا در زمان غيبت مخصوص مردم بد است ولى نسبت به مؤمنين رحمت و ثواب است ).
اصول كافى جلد 2 صفحه 127.
داستانهای قرآنی و مذهبی
ایتا
http://eitaa.com/joinchat/433455118Cc79a6ab1ca
تلگرام
@Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#واقعه_غدیر_خم
انیمیشن
به کانال کودکان علی اصغر در ایتا بپیوندید
http://eitaa.com/joinchat/3402432525C2b42624acc
✔️ نقل كردند كه شنيديم اميرالمؤمنين در يكى از خطبههايش چنين مىفرمود:
بار خدايا من ميدانم كه بساط علم و دانش برچيده نميشود و مايه هايش از ميان نميرود (يعنى هيچگاه روى زمين را كفر و ضلالت محض فرا نميگيرد و هميشه كم و بيش آثارى از توحيد و هدايت يافت ميشود) و ميدانم كه تو روى زمينت را از حجتى بر خلق خالى نسازى كه او يا آشكار باشد و فرمانش نبرند (مانند اميرالمؤمنين و امام حسن در دوران خلافت خود) و يا ترسان و پنهان (مانند امام زمان) تا حجت تو باطل نگردد (و مردم بر تو حجت نداشته باشند) و دوستانت بعد از آنكه هدايتشان فرمودى گمراه نشوند، ولى آنها كجايند و چقدر؟ ايشان از لحاظ شماره بسيار اندك و از لحاظ ارزش نزد خداى جل ذكره بسيار بزرگند، ايشان پيرو پيشوايان دين و امامان رهبرند. همان امامانى كه به آدابشان پرورش يافته و به راه آنها رفتهاند.
🔸اينجاست كه علم و دانش ايشان را به حقيقت ايمان آگاه ساخته و روحشان نداى پيشوايان دانش را لبيك گويد و همان احاديثى كه بر ديگران مشكل آيد براى ايشان دلنشين باشد و به آنچه تكذيب كنندگان، از آن وحشت دارند و متجاوزان سرباز ميزنند انس و الفت دارند.
🔹آنها پيرو دانشمندانند، براى اطاعت خداى تبارك و اوليائش با اهل دنيا معاشرت كنند و نسبت به دين و براى ترس از دشمن خويش تقيه را آئين خود سازند، روحهاى ايشان به مقام بالا مربوط است و دانشمندان و پيروانشان در زمان دولت باطل لال و خاموشند و هميشه به انتظار دولت حق نشستهاند، خدا هم با كلمات خود (ائمه يا آيات قرآن و يا تقدير خود) حق را ثابت كند و باطل را از ميان ببرد.
🍎 خوشا به حالشان كه در زمان صلح و آرامش بر دينشان شكيبائى ورزيدند، هان از اشتياق بديدارشان در زمان ظهور دولتشان، خدا ما و ايشان و پدران و همسران و فرزندان نيكوكارشان را در بهشت برين جمع خواهد كرد.
اصول كافى جلد 2 صفحه 130.
داستانهای قرآنی و مذهبی
ایتا
http://eitaa.com/joinchat/433455118Cc79a6ab1ca
تلگرام
@Dastanqm
هدایت شده از دعا
چهار دعاى پرمحتوا از امام صادق(علیه السلام)
گروهى از بزرگان یاران امام صادق(علیه السلام) دعاى پرمحتواى زیر را از آن حضرت نقل کردند. امام(علیه السلام)فرمود: در شگفتم از کسى که از چهارچیز مى ترسد چرا به چهار ذکر (آیه از قرآن مجید) پناه نمى برد؛ نخست: تعجّب مى کنم از کسى که از دشمن مى ترسد چرا به این ذکر پناه نمى برد: «حَسْبُنَا اللهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ؛ خدا ما را کفایت مى کند و او بهترین حامى ماست».(۱) زیرا خداوند در پى آن مى فرماید: «به خاطر این دعا آن گروه از مؤمنان، با نعمت و فضل پروردگار (از میدان نبرد، سالم) بازگشتند در حالى که هیچ ناراحتى به آنان نرسید».(۲)
دیگر این که در شگفتم از کسى که غم و اندوهى به او رسیده چگونه به این ذکر پناه نمى برد: «لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ، سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظّالِمِینَ؛ خداوندا جز تو مع بودى نیست منزّهى، من از ستمکاران بودم (مرا ببخش و از این اندوه رهایى ده)»(۳) زیرا خداوند در پى آن مى فرماید: «ما او را (اشاره به یونس(علیه السلام) است) از آن اندوه نجات بخشیدیم و همین گونه مؤمنان را نجات مى دهیم».(۴)
و نیز در شگفتم از کسى که در برابر توطئه خطرناکى قرار گرفته چگونه به این ذکر پناه نمى برد: «اُفَوِّضُ اَمْرِی اِلَى اللهِ اِنَّ اللهَ بَصِیرٌ بِالْعِبادِ؛ من کار خود را به خدا واگذار مى کنم زیرا خداوند نسبت به بندگانش بیناست».(۵) خداوند در پى آن مى فرماید:
«خداوند او را (اشاره به مؤمن آل فرعون) از نقشه هاى شوم آنها (فرعونیان) رهایى بخشید».(۶)
و نیز در شگفتم از کسى که مواهب دنیوى از خدا مى خواهد چرا از این ذکر استفاده نمى کند: «ماشاءَ اللهُ لا قُوَّهَ اِلاّ بِاللهِ؛ آنچه خدا بخواهد انجام مى گیرد هیچ قوّت و قدرتى جز از ناحیه خدا نیست»(۷) زیرا خداوند در پى آن مى فرماید: «… امید دارم پروردگارم بهتر از باغ تو به من دهد».(۸) (اشاره به دو دوستى که یکى با ایمان بود و فقیر و دیگرى ثروتمند و ضعیف الایمان).(۹)
سوره آل عمران، آیه ۱۷۳.
۲. سوره آل عمران، آیه ۱۷۴.
۳. سوره انبیاء، آیه ۸۷.
۴. سوره انبیاء، آیه ۸۸.
۵. سوره غافر، آیه ۴۴.
۶. سوره غافر، آیه ۴۵.
۷. سوره کهف، آیه ۳۹.
۸. سوره کهف، آیه ۴۰.
۹. امالى صدوق، صفحه ۶، حدیث ۲ و بحارالانوار، جلد ۹۰، صفحه ۱۸۴، حدیث ۱ .
🌺🍂 حضرت علی(علیه السّلام) و بخشیدن انگشتر در حال نماز
ابوذر از یاران پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نقل میکند:
💟 روزي همراه با پيامبر اسلام (صلياللهعليهوآله) در مسجد النبي نماز ظهر ميخوانديم. پس از (نماز) نيازمندي تقاضاي كمك كرد.
كسي به او چيزي نداد. سائل دست خود را بلند كرد و گفت: «خدايا تو شاهد باش كه من در مسحد رسول تو درخواست كمك كردم و كسي چيزي به من نداد»
💟 در همين حال علي (عليهالسّلام) كه در آن هنگام مشغول نماز بود با انگشت كوچك دست راست خود به آن فقير اشاره كرد. او نزديك رفت و انگشتري را كه حضرت همواره در دست ميكرد از انگشت ايشان در آورد و رفت.
💓 اين صحنه در حضور و جلوي چشمان پيامبر (صلياللهعليهوآله) انجام شد.
📚پژوهشکده باقرالعلوم
داستانهای قرآنی و مذهبی
ایتا
http://eitaa.com/joinchat/433455118Cc79a6ab1ca
تلگرام
@Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انیمیشن احترام پرندگان به امام هادی (ع)💕
به کانال کودکان علی اصغر در ایتا بپیوندید
http://eitaa.com/joinchat/3402432525C2b42624acc
داستانی از زندگی امام هادی علیه السلام👆👆
به کانال کودکان علی اصغر در ایتا بپیوندید
http://eitaa.com/joinchat/3402432525C2b42624acc
هدایت شده از بشارت میدهم خوشروزگاری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺🍎🌺🍎
صابر خراسانی ویژه عید غدیر
ایتا
http://eitaa.com/joinchat/3578658829C1f72395f25
تلگرام
@besharat_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺🌸🌺
سکانسی ماندگار از سریال امام علی علیه السلام به مناسبت عید غدیر
به کانال داستانهای قرآنی و مذهبی بپیوندید.
ایتا
http://eitaa.com/joinchat/433455118Cc79a6ab1ca
تلگرام
@Dastanqm
هدایت شده از بشارت میدهم خوشروزگاری
بسم الله الرحمن الرحیم
🌿🌷 داستانی از امام کاظم علیه السلام 🌷🌿
آن روز، روز سختی بود[1]
✔️ برای من، چون یک بند کار می کردم. اربابم بُشر آدم سخت گیری بود. از هر کدام از کنیزهایش به اندازه ده نفر کار می کشید. تازه آن هم در روزهای معمولی. وقتی مهمان داشت آن قدر کار می کردیم که آخر شب مرده مان می افتاد. آن روز هم اربابم جشن گرفته بود و مهمان داشت. عده زیادی از دوستانش را دعوت کرده بود. بساط عیش و نوش فراهم بود. به نوازندگان دستور می دادند که آهنگ را تندتر کنند.
✔️ بعدازظهر آمدم بیرون تا زباله ها را بریزم توی زباله دانی، دیدم مردی از کوچه می گذرد. انگار از صدای رقص و آواز و موسیقی گریزان بود. چهره در هم کشیده بود و به سرعت از کوچه می گذشت. اما مرا که دید لحظه ای درنگ کرد و نگاهی به سوی خانه انداخت. پرسید: «صاحب این خانه آزاد است یا بنده؟»
گفتم: «خانه به این بزرگی و باشکوهی را نمی بینی؟ آیا بردگان و بندگان می توانند چنین بساطی راه بیندازند؟» مرد، همچنان نگاهم می کرد. به مردمانی نمی ماند که در بیابان زندگی می کنند و شهر و آدم هایش را نمی شناسند. انگار حرف های من هم، چیز تازه ای برای او نداشت. گفتم: «این خانه ارباب من بُشر است. نام او را نشنیده ای؟ او آزاد است نه بنده»
❗️احساس کردم در لحن مرد چیزی بود، چیزی که از آن سر در نیاوردم. برگشتم خانه.
❓بُشر داد زد: «کجا بودی؟».
😌 گفتم: «رفته بودم زباله ها را بریزم بیرون».
😮 داد زد: «زباله ریختن مگر این همه وقت می برد؟»
😌 گفتم: «مردی از کوچه می گذشت چیزهایی از من پرسید، برای همین دیر کردم».
❓«چه پرسید مگر؟»
❓«پرسید صاحب این خانه بنده است یا آزاد؟»❓
«و تو چه گفتی؟»
«گفتم معلوم است که آزاد است. ارباب من از اعیان و اشراف بغداد است».
«و بعد؟»
«انگار قانع شد، اما حرفش لحن عجیبی داشت.
‼️گفت معلوم است که صاحب این خانه آزاد است، اگر بنده بود که این صداها را از منزلش نمی شنیدیم». ‼️
اربابم بُشر، ناگهان فروریخت، به آوازخوانان و رقصندگان اشاره کرد که ساکت باشند و بعد پرسید: «یک بار دیگر بگو آن مرد چه گفت؟!»
و من همه حرف های غریبه را برای او مو به مو نقل کردم. آن وقت بود که انگار صاعقه او را زد، فریاد کشید: «وای بر من! وای بر من!»
پابرهنه می دوید.
داد زدم: «کفش هایتان. اجازه بدهید کفش هایتان را بیاورم ارباب». اما ارباب انگار نمی شنید. سمتی را که مرد به آن سو رفته بود نشانش دادم. آن گاه پابرهنه دوید و در پیچ کوچه گم شد. ساعتی بعد برگشت. چشم هایش سرخ شده بود. معلوم بود گریسته است. به میهمان هایش گفت: «از این پس در خانه من از این خبرها نخواهد بود. همه چیز را جمع کنید و از اینجا بروید».
یکی پرسید: ❓
«آن غریبه که این همه تو را به هم ریخته که بود؟» ❓
اربابم گفت: ❣ «موسی بن جعفر». ❣
مردها به هم نگاه کردند. بعضی ها زیر لب گفتند: «موسی بن جعفر».
✔️ از آن پس اربابم به کلی عوض شد. اعمال گذشته اش را ترک کرد و کم کم به زهد و عبادت روی آورد. بسیار نماز می خواند و بسیار گریه می کرد و از خدا می خواست او را ببخشد. کم کم آوازه اش در شهر پیچید، با لقبی که مردم به او داده بودند: «بُشر حافی» به او حافی (پابرهنه) می گفتند، زیرا پابرهنه دنبال امام کاظم دویده بود.[2]
[1] . پایگاه حوزه، مجله اشارات شماره 111، شهادت امام موسی کاظم(ع).
[2] . حسین حاجیلو، حکایت هایی از زندگی امام موسی کاظم(ع)، تهران، همشهری، 1386، ص12.
پایگاه اطلاع رسانی حوزه
https://telegram.me/besharat_ir
https://telegram.me/joinchat/DNaRB0A-FwP3vGVUdJxYbA
محافظت دو شیر از موسی بن جعفر
حمید طوسی نقل میکند:
هارون الرشید مرا احضار کرد و دستور داد که به زندان بروم و موسی بن جعفر را به قتل برسانم. هنگامی که به زندان رسیدم وقت نماز بود و موسی بن جعفر به نماز مشغول بود و یک شیر در جانب راست و شیری دیگر در جانب چپ او ایستاده بود، با دیدن این صحنه وحشت کردم و بازگشتم. و آنچه را که دیده بودم برای هارون بازگفتم. هارون چند نفر از معتمدان را همراه من فرستاد تا صحت گفته من به وی ثابت شود. چون به زندان واردی شدیم، دوباره همان شیرها را دیدیم. بازگشتیم و به هارون خبر دادیم. هارون الرشید سوگند یاد کرد که اگر آنچه را که مشاهده کردهایم برای کسی بازگو کنیم ما را به قتل میرساند. به همین دلیل تا زمانی که هارون زنده بود کسی را از ین واقعه خبردار نکردیم.
📚پایگاه اطلاع رسانی حوزه
به کانال داستانهای قرآنی و مذهبی بپیوندید.
ایتا
http://eitaa.com/joinchat/433455118Cc79a6ab1ca
تلگرام
@Dastanqm