eitaa logo
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🍃 برخی از داستان‎ها و روایت‎های تاریخی سوره آل عمران: دعای زکریا برای فرزنددار شدن و ولادت یحیی؛ آیات ۳۸-۴0 هُنَالِكَ دَعَا زَكَرِ‌يَّا رَ‌بَّهُ ۖ قَالَ رَ‌بِّ هَبْ لِي مِن لَّدُنكَ ذُرِّ‌يَّةً طَيِّبَةً ۖ إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعَاءِ ﴿٣٨﴾ فَنَادَتْهُ الْمَلَائِكَةُ وَهُوَ قَائِمٌ يُصَلِّي فِي الْمِحْرَ‌ابِ أَنَّ اللَّـهَ يُبَشِّرُ‌كَ بِيَحْيَىٰ مُصَدِّقًا بِكَلِمَةٍ مِّنَ اللَّـهِ وَسَيِّدًا وَحَصُورً‌ا وَنَبِيًّا مِّنَ الصَّالِحِينَ ﴿٣٩﴾ قَالَ رَ‌بِّ أَنَّىٰ يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَقَدْ بَلَغَنِيَ الْكِبَرُ‌ وَامْرَ‌أَتِي عَاقِرٌ‌ ۖ قَالَ كَذَٰلِكَ اللَّـهُ يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ ﴿٤٠﴾ نجا [بود كه‌] زكريا پروردگارش را خواند [و] گفت: «پروردگارا، از جانب خود، فرزندى پاك و پسنديده به من عطا كن، كه تو شنونده دعايى.» (۳۸) پس در حالى كه وى ايستاده [و] در محراب [خود] دعا مى‌كرد، فرشتگان، او را ندا دردادند كه: خداوند تو را به [ولادت‌] يحيى -كه تصديق كننده [حقانيت‌] كلمة الله [عيسى‌] است، و بزرگوار و خويشتندار [پرهيزنده از آنان‌] و پيامبرى از شايستگان است- مژده مى‌دهد. (۳۹) گفت: «پروردگارا، چگونه مرا فرزندى خواهد بود؟ در حالى كه پيرىِ من بالا گرفته است و زنم «نازا» است [فرشته‌] گفت: « [كار پروردگار] چنين است. خدا هر چه بخواهد مى‌كند.» (۴۰) @Dastanqm
🌺🍃 برخی از داستان‎ها و روایت‎های تاریخی سوره آل عمران: برگزیدگی مریم؛ آیات ۴۱-۴۴ قَالَ رَ‌بِّ اجْعَل لِّي آيَةً ۖ قَالَ آيَتُكَ أَلَّا تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ إِلَّا رَ‌مْزًا ۗ وَاذْكُر‌ رَّ‌بَّكَ كَثِيرً‌ا وَسَبِّحْ بِالْعَشِيِّ وَالْإِبْكَارِ‌ ﴿٤١﴾ وَإِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْ‌يَمُ إِنَّ اللَّـهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَ‌كِ وَاصْطَفَاكِ عَلَىٰ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ ﴿٤٢﴾ يَا مَرْ‌يَمُ اقْنُتِي لِرَ‌بِّكِ وَاسْجُدِي وَارْ‌كَعِي مَعَ الرَّ‌اكِعِينَ ﴿٤٣﴾ ذَٰلِكَ مِنْ أَنبَاءِ الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ ۚ وَمَا كُنتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يُلْقُونَ أَقْلَامَهُمْ أَيُّهُمْ يَكْفُلُ مَرْ‌يَمَ وَمَا كُنتَ لَدَيْهِمْ إِذْ يَخْتَصِمُونَ ﴿٤٤﴾ گفت: «پروردگارا، براى من نشانه‌اى قرار ده.» فرمود: «نشانه‌ات اين است كه سه روز با مردم، جز به اشاره سخن نگويى؛ و پروردگارت را بسيار ياد كن، و شبانگاه و بامدادان [او را] تسبيح گوى.» (۴۱) و [ياد كن‌] هنگامى را كه فرشتگان گفتند: «اى مريم، خداوند تو را برگزيده و پاك ساخته و تو را بر زنان جهان برترى داده است.» (۴۲) «اى مريم، فرمانبر پروردگار خود باش و سجده كن و با ركوع‌كنندگان ركوع نما.» (۴۳) اين [جمله‌] از اخبار غيب است كه به تو وحى مى‌كنيم، و [گرنه‌] وقتى كه آنان قلمهاى خود را [براى قرعه‌كشى به آب‌] مى‌افكندند تا كدام يك سرپرستى مريم را به عهده گيرد، نزد آنان نبودى؛ و [نيز] وقتى با يكديگر كشمكش مى‌كردند نزدشان نبودى. (۴۴) @Dastanqm
داستانهای اسلامی از اصول کافی جلد اول محمد محمدی اشتهاردی👇 💠 توحید و خداشناسی و مسائل اعتقادی 💠 پذیرفتن نبوت امام بر حق، شرط استجابت دعا محمد بن مسلم می‌گوید: به امام باقر(ع)، (یا به امام صادق) عرض کردم: ما فردی را می‌نگریم که در عبادت و خشوع و کوشش دینی، بسیار جدی است ولی امامت شما را نپذیرفته‌است آیا آن عبادات و کوشش‌های دینی او، سودی به حالش دارد؟ امام: ای ابا محمد! مثل اهل‌بیت نبوت (ع) همانند آن خاندانی است که در بنی اسرائیل بودند، که هر گاه چهل شب، عبادت و راز و نیاز و کوشش می‌کردند و سپس دعا می‌نمودند، دعایشان به استجابت می‌رسید، ولی یکی از آنها چهل شب، عبادت و راز و نیاز کرد و سپس دعا نمود، ولی دعایش مستجاب نشد، نزد عیسی (ع) رفت و گله کرد و از عیسی(ع) خواست که برای او دعا کند، عیسی (ع) وضو گرفت و نماز خواند و پس از نماز برای او دعا کرد، خداوند به عیسی (ع) وحی کرد: آن بنده من، از غیر آن دری که باید از آن در نزدم آید، می آید، او مرا می خواند ولی در دلش نسبت به نبوت تو، شک است، بنابراین اگر او آن‌قدر مرا بخواند که گردنش بریده شود، و انگشتانش بریزد، دعایش را اجابت نمی‌کنیم. عیسی (ع) به آن مرد گفت:آیا تو خدا را می‌خوانی، ولی در مورد پیامبرش شک داری؟. او گفت: ای روح خدا! سوگند به خدا همان گونه که گفتی، همان طور است (من درباره پیامبری تو شک داشتم) اکنون از خدا بخواه تا این شک را از دل من بزداید. حضرت عیسی (ع) دعا کرد، خداوند توبه او را پذیرفت و او مانند خاندان خود گردید (و پس از چهل شب عبادت، دعایش مستجاب می‌شد) @Dastanqm
داستانهای اسلامی از اصول کافی جلد اول محمد محمدی اشتهاردی👇 💠 دعا و نیایش 💠 نقش ثنای الهی و صلوات بر پیامبر (ص)، قبل از دعا، در استجابت آن عصر رسول خدا(ص) بود، روزی پیامبر(ص) در مسجد دید: مردی وارد مسجد شد دو رکعت نماز خواند و بعد از نماز، دست به دعا برداشت و دعا کرد. پیامبر (ص) فرمود: این بنده در دعا و درخواست خود از خدا، شتاب کرد (و قبل از ثنای الهی دعا نمود). سپس مرد دیگری وارد مسجد شد و دو رکعت نماز خواند، پس از نماز، ثنای بجا آورد (یعنی خدا را به اوصافش یاد کرد) و بعد بر محمد(ص) و آلش، صلوات فرستاد، آنگاه دعا کرد. پیامبر (ص) (روش دعا کردن او را پسندید، نزد او رفت و) به و فرمود:سل تعط:درخواست کن که به تو داده شود (دعا کن که دعایت به استجابت می رسد). در روایت دیگر، پس از نقل مطلب فوق، آمده: امام صادق(ع) فرمود: در کتاب علی (ع) آمده: ستایش خدا صلوات بر محمد(ص)، قبل از دعا و درخواست است، چنانکه یکی از شماها وقتی که نزد شخصی برای حاجتی می رود، آن شخص دوست دارد که قبل از عرض درخواست، سخن خوشی درمیان‌آید.‌ @Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آخرین وصایای امام حسن عسکری علیه السلام
فتنه جمل؛ اولین جنگ داخلی بزرگان اسلام علیه اسلام ✔️✔️ در جنگ جمل، نبرد با ناکثین (پیمان‌شکنان) رخ داد. این‌ها (مثلاً طلحه و زبیر) اول با حضرت امیر مؤمنان بیعت کرده بودند و ایشان را قبول داشتند. حتی سوابق درخشان و پیشینیه‌های پرافتخاری در دوره پیامبر و بعد آن داشتند. اما انتظاراتی هم داشتند که مثلاً در کار حکومت، با آن‌ها مشورت شود، به آن‌ها سهم داده‌شود، مسئولیت داده‌شود، کسی از آن‌ها نپرسد این همه ثروت را از کجا آورده‌اید؟ چند ماه بعد از بیعت آغازین دیدند که حکومت علی علیه‌السلام، دوست و آشنا و فامیل نمی‌شناسد؛ حتی برای خودش نیز حقی قائل نیست، چه برسد به دیگر صحابه و بزرگان. احکام اسلام برای همه به‌طور یکسان اجرا می‌شود. ام‌المومنین عایشه را با خود همراه کردند و خون‌خواه عثمان خلیفه سوم شدند که خود از قاتلانش بودند! فتنه عجیبی بود و تشخیص شرایط خیلی دشوار؛ در هر دو طرف، عده‌ای از بزرگان اسلام وجود داشتند. نخستین جنگ داخلی جهان اسلام در حال شکل‌گیری بود. اگر به همین اندازه (اعتراض) بسنده می‌کردند، حضرت امیر کاری با آن‌ها نداشت ولی وقتی به بصره لشکرکشی کردند و کشتار راه انداختند، جای مماشات نبود. جنگ جمل-15 جمادی‌الثانی 36 ق 📚 مسجدنما @Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیت الله حاج میرزا احمد سیبویه، ساكن تهران، از آقای شیخ حسین سامرایی كه از اتقیای اهل منبر در عراق بودند، نقل كردند: در ایامی كه در سامرا مشرف بودم، در روز جمعه ای، طرف عصر به سرداب مقدس رفتم. دیدم غیر از من احدی نیست. حالی پیدا كردم و متوجه مقام حضرت صاحب الأمر علیه السلام شدم. در آن حال صدایی از پشت سر شنیدم كه به فارسی فرمود: به شیعیان و دوستان بگویید كه خدا را به حق عمه‌ام حضرت زینب علیهاالسلام قسم دهند، كه فرج مرا نزدیك گرداند. ستاره‌ی درخشان شام ص 330، به نقل از شیفتگان حضرت مهدی علیه السلام ج 1، ص 251. 📚 تبیان @Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴🔴🔴🔴🔴 با سلام خدمت اعضای بزرگوار انتقاد و پیشنهاد خود را با خادم کانال درمیان بگذارید 👇 @Mahdia1397 باتشکر 🔴🔴🔴🔴🔴