eitaa logo
دانلود
aghayeed.blog.ir حضرت موسی بن جعفر علیه‌السلام ملقب به کاظم، امام هفتم شیعیان، متولد سال ۱۲۸ قمری در قریه «ابواء» (میان مکه و مدینه). آن حضرت پس از شهادت پدرش امام جعفر صادق(علیه السلام)، از سال ۱۴۸ تا ۱۸۳، به‌مدت ۳۵ سال امامت شیعیان را برعهده‌داشت و در بیست و پنجم رجب سال ۱۸۳ در زندان بغداد به‌دست سندی بن شاهک مسموم‌شد و به‌شهادت‌رسید. https://eitaa.com/Dastanqm
نام قاتل : هارون توسط سندی بن شاهک تعداد فرزندان : ۱۸پسر و ۱۹دختر خلیفه‌ی زمان ولادت : ولید بن عبد الملک خلیفه‌ی زمان شهادت : هارون الرشید https://eitaa.com/Dastanqm
امام کاظم(علیه السلام) و دوستانش درحال ردشدن از بازار بودند که متوجه مرد غریبه‌ای شدند تنها نشسته‌است. امام(علیه السلام) بامهربانی کنار او رفت و سلام‌کرد و به او گفت: من برای خدمت‌گزاری آماده­ام. هرکاری داری بگو برایت انجام دهم و نشانی خانه­اش را به او داد و با او خداحافظی کرد. دوستان امام(علیه السلام) پرسیدند: آیا این مرد را می­شناسی؟امام(علیه السلام) فرمودند: نه! اما این‌مرد بنده‌ای از بندگان خدا و برادر دینی من است و خداوند می­فرماید با یک‌دیگر هم‌کار و دوست و مهربان باشید و با کسی با­غرور رفتار نکنید. منبع:داستانهای بهشتی کاری از خانم دکتر فعال https://eitaa.com/Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مناظر‌ه‌ها و گفتگوها مناظرات و گفتگوهایی از امام کاظم(علیه السلام) با برخی از خلفای عباسی، دانشمندان یهودی و مسیحی،ابوحنیفه و دیگران گزارش شده‌است. باقر شریف قرشی هشت گفتگو از امام کاظم(علیه السلام)، تحت عنوان مناظرات آن حضرت گردآورده‌‌است. امام کاظم(ع) با مهدی عباسی مناظره‌هایی درباره فدک و نیز حرمت خمر در قرآن انجام‌داده‌است. با هارون عباسی نیز مناظراتی داشته است. ازآن‌جا که هارون می‌خواست خویشاوندی پیامبر(صلی الله علیه و آله) با خود را نزدیک‌تر از نسبت او با موسی بن جعفر نشان دهد، امام کاظم(علیه السلام) در حضور هارون به نزدیک‌تر بودنِ انتساب خویش به پیامبر تصریح کرد. گفتگوهای موسی بن جعفر با عالمان ادیان دیگر نیز معمولا در پاسخ به پرسش‌های آنان صورت گرفته که در پایان به گرویدن آنان به اسلام انجامیده‌است. 📚ویکی شیعه https://eitaa.com/Dastanqm
سیره عبادی بر اساس منابع شیعه و سنی، امام کاظم(ع) بسیار اهل عبادت بود؛ به همین دلیل، برای او از لقب عبد صالح استفاده می‌شود. برپایه برخی گزارش‌ها امام کاظم(ع) آن‌قدر عبادت می‌کرد که زندان‌بانان او نیز تحت تأثیر قرار می‌گرفتند. شیخ مفید موسی بن جعفر را عابدترین مردم زمان خود دانسته و گزارش کرده‌است که آن حضرت چنان از ترس خدا گریه می‌کرد که محاسنش از اشک‌ خیس می‌شد. او دعای «عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِكَ فَلْيَحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْ عِنْدِكَ» را تکرار می‌کرد و دعای «اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ الرَّاحَةَ عِنْدَ الْمَوْتِ وَ الْعَفْوَ عِنْدَ الْحِسَابِ» را در سجده می‌خواند. حتی هنگامی‌که به دستور هارون به زندان منتقل شد، خدا را سپاس می‌گفت که فرصتی برای عبادت یافته است: «خدایا همواره از تو فراغتی برای عبادتت طلب می‌کردم و تو آن را برایم فراهم کردی؛ پس تو را سپاس می‌گویم» نقش انگشتری امام کاظم(ع) «حَسْبِيَ اللَّهُ حَافِظِي»‏ و ِ «الْمُلْكُ لِلَّهِ وَحْدَهُ بوده‌است. 📚ویکی شیعه https://eitaa.com/Dastanqm
دوران امامت موسی بن جعفر، پس از شهادت امام صادق(علیه السلام) در سال ۱۴۸ قمری. در ۲۰ سالگی به امامت رسید. دوران امامت او با خلافت چهار تن از خلفای عباسی هم‌‌زمان بود: حدود ۱۰ سال از امامت او در خلافت منصور (حکومت۱۳۶-۱۵۸ق)، ۱۱ سال در خلافت مهدی عباسی (حکومت۱۵۸-۱۶۹ق)، یک سال در خلافت هادی عباسی (حکومت۱۶۹-۱۷۰ق) و ۱۳ سال در خلافت هارون (حکومت۱۷۰-۱۹۳ق) سپری شد. مدت امامت موسی بن جعفر ۳۵ سال بود و با شهادت او در سال ۱۸۳ق امامت به فرزندش، امام رضا(علیه السلام) منتقل شد. 📚ویکی شیعه https://eitaa.com/Dastanqm
موسی بن جعفر ملقب به کاظم هفتمین امام شیعیان است. وی در سال ۱۲۸ قمری، هم‌زمان با انتقال قدرت از امویان به عباسیان متولد شد و در سال ۱۴۸ق پس از شهادت پدرش، امام صادق(ع)، به امامت رسید. دوران ۳۵ ساله امامت او با خلافت منصور، هادی، مهدی و هارون عباسی هم‌زمان بود. او چندین بار از سوی مهدی و هارون عباسی زندانی شد و در سال ۱۸۳ق در زندان سندی بن شاهک به شهادت رسید. با شهادت او، امامت به فرزندش علی بن موسی(ع) منتقل شد. دوره امامت امام کاظم(ع) با اوج قدرت خلافت عباسی هم‌زمان بود و او در برابر حکومت وقت، تقیه می‌کرد و شیعیان را نیز به این کار سفارش ‌می‌نمود؛ از این رو موضع‌گیری صریحی از امام هفتم شیعیان در برابر خلفای عباسی و قیام‌های علوی مانند قیام شهید فخ گزارش نشده‌است. با وجود این، وی در مناظره و گفتگو با خلفای عباسی و دیگران تلاش می‌کرد از خلافت عباسیان مشروعیت‌زدایی کند. امام کاظم(ع) برای ارتباط با شیعیان، سازمان وکالت را گسترش داد و در مناطق مختلف، افرادی را به عنوان وکیل تعیین کرد. از سوی دیگر، حیات امام کاظم(ع) هم‌زمان با بروز انشعاباتی در شیعه بود و فرقه‌های اسماعیلیه، فطحیه و ناووسیه با آغاز امامت او و فرقه واقفیه پس از شهادت او شکل گرفت. حرم امام کاظم(ع) و حرم نوه‌اش امام جواد(ع) در منطقه کاظمین در شمال بغداد، به حرم کاظمین شهرت دارد و زیارتگاه مسلمانان به‌ویژه شیعیان است. 📚ویکی شیعه با تلخیص https://eitaa.com/Dastanqm
سیره اخلاقی در منابع شیعه و سنی، گزارش‌های مختلفی درباره بردباری و سخاوت امام کاظم(ع) وجود دارد. شیخ مفید او را بخشنده‌ترین مردم زمان خودش دانسته که شب‌ها برای فقیران مدینه آذوقه می‌برد. ابن عنبه درباره سخاوت موسی بن جعفر گفته‌است: او شب‌ها از خانه بیرون می‌رفت و کیسه‌هایی از درهم هم‌راه داشت و به هرکس می‌رسید یا به کسانی که به احسان او چشم داشتند، می‌بخشید تا بدانجا که کیسه‌های پول او ضرب‌المثل شده بود. هم‌چنین گفته‌شده موسی بن جعفر به کسانی که به او آزار می‌رساندند نیز بخشش می‌کرد و وقتی به او خبر می‌دادند فردی در صدد اذیت او بوده، برایش هدیه‌ می‌فرستاد. همچنین شیخ مفید امام کاظم(ع) را کوشاترین فرد در صله رحم با خانواده و دیگر بستگان دانسته‌است. دلیل ملقب شدن امام هفتم شیعیان به کاظم، این بود که خشم خود را کنترل می‌کرد. 📚ویکی شیعه https://eitaa.com/Dastanqm
وصیت امام صادق و سرگردانی برخی شیعیان در منابع آمده‌است امام صادق(علیه السلام) با توجه به سخت‌گیری‌های عباسیان و برای حفظ جان امام کاظم(علیه السلام)، پنج نفر ـ از جمله خلیفه عباسی ـ را به عنوان وصی خود معرفی کرد. هرچند امام صادق، بارها امامِ پس از خود را به اصحاب خاصش معرفی کرده‌بود، اما این اقدام تا حدی وضع را برای شیعیان ابهام‌آلود کرد. در این دوره، برخی از اصحاب برجسته امام صادق مانند مؤمن طاق و هشام بن سالم نیز دچار تردید شده‌بودند. آنان ابتدا به سراغ عبدالله افطح، که ادعای امامت کرده‌بود، رفتند و از او درباره زکات پرسیدند. اما پاسخ‌های عبدالله آنها را قانع نکرد. آن‌دو سپس با موسی بن جعفر(علیه السلام) ملاقات کردند و با پاسخ‌های وی قانع‌ شدند و امامت او را پذیرفتند. 📚ویکی شیعه https://eitaa.com/Dastanqm
سیره سیاسی برخی منابع گفته‌اند امام کاظم به شیوه‌های مختلفی از جمله مناظره و عدم همکاری، بر عدم مشروعیت خلفای عباسی تأکید می‌کرد و می‌کوشید اعتماد مردم را نسبت به آنان سست کند. موارد زیر را می‌توان از نمونه‌های تلاش او برای بی‌اعتبار کردن عباسیان برشمرد: او در مواردی که خلفای عباسی با انتساب خود به پیامبر(ص) در صدد مشروعیت‌بخشی به حکومت خود بودند، نسب خود را مطرح می‌کرد و نشان می‌داد که او از عباسیان به پیامبر(ص) نزدیک‌تر است. از جمله در گفت‌وگویی که میان او و هارون عباسی رخ داد، امام کاظم(ع) با تکیه بر آیاتی از قرآن از جمله آیه مباهله، انتساب خود به پیامبر را از طریق مادرش حضرت زهرا(س) اثبات کرد. هنگامی‌که مهدی عباسی رد مظالم می‌کرد، امام کاظم(ع) فدک را از او مطالبه کرد. مهدی از او خواست تا حدود فدک را مشخص کند و امام مرزهایی را تعیین کرد که با قلمرو حکومت عباسیان برابری می‌کرد. امام هفتم شیعیان اصحاب خود را به عدم همکاری با عباسیان سفارش می‌کرد، از جمله صفوان جمال را از کرایه دادن شتران خود به هارون منع کرد. درعین‌حال از علی بن یقطین که در حکومت هارون الرشید، عهده‌دار وزارت بود، خواست تا در دربار بماند و به شیعیان خدمت کند. با این وجود، از موسی بن جعفر(ع) مخالفت علنی در برابر حکومت وقت گزارش نشده‌است. او اهل تقیه بود و شیعیان را نیز به رعایت آن سفارش می‌کرد. به عنوان مثال، در نامه‌ای به خیزران مادر هادی عباسی، مرگ او را تسلیت گفت. بر پایه روایتی هنگامی که هارون او را احضار کرد، فرمود: «چون تقیه در برابر حاکم واجب است، پیش هارون می‌روم». https://eitaa.com/Dastanqm
https://farsi.al-shia.org داستانهایی از کودکی امام موسی کاظم (علیه‌السلام) ❓ابوحنیفه و سؤال از امام❔ ✅ ابوحنیفه به مدینه سفر کرد. همین‌که به مدینه رسید، آهنگ خانه‌ی امام صادق کرد و در بیرون خانه منتظر اجازه‌ی ورود شد. ناگاه پسربچه‌ای از خانه بیرون آمد. ابوحنیفه رو به وی کرد و پرسید : «یک شخص غریب، کجا باید قضای حاجت کند؟». آن پسر بچه نگاهی به وی کرد و گفت : «جایی که مناسب شأن باشد». آن‌گاه باادب نشست و به دیوار تکیه داد و شروع به توضیح‌دادن کرد و افزود : «از قضای حاجت در کنار رودخانه‌ها، جای ریختن میوه‌های درختان، حیاط مسجدها و پیاده‌روها خودداری کن»، در پشت دیوار خودت را پنهان کن، رو به قبله و پشت به قبله منشین، آن‌گاه هرجا خواستی، قضای حاجت کن». ✅ ابوحنیفه مات و مبهوت شده، هوش از سرش رفت، زیرا گمان نمی‌کرد که او کودکی باشد، بااین‌همه قدرت علمی» پرسید : «اسمت چیست؟» فرمود : «موسی بن جعفر من محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب (علیه‌السلام)». ابوحنیفه چون دانست که آن کودک از شجره نبوت و امامت است، دلش آرام گرفت و سؤالی را که برای پرسش از امام صادق آماده ساخته بود، از او پرسید و گفت : «معصیت مربوط به چه کسی است ؟ آیا از جانب خداست و یا از بنده ؟» امام کاظم (علیه‌السلام) در پاسخ وی فرمود : «از سه حال خارج نیست : یا از جانب خداست و هیچ به بنده مربوط نیست، که در این صورت خداوند حق ندارد بنده را به دلیل کاری که نکرده مؤاخذه کند، و یا هم به بنده و هم به خدا مربوط است، که خداوند تواناترین آن دوست که در عمل شریک بوده‌اند؛ در این صورت هم، برای شریک نیرومند، روا نیست که شریک ناتوان خود را به دلیل گناهی که هردو در ارتکاب آن برابر بوده‌اند، مؤاخذه کند؛ و یا این‌که گناه تنها مربوط به بنده است و به خدا مربوط نیست؛ که در این صورت، خداوند اگر بخواهد می‌بخشد، و اگر بخواهد، کیفر می‌کند، و بنده، نیازمند کمک است. ♻️ ابوحنیفه مات و سرگردان ماند و درحالی‌که توأم با احترام سراسر وجودش را فراگرفته‌بود، گفت : «با سخنانی که شنیدم، از ملاقات با امام صادق (علیه‌السلام) بی‌نیاز شدم. سپس درحالیکه آثار ناتوانی در چهره‌ی او پیدا بود، به راه افتاد. تحلیل از زندگانی امام کاظم (علیه‌السلام)، ج ۱، ص۸۰ و ۸۱؛ دلائل الامه، رستم طبری، ص۱۶۲؛ بحارالانوار، ج ۴۸، ص۱۷۵. 📚پایگاه اعتقادی فرهنگی الشیعه https://eitaa.com/Dastanqm
داستانهایی از کودکی امام موسی کاظم (علیه‌السلام) هوش سرشار _ شعرگفتن در کودکی امام هفتم ✔️ روزی امام موسی کاظم (علیه‌السلام) خدمت پدرش امام صادق (علیه‌السلام) رسید. پدر او را در دامن خود نشانید. در نزد پدر لوحی بود. فرمود : «پسرم روی این لوح بنویس : «تنح عن القبیح و لا ترده»؛ از کار زشت خودداری کن و مرتکب آن مشو». وقتی که حضرت نوشت، امام صادق (علیه‌السلام) فرمود : «پسرم ! این عبارت را توضیح بده ؟». امام کاظم (علیه‌السلام) گفت : «و من اولیته حسنا فزده»؛ و نسبت‌به هرکس که احسان کردی، پس بیشتر کن». آنگاه امام صادق (علیه‌السلام) عبارت دیگری فرمود که : «ستلقی من عدوک کل کید»؛ به‌زودی از دشمنت هرنوع مکری را خواهی دید»، و امام کاظم (علیه‌السلام) ادامه داد : «اذا کاد العدو فلا تکده»؛ هرگاه دشمن حیله کرد، تو به او مکرمکن». امام صادق (علیه‌السلام) از هوش و برازندگی فرزندش خوشحال شد و او را در آغوش کشید، درحالی که خوش‌حالی خود را نسبت به وی با این سخن ابراز می کرد : «خداوند از فرزندان پیامبر (صلی الله علیه و آله) بعضی را بر بعضی دیگر، برتری داد». مناقب، ج ۴، ص۳۴۴ و ۳۴۵. 📚پایگاه اعتقادی فرهنگی الشیعه https://eitaa.com/Dastanqm
داستانهایی از کودکی امام موسی کاظم (علیه‌السلام) 💪 مرد سختی 💪 ☑️ رفاعه بن موسی می‌گوید : روزی نزد امام صادق (علیه‌السلام) نشسته بودم. امام موسی کاظم (علیه‌السلام) که درآن‌زمان کودک بود، به‌سوی من آمد. او را گرفتم و در بغل خود نشاندم و سرش را بوسیدم و او را به خود چسباندم. امام صادق (علیه‌السلام) به من فرمود : «ای رفاعه، او به‌زودی در دست آل عباس اسیر می‌شود و بعد خلاصی پیدامی‌کند. بعد از آن دوباره او را می‌گیرند و در دست آنها سختی می‌کشد». بحارالانوار، ج ۴۷، ص۱۴۵؛ (به نقل از کشف الغمه ج ۲، ص۴۲۳ 📚پایگاه اعتقادی فرهنگی الشیعه https://eitaa.com/Dastanqm
داستانهایی از کودکی امام موسی کاظم (علیه‌السلام) ✴️ جواب صفوان صفوان جمال می‌گوید به حضور امام صادق (علیه‌السلام) رفتم و در مورد امام بعد از ایشان سؤال کردم. امام صادق (علیه‌السلام) درپاسخ من فرمود : «صاحب مقام امامت، بازی و بیهودگی نمی‌کند». درهمین‌هنگام، موسی بن جعفر (علیه‌السلام) که در آن وقت کودک بود، آمد و هم‌راهش یک بزغاله‌ی مکی بود. آن بزغاله را گرفته‌بود و به او می‌گفت : «خدایت را سجده کن». امام صادق او را در آغوش گرفت و فرمود : «پدر و مادرم به فدای کسی که بازی و بیهودگی نکند». اصول کافی، ج۱، ص۳۱۱؛ بحارالانوار، ج ۴۸،ص۱۹. 📚پایگاه اعتقادی فرهنگی الشیعه https://eitaa.com/Dastanqm
داستانهایی از کودکی امام موسی کاظم (علیه‌السلام) ناخدای کشتی فیض بن مختار می‌گوید : در محضر امام صادق (علیه‌السلام) بودم. حضرت موسی بن جعفر (علیه‌السلام) که در‌آن‌هنگام کودک بود، پیش‌آمد. من او را دربرگرفتم و بوسیدم. امام صادق (علیه‌السلام) فرمود : «شما کشتی هستید و این ناخدای کشتی است». سال بعد در مراسم حج شرکت کردم. دوهزاردینار هم‌راهم بود. هزاردینار آن را برای امام صادق (علیه‌السلام) و هزاردینار دیگر را برای امام کاظم (علیه‌السلام) فرستادم. بعدا وقتی خدمت امام صادق رفتم، به من گفت : «موسی (علیه‌السلام) را با من برابر کردی ؟». گفتم : «بر اساس فرموده‌ی شما چنین کردم». امام (علیه‌السلام) فرمود : به‌خداسوگند، که این معرفی او به عنوان امام بعد از خودم، توسط خداست، خدا او را ناخدای کشتی کرده‌است. کافی، ج۲، ص ۴۱۸؛ بحارالانوار، ج ۴۸، ص ۲۴؛ تحلیلی از زندگانی امام کاظم، ج۱، ص۳۱۱. 📚پایگاه اعتقادی فرهنگی الشیعه https://eitaa.com/Dastanqm
داستانهایی از کودکی امام موسی کاظم (علیه‌السلام) کودک پربرکت مفضل بن عمر می‌گوید : امام صادق (علیه‌السلام) از ابوالحسن (علیه‌السلام) یادکرد، که درآن‌زمان کودکی بیش نبود. و فرمود : «این همان مولودی است که در خاندان ما، مولودی پربرکت از او برای شیعیان به‌دنیا نیامده‌است». کافی، ج۲، ص ۴۱۸؛ بحارالانوار، ج ۴۸، ص ۲۴؛ تحلیلی از زندگانی امام کاظم، ج۱، ص۸۴. 📚پایگاه اعتقادی فرهنگی الشیعه https://eitaa.com/Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا