eitaa logo
دانلود
13.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
https://www.aparat.com/v/fEj7X روضه حضرت مسلم بن عقیل حاج محمود کریمی داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm کانال کودکان(و نوجوانان)علی اصغر در ایتا👇 https://eitaa.com/koodakAliAsghar
https://www.aparat.com/v/Fv2Cy دوبله فارسی انیمیشن بسیار زیبای " عاشوراییان : مسلم بن عقیل " کانال کودکان(و نوجوانان و مربیان)علی اصغر در ایتا👇 eitaa.com/koodakAliAsghar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
https://www.aparat.com/v/u7Nhk کلیپ شهادت مسلم بن عقیل شب اول داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm کانال کودکان(و نوجوانان و مربیان)علی اصغر در ایتا👇 eitaa.com/koodakAliAsghar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
https://www.aparat.com/v/q7aJc ارزش فوق العاده آموزش قرآن از نگاه امام حسین علیه السلام کانال معجزه‌ی پیامبر در ایتا👇 https://eitaa.com/moejezeyepeyambar داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
7.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
https://www.aparat.com/v/Dhstv سخنان شیخ حسین انصاریان درباره و داستان حضرت موسی و دختران شعیب @Dastanqm @moejezeyepeyambar
🔶 آن روز، به مسجد نرسیده بود. برای نماز به خانه آمد و رفت توی اتاقش. داشتم یواشکی نماز خواندنش را تماشا می‌کردم. حالت عجیبی داشت. انگار خدا، در مقابلش ایستاده بود. طوری حمد و سوره می‌خواند مثل این که خدا را می‌بیند؛ ذکرها را دقیق و شمرده ادا می‌کرد. بعدها در مورد نحوه‌ی نماز خواندنش ازش پرسیدم، گفت: «اشکال کار ما اینه که برای همه وقت می‌ذاریم، جز برای خدا! نمازمون رو سریع می‌خونیم و فکر می‌کنیم زرنگی کردیم؛ اما یادمون می‌ره اونی که به وقت‌ها برکت می‌ده، فقط خود خداست.» 🗣️ خاطره ای از شهید علیرضا کریمی
8.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 روایت کمتر شنیده شده حاج قاسم از نقش مهم توصیه‌های مقام معظم رهبری در پیروزی بزرگ لبنان در جنگ ۳۳ روزه
🟢داستان 🔸مرحوم آیت الله میرزا جوادآقا تهرانی، جبهه زیاد تشریف می‌آوردند. شبی برای سخنرانی به تیپ امام جواد علیه السلام آمده بودند. موقع نماز که شد، قبول نمی‌کردند امام جماعت باشند. خیلی اصرار کردیم که دلمان می‌خواهد یک نماز به امامت شما بخوانیم اما قبول نمی‌کردند. شهیدبرونسی عرض کرد: حاج آقا جلو بایستید. ایشان فرمودند: اگر شما دستور بدهید می روم. شهید برونسی گفت: من کوچک‌تر از آنم که دستور بدهم. از شما خواهش می‌کنم. فرمودند: نه خواهش شما را نمی‌پذیرم. بچه‌ها به برونسی گفتند: بگو دستور می‌دهم تا ما به آرزویمان برسیم. شهید برونسی به ناچار با خنده گفت: حاج آقا دستور می‌دهم شما بایستید جلو! میرزا جواد آقا فرمودند: چشم فرمانده عزیزم! نماز با سوز و اشک و حال عجیبی خوانده شد. بعد از نماز ایشان با چشمان اشک‌آلود خطاب به شهید برونسی فرمودند: مرا فراموش نکنی! جواد را فراموش نکنی! شهید برونسی ایشان را در آغوش گرفت و گفت: حاج آقا شما کجا و ما کجا؟ شما باید به فکر ما یاشید و ما را فراموش نکنید! حاج آقا میرزا متواضعانه فرمودند: تعارفات را کنار بگذارید. فقط من این خواهش را دارم که جواد یادتان نرود. حتما مرا شفاعت کن...