فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 مداحی شهادت امام حسن مجتبی علیهالسلام
#شهادت_امام_حسن
#شهادت_پیامبر_اکرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥خاطره ای شنیدنی و خاص از تشرف حاج رضا انصاریان(صاحب اثر معروف صلوات خاصه) به محضر حضرت #امام_رضا علیه السلام در خواب
👌بسیار زیبا ، پیشنهاد دانلود
💌حتما ببینید و برای عاشقان امام رئوف ارسال کنید.
جناب موسی.mp3
10.55M
📌داستان ولادت حضرت موسی علیه السلام
1️⃣ نجات آل یعقوب بدست مردی از نسل لاوی
2️⃣ دیدن تابوت نوزاد بر روی آب توسط همسر فرعون
3️⃣ دایه حضرت موسی از بنی اسرائیل
🎙میثم ذوالقدر
🔽 بازگشت به فهرست موضوعی
🎬 قسمت ۸۵
⏰️ ده دقیقه
↙️ به ما بپیوندید ↙️
🆔️https://eitaa.com/meysamzolghadr/1002
🌎http://mzolghadr.ir
4_5958478348161129156.mp3
21.91M
💠 اجداد رسول خدا (ص) قسمت ۲
🔸 تاریخ اشرف کائنات حضرت محمد مصطفی صل الله علیه و آله وسلم
🔹فصل اول
نسب شریف حضرت رسول اکرم و مختصری احوالات ایشان
👈 اهمیت و نقش کلیدی جناب هاشم در مکه
🎙 میثم ذوالقدر
👈 بازگشت به فهرست موضوعی
↙️به مابپیوندید↙️
🆔https://eitaa.com/meysamzolghadr
🌏 mzolghadr.ir
💠 جمعشدن یاران حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه
📖 و لِكُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيها فَاسْتَبِقُوا الْخَيْراتِ أَيْنَ ما تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَميعاً إِنَّ اللَّهَ عَلي كُلِّ شَيْءٍ قَدير؛ [بقره ۱۴۸]
📖 هرطايفهای قبلهای دارد كه خداوند آن را تعيينكردهاست. در نيكیها و اعمال خير، بر يكديگر سبقتجوييد! هرجا باشيد، خداوند همة شما را حاضرمیكند زيرا او برهركاری تواناست.
▫️ امام سجاد علیه السلام میفرمايد:
«کسانیکه از بسترشان ناپديدمیشوند، ۳۱۳ مرد به تعداد اهل (جنگ) بدر هستند. پس در مکه حاضرخواهندشد و اين قول خداوند است که میفرمايد: «أَيْنَ ما تَكُونُوا...» و آنان اصحاب حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه هستند» [کمالالدين ج۲ ص۶۵۴]
▫️امام صادق علیهالسلام نيز در اينباره میفرمايد:
«قطعاً اين آيه درباره ناپدپدشدگان از اصحاب قائم نازلشدهاست که میفرمايد: «أَيْنَ ما تَكُونُوا يَأْتِ...» همانا آنها شبانه از بسترهايشان ناپديدمیشوند و صبح در مکه خواهندبود و بعضی از آنان در ابرها حرکتمیکنند و با اسمش و اسم پدرش و ويژگی و نسبش شناختهمیشوند.
📚[کمالالدين ص۶۷۳ باب۵۸ ح۲۴]
🔹 امام باقر علیه السلام میفرمایند:
(هنگامیکه قائم در کنار کعبه ظهورکند) خداوند اصحابش را که ۳۱۳ نفر هستند همچون ابرهای پاییزی گردهمخواهدآورد... و این همان فرموده خداست: «هرکجا باشید خدا همه شما را خواهدآورد »
📚الاختصاص، ص۲۵۷.
#امام_زمان عجل الله تعالی فرجه
#ظهور
4_5962981947788500540.mp3
25.59M
💠 اجداد رسول خدا (ص) قسمت ۳
🔸 تاریخ اشرف کائنات حضرت محمد مصطفی صل الله علیه و آله وسلم
🔹فصل اول
نسب شریف حضرت رسول اکرم و مختصری احوالات ایشان
👈 عظمت و بزرگواری جناب عبدالمطلب و عبدالله سلام الله علیهما
🎙 میثم ذوالقدر
👈 بازگشت به فهرست موضوعی
↙️به مابپیوندید↙️
🆔https://eitaa.com/meysamzolghadr
🌏 mzolghadr.ir
داستانهای قرآنی و مذهبی
موقعیت امام رضا علیه السلام در مدینه
مدت امامت حضرت رضا عليه السلام حدود ۲۰ سال طول کشيد که ۱۷ سال آن در مدينه و سه سال آخر آن در خراسان گذشت.
امام رضا عليه السلام در مدينه پس از شهادت پدر، امامت بر مردم را بر عهده گرفتند و به رسيدگي امور پرداختند. سپس شاگردان پدر را به دور خود جمع کردند و به تدريس و تکميل حوزه ي علميه ي جدشان امام صادق عليه السلام پرداختند و در اين راستا گامهاي استواري برداشتند.
موقعيت امام رضا عليه السلام در مدينه، همه ي علما و شخصيتهاي سياسي و اجتماعي حجاز را تحت الشعاع قرار داد. مردم در همه ي شؤون مادي و معنوي، ايشان را مرجع و پناهگاه خود مي دانستند و نور وجود ايشان چون خورشيدي بر قلبها مي تابيد و روشني بخش افکار تاريک بود. آن حضرت براي رفع مشکلات اجتماعي، فرهنگي و سياسي مردم، در همه ي امور دخالت مي کردند و در متن جامعه قرار داشتند و در امور و مسايل مختلف اجتماعي، هرگز لحظه اي بيتفاوت نبودند؛ به ويژه در دو بعد فرهنگي و سياسي، تلاش فراواني داشتند.
بنا به روایت حاکم نیشابوری، امام رضا علیه السلام در حالی که جوانی بیست و چند ساله بود در مسجد نبوی به افتا مشغول بود! چنان که طبرسی از ابوالصلت هروی نقل کرده که امام رضا علیه السلام می فرمود:
«من در روضه منوّره نبوی می نشستم در حالی که علمای بسیاری در مدینه حضور داشتند، و هنگامی که یکی از آنان در پاسخ مسئله ای درمی ماند همگی آنان، افراد را به نزد من می فرستادند و من پاسخ گوی مسائل آنان بودم.»[۱]
همچنین آن بزرگوار در گفتگويي با مأمون در خراسان فرمودند:
اين که من در اينجا (خراسان) وليعهد شده ام، از نظر من هيچ گونه بر موقعيت من افزوده نشده است. من در مدينه در موقعيتي بودم که نامه ام به مشرق و مغرب ميرفت. بر مرکب خود سوار مي شدم و در راه هاي مدينه عبور مي کردم. هيچ کس در آن جا عزيزتر از من نبود و هر کسي حاجتي داشت، آن را از من مي طلبيد و تا حد توان نيازهاي نيازمندان را تأمين مي کردم.[۲]
این گفتارهای امام رضا علیه السلام نشان از موقعیت بالای آن حضرت در مدینه است.
پی نوشت ها:
[۱]. فضل بن الحسن الطبرسی، اعلام الوری، تحقیق مؤسسة آل البیت لاحیاء التراث، قم، 1417 ق، ج 2، ص 64 / مجلسی، بحارالانوار، ج 49، ص 100، ح 17.
[۲]. عیون الاخبار،ج۲،ص۱۵۵.
موسسه تنظیم و نشر آثار اهلبیت علیه السلام
#امام_رضا
داستانهای قرآنی و مذهبی
روش امام رضا علیه السلام در مناظره
یـکی از روش هـای تـبلیغی پیشوایان معصوم (ع) ، در برخورد با مخالفان، مناظره یا بحث آزاد می بـاشد. در این میان امام رضا(ع) همانند سایر پیام رسانان الهی برای اثبات حقانیت و رسـاندن پیام خداوند، این روش را به کار برده اند. در این مقاله سه شیوه ایشان در مناظره بیان می شود:
🤔 تعقل و خردورزی
تـعقل و خـردورزی یکی از روش های اساسی امـام (ع) در تـبلیغ معارف بـوده و بـا مـراجعه به متن مناظرات امام رضا (ع) کـه بـا مخالفان دین و مذهب و متکلمان اسلامی و غیر اسلامی انجام میداد ، به این نـکته پی مـی بریم که سخنان آن حضرت در خصوص اثـبات مدعای خود ، با اصـول مـنطقی و عقلانی همراه بوده است بـه گـونه ای که عنصر تعقل و خردورزی جزء لاینفک استدلال های آن امام در هنگام احتجاج و استدلال بـوده اسـت . قوه استدلال آن حضرت به حـدی بـود کـه دیگران در برابر مـنطق آن حـضرت توان خود را از دست مـی دادنـد و بی اختیار تسلیم مقام علمی او می شدند و زبان به عجز و ناتوانی می گشودند .
پژوهـشگری در این رابطه چنین اظهار نظر مـیکند:
«نـوع مذاکرات و گـفت وگـوهای امـام رضا(ع) با سران و نـمایندگان ادیان و مذاهب مختلف -که محتوای آن چیزی جز تبیین علوم و معارف اسلامی نبود- از یک ویژگی خـاصی بـرخوردار بود و آن، تجلی بعد عقلانی در نوع اسـتدلالهایی بـود کـه اقـامه مـیفرمودند. درک چنین امری هـم کـار آسانی است و با مراجعه به سخنان و مناظرات ایشان به راحتی می توان به این نکته پی بـرد کـه هـر سخنی از آن حضرت در خصوص اثبات مدعای خود مـبتنی بـر اصـل و یـا اصـول عـقلانی بود. به گونه ای که عنصر تعقل و خردپذیری، جزء لاینفک استدلال های آن حضرت در مقام احتجاج با مخالفان دین و مذهب بوده است. و صدالبته همین نکته هم باعث مـحکوم شدن و ساکت ماندن مخالفین در مقابل امام و در نتیجه هدایت آنها و تشرفشان به دین اسلام و مذهب تشیع می شد. بدیهی است در مباحث اعتقادی و در باب مناظرات باید به نقطه مشترک و مقبول بین طـرفین کـه همان اصول و قواعد عقلی است توجه نمود و استدلال بر هر مدعایی را از همین طریق پی گرفت، چرا که درغیر این صورت نمی توان نتیجه مثبتی از مقدمات خود بدست آورد و این یکی از اصـول عـقلانی یک مناظره است که با عنایت خاصی از سوی امام پیگیری می شد.»
👥 همراهی
گاهی برای روشن شدن حقیقت ورسیدن به هدف بـاید در ظـاهر تسلیم خصم شد واندک انـدک ذهـن او را برای قبول آن آماده ساخت ، اگر مربی بخواهد در ابتدا بدون آمادگی متربی ، وی را به سوی حقیقت فرا خواند ممکن است با عکس العمل مواجه شود
بـراین اسـاس امام رضا (ع) در مناظرات خـود ، روش هـمراهی را به کاربرده است که نمونه بارز آن در مناظره امام علیه السلام با جاثلیق است که درآغاز با آنها همراهی می کند وسرانجام عقیده و پیام خود را اعلام می کند .[۱]
در مـناظره بـا جاثلیق :
مأمون وقتی از جاثلیق می خواهد که با امام رضا (ع) مناظره کند و او می خواهدهمان اول امام را در تنگنا قرار دهد . رو به مأمون چنین شروع می کند : چگونه با مردی به گفتگو بـنشینم در حـالیکه اگر گـفتگو کنیم ، دلیل خود را بر من از کتابی که منکرم و به قول پیغمبری که به او ایمان ندارم ، می آورد ، کـه امام رضا (ع) می فرمایند:«ای نصرانی اگر دلایل خود را از انجیل بیاورم قـبول مـی کنی ، کـه جاثلیق قبول به مناظره میکند . و حضرت در ادامه از انجیل و یوحنای دیلمی ، مواردی را مطرح میکند.»[۲]
امام بعد از جـاثلیق وقـتی می خواهد با رأس الجالوت مناظره کند:
اولاً او را در شروع سؤال مخیر می گذارد و مـی فـرمایند: «تـو می پرسی یا من از تو بپرسم؟ گفت: من میپرسم و از تو هیچ حقی را قبول نمی کنم مـگر این از تورات یا زبور داوود (ع) یا از صحف ابراهیم و موسی بیاوری، حضرت می فرمایند: از مـن هیچ قبول مکن مـگر آن چـه را که تورات به زبان موسی بن عمران و انجیل به زبان عیسی بن مریم و زبور به زبان داوود ناطق باشد.»[۳]
❓ پرسش و پاسخ
طرح یک سؤال با عث تمرکز حواس و جلب تـوجه افراد به مطلب می شود وحس کنجکاوی وحقیقت جویی افراد را تحریک می کند در این صورت با دل ودیده به سوی گوینده می رود تا پاسخ آن را بشنود . امام رضا (ع) نیز در موارد متعدد از این شـیوه اسـتفاده کرده اند:
الف) مخیر گذاشتن طرف مقابل در شروع سؤال یا جواب، نشان دیگری از برخورد اقتدار آمیز امام (ع) میباشد.
«حضرت روبه رأسالجالوت کرده،فرمودند: حال، من از تو سؤال کنم یاتو سؤال میکنی؟وگفت: مـن سـؤال میکنم و...»[۴]
داستانهای قرآنی و مذهبی
ب) درخواست سؤال در تمامی زمینهها «فَأَقْبَلَ عَلَیْهِ یَحْیَی بْنُ أَکْثَمَ فَقَالَ أَ تَأْذَنُ لِی جُعِلْتُ فِدَاکَ فِی مَسْأَلَةٍ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ (ع) سَلْ إِنْ شِئْتَ...»[۵]
یحیی بن اکثم رو به امـام رضـا(ع) کرده و گفت: فدایت شوم اجازه میفرمایید مسئلهای را مطرح کنم؟ امام(ع) فرمودند: ازهرچه میخواهی بپرس...
«جَاءَ رَجُلٌ إِلَی أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا مِنْ وَرَاءِ نَهَرِ بَلْخَ قَالَ إِنِّی أَسْأَلُکَ عَنْ مَسْأَلَةٍ فَإِنْ أَجَبْتَنِی فـِیهَا بـِمَا عـِنْدِی قُلْتُ بِإِمَامَتِکَ فَقَالَ أَبُو الْحـَسَنِ (ع) سـَلْ عـَمَّا شِئْت...»[6]
مردی خدمت حضرت رضا رسید از پشت نهر بلخ گفت من یک سؤال از شما میکنم اگر جوابش را آن طور که مـن مـیدانم دادی قـائل به امامت شما میشوم. حضرت رضا فرمود هـر چـه مایلی سؤال کن...
«فَإِنِّی إِنَّمَا جَمَعْتُکُمْ لِتَسْأَلُوا عَمَّا شِئْتُمْ ... فَهَلُمُّوا مُسَائِلَکُمْ فَابْتَدَأَ عَمْرُو بْنُ هَدَّاب»[۴]
امام(ع) فرمود: مـن شـماها را در ایـن مجلس جمع کردم از هرچه دوست دارید بپرسید...
پی نوشت:
۱.عیون اخبار الرضا(ع)، شیخ صدوق ، 1389، ج1، ص 317
۲.بحارالانوار، علامه مجلسی ، 1403، ج49، ص175
۳.بحارالانوار، علامهمجلسی ، 1403، ج49، ص176
۴. عیون اخبار الرضا(ع)، شیخ صدوق ، 1389 ،ج1، ص333
۵.بحارالانوار، علامه مجلسی ، 1403، ج50، ص76
۶.بحارالانوار، علامه مجلسی ، 1403 ج49، ص105.
۷.بحارالانوار، علامه مجلسی ، 1403 ، ج50، ص74.
منبع:
شیوه ها و ویژگی های مناظره امام رضا علیه السلام ، عنایت الله شریفی، حسین دنیادیده ، مجموعه مقالات دانشگاه علامه طباطبایی ، زمستان 1392 ، شماره 290 - قابل دسترس در پایگاه مجلات تخصصی نور
موسسه تنظیم و نشر آثار اهلبیت علیهمالسلام
#شهادت_امام_رضا
داستانهای قرآنی و مذهبی
داستانهای ائمه: امام رضا (ع): اسلحه مسموم در توبره
مرحوم راوندى به نقل از محمّد بن زيد رزامى حكايت كند:
روزى در خدمت حضرت علىّ بن موسى الرّضا عليهما السلام بودم ، كه شخصى از گروه خوارج - كه درون توبره و خورجين خود نوعى سلاح مسموم نهاده و مخفى كرده بود - وارد شد.
آن شخص به دوستان خود گفته بود: او گمان كرده است ، كه چون فرزند رسول اللّه است ، مى تواند وليعهدى طاغوت زمان را بپذيرد، مى روم و از او سؤ الى مى پرسم ، چنانچه جواب صحيحى نداد، او را با اين سلاح نابود مى سازم .
پس چون در محضر مبارك امام رضا عليه السلام نشست ، سؤ ال خود را مطرح كرد.
حضرت فرمود: سؤ الت را به يك شرط پاسخ مى گويم ؟
منافق گفت : به چه شرطى مى خواهى جواب مرا بدهى ؟
امام عليه السلام فرمود: چنانچه جواب صحيحى دريافت كردى و قانع و راضى شدى ، آنچه در توبره خود پنهان كرده اى ، درآورى و آن را بشكنى و دور بيندازى .
آن شخص منافق با شنيدن چنين سخن و مشاهده چنين برخوردى متحيّر شد و آنچه در توبره نهاده بود، بيرون آورد و شكست ؛ و بعد از آن اظهار داشت : ياابن رسول اللّه ! با اين كه مى دانى مامون طاغى و ظالم است ، چرا داخل در امور او شدى و ولايتعهدى او را پذيرفتى ، با اين كه آن ها كافر هستند؟!
امام رضا عليه السلام فرمود: آيا كفر اين ها بدتر است ، يا كفر پادشاه مصر و درباريانش ؟
آيا اين ها به ظاهر مسلمان نيستند و معتقد به وحدانيّت خدا نمى باشند؟
و سپس فرمود: حضرت يوسف عليه السلام با اين كه پيغمبر و پسر پيغمبر و نوه پيغمبر بود، از پادشاه مصر تقاضا كرد تا وزير دارائى و خزينه دار اموال و ديگر امور مملكت مصر گردد و حتّى در جاى فرعون مى نشست ، در حالى كه مى دانست او كافر محض مى باشد.
و من نيز يكى از فرزندان رسول اللّه صلى الله عليه و آله هستم و تقاضاى دخالت در امور حكومت را نداشتم ؛ بلكه آنان مرا بر چنين امرى مجبور كردند و به ناچار و بدون رضايت قلبى در چنين موقعيّتى قرار گرفتم .
آن شخص جواب حضرت را پسنديد و تشكّر و قدردانى كرد؛ و از گمان باطل خود بازگشت .(۱)
۱- الخرايج والجرايح : ج ۲، ص ۷۶۶، ح ۸۶.
منبع: چهل داستان وچهل حدیث از امام رضا علیه السلام ، حجت الاسلام والمسلمین عبدالله صالحی
موسسه تنظیم و نشر آثار اهلبیت علیهمالسلام
#همه_خادم_الرضاییم
🔴
مائده : ۳ 👈🏻 ناامیدی تمامی کفار جهان با ظهور امام مهدی (عج)
الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ ۚ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا
امروز، دین شما را کامل کردم؛ و نعمت خود را بر شما تمام نمودم؛ و اسلام را به عنوان آیین (جاودان) شما پذیرفتم.
الباقر (علیه السلام)- ... یَئِسَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ دِینِکُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ یَوْمَ یَقُومُ الْقَائِمُ (عجل الله تعالی فرجه الشریف) یَئِسَ بَنُوأُمَیَّهًْ فَهُمُ الَّذِینَ کَفَرُوا یَئِسُوا مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ
امام باقر (علیه السلام)- الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ کَفَرُواْ مِن دِینِکُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ؛ روزی که قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) قیام میکند، بنی امیه که همان مأیوسان هستند، نومید میشوند؛ از آل محمّد (نومید میشوند.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۳، ص۵۷۴ بحارالأنوار، ج۵۱، ص۵۵/ العیاشی، ج۱، ص۲۹۲/ نورالثقلین/ البرهان
#امام_زمان
آیه شراء
آیه ۲۰۷ سوره بقره، کسانی را ستوده است که حاضرند جان خود را در ازای بهدستآوردن رضایت خداوند فدا کنند. بهگفته ابن ابیالحدید عالم معتزلی، همه مفسران بر این باورند که این آیه در فضیلت امام علی(ع) نازل شده است. علامه طباطبایی نوشتهاست: طبق روایات اینآیه درباره ماجرای لیلةالمَبیت نازلشدهاست. در لیلةالمبیت مشرکان قصد داشتند به خانه پیامبر اسلام(ص) در مکه حملهکنند و او را بهقتلبرسانند. دراینشب، امام علی(ع) برای حفظ جان پیامبر در بستر او خوابید.
وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ
بعضی از مردم (با ایمان و فداکار، همچون علی (ع) در «لیلة المبیت» به هنگام خفتن در جایگاه پیغمبر (ص)، جان خود را بهخاطر خشنودی خدا میفروشند؛ و خداوند نسبتبه بندگان مهرباناست.
غار ثور
مشرکان نقشه کشیده بودند تا پیامبر ما را از بین ببرند. امّا خدای مهربان، حضرت محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم) را از این توطئهی آنها باخبر ساخت.
شبانه، پیامبر عزیز از مکّه به سمت یثرب حرکت کردند.
در این شب امام علی جان در بستر پیامبر خوابیدند تا معجزهای باشد برای مشرکان، تا هم بدانند خداوند از همهی نیّتها باخبر است. نیّتهایی که به گمان خودشان هیچکس از آن باخبر نبود. هم نشانهی شجاعت امام علی جان باشد.
قرآن به این موضوع، در سورهی بقره، آیهی ۲۰۷، اشاره فرموده است؛ که به آیهی لَیْلَةُ الْمَبیت یا آیه شِراء، شهرت دارد.
پیامبر عزیز ما با نفر دومی، به دستور خداوند، در غار ثور پنهان شدند و سه شبانه روز در آنجا بودند.
قرآن به این موضوع، در سورهی توبه، آیهی ۴۰، اشاره فرموده است.
مشرکان در جستجوی پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) تا در غار ثور هم آمدند، امّا خداوند آنان را از ورود به غار بازداشت.
زیرا به برکت وجود پیامبر در آن غار، تار عنکبوت جلوی در ورودی غار تنیده شد و دو کبوتر وحشی در آنجا تخم گذاشتند. مشرکان با دیدن این صحنه، فکر کردند که غار متروک است و کسی وارد آن نشده است و گرنه تار عنکبوت پاره میشد و تخم کبوتر میشکست و کبوتر، آنجا نمینشست. (ارتفاع غار، به اندازهی قد یک انسان بود)
📚الگو ایرانی
این داستان در سوره توبه در جزء ۱۰ آیه ۴۰ آمدهاست.