eitaa logo
دانلود
🌺🍃 برخی از داستان‎ها و روایت‎های تاریخی سوره اسرا جزء 15: داستان دوبار فسادانگیزی بنی‌اسرائیل در زمین و نتایج آن؛ (آیه‌های ۴-۷) وَقَضَيْنَا إِلَىٰ بَنِي إِسْرَ‌ائِيلَ فِي الْكِتَابِ لَتُفْسِدُنَّ فِي الْأَرْ‌ضِ مَرَّ‌تَيْنِ وَلَتَعْلُنَّ عُلُوًّا كَبِيرً‌ا ﴿٤﴾ فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ أُولَاهُمَا بَعَثْنَا عَلَيْكُمْ عِبَادًا لَّنَا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ فَجَاسُوا خِلَالَ الدِّيَارِ‌ ۚ وَكَانَ وَعْدًا مَّفْعُولًا ﴿٥﴾ ثُمَّ رَ‌دَدْنَا لَكُمُ الْكَرَّ‌ةَ عَلَيْهِمْ وَأَمْدَدْنَاكُم بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ وَجَعَلْنَاكُمْ أَكْثَرَ‌ نَفِيرً‌ا ﴿٦﴾ إِنْ أَحْسَنتُمْ أَحْسَنتُمْ لِأَنفُسِكُمْ ۖ وَإِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا ۚ فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ الْآخِرَ‌ةِ لِيَسُوءُوا وُجُوهَكُمْ وَلِيَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ كَمَا دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّ‌ةٍ وَلِيُتَبِّرُ‌وا مَا عَلَوْا تَتْبِيرً‌ا ﴿٧﴾ و در كتاب آسمانى‌[شان‌] به فرزندان اسرائيل خبر داديم كه: «قطعاً دو بار در زمين فساد خواهيد كرد، و قطعاً به سركشىِ بسيار بزرگى برخواهيد خاست. » (۴) پس آنگاه كه وعده [تحقّق‌] نخستين آن دو فرا رسد، بندگانى از خود را كه سخت نيرومندند بر شما مى‌گماريم، تا ميان خانه‌ها[يتان براى قتل و غارت شما] به جستجو درآيند، و اين تهديد تحقّق‌يافتنى است. (۵) پس [از چندى‌] دوباره شما را بر آنان چيره مى‌كنيم و شما را با اموال و پسران يارى مى‌دهيم و [تعداد] نفرات شما را بيشتر مى‌گردانيم. (۶) اگر نيكى كنيد، به خود نيكى كرده‌ايد، و اگر بدى كنيد، به خود [بد نموده‌ايد]. و چون تهديد آخر فرا رسد [بيايند] تا شما را اندوهگين كنند و در معبد[تان‌] چنانكه بار اول داخل شدند [به زور] درآيند و بر هر چه دست يافتند يكسره [آن را] نابود كنند. (۷) @Dastanqm
🌺🍃 برخی از داستان‎ها و روایت‎های تاریخی سوره اسرا جزء 15: ناقه ثمود؛ (آیه‌ ۵۹) وَمَا مَنَعَنَا أَن نُّرْ‌سِلَ بِالْآيَاتِ إِلَّا أَن كَذَّبَ بِهَا الْأَوَّلُونَ ۚ وَآتَيْنَا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَ‌ةً فَظَلَمُوا بِهَا ۚ وَمَا نُرْ‌سِلُ بِالْآيَاتِ إِلَّا تَخْوِيفًا ﴿٥٩﴾ و [چيزى‌] ما را از فرستادن معجزات باز نداشت جز اينكه پيشينيان، آنها را به دروغ گرفتند، و به ثمود ماده‌شتر داديم كه [پديده‌اى‌] روشنگر بود، و[لى‌] به آن ستم كردند، و ما معجزه‌ها را جز براى بيم‌دادن [مردم‌] نمى‌فرستيم. (۵۹) @Dastanqm
🌺🍃 برخی از داستان‎ها و روایت‎های تاریخی سوره اسرا جزء 15: سجده ملائکه بر آدم و سرباززدن ابلیس؛ (آیه‌های ۶۱-۶۵) وَإِذْ قُلْنَا لَكَ إِنَّ رَ‌بَّكَ أَحَاطَ بِالنَّاسِ ۚ وَمَا جَعَلْنَا الرُّ‌ؤْيَا الَّتِي أَرَ‌يْنَاكَ إِلَّا فِتْنَةً لِّلنَّاسِ وَالشَّجَرَ‌ةَ الْمَلْعُونَةَ فِي الْقُرْ‌آنِ ۚ وَنُخَوِّفُهُمْ فَمَا يَزِيدُهُمْ إِلَّا طُغْيَانًا كَبِيرً‌ا ﴿٦٠﴾ وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ قَالَ أَأَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طِينًا ﴿٦١﴾ قَالَ أَرَ‌أَيْتَكَ هَـٰذَا الَّذِي كَرَّ‌مْتَ عَلَيَّ لَئِنْ أَخَّرْ‌تَنِ إِلَىٰ يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَأَحْتَنِكَنَّ ذُرِّ‌يَّتَهُ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٦٢﴾ قَالَ اذْهَبْ فَمَن تَبِعَكَ مِنْهُمْ فَإِنَّ جَهَنَّمَ جَزَاؤُكُمْ جَزَاءً مَّوْفُورً‌ا ﴿٦٣﴾ وَاسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُم بِصَوْتِكَ وَأَجْلِبْ عَلَيْهِم بِخَيْلِكَ وَرَ‌جِلِكَ وَشَارِ‌كْهُمْ فِي الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ وَعِدْهُمْ ۚ وَمَا يَعِدُهُمُ الشَّيْطَانُ إِلَّا غُرُ‌ورً‌ا ﴿٦٤﴾ إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ ۚ وَكَفَىٰ بِرَ‌بِّكَ وَكِيلًا ﴿٦٥﴾ و هنگامى را كه به فرشتگان گفتيم: «براى آدم سجده كنيد» پس [همه‌] جز ابليس سجده كردند. گفت: «آيا براى كسى كه از گل آفريدى سجده كنم؟» (۶۱) [سپس‌] گفت: «به من بگو: اين كسى را كه بر من برترى دادى [براى چه بود]؟ اگر تا روز قيامت مهلتم دهى قطعاً فرزندانش را -جز اندكى [از آنها]- ريشه‌كن خواهم كرد.» (۶۲) فرمود: «برو كه هر كس از آنان تو را پيروى كند مسلماً جهنم سزايتان خواهد بود كه كيفرى تمام است. (۶۳) و از ايشان هر كه را توانستى با آواى خود تحريك كن و با سواران و پيادگانت بر آنها بتاز و با آنان در اموال و اولاد شركت كن و به ايشان وعده بده»، و شيطان جز فريب به آنها وعده نمى‌دهد. (۶۴) «در حقيقت، تو را بر بندگان من تسلطى نيست، و حمايتگرى [چون‌] پروردگارت بس است.» (۶۵) @Dastanqm
18.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فیلم کارتونی حضرت آدم و حوا (ع) (داستان پیامبران) @Dastanqm @koodakAliAsghar
🌺🍃 برخی از داستان‎ها و روایت‎های تاریخی سوره اسرا جزء 15: داستان موسی: نشانه‌های نُه‌گانه موسی، گفتگو با فرعون، غرق‌شدن فرعونیان، سکونت بنی‌اسرائیل در مصر. (آیه‌های ۱۰۱-۱۰۴) قُل لَّوْ أَنتُمْ تَمْلِكُونَ خَزَائِنَ رَ‌حْمَةِ رَ‌بِّي إِذًا لَّأَمْسَكْتُمْ خَشْيَةَ الْإِنفَاقِ ۚ وَكَانَ الْإِنسَانُ قَتُورً‌ا ﴿١٠٠﴾ وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَىٰ تِسْعَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ ۖ فَاسْأَلْ بَنِي إِسْرَ‌ائِيلَ إِذْ جَاءَهُمْ فَقَالَ لَهُ فِرْ‌عَوْنُ إِنِّي لَأَظُنُّكَ يَا مُوسَىٰ مَسْحُورً‌ا ﴿١٠١﴾ قَالَ لَقَدْ عَلِمْتَ مَا أَنزَلَ هَـٰؤُلَاءِ إِلَّا رَ‌بُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ بَصَائِرَ‌ وَإِنِّي لَأَظُنُّكَ يَا فِرْ‌عَوْنُ مَثْبُورً‌ا ﴿١٠٢﴾ فَأَرَ‌ادَ أَن يَسْتَفِزَّهُم مِّنَ الْأَرْ‌ضِ فَأَغْرَ‌قْنَاهُ وَمَن مَّعَهُ جَمِيعًا ﴿١٠٣﴾ وَقُلْنَا مِن بَعْدِهِ لِبَنِي إِسْرَ‌ائِيلَ اسْكُنُوا الْأَرْ‌ضَ فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ الْآخِرَ‌ةِ جِئْنَا بِكُمْ لَفِيفًا ﴿١٠٤﴾ و در حقيقت، ما به موسى نُه نشانه آشكار داديم. -پس، از فرزندان اسرائيل بپرس- آنگاه كه نزد آنان آمد، و فرعون به او گفت: «اى موسى‌، من جداً تو را افسون‌شده مى‌پندارم.» (۱۰۱) گفت: «قطعاً مى‌دانى كه اين [نشانه‌ها] را كه باعث بينشهاست، جز پروردگار آسمانها و زمين نازل نكرده است، و راستى اى فرعون، تو را تباه شده مى‌پندارم.» (۱۰۲) پس [فرعون‌] تصميم گرفت كه آنان را از سرزمين [مصر] بركَند، پس او و هر كه را با وى بود همه را غرق كرديم. (۱۰۳) و پس از او به فرزندان اسرائيل گفتيم: «در اين سرزمين ساكن شويد، پس چون وعده آخرت فرا رسد شما را همه با هم محشور مى‌كنيم.» (۱۰۴) @Dastanqm
14.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
انیمیشن مواجهه حضرت موسی علیه السلام و بنی اسرائیل با حکومت فرعون @Dastanqm @koodakAliAsghar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🍃 برخی از داستان‎ها و روایت‎های تاریخی سوره کهف جزء 15 و 16: داستان اصحاب کهف (آیه‌های ۸-۲۶): حاوی هدایت این اصحاب از سوی خداوند، ایمان و کشمکش آنان با کافران، پناه‌بردن به غار، معجزه زنده‌ماندشان به یاری خدا، بیداری مجددشان و برخورد با مردم، روشن شدن حقیقت و بیان جدالی که کافران با پیامبر(ص) در این مسئله داشتند. وَإِنَّا لَجَاعِلُونَ مَا عَلَيْهَا صَعِيدًا جُرُ‌زًا ﴿٨﴾ أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَالرَّ‌قِيمِ كَانُوا مِنْ آيَاتِنَا عَجَبًا ﴿٩﴾ إِذْ أَوَى الْفِتْيَةُ إِلَى الْكَهْفِ فَقَالُوا رَ‌بَّنَا آتِنَا مِن لَّدُنكَ رَ‌حْمَةً وَهَيِّئْ لَنَا مِنْ أَمْرِ‌نَا رَ‌شَدًا ﴿١٠﴾ فَضَرَ‌بْنَا عَلَىٰ آذَانِهِمْ فِي الْكَهْفِ سِنِينَ عَدَدًا ﴿١١﴾... قُلِ اللَّـهُ أَعْلَمُ بِمَا لَبِثُوا ۖ لَهُ غَيْبُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ ۖ أَبْصِرْ‌ بِهِ وَأَسْمِعْ ۚ مَا لَهُم مِّن دُونِهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا يُشْرِ‌كُ فِي حُكْمِهِ أَحَدًا ﴿٢٦﴾ و ما آنچه را كه بر آن است، قطعاً بيابانى بى‌گياه خواهيم كرد. (۸) مگر پنداشتى اصحاب كهف و رقيم [خفتگان غار لوحه‌دار] از آيات ما شگفت بوده است؟ (۹) آنگاه كه جوانان به سوى غار پناه جستند و گفتند: «پروردگار ما! از جانب خود به ما رحمتى بخش و كار ما را براى ما به سامان رسان.» (۱۰) پس در آن غار، ساليانى چند بر گوشهايشان پرده زديم. (۱۱) ...بگو: «خدا به آنچه درنگ كردند داناتر است. نهان آسمانها و زمين به او اختصاص دارد. وه! چه بينا و شنواست. براى آنان ياورى جز او نيست و هيچ كس را در فرمانروايى خود شريك نمى‌گيرد.» (۲۶) @Dastanqm
🌺🍃 برخی از داستان‎ها و روایت‎های تاریخی سوره کهف جزء 15 و 16: داستان موسی و خضر (آیه‌های۶۰-۸۲): حاوی همراهی موسی و نوجوان تا مجمع‌البحرین، فراموش‌کردن ماهی، بازگشت برای یافتن ماهی، دیدار با بنده‌ای از بندگان خدا (خضر)، درخواست موسی برای همراهی، هشدار خضر به ناشکیبایی موسی، سوراخ‌کردن کشتی، قتل غلام، بازسازی دیوار در شهری که آنان را نپذیرفتند و اعتراض‌های سه‌گانه موسی، جدایی موسی از خضر، بیان تأویل رفتارهای خضر. وَإِذْ قَالَ مُوسَىٰ لِفَتَاهُ لَا أَبْرَ‌حُ حَتَّىٰ أَبْلُغَ مَجْمَعَ الْبَحْرَ‌يْنِ أَوْ أَمْضِيَ حُقُبًا ﴿٦٠﴾ ... وَأَمَّا الْجِدَارُ‌ فَكَانَ لِغُلَامَيْنِ يَتِيمَيْنِ فِي الْمَدِينَةِ وَكَانَ تَحْتَهُ كَنزٌ لَّهُمَا وَكَانَ أَبُوهُمَا صَالِحًا فَأَرَ‌ادَ رَ‌بُّكَ أَن يَبْلُغَا أَشُدَّهُمَا وَيَسْتَخْرِ‌جَا كَنزَهُمَا رَ‌حْمَةً مِّن رَّ‌بِّكَ ۚ وَمَا فَعَلْتُهُ عَنْ أَمْرِ‌ي ۚ ذَٰلِكَ تَأْوِيلُ مَا لَمْ تَسْطِع عَّلَيْهِ صَبْرً‌ا ﴿٨٢﴾ و [ياد كن‌] هنگامى را كه موسى به جوانِ [همراه‌] خود گفت: «دست بردار نيستم تا به محل برخورد دو دريا برسم، هر چند سالها[ى سال‌] سير كنم.» (۶۰) ... و اما ديوار، از آنِ دو پسر [بچه‌] يتيم در آن شهر بود، و زير آن، گنجى متعلق به آن دو بود، و پدرشان [مردى‌] نيكوكار بود، پس پروردگار تو خواست آن دو [يتيم‌] به حد رشد برسند و گنجينه خود را -كه رحمتى از جانب پروردگارت بود- بيرون آورند. و اين [كارها] را من خودسرانه انجام ندادم. اين بود تأويل آنچه كه نتوانستى بر آن شكيبايى ورزى. (۸۲) @Dastanqm
🌺🍃 برخی از داستان‎ها و روایت‎های تاریخی سوره کهف جزء 15 و 16: داستان ذوالقرنین (آیه‌های ۸۳-۹۸): حاوی پرسش از پیامبر(ص) درباره ذی‌القرنین، اعطای پادشاهی به ذی‌القرنین، برخورد با دو گروه در مغرب و مشرق، رسیدن به میان دو سد، شکایت مردم از یأجوج و مأجوج، و ساختن سد برای جلوگیری از حمله یأجوج و مأجوج. وَيَسْأَلُونَكَ عَن ذِي الْقَرْ‌نَيْنِ ۖ قُلْ سَأَتْلُو عَلَيْكُم مِّنْهُ ذِكْرً‌ا ﴿٨٣﴾ ... قَالَ هَـٰذَا رَ‌حْمَةٌ مِّن رَّ‌بِّي ۖ فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ رَ‌بِّي جَعَلَهُ دَكَّاءَ ۖ وَكَانَ وَعْدُ رَ‌بِّي حَقًّا ﴿٩٨﴾ و از تو در باره «ذوالقرنين» مى‌پرسند. بگو: «به زودى چيزى از او براى شما خواهم خواند.» (۸۳) ... گفت: «اين رحمتى از جانب پروردگار من است، و[لى‌] چون وعده پروردگارم فرا رسد، آن [سد] را درهم كوبد، و وعده پروردگارم حق است.» (۹۸) @Dastanqm
🌺🍃 برخی از داستان‎ها و روایت‎های تاریخی سوره مریم جزء 16: داستان زکریا(ع) و تولد معجزه‌آسای یحیی(ع): آیه‌های ۲-۱۵ ذِكْرُ‌ رَ‌حْمَتِ رَ‌بِّكَ عَبْدَهُ زَكَرِ‌يَّا ﴿٢﴾ إِذْ نَادَىٰ رَ‌بَّهُ نِدَاءً خَفِيًّا ﴿٣﴾ قَالَ رَ‌بِّ إِنِّي وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّي وَاشْتَعَلَ الرَّ‌أْسُ شَيْبًا وَلَمْ أَكُن بِدُعَائِكَ رَ‌بِّ شَقِيًّا ﴿٤﴾ ... وَسَلَامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَيَوْمَ يَمُوتُ وَيَوْمَ يُبْعَثُ حَيًّا ﴿١٥﴾ [اين‌] يادى از رحمت پروردگار تو [در باره‌] بنده‌اش زكرياست. (۲) آنگاه كه [زكريا] پروردگارش را آهسته ندا كرد. (۳) گفت: «پروردگارا، من استخوانم سست گرديده و [موى‌] سرم از پيرى سپيد گشته، و -اى پروردگار من- هرگز در دعاى تو نااميد نبوده‌ام.» (۴) ... و درود بر او، روزى كه زاده شد و روزى كه مى‌ميرد و روزى كه زنده برانگيخته مى‌شود. @Dastanqm
🌺🍃 برخی از داستان‎ها و روایت‎های تاریخی سوره مریم جزء 16: داستان مریم و تولد عیسی(ع) و سخن گفتن او با مردم در گهواره: آیه‌های ۱۶-۳۷ وَاذْكُرْ‌ فِي الْكِتَابِ مَرْ‌يَمَ إِذِ انتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِهَا مَكَانًا شَرْ‌قِيًّا ﴿١٦﴾ فَاتَّخَذَتْ مِن دُونِهِمْ حِجَابًا فَأَرْ‌سَلْنَا إِلَيْهَا رُ‌وحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرً‌ا سَوِيًّا ﴿١٧﴾ ... فَاخْتَلَفَ الْأَحْزَابُ مِن بَيْنِهِمْ ۖ فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ كَفَرُ‌وا مِن مَّشْهَدِ يَوْمٍ عَظِيمٍ ﴿٣٧﴾ و در اين كتاب از مريم ياد كن، آنگاه كه از كسان خود، در مكانى شرقى به كنارى شتافت. (۱۶) و در برابر آنان پرده‌اى بر خود گرفت. پس روح خود را به سوى او فرستاديم تا به [شكل‌] بشرى خوش‌اندام بر او نمايان شد. (۱۷) ... اما دسته‌ها[ى گوناگون‌] از ميان آنها به اختلاف پرداختند، پس واى بر كسانى كه كافر شدند از مشاهده روزى دهشتناك. (۳۷) @Dastanqm
🌺🍃 برخی از داستان‎ها و روایت‎های تاریخی سوره مریم جزء 16: گفتگوی ابراهیم و آزر و استغفار ابراهیم برای آزر، تولد اسحاق و یعقوب(ع): آیه‌های ۴۰-۵۰ وَاذْكُرْ‌ فِي الْكِتَابِ إِبْرَ‌اهِيمَ ۚ إِنَّهُ كَانَ صِدِّيقًا نَّبِيًّا ﴿٤١﴾ إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ يَا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ مَا لَا يَسْمَعُ وَلَا يُبْصِرُ‌ وَلَا يُغْنِي عَنكَ شَيْئًا ﴿٤٢﴾ يَا أَبَتِ إِنِّي قَدْ جَاءَنِي مِنَ الْعِلْمِ مَا لَمْ يَأْتِكَ فَاتَّبِعْنِي أَهْدِكَ صِرَ‌اطًا سَوِيًّا ﴿٤٣﴾ يَا أَبَتِ لَا تَعْبُدِ الشَّيْطَانَ ۖ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلرَّ‌حْمَنِ عَصِيًّا ﴿٤٤﴾ يَا أَبَتِ إِنِّي أَخَافُ أَن يَمَسَّكَ عَذَابٌ مِّنَ الرَّ‌حْمَنِ فَتَكُونَ لِلشَّيْطَانِ وَلِيًّا ﴿٤٥﴾ قَالَ أَرَ‌اغِبٌ أَنتَ عَنْ آلِهَتِي يَا إِبْرَ‌اهِيمُ ۖ لَئِن لَّمْ تَنتَهِ لَأَرْ‌جُمَنَّكَ ۖ وَاهْجُرْ‌نِي مَلِيًّا ﴿٤٦﴾ قَالَ سَلَامٌ عَلَيْكَ ۖ سَأَسْتَغْفِرُ‌ لَكَ رَ‌بِّي ۖ إِنَّهُ كَانَ بِي حَفِيًّا ﴿٤٧﴾ وَأَعْتَزِلُكُمْ وَمَا تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ وَأَدْعُو رَ‌بِّي عَسَىٰ أَلَّا أَكُونَ بِدُعَاءِ رَ‌بِّي شَقِيًّا ﴿٤٨﴾ فَلَمَّا اعْتَزَلَهُمْ وَمَا يَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ ۖ وَكُلًّا جَعَلْنَا نَبِيًّا ﴿٤٩﴾ وَوَهَبْنَا لَهُم مِّن رَّ‌حْمَتِنَا وَجَعَلْنَا لَهُمْ لِسَانَ صِدْقٍ عَلِيًّا ﴿٥٠﴾ ماييم كه زمين را با هر كه در آن است، به ميراث مى‌بريم و [همه‌] به سوى ما بازگردانيده مى‌شوند. (۴۰) و در اين كتاب به ياد ابراهيم پرداز، زيرا او پيامبرى بسيار راستگوى بود. (۴۱) چون به پدرش گفت: «پدر جان، چرا چيزى را كه نمى‌شنود و نمى‌بيند و از تو چيزى را دور نمى‌كند مى‌پرستى؟ (۴۲) اى پدر، به راستى مرا از دانش [وحى، حقايقى به دست‌] آمده كه تو را نيامده است. پس، از من پيروى كن تا تو را به راهى راست هدايت نمايم، (۴۳) پدر جان، شيطان را مپرست، كه شيطان [خداى‌] رحمان را عصيانگر است، (۴۴) پدر جان، من مى‌ترسم از جانب [خداى‌] رحمان عذابى به تو رسد و تو يار شيطان باشى.» (۴۵) گفت: «اى ابراهيم، آيا تو از خدايان من متنفّرى؟ اگر باز نايستى تو را سنگسار خواهم كرد، و [برو] براى مدّتى طولانى از من دور شو.» (۴۶) [ابراهيم‌] گفت: «درود بر تو باد، به زودى از پروردگارم براى تو آمرزش مى‌خواهم، زيرا او همواره نسبت به من پر مهر بوده است، (۴۷) و از شما و [از] آنچه غير از خدا مى‌خوانيد كناره مى‌گيرم و پروردگارم را مى‌خوانم. اميدوارم كه در خواندن پروردگارم نااميد نباشم.» (۴۸) و چون از آنها و [از] آنچه به جاى خدا مى‌پرستيدند كناره گرفت، اسحاق و يعقوب را به او عطا كرديم و همه را پيامبر گردانيديم. (۴۹) و از رحمت خويش به آنان ارزانى داشتيم، و ذكر خيرِ بلندى برايشان قرار داديم. (۵۰) @Dastanqm
🌺🍃 برخی از داستان‎ها و روایت‎های تاریخی سوره مریم جزء 16: ندا از جانب طور به موسی(ع) و پیامبری هارون: آیه‌های ۵۲-۵۳ وَنَادَيْنَاهُ مِن جَانِبِ الطُّورِ‌ الْأَيْمَنِ وَقَرَّ‌بْنَاهُ نَجِيًّا ﴿٥٢﴾ وَوَهَبْنَا لَهُ مِن رَّ‌حْمَتِنَا أَخَاهُ هَارُ‌ونَ نَبِيًّا ﴿٥٣﴾ و از جانب راست طور، او را ندا داديم، و در حالى كه با وى راز گفتيم او را به خود نزديك ساختيم. (۵۲) و به رحمت خويش برادرش هارون پيامبر را به او بخشيديم. (۵۳) @Dastanqm
🌺🍃 برخی از داستان‎ها و روایت‎های تاریخی سوره مریم جزء 16: رسالت اسماعیل(ع): آیه‌های ۵۴-۵۵ وَاذْكُرْ‌ فِي الْكِتَابِ إِسْمَاعِيلَ ۚ إِنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَكَانَ رَ‌سُولًا نَّبِيًّا ﴿٥٤﴾ وَكَانَ يَأْمُرُ‌ أَهْلَهُ بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ وَكَانَ عِندَ رَ‌بِّهِ مَرْ‌ضِيًّا ﴿٥٥﴾ و در اين كتاب از اسماعيل ياد كن، زيرا كه او درست‌وعده و فرستاده‌اى پيامبر بود. (۵۴) و خاندان خود را به نماز و زكات فرمان مى‌داد و همواره نزد پروردگارش پسنديده‌[رفتار] بود. (۵۵) @Dastanqm
🌺🍃 برخی از داستان‎ها و روایت‎های تاریخی سوره مریم جزء 16: رسالت ادریس: آیه‌های ۵۶-۵۷ وَاذْكُرْ‌ فِي الْكِتَابِ إِدْرِ‌يسَ ۚ إِنَّهُ كَانَ صِدِّيقًا نَّبِيًّا ﴿٥٦﴾ وَرَ‌فَعْنَاهُ مَكَانًا عَلِيًّا ﴿٥٧﴾ و در اين كتاب از ادريس ياد كن كه او راستگويى پيامبر بود. (۵۶) و [ما] او را به مقامى بلند ارتقا داديم. (۵۷) @Dastanqm
🌺🍃 برخی از داستان‎ها و روایت‎های تاریخی سوره مریم جزء 16: داستان‌هایی از حضرت ابراهیم و حضرت موسی: آیه‌های ۴۱-۵۳. وَاذْكُرْ‌ فِي الْكِتَابِ إِبْرَ‌اهِيمَ ۚ إِنَّهُ كَانَ صِدِّيقًا نَّبِيًّا ﴿٤١﴾ إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ يَا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ مَا لَا يَسْمَعُ وَلَا يُبْصِرُ‌ وَلَا يُغْنِي عَنكَ شَيْئًا ﴿٤٢﴾ يَا أَبَتِ إِنِّي قَدْ جَاءَنِي مِنَ الْعِلْمِ مَا لَمْ يَأْتِكَ فَاتَّبِعْنِي أَهْدِكَ صِرَ‌اطًا سَوِيًّا ﴿٤٣﴾ يَا أَبَتِ لَا تَعْبُدِ الشَّيْطَانَ ۖ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلرَّ‌حْمَـٰنِ عَصِيًّا ﴿٤٤﴾ يَا أَبَتِ إِنِّي أَخَافُ أَن يَمَسَّكَ عَذَابٌ مِّنَ الرَّ‌حْمَـٰنِ فَتَكُونَ لِلشَّيْطَانِ وَلِيًّا ﴿٤٥﴾ قَالَ أَرَ‌اغِبٌ أَنتَ عَنْ آلِهَتِي يَا إِبْرَ‌اهِيمُ ۖ لَئِن لَّمْ تَنتَهِ لَأَرْ‌جُمَنَّكَ ۖ وَاهْجُرْ‌نِي مَلِيًّا ﴿٤٦﴾ قَالَ سَلَامٌ عَلَيْكَ ۖ سَأَسْتَغْفِرُ‌ لَكَ رَ‌بِّي ۖ إِنَّهُ كَانَ بِي حَفِيًّا ﴿٤٧﴾ وَأَعْتَزِلُكُمْ وَمَا تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ وَأَدْعُو رَ‌بِّي عَسَىٰ أَلَّا أَكُونَ بِدُعَاءِ رَ‌بِّي شَقِيًّا ﴿٤٨﴾ فَلَمَّا اعْتَزَلَهُمْ وَمَا يَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ ۖ وَكُلًّا جَعَلْنَا نَبِيًّا ﴿٤٩﴾ وَوَهَبْنَا لَهُم مِّن رَّ‌حْمَتِنَا وَجَعَلْنَا لَهُمْ لِسَانَ صِدْقٍ عَلِيًّا ﴿٥٠﴾ وَاذْكُرْ‌ فِي الْكِتَابِ مُوسَىٰ ۚ إِنَّهُ كَانَ مُخْلَصًا وَكَانَ رَ‌سُولًا نَّبِيًّا ﴿٥١﴾ وَنَادَيْنَاهُ مِن جَانِبِ الطُّورِ‌ الْأَيْمَنِ وَقَرَّ‌بْنَاهُ نَجِيًّا ﴿٥٢﴾ وَوَهَبْنَا لَهُ مِن رَّ‌حْمَتِنَا أَخَاهُ هَارُ‌ونَ نَبِيًّا ﴿٥٣﴾ و در اين كتاب به ياد ابراهيم پرداز، زيرا او پيامبرى بسيار راستگوى بود. (۴۱) چون به پدرش گفت: «پدر جان، چرا چيزى را كه نمى‌شنود و نمى‌بيند و از تو چيزى را دور نمى‌كند مى‌پرستى؟ (۴۲) اى پدر، به راستى مرا از دانش [وحى، حقايقى به دست‌] آمده كه تو را نيامده است. پس، از من پيروى كن تا تو را به راهى راست هدايت نمايم، (۴۳) پدر جان، شيطان را مپرست، كه شيطان [خداى‌] رحمان را عصيانگر است، (۴۴) پدر جان، من مى‌ترسم از جانب [خداى‌] رحمان عذابى به تو رسد و تو يار شيطان باشى.» (۴۵) گفت: «اى ابراهيم، آيا تو از خدايان من متنفّرى؟ اگر باز نايستى تو را سنگسار خواهم كرد، و [برو] براى مدّتى طولانى از من دور شو.» (۴۶) [ابراهيم‌] گفت: «درود بر تو باد، به زودى از پروردگارم براى تو آمرزش مى‌خواهم، زيرا او همواره نسبت به من پر مهر بوده است، (۴۷) و از شما و [از] آنچه غير از خدا مى‌خوانيد كناره مى‌گيرم و پروردگارم را مى‌خوانم. اميدوارم كه در خواندن پروردگارم نااميد نباشم.» (۴۸) و چون از آنها و [از] آنچه به جاى خدا مى‌پرستيدند كناره گرفت، اسحاق و يعقوب را به او عطا كرديم و همه را پيامبر گردانيديم. (۴۹) و از رحمت خويش به آنان ارزانى داشتيم، و ذكر خيرِ بلندى برايشان قرار داديم. (۵۰) و در اين كتاب از موسى ياد كن، زيرا كه او پاكدل و فرستاده‌اى پيامبر بود. (۵۱) و از جانب راست طور، او را ندا داديم، و در حالى كه با وى راز گفتيم او را به خود نزديك ساختيم. (۵۲) و به رحمت خويش برادرش هارون پيامبر را به او بخشيديم. (۵۳) @Dastanqm
36.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
انیمیشن داستان های کوتاه قرآنی با بیانی ساده برای کودکان این قسمت در مورد اصحاب کهف 📚تبیان @koodakAliAsghar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیه‌های ۱۹ تا ۲۴ سوره حج هَـٰذَانِ خَصْمَانِ اخْتَصَمُوا فِي رَ‌بِّهِمْ ۖ فَالَّذِينَ كَفَرُ‌وا قُطِّعَتْ لَهُمْ ثِيَابٌ مِّن نَّارٍ‌ يُصَبُّ مِن فَوْقِ رُ‌ءُوسِهِمُ الْحَمِيمُ ﴿١٩﴾ يُصْهَرُ‌ بِهِ مَا فِي بُطُونِهِمْ وَالْجُلُودُ ﴿٢٠﴾ وَلَهُم مَّقَامِعُ مِنْ حَدِيدٍ ﴿٢١﴾ كُلَّمَا أَرَ‌ادُوا أَن يَخْرُ‌جُوا مِنْهَا مِنْ غَمٍّ أُعِيدُوا فِيهَا وَذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِ‌يقِ ﴿٢٢﴾ إِنَّ اللَّـهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِ‌ي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ‌ يُحَلَّوْنَ فِيهَا مِنْ أَسَاوِرَ‌ مِن ذَهَبٍ وَلُؤْلُؤًا ۖ وَلِبَاسُهُمْ فِيهَا حَرِ‌يرٌ‌ ﴿٢٣﴾ وَهُدُوا إِلَى الطَّيِّبِ مِنَ الْقَوْلِ وَهُدُوا إِلَىٰ صِرَ‌اطِ الْحَمِيدِ ﴿٢٤﴾ اين دو [گروه،] دشمنان يكديگرند كه در باره پروردگارشان با هم ستيزه مى‌كنند، و كسانى كه كفر ورزيدند، جامه‌هايى از آتش برايشان بريده شده است [و] از بالاى سرشان آب جوشان ريخته مى‌شود. (۱۹) آنچه در شكم آنهاست با پوست [بدن‌]شان بدان گداخته مى‌گردد. (۲۰) و براى [وارد كردن ضربت بر سر] آنان گرزهايى آهنين است. (۲۱) هر بار بخواهند از [شدت‌] غم، از آن بيرون روند در آن باز گردانيده مى‌شوند [كه هان‌] بچشيد عذاب آتش سوزان را. (۲۲) خدا كسانى را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‌اند در باغهايى كه از زير [درختان‌] آن نهرها روان است درمى‌آورد: در آنجا با دستبندهايى از طلا و مرواريد آراسته مى‌شوند، و لباسشان در آنجا از پرنيان است. (۲۳) و به گفتار پاك هدايت مى‌شوند و به سوى راه [خداى‌] ستوده هدايت مى‌گردند. (۲۴) @besharat_ir