داستانهای اسلامی از اصول کافی جلد اول
محمد محمدی اشتهاردی👇
چهار:
🕋 دعا و نیایش 🕋
دعای یوسف (ع) برای نجات خود از چاه
هنگامیکه برادران یوسف(ع)، آن حضرت را به بیابان برده، و به چاه افکندند، جبرئیل نزد یوسف (ع) آمد و گفت:
ای پسرک! در اینجا چه میکنی؟
یوسف: برادرانم مرا در چاه افکندند.
جبرئیل: آیا دوست داری از چاه خارجگردی؟
یوسف: این با خداوند بزرگ است، اگر خواست مرا خارج میکند!.
جبرئیل: خداوند به تو میفرماید، مرا با این دعا بخوان، تا تو را از چاه خارجسازم.
یوسف: آن دعا چیست؟
جبرئیل: آن دعا این است، بگو:
اللهم انی اسلک بان لک الحمد، لا اله الا انت المنان، بدیع السماوات و الارض، ذوالجلال و الاکرام، ان تصلی علی محمد و آل محمد، و ان تجعل لی مما انا فیه فرجاً و مخرجاً
:خدایا از درگاه تو درخواست می کنم، به اینکه حمد و سپاس مخصوص ذات پاک تو است، معبودی نیست جز وجود یکتای تو که بخشنده نعمتهای فراوان هستی، آفریننده آسمانها و زمین، و صاحب مقام ارجمند و والا میباشی، (از تو می خواهم) بر محمد و آل او (ص) درود بفرستی، و مرا در این محلی که قرار دارم خارج سازی و راه گشایشی برویم باز کنی.
امام صادق (ع) فرمود: یوسف (ع) این دعا را خواند، و از چاه (توسط کاروانیان) خارج گردید (که داستانش در قرآن آمده - به مصر رفت و کم کم از گرفتاریها نجات یافت...)
#ما_ملت_امام_حسينيم
ایتا
https://eitaa.com/Dastanqm
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/DBHmX88VWwW9ouXNYPbmGT
داستانهای اسلامی از اصول کافی جلد اول
محمد محمدی اشتهاردی👇
چهار:
🕋 دعا و نیایش 🕋
دعائی، برای محفوظ ماندن از گزند طاغوت
عبدالله بن عبدالرحمن میگوید: در حضور امام صادق (علیه السلام) بودم، به من فرمود: آیا دعائی به تو نیاموزم، تا بهوسیله آن، دعا کنی؟ ما خاندان هنگامیکه موضوعی ما را اندوهگین کند، و احساس خطر شدید شیطان (طاغوت) کنیم، خدا را بهوسیله آن دعا میخوانیم.
عبدالله: چرا، ای پسر رسول خدا، پدرم و مادرم به فدایت.
امام صادق: این دعا را بگو:
یا کائنا قبل کل شیی ء، و یا مکون کل شیی ء، و یا باقی بعد کل شیی ء، صل علی محمد و آل محمد وافعل بی...
:ای خداوندی که قبلاز هرچیزی بودی، و ای پدیدآورنده همهچیز، وای کسی که بعداز همهچیز، همیشه هستی، بر محمد و آلش درود بفرست، و فلانکار مرا انجام بده.
#ما_ملت_امام_حسينيم
ایتا
https://eitaa.com/Dastanqm
http://eitaa.com/joinchat/1727266827C5fd712b4d4
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/DBHmX88VWwW9ouXNYPbmGT
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
https://www.aparat.com/v/UR7xQ
حضرت سکینه سلاماللهعلیها _ علوی تهرانی
#ما_ملت_امام_حسينيم
ایتا
https://eitaa.com/Dastanqm
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/DBHmX88VWwW9ouXNYPbmGT
https://www.aparat.com/v/Hoi0R
👆سخنرانی آیت الله طوبایی، محرم۹۷، موضوع زنان عاشورایی، #حضرت_سکینه سلام الله علیها
۲۸ دقیقه
ایتا
https://eitaa.com/Dastanqm
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/DBHmX88VWwW9ouXNYPbmGT
💚سكينه غالباً و باتمام وجود محو جمال ازلى خداى متعال است💚
سکینه، دختر باكمال و بافضيلت امام حسين (علیهالسلام) و رباب فرزند امرىء القيس است. نامش را، أميمه، أمينه، آمنه، امامه و اميّه گفتهاند.
(مؤلف كتاب اعیان الشیعه مىگويد ممكن است اميمه تصغير«امامه» باشد.) امّا به «سكينه» لقبى كه مادرش، رباب به او داده مشهور مىباشد.
سال ولادت سكينه به درستى روشن نيست. ولى چون در زمان حيات پدرش بالغه و بانويى رشيده بوده مىتوان گفت در روز عاشورا ده يا چهارده ساله و تولدش سال ۴۷ يا ۵۱ قمرى بودهاست.
حضرت سكينه، عفيفه، بخشنده، شاعر، فصيح و بليغ، آشنا در نزد اهل ادب، بافراست، باوقار و خوشذوق بود.امام حسين (علیهالسلام) دربارهاش مىفرمايد:«امّا سكينة فغالب عليها الاستغراق مع اللَّه؛ اما سكينه غالباً و با تمام وجود محو جمال ازلى خداى متعال است.
به جهت اين مقام والا است كه امام حسين (علیهالسلام) در روز عاشورا، وى را «يا خيرة النسوان»، اى بهترين زنان، خطاب فرمود.
📚ویکی فقه
#وفات_حضرت_سكينه
ایتا
https://eitaa.com/Dastanqm
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/DBHmX88VWwW9ouXNYPbmGT
صحبت امام حسین با سکینه از قتلگاه
✅ نقل شدهاست كه چون امام حسين (علیهالسلام)، هفتاد و دو تن از ياران و خاندانش را كشته و بر روى زمين افتاده ديد متوجه خیمهگاه شد و به سكينه و ساير زنان سلام داد. سكينه فرياد زد: پدر جان! آيا تن به مرگ دادهاى؟ امام (علیهالسلام) فرمود: چگونه تن به مرگ ندهد كسى كه يار و ياورى ندارد. سكينه گفت: ما را به حرم جدّمان بازگردان. امام (علیهالسلام) فرمود: اگر مرغ سنگخوار را به حال خود مىگذاردند مىخوابيد.
امام حسين (علیهالسلام) به زنها گفت: سكينه من امروز یتیم خواهدشد، به او توجّه و التفات كنيد، زيرا ❤️دل يتيمان نازک مىباشد❤️ در اينوقت سكينه فريادكنان به سوى آن حضرت آمد و امام (علیهالسلام) او را در آغوش گرفت و فرمود: «اى سكينه! بدان كه گريه تو پس از مرگ من طولانى خواهد شد.
📚ویکی فقه
#وفات_حضرت_سكينه
ایتا
https://eitaa.com/Dastanqm
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/DBHmX88VWwW9ouXNYPbmGT
ملاقات با جسد پدر
چون دشمن، زنان را از ميان كشتگان عبور داد، حضرت سكينه خود را بر روى جسد پدر انداخت و آنرا در آغوش گرفت. در اثر گريه، بىهوش شد. در آن حالت شنيد كه پدرش مىفرمايد: «شیعیان من! هر زمان كه آب گوارايى نوشيديد، مرا به ياد آوريد. يا حكايت غريب يا شهيدى را شنيديد بر من بگرييد.»
📚ویکی فقه
#وفات_حضرت_سكينه
ایتا
https://eitaa.com/Dastanqm
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/DBHmX88VWwW9ouXNYPbmGT
جاماندن از کاروان اسرا
حضرت سكينه در توقّفگاه «قصر بنی مقاتل» كه سپاه عمر بن سعد مشغول استراحت و تهيّه آب بودند، تنها به سوى درختى رفت و اندكى خوابيد. در اين هنگام، دشمن زبون، كاروان اسيران را حركت داده و سكينه در بيابان جا ماند. درخواستِ هم محملِ او، فاطمه بنت الحسین (علیهالسلام) از ساربان مبنى بر توقّف كاروان بىنتيجه ماند و قافله اسيران حركت كرد. ولى پس از طىّ مقدارى از مسير و با اصرارِ فاطمه، ساربان، شتر را نگه داشت و سكينه به كاروان ملحق شد.
📚ویکی فقه
#وفات_حضرت_سكينه
ایتا
https://eitaa.com/Dastanqm
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/DBHmX88VWwW9ouXNYPbmGT
در مجلس يزيد
امام محمدباقر (علیهالسلام) مىفرمايد: چون ذرّيه و اهل بيت امام حسين (علیهالسلام) را در روز و با وضعى خاصّ به مجلس یزید بردند، مردم جفاكار شام گفتند: اسيرانى نيكوتر از اينان نديدهايم. حضرت سكينه كه ريسمان به كتفش بسته بودند فرمود: ما اسيران خاندان پيامبريم.
گردانندگان مجلس يزيد، سكينه را جايى نشاندهبودند كه سر بريده پدر را نبيند. ولى وقتى تلاشكرد تا آنرا ببيند يزيد با چوب خيزران بر لب و دندان مبارک پدرش مىزد. صداى گريهاش بلند شد. بهطورى كه زنهاى يزيد و دختران معاویه بهگريه افتادند. سرانجام او و خواهرش، فاطمه، بىتاب گشته و بهعمّه خود حضرت زینب پناهبردند و گفتند: «يا عمّتاه انّ يزيداً ينكث ثنايا ابينا بقضيبه.» «عمّه جان! يزيد با چوب دستى خود دندانهاى پيشين پدرمان را مىزند.»
📚ویکی فقه
#وفات_حضرت_سكينه
ایتا
https://eitaa.com/Dastanqm
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/DBHmX88VWwW9ouXNYPbmGT
جسارت مرد شامى
مردى از قبيله لَخْم به يزيد گفت: اى امير! اين کنیز را به من ببخش تا خدمتكارم باشد. (شبيه اين موضوع دربارهى فاطمه بنت الحسين (علیهالسلام) نيز ذكر گرديده است.) سكينه خود را به عمّهاش ام کلثوم چسبانيد و عرض كرد: عمّه جان! او مىخواهد دختران پيامبران، خدمتكارِ فرزندان بىپدر شوند. ام كلثوم او را نفرین كرد و دعايش مستجاب شد.
📚ویکی فقه
#وفات_حضرت_سكينه
ایتا
https://eitaa.com/Dastanqm
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/DBHmX88VWwW9ouXNYPbmGT
خواب سكينه در شام
دختر بزرگوار امام حسين (علیهالسلام) پس از چهار روز اقامت در دمشق خوابىديد كه بخشى از آن چنين است:
«ديدم زنى در هُودَجى نشسته و دستان خود را روى سرگذاشتهاست. پرسيدم: اين زن كيست؟ گفتند: او فاطمه، دختر محّمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و مادر پدر تو است. گفتم: بهخدا سوگند نزد او مىروم و ستمهاى وارد شده به ما را به او مىگويم. سپس با شتاب به سوى او رفتم تا به او رسيدم و برابرش ايستادم و مىگريستم و مىگفتم: مادر جان! به خدا سوگند حقّ ما را انكار كردند و جمع ما را پراكنده و حريم ما را هتک كردند. مادر جان! به خدا پدرمان، حسين (علیهالسلام) را كشتند. فرمود: سكينه جانم! ديگر نگو. زيرا بند دلم را پاره كردى و جگرم را شكافتى. اين پيراهن پدرت حسين (علیهالسلام) است كه از من دور نمىشود تا با اين پيراهن خدا را ملاقات كنم.»
📚ویکی فقه
#وفات_حضرت_سكينه
ایتا
https://eitaa.com/Dastanqm
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/DBHmX88VWwW9ouXNYPbmGT
اقدامات درطول اسارت و پسازآن
از جمله اقدامات حضرت سکینه در طول اسارت و پس از آن مواردی است که بیان میشود.
← پاىبندى به حجاب و عفاف
وقتى سهل بن سعد، اسيران را شناخت كه از دودمان پيامبرند جلو رفت و از يكى از آنان پرسيد: تو كيستى؟ گفت: سكينه، دختر امام حسين (علیهالسلام). پرسيد: آيا كار و حاجتى دارى؟ من، سهل، صحابی جدّت رسول خدايم. سكينه فرمود: به نيزهدارى كه اين سر مقدس را مىبرد بگو از ما جلوتر حركت كند تا مردم به نگاهكردن آن مشغول شوند و به حرم رسول الله چشم ندوزند. سهل به سرعت رفت و چهارصد درهم به نيزهدار داد. او هم سر مطهّر را از زنان دور كرد.
در گزارش ديگرى آمده است: يزيد دستور داد اسيران آل محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) را وارد مجلس كردند. نام تک تک آنها را پرسيد ... و خطاب به حضرت سكينه (علیهاالسلام) گفت: اين زن كيست؟ گفتند: سكينه دختر حسين (علیهالسلام). يزيد گفت: تو سكينه هستى؟ سكينه گريه كرد و به قدرى ناراحت شد كه نزديک بود جان بسپارد. يزيد گفت: چرا گريه مىكنى؟ فرمود: چگونه گريه نكند كسى كه پوشش ندارد تا صورتش را از نگاه تو و اهل مجلس بپوشاند؟ يزيد گفت: اى سكينه! پدرت حقّ مرا منكر شد و قطع رحم با من كرد و در رياست و رهبرى با من ستيز نمود. سكينه گريست و فرمود: اى يزيد از كشتن پدرم خوشحال مباش. او مطيع خدا و رسولش بود، و دعوت حق را لبّيک گفت، و به سعادت نايل گرديد. ولى روزى خواهد آمد كه تو را بازخواست مىكنند. خود را آماده پاسخگويى كن. ولى از كجا تو بتوانى پاسخ بدهى؟ يزيد گفت: اى سكينه ساكت باش! پدرت بر من حقّى نداشت.
← اعتراض به يزيد و دفاع از اهلبيت
چون اسیران کربلا را با دستان بسته مقابل يزيد قرار دادند، سكينه، یزید را تهديد كرد و با شجاعت تمام به او گفت: اى يزيد! دختران رسول خدا را به اسارت مىگيرى. «واللَّه ما رَأيْتُ أقسى قلباً مِنْ يزيدٍ ولا رأيتُ كافراً ولا مشركاً شراً منه ولا اجفى منه. به خدا سوگند! هرگز كسى را سخت دلتر و كافرتر و جفا كارتر از يزيد نديدم.
عزادارى و زيارت قبر پدر
خاندان رسالت پس از بازگشت از شام سه روز در كربلا عزاداری كردند. وقتى امام سجّاد (علیهالسلام) فرمود: شترها و محملها را آماده كنيد، سكينه گريهكنان، بانوان را به وداع با قبر شريف پدر طلبيد. بانوان در اطراف قبر حلقه زدند. سكينه، قبر پدر را در آغوش گرفت و گريه سختى كرد و چنين مرثيه خواند:
الا يا كربلاء نُودِّعُكَ جسماً ••• بلا كفنٍ ولا غسلٍ دَفينا
الا يا كربلاء نُودِّعُكَ روحاً ••• لأحمد و الوصى مع الأمينا
هان اى كربلا! با تو در مورد پيكرى وداع مىكنيم كه بدون غسل و کفن در اين مكان دفن شد. هان اى كربلا! ما همراه امين خود امام سجاد (علیهالسلام) با تو در مورد حسين كه روح پيامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و روح وصيّش بود وداع مىكنيم.
شبيه اين ماجرا درباره رقیه (علیهاالسلام) نيز ذكر شده است.
در مدينه
چون سكينه به مدینه بازگشت در منزل پدر مظلومش، خانهاى كه امام سجاد (علیهالسلام) هميشه در آن مىگريست و شب و روز نمىشناخت اقامت گزيد و فريادش لحظهاى قطع نگرديد. او با زنان بنی هاشم لباس سياه پوشيد و مجلس عزا به پا كرد. غذايشان نيز توسط جوانمردان آل عبدالمطلب و امام سجّاد (علیهالسلام) تهيّه مىشد.
📚ویکی فقه
#وفات_حضرت_سكينه
ایتا
https://eitaa.com/Dastanqm
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/DBHmX88VWwW9ouXNYPbmGT
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
https://www.aparat.com/v/0wnlN?playlist=189622
خاطره تکاندهنده دیدن امام زمان عج الله تعالی فرجه
#ما_ملت_امام_حسينيم
ایتا
https://eitaa.com/Dastanqm
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/DBHmX88VWwW9ouXNYPbmGT
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
https://www.aparat.com/v/CKtza
شنیدهشدن صدای "هل من ناصر" از حرم امام حسین (علیه السلام) در کربلای معلی
#روشنگري
ایتا
https://eitaa.com/Dastanqm
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/DBHmX88VWwW9ouXNYPbmGT
هدایت شده از بشارت میدهم خوشروزگاری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
https://www.aparat.com/v/cwDfH
ثواب خواندن آیت الکرسی و هدیه دادن دادن به اموات از زبان حاج آقای عالی
ایتا
https://eitaa.com/besharat_ir
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/DBHmX88VWwW9ouXNYPbmGT
https://chat.whatsapp.com/CNWb4Dz8jEw4qMM7EeZ6SU
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
https://www.aparat.com/v/I7VCk
دکلمه برای امام زمان عج. شعر بسیار زیبا
#عيد_بيعت
ایتا
https://eitaa.com/Dastanqm
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/DBHmX88VWwW9ouXNYPbmGT
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
https://www.aparat.com/v/tdXoU
امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف اعمال ما را میبیند.
#ما_ملت_امام_حسينيم
ایتا
https://eitaa.com/Dastanqm
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/DBHmX88VWwW9ouXNYPbmGT
هدایت شده از داستانهای قرآنی و مذهبی
يكى از خادمان امام هادى عليه السلام - به نام نصير خادم - حكايت كند:
🔴 بارها به طور مكرّر مىديدم و مىشنيدم كه حضرت ابومحمّد، #امام_حسن_عسكرى عليه السلام در حيات پدر بزرگوارش با افراد مختلف، به لُغت و #لهجه_تركى_رومى_خزرى و... #سخن_مىگويد.
مشاهده اين حالات، براى من بسيار تعجّبآور و حيرتانگيز بود و با خود مىگفتم: اين شخص - يعنى؛ امام عسكرى عليه السلام - در شهر مدينه به دنيا آمده و نيز خانواده و آشنايان او عرب بوده و هستند، جائى هم كه نرفتهاست، پس چگونه به تمام لغتها و زبانها آشنا است و بر همه آنها تسلّط كامل دارد؟! تا آن كه پدرش امام هادى عليه السلام به شهادت رسيد؛ و باز هم مىديدم كه فرزندش، حضرت ابومحمّد عسكرى عليه السلام با طبقات مختلف و زبان ها و لهجههاى گوناگون سخن مىگويد، روز به روز بر تعجّب من افزوده مىگشت كه از چه طريقى و به چه وسيله اى حضرت به همه زبانها آشنا شده است؟!
🔺 تا آن كه روزى در محضر مبارك آن حضرت نشستهبودم و بدون آن كه حرفى بزنم، فقط در درون خود، اين فكر را گذراندم كه حضرت چگونه به همه لغتها و زبانها آگاه و آشنا شدهاست؟!
كه ناگهان امام حسن عسكرى عليه السلام به من روى كرده و مرا مورد خطاب قرار داد و فرمود: خداوند تبارك و تعالى حجّت و خليفه خود را كه براى هدايت و سعادت بندگانش تعيين نموده است داراى خصوصيّات و امتيازهاى ويژه اى مىباشند، همچنين علم و آشنائى به تمام لهجهها و لغتها #حتّى_به_زبان_حيوانات را دارند.
و نيز معرفت به نَسَب شناسى و آشنائى به تمام حوادث و جريانات گذشته و آينده را كه خداوند متعال از باب لطف به حجّت و خليفه خود عطا كردهاست، دارند به طورى كه هر لحظه اراده كنند، همه چيز و تمام جريانات را مىداند.
سپس امام حسن عسكرى عليه السلام در ادامه فرمايشاتش افزود: چنانچه اين امتيازها و ويژگىها نبود، آن وقت فرقى بين آنها و ديگر مخلوق وجود نداشت؛ و حال آن كه امام و حجّت خداوند بايد در تمام جهات از ديگران برتر و والاتر باشد.
اصول كافى ج 1 ص 509
سایت جامع سربازان اسلام
@Dastanqm
شهادت امام حسن عسکری (علیه السلام)
مطابق با نقل شیخ صدوق آن حضرت را معتمد عباسی با خوراندن سم به ایشان به شهادت رساند. و منابع تاریخ شهادت آن حضرت را هشتم ربیع الاول سال ۲۶۰ هجری گفتهاند. از آنجا که امام یک چهره کاملا شناخته شده در سامرا بود، هنگام رحلتش هالهاى از غم و بهتزدگى فضاى سامرا را فرا گرفت. احمد بن عبید الله در روایتى، این صحنه را چنین وصف کرده:
وقتى امام عسکرى علیه السّلام رحلت کرد، صداى شیون و فریاد همه جا را فرا گرفت. مردم فریاد مىزدند: ابن الرضا رحلت کرد. آنگاه براى تدفین آماده شدند، بازار به حال تعطیل درآمد. پدر من (وزیر معتمد عباسى)، بنى هاشم، شخصیتهاى نظامى و قضایى و منشیان و مردم به سوى جنازه هجوم آوردند، آن روز در سامرا قیامتى برپا بود.
📚دانشنامه اسلامی
ایتا
https://eitaa.com/Dastanqm
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/DBHmX88VWwW9ouXNYPbmGT
🌷 خانه امام حسن عسکری 🌷
⭕️ محتاج نان شبش بود، هر چه میرفت به دربار عباسی و گردنش را کج میکرد جلوی آنها و کمک میخواست، فایده ای نداشت. حق داشتند. همگی مست بودند و غرق خوشگذرانی و مادیات. مشکلات مردم چه ربطی به آنها داشت!؟
ناامید شده بود، نزدیک خانهی امام رسید. در خانهاش را کوبید.
💕 بدون این که چیزی بگوید کیسهی پولی به او داد.
❗️آن وقت بود که فهمید خلافت حق چه کسی است!
برگرفته از کتاب « آفتابِ نيمه شب » از مجموعه کتب 14 خورشید و یک آفتاب
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
نویسنده : سعید | موضوع : داستان های امام حسن عسگری(علیه سلام) , داستان های پندآموز , داستان و قصه های چهارده معصوم , حکایت و داستان امامان و پیامبران
ایتا
https://eitaa.com/Dastanqm
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/DBHmX88VWwW9ouXNYPbmGT
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
https://www.aparat.com/v/a5myX
شهادت امام حسن #عسگری (علیه السلام)
ایتا
https://eitaa.com/Dastanqm
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/DBHmX88VWwW9ouXNYPbmGT
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
https://www.aparat.com/v/2Z7Is
شهادت امام حسن عسگری (ع) (بخش دوم)
#تسليت_امام_زمانم
ایتا
https://eitaa.com/Dastanqm
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/DBHmX88VWwW9ouXNYPbmGT