داستانهای قرآنی و مذهبی
داستانهای اسلامی از اصول کافی
هفت: نگاهی بر زندگی چهارده معصوم (علیهم السلام)
معصوم سوم: امیرمؤمنان علی(ع)
علی (ع) خلیل محمد (ص)
پیامبر (ص) در بستر رحلت بود، به حاضران فرمود:
ادعوا لی خلیلی: (دوست خالص مرا حاضر کنید).
آن دو زن (دو همسر رسول خدا، حفصه و عایشه) به دنبال پدران خود (عمر و ابوبکر) فرستادند، آن دو نفر حاضر شدند، هنگامیکه چشم پیامبر (ص) به آنها افتاد، از آنها روی گردانید، سپس بار دیگر فرمود:
(خلیل و دوست خالص مرا حاضر کنید).
به دنبال علی (ع) فرستادند، هنگامیکه علی (ع) وارد شد و چشم پیامبر (ص) به آن حضرت افتاد، به او متوجه شد و سخنانی به او فرمود.
وقتی که علی (ع) از آن خانه بیرون آمد، عمر و ابوبکر به او گفتند: (خلیل تو چه سخنی به تو گفت).
علی (ع) فرمود: (پیامبر (ص) هزار باب علم را به من خبر داد، که از هر باب آن، هزار دیگر گشوده می شود و هزار حرف به من آموخت که هر حرف آن، کلید هزار حرف دیگر است). (185)
پیامبر (ص) در بستر رحلت بود و لحظات آخر عمر را طی می کرد، حضرت علی (ع) کنار بسترش آمد و سرش را زیر روپوش پیامبر (ص) برد (و پیامبر (ص) سر مبارک علی (ع) را دربرگرفت) آنگاه پیامبر (ص) به علی (ع)فرمود: (ای علی! هرگاه از دنیا رفتم، مرا غسل بده و کفن کن، سپس مرا بنشان و از من سوال کن و بنویس). (186)
و طبق روایت دیگر فرمود: (آنچه میخواهی بپرس، سوگندبهخدا از هرچه بپرسی، پاسخ تو رامی دهم). (187)
(طبق نقل قطب راوندی (ره) امام علی (ع) فرمود: (همانگونه که پیامبر (ص) دستور دادهبود، بعداز کفنکردن، او را نشاندم، آن حضرت مر خبر داد از آنچه تا روز قیامت رخ میدهد، هیچ گروهی نیست مگر اینکه من گمراهان آنان را از طرفداران حق میشناسیم).) (188)
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
داستانهای اسلامی از اصول کافی
هفت: نگاهی بر زندگی چهارده معصوم (علیهم السلام)
معصوم سوم: امیرمؤمنان علی(ع)
امتیازات شیعیان علی (ع)، از زبان پیامبر (ص)
جمعی به گرد پیامبر (ص) حلقه زدهبودند، آن حضرت فرمود:
(خداوند امت مرا در جهان طینت و سرشت، به من نشان داد و نامهای آنها را به من آموخت چنانکه به آدم (ع) آموخت، آنگاه رهبران و زمامداران از کنار من گذشتند، من برای علی (ع) و شیعیانش، از درگاه خدا طلب آمرزش کردم).
خداوند، یک مطلب را درباره شیعیان علی (ع) به من وعده داد.
شخصی پرسید: (ای رسول خدا! آن مطلب چیست؟).
پیامبر: آن مطلب چنین بود: 1- آمرزش برای مؤمنان شیعه 2- عفو از گناهان 3- تبدیل گناهشان به پاداشها و نیکیها. (189)
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
داستانهای اسلامی از اصول کافی
هفت: نگاهی بر زندگی چهارده معصوم (علیهم السلام)
معصوم سوم: امیرمؤمنان علی(ع)
اتمام حجت عجیب علی (ع) به ابوبکر
(آن هنگام که رسول خدا (ص) رحلت کرد و ابوبکر بر مسند خلافت نشست و خلیفه حقیقی رسول خدا (ص) یعنی علی (ع) را از حق خود باز داشتند) روزی علی (ع) به ابوبکر فرمود: قرآن میفرماید؛
ولا تحسبن الدین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون
: (ای پیامبر! هرگز گمان مبر آنها که در راه خدا کشته شدهاند، مردگانند، بلکه آنها زندهاند و نزد پروردگارشان روزی دادهمیشود) (آل عمران -169).
و من گواهی میدهم که محمد رسول خدا (ص) شهید از دنیا رفت، سوگند به خدا آن حضرت نزد تو میآید، وقتی که نزد تو آمد یقین کن، چرا که شیطان نمیتواند خود را به حضرت آن حضرت در آورد، آنگاه علی (ع) دست ابوبکر را گرفت و شخص پیامبر (ص) را به ابوبکر نشان داد.
پیامبر (ص) به ابوبکر فرمود:
(یا ابابکر آمن بعلی و باحد عشر من ولده، انهم مثلی الا النبوه وتب الی الله مما فی یدک فانه لا حق لک فیه)
: (ای ابوبکر به (امامت) علی (ع) ویازده فرزندش، ایمان بیاور، آنها (در مقام رهبری و در وجوب اطاعت از آنها) مانند من هستند، فقط نبوت را ندارند، از آنچه (از مقام رهبری) در دست گرفتهای، در پیشگاه خدا توبه کن، زیرا تو در آن مقام، حقی نداری).
سپس پیامبر (ص) رفت و دیده نشده. (190)
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
داستانهای اسلامی از اصول کافی
هفت: نگاهی بر زندگی چهارده معصوم (علیهم السلام)
معصوم سوم: امیرمؤمنان علی(ع)
نام (امیرمؤمنان) از مختصات علی (ع)
شخصی از امام صادق (ع) پرسید: آیا رواست که به امام قائم (عج) به عنوان (سلام بر تو ای امیرمؤمنان) سلام کرد؟
امام صادق: نه، روا نیست، خداوند تنها علی (ع) را به این اسم، نامید، قبل از علی (ع)، کسی به این نانم، نامیده نشده و بعد از او هم جز کافر، کسی آن نام را بر خود نبندد.
آن شخص پرسید: قربانت گردم، پس چگونه باید بر قائم (عج) سلام کرد؟
امام صادق: میگوئید السلام علیک یا بقیه الله: (سلام بر تو ای باقیمانده (و عصاره) خدا)، سپس آن حضرت، این آیه (86 سوره هود) را خواند: بقیه الله خیر لکم ان کنتم مؤمنین: (اگر با ایمان باشید، باقیمانده (از حجتهای) خدا برای شما بهتر است. (191)
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
9.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#مکتب_سردار_کریمان
#hero
📜حاج قاسم تنها با ۲۰ نفر از نیروهایش راهی شد...
قصه یک عملیات عجیب...
https://eitaa.com/Dastanqm
14.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥نماهنگ"دلم را بردی سلیمانی" با صدای حاج صادق آهنگران
#حاج_قاسم #قهرمان_من #hero
https://eitaa.com/Dastanqm
7.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اشک های سردار جعفری هنگام خواندن وصیت نامه سردار دلها #حاج_قاسم سلیمانی🌹 #Hero #قهرمان_من
https://eitaa.com/Dastanqm
7.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بدون تعارف با راننده شهید #حاج_قاسم سلیمانی
📡 جمعه ۱۰ دی ۱۴۰۰ از خبر ۲۰:۳۰ شبکه دوم سیما
#سردار_دلها...
https://eitaa.com/Dastanqm
نماز اول وقت
سر تا پاش خاکی بود. چشمهاش سرخ شده بود؛ از سوز سرما. دو ماه بود ندیده بودمش. گفتم: حداقل یه دوش بگیر، یه غذایی بخور. بعد نماز بخون. سر سجاده ایستاد. آستینهاش رو پایین کشید و گفت: «من باعجله اومدم که نماز اول وقتم از دست نره.» کنارش ایستادم. حس میکردم هر آن ممکن است بیفتد زمین، شاید اینجوری میتوانستم نگهش دارم.
منبع: منبرک
شهید محمدابراهیم همت
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
شکستن نفس
باران شدیدی در تهران باریده بود. خیابان 17 شهریور را آب گرفته بود. چند پیرمرد میخواستند به سمت دیگر خیابان بروند مانده بودند چه کنند. همان موقع ابراهیم از راه رسید. پاچه شلوار را بالا زد. با کول کردن پیرمردها، آنها را بهطرف دیگر خیابان برد.
ابراهیم از این کارها زیاد انجام میداد. هدفی جز شکستن نفس خودش نداشت. مخصوصاً زمانی که خیلی بین بچهها مطرح بود!
منبع: نوید شاهد
شهید ابراهیم هادی
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm