داستانهای قرآنی و مذهبی
🌺🍃 برخی از داستانها و روایتهای تاریخی سوره حج جزء ۱۷:
جدال دو خصم درباره پروردگار در جنگ بدر (آیههای ۱۹ تا ۲۴)
هَٰذَانِ خَصْمَانِ اخْتَصَمُوا فِي رَبِّهِمْ ۖ فَالَّذِينَ كَفَرُوا قُطِّعَتْ لَهُمْ ثِيَابٌ مِنْ نَارٍ يُصَبُّ مِنْ فَوْقِ رُءُوسِهِمُ الْحَمِيمُ ﴿١٩﴾
این دو [گروهِ حقپیشه و باطلگرا] دشمن یکدیگرند که درباره پروردگارشان در جدال و ستیزند [گروه حقپیشه، پروردگار را به صفاتی وصف میکنند که شایسته اوست و گروه باطلگرا او را به اموری میستایند که سزاوار او نیست]، پس کسانیکه کافر شدند برای آنان لباسهایی از آتش [به اندازه اندامشان] بریدهشده و از بالای سرشان مایع جوشان [به روی آنان] ریخته میشود،
يُصْهَرُ بِهِ مَا فِي بُطُونِهِمْ وَالْجُلُودُ ﴿٢٠﴾
که آنچه در شکمهای ایشان است و پوست بدنشان بهوسیله آن گداختهمیشود،
وَلَهُمْ مَقَامِعُ مِنْ حَدِيدٍ ﴿٢١﴾
و برای آنان گرزهایی از آهن [مخصوص] است [که بر سرشان میکوبند.]
كُلَّمَا أَرَادُوا أَنْ يَخْرُجُوا مِنْهَا مِنْ غَمٍّ أُعِيدُوا فِيهَا وَذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِيقِ ﴿٢٢﴾
هرگاه بخواهند به سبب اندوه [فراوان و غصه گلوگیر] از دوزخ درآیند، به آن بازشان میگردانند؛ و [به آنان میگویند:] عذاب سوزان را بچشید.
إِنَّ اللَّهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ يُحَلَّوْنَ فِيهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَلُؤْلُؤًا ۖ وَلِبَاسُهُمْ فِيهَا حَرِيرٌ ﴿٢٣﴾
بیتردید خدا کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند، در بهشتهایی درمیآورد که از زیرِ [درختانِ] آن نهرها جاری است، در آنجا با دستبندهایی از طلا و مروارید آرایش میشوند، و لباسشان در آنجا حریر است.
وَهُدُوا إِلَى الطَّيِّبِ مِنَ الْقَوْلِ وَهُدُوا إِلَىٰ صِرَاطِ الْحَمِيدِ ﴿٢٤﴾
و بهسوی گفتار پاک و پاکیزه [مانند سلام، الحمدلله و سبحان الله] راهنماییشان کنند، و به راه پسندیده [که راه بهشت است] هدایتشان نمایند.
📚 ویکی شیعه
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
بررسی اجمالی جنگ بدر
بهمناسبت هفدهم رمضان، سال روز جنگ بدر (اولين جنگ رسمي ميان پيامبر اعظم صلي الله عليه وآله و مشركان مكه)
آشنايي با جنگ بدر
ـ هفدهم رمضان سال دوم هجري، سال روز جنگ بدر (اولين جنگ رسمي ميان پيامبر اعظم صلي الله عليه وآله و مشركان مكه) است.
ـ ۳۱۳ مسلمان با سه اسب و هفتاد شتر در يك سوي ميدان و ۹۵۰ نفر با صد اسب، هفتصد شتر و ششصد نيروي زره پوش در سوي ديگر ميدان بودند.
اين نبرد، نخستين نبرد پيامبر بود و خداوند در آن، اسلام را عزيز و سربلند كرد و اهل شرك را به ذلت نشاند.
پيام جنگ بدر
ايمان، توانِ به پيروزي رساندن يك گروه كوچك، بر لشكر بزرگ تا دندان مسلح را دارد. [۱]
امدادهاي الهي در جنگ بدر از زبان قرآن:
يك ـ نزول فرشتگان
خداوند با فرستادن هزار فرشته، به استغاثه پيامبر و مسلمانان پاسخ داد و آنان را ياري كرد:
إِذْ تَسْتَغیثُونَ رَبَّکُمْ فَاسْتَجابَ لَکُمْ أَنِّی مُمِدُّکُمْ بِأَلْف مِنَ الْمَلائِکَةِ مُرْدِفینَ.
[به ياد آوريد] زماني را كه پروردگار خود را به فرياد مي طلبيديد، پس دعاي شما را اجابت كرد كه من شما را با هزار فرشته پياپي ياري خواهم كرد.[۲]
دو ـ فرا گرفتن خواب سبك
خداوند براي رفع اضطراب و تجديد قوا، خواب سبك و آرام بخشي را بر آنان مسلّط ساخت و آنان را در پناه امن خود قرار داد.[۳]
سه ـ نزول باران
خداوند، باران پربركتي فرو فرستاد تا مسلمانان بتوانند با غسل كردن، خود را از پليدي رها سازند. نزول باران سببشد تا زمين محل استقرار مسلمانان، سفت و محكم شود و برعكس زمين زير پاي مشركان به صورت گلآلود و باتلاقي درآيد.[۴]
چهار ـ افكندن رعب در دل مشركان
علاوه بر امدادهاي فوق، خداوند در دلهاي مشركان رعب و هراسي افكند كه به تعبير قرآن كريم، نفس شرك و اعتماد نداشتن به خداوند، علت پديد آمدن ترس در دلهاي آنان است.[۵]
نكته هاي آموزنده رهبري پيامبر در نبرد بدر[۶]
يك ـ تكيه بر خداوند
پيامبر، هنگام آغاز نبرد دست بهدعا برداشت و از درگاه خداوند وفاي به وعده و پيروزي مسلمانان را خواستار شد و با اين كار خود توانست اين باور را به سپاه منتقل كند كه هيچ نيرويي توان مقاومت در مقابل اراده الهي را ندارد و وعده او قطعي است.
دو ـ پرهيز از تبعيض در استفاده از امكانات
در اين نبرد، سپاه اسلام تنها هفتاد شتر داشت كه هر سهنفر بهنوبت سوار يك شتر ميشدند. پيامبر خدا با اينكه رهبري اين نبرد را برعهده داشت، ولي مانند بقيه بهنوبت از امكانات استفاده ميكرد.
سه ـ استفاده از نظر كارشناسي انصار
پيامبر هنگام برپايي اردو از انصار خواست تا موقعيتي مناسب از نظر نظامي را به او معرفي كنند. وقتي حباب بن منذر انصاري كنار چاههاي بدر را از نظر نظامي مناسب معرفي كرد، حضرت ديدگاه مشورتي و كارشناسانه او را پذيرفت.
چهار ـ رعايت تاكتيك هاي نظامي
ـ به دست آوردن اطلاعات دقيق از سپاه دشمن
ـ استقرار سپاه در محل مناسب پشت به خورشيد
ـ انتخاب شعارهاي جنگي مناسب همچون: يا عبداللّه، اَحَد اَحَد، اللّه مولانا و لا مولي لكم.
پنج ـ پرهيز از آغاز نبرد
پس از استقرار دو سپاه، پيامبر كوشيد قريش را از جنگ منصرف كند، ولي قريشيان متكبر نپذيرفتند و با كشتن برخي از مسلمانان، نخستين حمله خود را آغاز كردند.
شش ـ توجه به بالا بردن سطح آموزشي مسلمانان
پيامبر اعظم صلي الله عليه وآله در پايان نبرد، به خانوادههاي اسيراني كه توانايي پرداخت فديه نداشتند، فرمود: «هر اسيري كه بتواند به ده نفر از مسلمانان خواندن و نوشتن بياموزد، آزاد خواهد شد».
عوامل پيروزي مسلمانان
۱. ايمان به هدف و استقامت در راه آن
۲. اطاعت از رهبري
۳. ايثار
۴. تكيه دشمن بر غير خدا
۵. تكبر ورزيدن دشمن
جنگ بدر، مهم ترين نمونه اتحاد مسلمانان
جنگ بدر، نخستين جنگ سپاه اسلام با سپاه كفر بود و مسلمانان در اين جنگ به خوبي غلبه قدرت ايمان و اتحاد اسلامي را بر سپاه شرك و كفر به نمايش گذاشتند. با وجود كمي تعداد و تجهيزات جنگي، مسلمانان با اتحاد و يك پارچگي و تسليم در برابر رهبري پيامبرتوانستند مشركان و مخالفان خود را مغلوب كنند و نداي اتحاد خود را به گوش مخالفان خود برسانند. همچنين توانستند موقعيت خويش را در سراسر عربستان تحكيم بخشند.
از آن پس بود كه ديگر مخالفان مانند يهود و نصارا، مسلمانان را يك امت واحد و قدرت جدّي در عربستان بهشمارآوردند.
پی نوشتها:-----------------------------------
[۱] پرسشها و پاسخهاى دانشجويى، ص ۲۲۱.
[۲] انفال: ۹ ادامه👇
[۳] نك: انفال: ۱۱.( إِذْ یُغَشِّیکُمُ النُّعاسَ أَمَنَةً مِنْهُ وَ یُنَزِّلُ عَلَیْکُمْ مِنَ السَّماءِ ماءً لِیُطَهِّرَکُمْ بِهِ وَ یُذْهِبَ عَنْکُمْ رِجْزَ الشَّیْطانِ وَ لِیَرْبِطَ عَلى قُلُوبِکُمْ وَ یُثَبِّتَ بِهِ الأَقْدامَ : و (یاد آورید) هنگامى را که خواب سبکى که مایه آرامش از سوى خدا بود، شما را فرا گرفت; و آبى از آسمان برایتان فرستاد، تا شما را با آن پاک کند; و پلیدى شیطان را از شما دور سازد; و دل هایتان را محکم، و گام ها را با آن استوار دارد!)
[۴] همان
[۵] نك: آل عمران: ۱۵۱.( سَنُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُواْ الرُّعْبَ بِمَا أَشْرَكُواْ بِاللّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَمَأْوَاهُمُ النَّارُ وَبِئْسَ مَثْوَى الظَّالِمِينَ : به زودى در دلهاى كسانى كه كفر ورزيده اند بيم خواهيم افكند زيرا چيزى را با خدا شريك گردانيده اند كه بر [حقانيت] آن [خدا] دليلى نازل نكرده است و جايگاهشان آتش است و جايگاه ستمگران چه بد است)
[۶] پرسشها و پاسخهاى دانشجويى، صص ۲۲۷ ـ ۲۳۴.
📚بلاغ معاونت فرهنگی و تبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
داستانهای قرآنی و مذهبی
🌺🍃 برخی از داستانها و روایتهای تاریخی سوره حج جزء ۱۷:
تکذیب پیامبران پیشین و عذاب اقوام ناسپاس (آیههای ۴۲-۴۸)
وَإِنْ يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَعَادٌ وَثَمُودُ ﴿٤٢﴾
و اگر تو را تکذیب میکنند [کار جدیدی نیست] پیش از اینان قوم نوح و عاد و ثمود هم [پیامبرانشان را] تکذیب کردند.
وَقَوْمُ إِبْرَاهِيمَ وَقَوْمُ لُوطٍ ﴿٤٣﴾
و [نیز] قوم ابراهیم و قوم لوط،
وَأَصْحَابُ مَدْيَنَ ۖ وَكُذِّبَ مُوسَىٰ فَأَمْلَيْتُ لِلْكَافِرِينَ ثُمَّ أَخَذْتُهُمْ ۖ فَكَيْفَ كَانَ نَكِيرِ ﴿٤٤﴾
و [همچنین] اهل مدین؛ و موسی هم تکذیبشد. پس کافران را مهلت دادم، سپس آنان را [به عذابی سخت] گرفتم، پس [بنگر که] کیفر و انتقام من [نسبت به آنان] چگونه بود؟
فَكَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا وَهِيَ ظَالِمَةٌ فَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَىٰ عُرُوشِهَا وَبِئْرٍ مُعَطَّلَةٍ وَقَصْرٍ مَشِيدٍ ﴿٤٥﴾
و چه بسیار شهرها را درحالیکه اهلش ستمکار بودند، هلاک کردیم، پس [به سبب نزول عذاب سقفهای خانههایشان خرابشده و دیوارهایشان بر] سقفها فرو ریخته است و [چه بسیار] چاههای پر آب [که به سبب نابود شدن مالکانش] متروک افتاده و کاخها و قصرهای برافراشته [ومحکمی که بیساکن و بیصاحب ماندهاست.]
أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِهَا أَوْ آذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهَا ۖ فَإِنَّهَا لَا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَلَٰكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ ﴿٤٦﴾
آیا در زمین گردش نکردهاند تا برای آنان دلهایی [بیدار و بینا] پیدا شود که با آن بیندیشند یا گوشهایی که با آن [اندرزها را] بشنوند؟ حقیقت این است که دیده ها کور نیست بلکه دلهایی که در سینههاست، کور است!
وَيَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذَابِ وَلَنْ يُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ ۚ وَإِنَّ يَوْمًا عِنْدَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ ﴿٤٧﴾
و آنان از تو [از روی مسخره و ریشخند] شتاب در عذاب را درخواست میکنند، درحالیکه خدا هرگز از وعدهاش تخلف نمیکند؛ و همانا یک روز نزد پروردگارت مانند هزارسال از سالهایی است که شما میشمارید [برای او زمان نزدیک، زمان دور، امروز، دیروز، گذشته و آینده مفهومی ندارد؛ بنابراین فاصله زمانی شما با عذاب الهی شما را دچار این پندار نکند که تهدیدبهعذاب، تهدیدی طولانی و دروغ است.]
وَكَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ أَمْلَيْتُ لَهَا وَهِيَ ظَالِمَةٌ ثُمَّ أَخَذْتُهَا وَإِلَيَّ الْمَصِيرُ ﴿٤٨﴾
و چهبسا شهرها که به [اهل] آنها درحالیکه ستمکار بودند، مهلت دادم، سپس آنان را [به عذابی سخت] گرفتم؛ وبازگشت همه بهسوی اوست.
📚 ویکی شیعه
#بهار_قران
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
https://www.aparat.com/v/GRT14
مشاهدات پیامبر اکرم(ص) در معراج؛ برنامه سمت خدا
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
https://www.aparat.com/v/x2X0m
کلیپ شعر و مدح معراج پیامبر اکرم(ص)، یک شبی در تاخت جبریل امین...
بهمناسبت معراج رسول اکرم صلی الله علیه و آله(6 ماه قبل از هجرت)
کانال بشارت در ایتا👇
https://eitaa.com/besharat_ir
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
https://www.aparat.com/v/TKpHD
[ دستور حضرت مهدی (عج)در رابطه با ساخت مسجد جمکران ]- حجت الاسلام فرحزاد
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
کانال کودکان(و نوجوانان و مربیان)علی اصغر در ایتا👇
https://eitaa.com/koodakAliAsghar
🌺🍃 برخی از داستانها و روایتهای تاریخی سوره مؤمنون جزء ۱۸:
رسالت نوح، امر به ساخت کشتی، گردآوردن جانوران در کشتی، طوفان و هلاکت ستمکاران، (آیههای ۲۳-۲۹)
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَىٰ قَوْمِهِ فَقَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ ۖ أَفَلَا تَتَّقُونَ ﴿٢٣﴾ فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِن قَوْمِهِ مَا هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يُرِيدُ أَن يَتَفَضَّلَ عَلَيْكُمْ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَأَنزَلَ مَلَائِكَةً مَّا سَمِعْنَا بِهَذَا فِي آبَائِنَا الْأَوَّلِينَ ﴿٢٤﴾ إِنْ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ بِهِ جِنَّةٌ فَتَرَبَّصُوا بِهِ حَتَّىٰ حِينٍ ﴿٢٥﴾ قَالَ رَبِّ انصُرْنِي بِمَا كَذَّبُونِ ﴿٢٦﴾ فَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِ أَنِ اصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنَا وَوَحْيِنَا فَإِذَا جَاءَ أَمْرُنَا وَفَارَ التَّنُّورُ ۙ فَاسْلُكْ فِيهَا مِن كُلٍّ زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ وَأَهْلَكَ إِلَّا مَن سَبَقَ عَلَيْهِ الْقَوْلُ مِنْهُمْ ۖ وَلَا تُخَاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا ۖ إِنَّهُم مُّغْرَقُونَ ﴿٢٧﴾ فَإِذَا اسْتَوَيْتَ أَنتَ وَمَن مَّعَكَ عَلَى الْفُلْكِ فَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي نَجَّانَا مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ﴿٢٨﴾ وَقُل رَّبِّ أَنزِلْنِي مُنزَلًا مُّبَارَكًا وَأَنتَ خَيْرُ الْمُنزِلِينَ ﴿٢٩﴾
و به يقين نوح را به سوى قومش فرستاديم. پس [به آنان] گفت: «اى قوم من، خدا را بپرستيد. شما را جز او خدايى نيست. مگر پروا نداريد؟» (۲۳) و اشراف قومش كه كافر بودند گفتند: «اين [مرد] جز بشرى چون شما نيست، مىخواهد بر شما برترى جويد، و اگر خدا مىخواست قطعاً فرشتگانى مىفرستاد. [ما]در ميان پدران نخستين خود، چنين [چيزى] نشنيدهايم.» (۲۴) او نيست جز مردى كه در وى [حال] جنون است، پس تا چندى در بارهاش دست نگاه داريد. (۲۵) [نوح] گفت: «پروردگارا، از آن روى كه دروغزنم خواندند مرا يارى كن.» (۲۶) پس به او وحى كرديم كه: زير نظر ما و [به] وحى ما كشتى را بساز، و چون فرمان ما دررسيد و تنور به فوران آمد، پس در آن از هر نوع [حيوانى] دو تا [يكى نر و ديگرى ماده] با خانوادهات -بجز كسى از آنان كه حكم [عذاب ] بر او پيشى گرفته است- وارد كن، در باره كسانى كه ظلم كردهاند با من سخن مگوى، زيرا آنها غرق خواهند شد. (۲۷) و چون تو با آنان كه همراه تواند بر كشتى نشستى بگو: «ستايش خدايى را كه ما را از [چنگ] گروه ظالمان رهانيد.» (۲۸) و بگو: «پروردگارا، مرا در جايى پربركت فرود آور [كه] تو نيكترين مهماننوازانى.» (۲۹)
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
🌺🍃 برخی از داستانها و روایتهای تاریخی سوره مؤمنون جزء ۱۸:
رسالت صالح و تکذیب قوم و نزول عذاب بر آنان، (آیههای ۳۱-۴۱)
ثُمَّ أَنشَأْنَا مِن بَعْدِهِمْ قَرْنًا آخَرِينَ ﴿٣١﴾ فَأَرْسَلْنَا فِيهِمْ رَسُولًا مِّنْهُمْ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ ۖ أَفَلَا تَتَّقُونَ ﴿٣٢﴾ وَقَالَ الْمَلَأُ مِن قَوْمِهِ الَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِلِقَاءِ الْآخِرَةِ وَأَتْرَفْنَاهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا مَا هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يَأْكُلُ مِمَّا تَأْكُلُونَ مِنْهُ وَيَشْرَبُ مِمَّا تَشْرَبُونَ ﴿٣٣﴾ وَلَئِنْ أَطَعْتُم بَشَرًا مِّثْلَكُمْ إِنَّكُمْ إِذًا لَّخَاسِرُونَ ﴿٣٤﴾ أَيَعِدُكُمْ أَنَّكُمْ إِذَا مِتُّمْ وَكُنتُمْ تُرَابًا وَعِظَامًا أَنَّكُم مُّخْرَجُونَ ﴿٣٥﴾ هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ لِمَا تُوعَدُونَ ﴿٣٦﴾ إِنْ هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا الدُّنْيَا نَمُوتُ وَنَحْيَا وَمَا نَحْنُ بِمَبْعُوثِينَ ﴿٣٧﴾ إِنْ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّهِ كَذِبًا وَمَا نَحْنُ لَهُ بِمُؤْمِنِينَ ﴿٣٨﴾ قَالَ رَبِّ انصُرْنِي بِمَا كَذَّبُونِ ﴿٣٩﴾ قَالَ عَمَّا قَلِيلٍ لَّيُصْبِحُنَّ نَادِمِينَ ﴿٤٠﴾ فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ بِالْحَقِّ فَجَعَلْنَاهُمْ غُثَاءً ۚ فَبُعْدًا لِّلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ﴿٤١﴾
سپس، بعد از آنان نسل[هايى] ديگر پديد آورديم. (۳۱) و در ميانشان پيامبرى از خودشان روانه كرديم كه: خدا را بپرستيد. جز او براى شما معبودى نيست. آيا سرِ پرهيزگارى نداريد؟ (۳۲) و اشراف قومش كه كافر شده، و ديدار آخرت را دروغ پنداشته بودند، و در زندگى دنيا آنان را مرفّه ساخته بوديم گفتند: «اين [مرد] جز بشرى چون شما نيست: از آنچه مىخوريد، مىخورد؛ و از آنچه مىنوشيد، مىنوشد. (۳۳) و اگر بشرى مثل خودتان را اطاعت كنيد در آن صورت قطعاً زيانكار خواهيد بود. (۳۴) آيا به شما وعده مىدهد كه وقتى مُرديد و خاك و استخوان شديد [باز] شما [از گور زنده] بيرون آورده مىشويد؟ (۳۵) وه، چه دور است آنچه كه وعده داده مىشويد. (۳۶) جز اين زندگانى دنياى ما چيزى نيست. مىميريم و زندگى مىكنيم و ديگر برانگيخته نخواهيم شد. (۳۷) او جز مردى كه بر خدا دروغ مىبندد نيست، و ما به او اعتقاد نداريم.» (۳۸) گفت: «پروردگارا، از آن روى كه مرا دروغزن خواندند ياريم كن.» (۳۹) فرمود: «به زودى سخت پشيمان خواهند شد.» (۴۰) پس فرياد [مرگبار] آنان را به حقّ فرو گرفت، و آنها را [چون] خاشاكى كه بر آب افتد، گردانيديم. دور باد [از رحمت خدا] گروه ستمكاران. (۴۱)
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
🌺🍃 برخی از داستانها و روایتهای تاریخی سوره مؤمنون جزء ۱۸:
رسالت موسی و هارون، دعوت فرعون، تکذیب کردن موسی و هلاکت فرعونیان (آیههای ۴۵-۴۹)
ثُمَّ أَرْسَلْنَا مُوسَىٰ وَأَخَاهُ هَارُونَ بِآيَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُّبِينٍ ﴿٤٥﴾ إِلَىٰ فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَاسْتَكْبَرُوا وَكَانُوا قَوْمًا عَالِينَ ﴿٤٦﴾ فَقَالُوا أَنُؤْمِنُ لِبَشَرَيْنِ مِثْلِنَا وَقَوْمُهُمَا لَنَا عَابِدُونَ ﴿٤٧﴾ فَكَذَّبُوهُمَا فَكَانُوا مِنَ الْمُهْلَكِينَ ﴿٤٨﴾ وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ ﴿٤٩﴾
سپس موسى و برادرش هارون را با آيات خود و حجتى آشكار فرستاديم، (۴۵) به سوى فرعون و سران [قوم] او، ولى تكبّر نمودند و مردمى گردنكش بودند، (۴۶) پس گفتند: «آيا به دو بشر كه مثل خود ما هستند و طايفه آنها بندگان ما مىباشند ايمان بياوريم؟» (۴۷) در نتيجه، آن دو را دروغزن خواندند، پس از زمره هلاكشدگان گشتند. (۴۸) و به يقين، ما به موسى كتاب [آسمانى] داديم، باشد كه آنان به راه راست روند. (۴۹)
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
🌺🍃 برخی از داستانها و روایتهای تاریخی سوره مؤمنون جزء ۱۸:
آیت بودن مریم و عیسی (آیه ۵۰)
وَجَعَلْنَا ابْنَ مَرْيَمَ وَأُمَّهُ آيَةً وَآوَيْنَاهُمَا إِلَىٰ رَبْوَةٍ ذَاتِ قَرَارٍ وَمَعِينٍ ﴿٥٠﴾
و پسر مريم و مادرش را نشانهاى گردانيديم و آن دو را در سرزمين بلندى كه جاى زيست و [داراى] آب زلال بود جاى داديم. (۵۰)
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
داستانهای قرآنی و مذهبی
🌺🍃 برخی از داستانها و روایتهای تاریخی سوره مؤمنون جزء ۱۸: رسالت صالح و تکذیب قوم و نزول عذاب بر آ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
https://www.aparat.com/v/45Pom
داستان حضرت صالح (ع) توسط استاد ستايشگر
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
داستانهای قرآنی و مذهبی
🌺🍃 برخی از داستانها و روایتهای تاریخی سوره مؤمنون جزء ۱۸: رسالت موسی و هارون، دعوت فرعون، تکذیب ک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
https://www.aparat.com/v/w9XJl
🌺🍃 برخی از داستانها و روایتهای تاریخی سوره مؤمنون جزء ۱۸:
رسالت موسی و هارون، دعوت فرعون، تکذیب کردن موسی و هلاکت فرعونیان (آیههای ۴۵-۴۹)
ثُمَّ أَرْسَلْنَا مُوسَىٰ وَأَخَاهُ هَارُونَ بِآيَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُّبِينٍ ﴿٤٥﴾ إِلَىٰ فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَاسْتَكْبَرُوا وَكَانُوا قَوْمًا عَالِينَ ﴿٤٦﴾ فَقَالُوا أَنُؤْمِنُ لِبَشَرَيْنِ مِثْلِنَا وَقَوْمُهُمَا لَنَا عَابِدُونَ ﴿٤٧﴾ فَكَذَّبُوهُمَا فَكَانُوا مِنَ الْمُهْلَكِينَ ﴿٤٨﴾ وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ ﴿٤٩﴾
سپس موسى و برادرش هارون را با آيات خود و حجتى آشكار فرستاديم، (۴۵) به سوى فرعون و سران [قوم] او، ولى تكبّر نمودند و مردمى گردنكش بودند، (۴۶) پس گفتند: «آيا به دو بشر كه مثل خود ما هستند و طايفه آنها بندگان ما مىباشند ايمان بياوريم؟» (۴۷) در نتيجه، آن دو را دروغزن خواندند، پس از زمره هلاكشدگان گشتند. (۴۸) و به يقين، ما به موسى كتاب [آسمانى] داديم، باشد كه آنان به راه راست روند. (۴۹)
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
داستانهای قرآنی و مذهبی
🌺🍃 برخی از داستانها و روایتهای تاریخی سوره مؤمنون جزء ۱۸: آیت بودن مریم و عیسی (آیه ۵۰) وَجَعَلْ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
https://www.aparat.com/v/cwlDv
چرا حضرت عیسی ع و مادرشان حضرت مریم س ازدواج نکرده اند؟
🌺🍃 برخی از داستانها و روایتهای تاریخی سوره مؤمنون جزء ۱۸:
آیت بودن مریم و عیسی (آیه ۵۰)
وَجَعَلْنَا ابْنَ مَرْيَمَ وَأُمَّهُ آيَةً وَآوَيْنَاهُمَا إِلَىٰ رَبْوَةٍ ذَاتِ قَرَارٍ وَمَعِينٍ ﴿٥٠﴾
و پسر مريم و مادرش را نشانهاى گردانيديم و آن دو را در سرزمين بلندى كه جاى زيست و [داراى] آب زلال بود جاى داديم. (۵۰)
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
https://www.aparat.com/v/203tD
نماهنگ | نیکوترین الگو(۱)
🌺🍃 برخی از داستانها و روایتهای تاریخی سوره نور جزء ۱۸:
آیات افک (سوره نور:۱۱-۲۶) درباره تهمت زدن گروهی از مردم به یکی از زنان مسلمان است. در این آیه، مردم به دلیل اتهام وارد کردن و دامن زدن به شایعات، تقبیح شدهاند.
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
#ماه_رمضان
کانال معجزهی پیامبر در ایتا👇
https://eitaa.com/moejezeyepeyambar
🌺🍃 برخی از داستانها و روایتهای تاریخی سوره شعرا جزء ۱۹:
رسالت موسی، گفتگو با فرعون، مبارزه با ساحران، کوچ بنیاسرائیل همراه موسی و گذر از دریا، غرق شدن فرعونیان؛ (آیههای ۱۰-۶۸)👇
وَإِذْ نَادَىٰ رَبُّكَ مُوسَىٰ أَنِ ائْتِ الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿١٠﴾
[یاد کن] هنگامی را که پروردگارت موسی را ندا داد که خود را به قوم ستمکار برسان.
قَوْمَ فِرْعَوْنَ ۚ أَلَا يَتَّقُونَ ﴿١١﴾
[به سوی] قوم فرعون [که به آنان بگویی:] آیا [از سرانجام شرک و طغیان که خشم و عذاب خداست] نمی پرهیزید؟!
قَالَ رَبِّ إِنِّي أَخَافُ أَنْ يُكَذِّبُونِ ﴿١٢﴾
گفت: پروردگارا! به راستی می ترسم مرا تکذیب کنند،
وَيَضِيقُ صَدْرِي وَلَا يَنْطَلِقُ لِسَانِي فَأَرْسِلْ إِلَىٰ هَارُونَ ﴿١٣﴾
و سینه ام [از این وظیفه سنگین] تنگی می کند، و زبانم روان و گویا نمی شود، پس به سوی هارون هم [پیام نبوّت] بفرست [تا مرا در این وظیفه سنگین یاری دهد.]
وَلَهُمْ عَلَيَّ ذَنْبٌ فَأَخَافُ أَنْ يَقْتُلُونِ ﴿١٤﴾
و آنان را بر من ادعای جرمی است که می ترسم [به سبب آن] مرا بکشند.
قَالَ كَلَّا ۖ فَاذْهَبَا بِآيَاتِنَا ۖ إِنَّا مَعَكُمْ مُسْتَمِعُونَ ﴿١٥﴾
[خدا] گفت: این چنین نیست [که فرعون بر تو پیروز شود] پس شما دو نفر معجزات ما را ببرید که یقیناً ما همراه شما شنونده [گفتار هر دو طرف] هستیم [پس شما دو نفر را بر پایه دلیل و برهان و معجزه بر آنان پیروز می کنیم.]
فَأْتِيَا فِرْعَوْنَ فَقُولَا إِنَّا رَسُولُ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿١٦﴾
بنابراین خود را به فرعون برسانید و بگویید: یقیناً ما فرستاده پروردگار جهانیانیم.
أَنْ أَرْسِلْ مَعَنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ ﴿١٧﴾
با این وصف، بنی اسرائیل را [آزاد کن و] با ما بفرست.
قَالَ أَلَمْ نُرَبِّكَ فِينَا وَلِيدًا وَلَبِثْتَ فِينَا مِنْ عُمُرِكَ سِنِينَ ﴿١٨﴾
[فرعون] گفت: آیا ما تو را در کودکی در میان خود نپروراندیم، و سالیانی چند از عمر خود در میان ما درنگ نکردی؟
وَفَعَلْتَ فَعْلَتَكَ الَّتِي فَعَلْتَ وَأَنْتَ مِنَ الْكَافِرِينَ ﴿١٩﴾
و آن کارت را که کردی، کردی در حالی که از ناسپاسان [زحمات و نعمت های ما] بودی.
قَالَ فَعَلْتُهَا إِذًا وَأَنَا مِنَ الضَّالِّينَ ﴿٢٠﴾
گفت: آن را در آن زمان در حالی انجام دادم که بی خبر از این واقعه بودم [که با مشت من در دفاع از مظلوم، آن مرد قبطی کشته می شود.]
فَفَرَرْتُ مِنْكُمْ لَمَّا خِفْتُكُمْ فَوَهَبَ لِي رَبِّي حُكْمًا وَجَعَلَنِي مِنَ الْمُرْسَلِينَ ﴿٢١﴾
چون از شما ترسیدم از دستتان گریختم، پس [با این گریز از عرصه زندگی ظالمانه شما این شایستگی را یافتم که] پروردگارم به من حکمت بخشید، و مرا از پیامبران قرار داد.
وَتِلْكَ نِعْمَةٌ تَمُنُّهَا عَلَيَّ أَنْ عَبَّدْتَ بَنِي إِسْرَائِيلَ ﴿٢٢﴾
آیا اینکه بنی اسرائیل را به بردگی گرفته ای نعمتی است که منتش را بر من می نهی؟!
قَالَ فِرْعَوْنُ وَمَا رَبُّ الْعَالَمِينَ ﴿٢٣﴾
فرعون گفت: پروردگار جهانیان چیست؟
قَالَ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا ۖ إِنْ كُنْتُمْ مُوقِنِينَ ﴿٢٤﴾
گفت: اگر باور می کنید همان پروردگار آسمان ها و زمین و آنچه میان آنهاست.
قَالَ لِمَنْ حَوْلَهُ أَلَا تَسْتَمِعُونَ ﴿٢٥﴾
[فرعون از روی مسخره] به افراد پیرامونش گفت: آیا نمی شنوید [که چه می گوید؟!]
قَالَ رَبُّكُمْ وَرَبُّ آبَائِكُمُ الْأَوَّلِينَ ﴿٢٦﴾
[موسی] گفت: [او] پروردگار شما و پروردگار پدران پیشین شماست.
قَالَ إِنَّ رَسُولَكُمُ الَّذِي أُرْسِلَ إِلَيْكُمْ لَمَجْنُونٌ ﴿٢٧﴾
[فرعون] گفت: این پیامبرتان که به سوی شما فرستاده اند، حتماً مجنون است!
قَالَ رَبُّ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَمَا بَيْنَهُمَا ۖ إِنْ كُنْتُمْ تَعْقِلُونَ ﴿٢٨﴾
[موسی] گفت: پروردگار مشرق و مغرب و آنچه میان آنهاست، اگر می اندیشید.
قَالَ لَئِنِ اتَّخَذْتَ إِلَٰهًا غَيْرِي لَأَجْعَلَنَّكَ مِنَ الْمَسْجُونِينَ ﴿٢٩﴾
[فرعون] گفت: اگر معبودی جز من بگیری، قطعاً تو را از زندانیان [که زیر سخت ترین شکنجه اند] قرار خواهم داد.
قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُكَ بِشَيْءٍ مُبِينٍ ﴿٣٠﴾
[موسی] گفت: آیا اگر [بر صدق نبوتم] معجزه آشکاری برایت آورده باشم [باز هم مرا به زندان می افکنی؟]
قَالَ فَأْتِ بِهِ إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ ﴿٣١﴾
گفت: اگر راستگویی آن را بیاور.
فَأَلْقَىٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ ثُعْبَانٌ مُبِينٌ ﴿٣٢﴾
پس عصایش را انداخت و ناگهان اژدهایی حقیقی نمایان شد،
وَنَزَعَ يَدَهُ فَإِذَا هِيَ بَيْضَاءُ لِلنَّاظِرِينَ ﴿٣٣﴾
و دستش را [از گریبانش] بیرون آورد و ناگهان برای بینندگان سپید و روشن بود.
قَالَ لِلْمَلَإِ حَوْلَهُ إِنَّ هَٰذَا لَسَاحِرٌ عَلِيمٌ ﴿٣٤﴾
[فرعون] به سران و اشراف پیرامونش گفت: یقیناً این جادوگری بسیار ماهر و داناست! 👇
يُرِيدُ أَنْ يُخْرِجَكُمْ مِنْ أَرْضِكُمْ بِسِحْرِهِ فَمَاذَا تَأْمُرُونَ ﴿٣٥﴾
می خواهد با جادویش شما را از سرزمینتان بیرون کند، پس شما چه نظر می دهید؟
قَالُوا أَرْجِهْ وَأَخَاهُ وَابْعَثْ فِي الْمَدَائِنِ حَاشِرِينَ ﴿٣٦﴾
گفتند: کار او و برادرش را به تأخیر انداز و گروهی گردآورنده را به شهرها روانه کن،
يَأْتُوكَ بِكُلِّ سَحَّارٍ عَلِيمٍ ﴿٣٧﴾
تا هر جادوگر کاردان بسیار دانایی را نزد تو آورند.
فَجُمِعَ السَّحَرَةُ لِمِيقَاتِ يَوْمٍ مَعْلُومٍ ﴿٣٨﴾
پس همه جادوگران را در وعده گاه روزی معین گرد آوردند،
وَقِيلَ لِلنَّاسِ هَلْ أَنْتُمْ مُجْتَمِعُونَ ﴿٣٩﴾
و به همه مردم گفتند: آیا شما هم اجتماع خواهید کرد؟
لَعَلَّنَا نَتَّبِعُ السَّحَرَةَ إِنْ كَانُوا هُمُ الْغَالِبِينَ ﴿٤٠﴾
به امید آنکه اگر جادوگران پیروز شدند، از آنان پیروی کنیم.
فَلَمَّا جَاءَ السَّحَرَةُ قَالُوا لِفِرْعَوْنَ أَئِنَّ لَنَا لَأَجْرًا إِنْ كُنَّا نَحْنُ الْغَالِبِينَ ﴿٤١﴾
پس هنگامی که جادوگران آمدند، به فرعون گفتند: آیا اگر ما پیروز شویم، حتماً برای ما پاداشی شایسته خواهد بود؟
قَالَ نَعَمْ وَإِنَّكُمْ إِذًا لَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ ﴿٤٢﴾
گفت: آری، و در آن صورت مسلماً از مقربان [درگاه] خواهید شد.
قَالَ لَهُمْ مُوسَىٰ أَلْقُوا مَا أَنْتُمْ مُلْقُونَ ﴿٤٣﴾
موسی به جادوگران گفت: بیفکنید آنچه را قصد دارید، بیفکنید.
فَأَلْقَوْا حِبَالَهُمْ وَعِصِيَّهُمْ وَقَالُوا بِعِزَّةِ فِرْعَوْنَ إِنَّا لَنَحْنُ الْغَالِبُونَ ﴿٤٤﴾
پس ریسمان ها و عصاهایشان را افکندند، و گفتند: به عزت فرعون سوگند که به راستی ما به طور مسلّم پیروزیم.
فَأَلْقَىٰ مُوسَىٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ تَلْقَفُ مَا يَأْفِكُونَ ﴿٤٥﴾
پس موسی عصایش را افکند، ناگاه آنچه را جادوگران با نیرنگ [و به صورت غیر واقعی] ساخته بودند، بلعید.
فَأُلْقِيَ السَّحَرَةُ سَاجِدِينَ ﴿٤٦﴾
پس جادوگران [از هیبت و عظمت این معجزه که یافتند کاری خدایی است نه جادویی] به سجده افتادند.
قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿٤٧﴾
گفتند: ما به پروردگار جهانیان ایمان آوردیم،
رَبِّ مُوسَىٰ وَهَارُونَ ﴿٤٨﴾
پروردگار موسی و هارون.
قَالَ آمَنْتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ ۖ إِنَّهُ لَكَبِيرُكُمُ الَّذِي عَلَّمَكُمُ السِّحْرَ فَلَسَوْفَ تَعْلَمُونَ ۚ لَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ مِنْ خِلَافٍ وَلَأُصَلِّبَنَّكُمْ أَجْمَعِينَ ﴿٤٩﴾
فرعون گفت: پیش از آنکه به شما اجازه دهم به او ایمان آوردید، حتماً او بزرگ شماست که جادوگری را به شما آموخته است، پس به زودی خواهید دانست که مسلماً دست ها و پاهای شما را یکی از راست و یکی از چپ قطع خواهم کرد، و یقیناً همه شما را به دار خواهم آویخت.
قَالُوا لَا ضَيْرَ ۖ إِنَّا إِلَىٰ رَبِّنَا مُنْقَلِبُونَ ﴿٥٠﴾
گفتند: [در این شکنجه و عذاب] هیچ زیان و باکی [بر ما] نیست، یقیناً ما به سوی پروردگارمان باز می گردیم،
إِنَّا نَطْمَعُ أَنْ يَغْفِرَ لَنَا رَبُّنَا خَطَايَانَا أَنْ كُنَّا أَوَّلَ الْمُؤْمِنِينَ ﴿٥١﴾
قطعاً ما امیدواریم که چون نخستین ایمان آورندگان [از این قوم] بودیم، پروردگارمان خطاهای ما را بیامرزد.
وَأوْحَيْنَا إِلَىٰ مُوسَىٰ أَنْ أَسْرِ بِعِبَادِي إِنَّكُمْ مُتَّبَعُونَ ﴿٥٢﴾
و به موسی وحی کردیم که بندگان مرا شبانه کوچ بده که حتماً دشمنان از پی شما خواهند آمد.
فَأَرْسَلَ فِرْعَوْنُ فِي الْمَدَائِنِ حَاشِرِينَ ﴿٥٣)
پس فرعون گروهی گردآورنده را [برای جمع کردن نیرو] به شهرها فرستاد
إِنَّ هَٰؤُلَاءِ لَشِرْذِمَةٌ قَلِيلُونَ ﴿٥٤﴾
[و گفت:] مسلماً اینان [که بر ضد من برخاسته اند] گروهی اندکند،
وَإِنَّهُمْ لَنَا لَغَائِظُونَ ﴿٥٥﴾
و همانا ما را همواره [با اعمالشان] به خشم می آورند،
وَإِنَّا لَجَمِيعٌ حَاذِرُونَ ﴿٥٦﴾
و ما گروهی هوشیار و آماده باش و مهیای دفاعیم.
فَأَخْرَجْنَاهُمْ مِنْ جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ ﴿٥٧﴾
پس ما آنان را [به دنبال بنی اسرائیل] از باغ ها و چشمه سارها [که نعمت های ما در سرزمین مصر بود] بیرون کردیم.
وَكُنُوزٍ وَمَقَامٍ كَرِيمٍ ﴿٥٨﴾
واز گنج ها و مکانهای نیکو [و قصرهای باشکوه بیرون کردیم].
كَذَٰلِكَ وَأَوْرَثْنَاهَا بَنِي إِسْرَائِيلَ ﴿٥٩﴾
این گونه [نعمت های خود را از چنگ آنان بیرون آوردیم] و آنها را به بنی اسرائیل به میراث دادیم.
فَأَتْبَعُوهُمْ مُشْرِقِينَ ﴿٦٠﴾
فرعونیان هنگام طلوع آفتاب آنان را دنبال کردند.
فَلَمَّا تَرَاءَى الْجَمْعَانِ قَالَ أَصْحَابُ مُوسَىٰ إِنَّا لَمُدْرَكُونَ ﴿٦١﴾
چون آن دو گروه یکدیگر را دیدند، اصحاب موسی گفتند: حتماً ما به چنگ آنان خواهیم افتاد.
قَالَ كَلَّا ۖ إِنَّ مَعِيَ رَبِّي سَيَهْدِينِ ﴿٦٢﴾
موسی گفت: این چنین نیست، بی تردید پروردگارم با من است، و به زودی مرا هدایت خواهد کرد. 👇
فَأَوْحَيْنَا إِلَىٰ مُوسَىٰ أَنِ اضْرِبْ بِعَصَاكَ الْبَحْرَ ۖ فَانْفَلَقَ فَكَانَ كُلُّ فِرْقٍ كَالطَّوْدِ الْعَظِيمِ ﴿٦٣﴾
پس به موسی وحی کردیم که عصایت را به این دریا بزن. [موسی عصایش را به دریا زد] پس [دریا] از هم شکافت و هر پاره اش چون کوهی بزرگ بود.
وَأَزْلَفْنَا ثَمَّ الْآخَرِينَ ﴿٦٤﴾
و آن گروه دیگر را [هم در آنجا] به دریا نزدیک کردیم،
وَأَنْجَيْنَا مُوسَىٰ وَمَنْ مَعَهُ أَجْمَعِينَ ﴿٦٥﴾
و موسی و هر که با او بود، همه را نجات دادیم.
ثُمَّ أَغْرَقْنَا الْآخَرِينَ ﴿٦٦﴾
آن گاه آن گروه دیگر را غرق کردیم.
إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً ۖ وَمَا كَانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ ﴿٦٧﴾
بی تردید در این سرگذشت عبرتی بزرگ وجود دارد، و [قوم قبطی] بیشترشان مؤمن نبودند.
وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ ﴿٦٨﴾
و یقیناً پروردگارت همان توانای شکست ناپذیر و مهربان است.
📚 ویکی شیعه
#ماه_مبارک_رمضان
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
هدایت شده از داستانهای قرآنی و مذهبی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
https://www.aparat.com/v/w9XJl
🌺🍃 برخی از داستانها و روایتهای تاریخی سوره مؤمنون جزء ۱۸:
رسالت موسی و هارون، دعوت فرعون، تکذیب کردن موسی و هلاکت فرعونیان (آیههای ۴۵-۴۹)
ثُمَّ أَرْسَلْنَا مُوسَىٰ وَأَخَاهُ هَارُونَ بِآيَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُّبِينٍ ﴿٤٥﴾ إِلَىٰ فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَاسْتَكْبَرُوا وَكَانُوا قَوْمًا عَالِينَ ﴿٤٦﴾ فَقَالُوا أَنُؤْمِنُ لِبَشَرَيْنِ مِثْلِنَا وَقَوْمُهُمَا لَنَا عَابِدُونَ ﴿٤٧﴾ فَكَذَّبُوهُمَا فَكَانُوا مِنَ الْمُهْلَكِينَ ﴿٤٨﴾ وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ ﴿٤٩﴾
سپس موسى و برادرش هارون را با آيات خود و حجتى آشكار فرستاديم، (۴۵) به سوى فرعون و سران [قوم] او، ولى تكبّر نمودند و مردمى گردنكش بودند، (۴۶) پس گفتند: «آيا به دو بشر كه مثل خود ما هستند و طايفه آنها بندگان ما مىباشند ايمان بياوريم؟» (۴۷) در نتيجه، آن دو را دروغزن خواندند، پس از زمره هلاكشدگان گشتند. (۴۸) و به يقين، ما به موسى كتاب [آسمانى] داديم، باشد كه آنان به راه راست روند. (۴۹)
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
هدایت شده از داستانهای قرآنی و مذهبی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
https://www.aparat.com/v/w6MX2
روایتی از مواجهه حضرت موسی علیه السلام و بنیاسرائیل با حکومت فرعون
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm
کانال کودکان(و نوجوانان و مربیان)علی اصغر در ایتا👇
https://eitaa.com/koodakAliAsghar
هدایت شده از داستانهای قرآنی و مذهبی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
https://www.aparat.com/v/AjuZC
🌺🍃 برخی از داستانها و روایتهای تاریخی سوره هود جزء ۱۲:
داستان موسی: دعوت فرعون، آیههای ۹۶-۹۹
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَىٰ بِآيَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُّبِينٍ ﴿٩٦﴾ إِلَىٰ فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَاتَّبَعُوا أَمْرَ فِرْعَوْنَ ۖ وَمَا أَمْرُ فِرْعَوْنَ بِرَشِيدٍ ﴿٩٧﴾ يَقْدُمُ قَوْمَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَأَوْرَدَهُمُ النَّارَ ۖ وَبِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ ﴿٩٨﴾ وَأُتْبِعُوا فِي هَذِهِ لَعْنَةً وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ ۚ بِئْسَ الرِّفْدُ الْمَرْفُودُ ﴿٩٩﴾
و به راستى، موسى را با آيات خود و حجّتى آشكار، (۹۶) به سوى فرعون و سران [قوم] وى فرستاديم، ولى [سران] از فرمان فرعون پيروى كردند، و فرمان فرعون صواب نبود. (۹۷) روز قيامت پيشاپيش قومش مىرود و آنان را به آتش درمىآورد، و [دوزخ] چه ورودگاه بدى براى واردان است. (۹۸) و در اين دنيا و روز قيامت به لعنت بدرقه شدند، و چه بد عطايى نصيب آنان مىشود. (۹۹)
داستان #جمهوری_اسلامی، همانند داستان موسی و فرعون
رهبر انقلاب: مردم گفتند ما گیر افتادیم. موسی گفت إِنَّ مَعِيَ رَبّي.. سَيَهدينِ..
من هم به شما عرض میکنم: إِنَّ مَعِيَ رَبّي.
داستانهای قرآنی و مذهبی در ایتا👇
https://eitaa.com/Dastanqm