eitaa logo
دانلود
داستان مباهله داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
19.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
داستان قرآنی مباهله داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مباهله برخی از جوانان و دانشجویان سنندج با استاد رائفی پور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به‌مناسبت ۲۵ ذی‌الحجه روز نزول آیاتی ازسوره هل اتی(انسان) ✅✅ از ابن عباس نقل شده است که (حضرت) حسن و (حضرت) حسین (در کودکی) دچار بیماری شدند. رسول خدا(ص) همراه با جمعی از یاران به عیادت آن دو آمدند و به (حضرت) علی گفتند: ای ابوالحسن خوب است برای تندرستی فرزندانت نذری کنی. (حضرت) علی و (حضرت) فاطمه و فضه نذر کردند که اگر آن دو شفا یابند سه روز روزه بگیرند. هر دو شفا یافتند. (حضرت) علی سه من جو قرض کرد. فاطمه یک سوم آن را آسیاب کرد و نان پخت. 🌀 هنگام افطار سائلی بر در خانه آمد و گفت: ای اهل بیت محمد، مسکینی از مساکین مسلمان هستم، به من خوراکی دهید که خداوند به شما از مائده‌های بهشتی دهد. او را بر خود مقدم داشتند و نان‌ها را به او بخشیدند و با آب افطار کردند. فردای آن روز نیز روزه گرفتند. 🌀 چون شب شد و غذا به میان آوردند، یتیمی بر در آمد. این بار هم غذای خود را به او بخشیدند. 🌀 روز سوم هم به همان ترتیب روزه داشتند و هنگام افطار، اسیری پیدا شد، و باز نان جوین خود را به او بخشیدند. ✅ چون صبح شد (حضرت) علی(ع)، دست حسن و حسین را گرفت و به نزد پیامبر (ص) رفتند. چون آنان را دید که از شدت گرسنگی می‌لرزند، فرمود: از دیدن حال شما حال ناگواری پیدا می‌کنم. برخاست و هم‌راه آنان به منزل‌شان رفت و فاطمه را دید که در محراب عبادت است و شکمش به پشتش چسبیده و چشم‌هایش گود رفته‌است. از دیدن او اندوه‌گین شد. آن‌گاه جبرئیل نازل شد و گفت خداوند تو را به چنین اهل‌بیتی تهنیت‌می‌گوید و این آیات را نازل کرد. و یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى‏ حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یَتیماً وَ أَسیراً * إِنَّما نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُریدُ مِنْکُمْ جَزاءً وَ لا شُکُوراً (آیات 8 و 9 سوره انسان) آنها که به عشق خداوند، بینوا و یتیم و اسیر را خوراک‌مى‏دهند و می‌گویند «ما براى خشنودى خداست که به شما غذا می‌دهیم و پاداش و سپاسى از شما نمى‏خواهیم.» 📚رهیافته @Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داستانهای اسلامی از اصول کافی هفت: نگاهی بر زندگی چهارده معصوم (علیهم السلام) معصوم نهم؛ امام کاظم علیه السلام وصفی در شأن ولادت امام کاظم (ع) ✅ ابو بصیر می‌گوید: همراه امام صادق (ع) در آن سالی که پسرش موسی بن جعفر (ع) متولد گردید (سال 128 ه - ق) برای شرکت در مراسم حج به سوی مکه رفتیم، به سرزمین (ابواء) (منزلگاهی بین مکه و مدینه) رسیدیم، امام صادق (ع) برای ما صبحانه آورد، وقتی که آن حضرت به اصحابش غذا می‌داد، آن را فراوان و خوب تهیه می‌کرد، ما مشغول خوردن صبحانه بودیم که فرستاده حمیده (همسر امام صادق علیه السلام) آمد و گفت: حمیده می‌گوید: حالم منقلب‌شده و درد زایمان گرفته‌ام و شما دستور داده‌اید که نسبت به این پسر اقدامی نکنم (از این رو جریان را به اطلاع می‌رسانم). ⭕️ امام صادق (ع) بی‌درنگ برخاست و همراه فرستاده حمیده رفت و پس‌ازمدتی نزد اصحاب برگشت. اصحاب: خدا تو را شاد کند و ما را فدایت کند، جریان حمیده چه بود؟ امام صادق: خداوند حمیده را سلامت داشت و به من پسری عنایت فرمود که در میان مخلوقاتش از همه بهتر است و حمیده در مورد آن نوزاد مطلبی به من گفت که به گمانش من آن را نمی‌دانم، درصورتی‌که من به آن از او آگاه‌تر هستم. ابو بصیر: قربانت گردم آن مطلب چه بود؟ 🔺 امام صادق: حمیده گفت؛ هنگامی‌که آن نوزاد متولد شد، (دست‌هایش را بر زمین نهاد و سر به سوی آسمان بلندکرد). من به حمیده گفتم: این کار نشانه رسول خدا (ص) و نشانه وصی بعد از اوست. (266) داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
داستانهای اسلامی از اصول کافی هفت: نگاهی بر زندگی چهارده معصوم (علیهم السلام) معصوم نهم؛ امام کاظم علیه السلام سخن‌گفتن امام کاظم (ع) در گهواره و نهی او از نامگذاری بد ✅ یعقوب سراج می‌گوید: به حضور امام صادق (ع) رفتم، دیدم در کنار گهواره پسرش موسی (ع) ایستاده و موسی (امام کاظم) در گهواره بود و مدتی با او راز گفت، پس از آن که فارغ شد، به نزدیکش رفتم، به من فرمود (نزد مولایت (در گهواره) برو و بر او سلام کن). من کنار گهواره رفتم و سلام کردم، موسی بن جعفر (که در آن هنگام کودک در میان گهواره بود) با کمال شیوایی، جواب سلام مرا داد و به من فرمود: (برو و آن نام را که دیروز بر دخترت گذاشته‌ای عوض کن و سپس نزد من بیا، زیرا خداوند چنان نام را ناپسند می‌داند) (یعقوب می‌گوید: خداوند دختری به من داده‌بود و نام او را حمیرا گذاشته‌بودم). امام صادق (ع) به من فرمود: (برو به دستور او (موسی) رفتار کن تا هدایت گردی) من هم رفتم و نام دخترم را عوض کردم. (267) داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
داستانهای اسلامی از اصول کافی هفت: نگاهی بر زندگی چهارده معصوم (علیهم السلام) معصوم نهم؛ امام کاظم علیه السلام پاسخ کامل امام کاظم در خردسالگی و توصیف امام صادق (ع) از او ✅ عیسی شلقان می‌گوید: روزی در جایی نشسته‌بودم، امام کاظم (ع) (در آن‌وقت که کودک بود) درحالی‌که بره‌ای همراهش بود از کنار من عبور کرد، به او گفتم: (ای پسر می‌بینی پدر شما (امام صادق) چه می‌کند؟ نخست به ما دستور داده که (ابوالخطاب) (محمد بن مقلاس اسد کوفی) را دوست بداریم، سپس دستور داده که او را لعن کنیم و از او بیزاری بجوئیم). 🍃 امام کاظم (ع) که کودکی خردسال بود فرمود: (همانا! خداوند، بعضی از انسان‌ها را برای ایمان آفرید که ایمانشان دائمی است و بعضی را برای کفر دائمی آفرید و دراین‌میان نیز به بعضی ایمان عاریه‌ای داد که آنان را (معارین) (عریه داده شدگان) گویند، که هرگاه خداوند بخواهد، ایمان را از آنان بگیرد، (ابوالخطاب) از این‌گونه است که ایمان عاریه‌ای به او داده‌بودند (در آن زمان که ایمان داشت، امام صادق (ع) فرمود: او را دوست بدارید، اکنون که مذهبی باطلی انتخاب کرده، امام صادق فرمودند: او را لعنت کنید) عیسی شلقان می‌گوید: به حضور امام صادق (ع) رفتم و آنچه را که به فرزندش امام کاظم (ع) گفته‌بودم و او جوابم داده‌بود، به عرض آن حضرت رساندم، امام صادق (ع) به من فرمود: (انه نبعه نبوة: این پسر (یا این کلام پسر) از جوشش نبوت (از سرچشمه جوشان نبوت) می‌باشد). (268) داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
داستانهای اسلامی از اصول کافی هفت: نگاهی بر زندگی چهارده معصوم (علیهم السلام) معصوم نهم؛ امام کاظم علیه السلام وصیت تاکتیکی امام صادق (ع) ✅ عصر خلافت منصور دوانیقی، دومین خلیفه مقتدر عباسی بود، ابو ایوب نحوی می‌گوید: منصور در نیمه‌های شب مرا طلبید به نزدش رفتم دیدم روی کرسی (صندلی) نشسته و شمعی در برابرش است و نامه‌ای دردست دارد، وقتی‌که بر او سلام‌کردم نامه را به طرف من انداخت و گریه‌می‌کرد، به من گفت: (این نامه محمد بن سلیمان (والی مدینه) است، که در آن خبرداده جعفربن محمد (ع) وفات کرد، آنگاه سه‌بار گفت: انا لله و انا الیه راجعون، در کجا مانند جعفر (امام صادق) یافت می‌شود؟ سپس به من گفت بنویس: من آغاز نامه را نوشتم، گفت: (برای محمد بن سلیمان) بنویس؛ اگر او (امام صادق) به شخص معینی وصیت کرده‌است، او را احضار کن و گردنش را بزن (نامه را نوشتم و به سوی مدینه فرستاده‌شد) پاسخ نامه آمد و در آن نوشته شده‌بود: جعفربن محمد (ع)به پنج نفر وصیت نموده‌است که عبارتند از: 1 - منصور دوانیقی 2 - محمد بن سلیمان (والی مدینه) 3 - عبدالله (یکی از پسرانش) 4 - حمیده (مادر امام کاظم) 5 - موسی (ع). (269) (درحقیقت وصی امام صادق (ع) همان موسی بن جعفر (ع) بود، ولی آن حضرت از روی تقیه این‌گونه وصیت نمود، با توجه به اینکه عدم صلاحیت آن چهار نفر دیگر، از نظر شیعیان، روشن بود). مطابق بعضی روایات، منصور دوانیقی، پس از دریافت جواب نامه گفت: (مالی الی قتل هؤلاء سبیل: من راهی به کشتن همه این پنج نفر ندارم). (270) داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
داستانهای اسلامی از اصول کافی هفت: نگاهی بر زندگی چهارده معصوم (علیهم السلام) معصوم نهم؛ امام کاظم علیه السلام دوری از بازی و بیهودگی ✅ صفوان جمال می‌گوید: به حضور امام صادق (ع) رفتم و در مورد امام بعد از او سؤال کردم که کیست؟ امام صادق (ع) در پاسخ سؤال من فرمود: (صاحب مقام امامت، بازی و بیهوده‌گری نمی‌کند) (لا یلهو و لا یلعب) در همین هنگام موسی بن جعفر (ع) را که در آن هنگام کودک بود، دیدم و همراهش یک بزغاله مکی بود آن بزغاله را گرفته‌بود و به او می‌گفت: (خدایت را سجده کن). امام صادق (ع) او را در آغوش گرفت و فرمود: (پدر و مادرم به فدای کسی که بازی و بیهوده‌گری نمی‌کند) (271) (بزغاله که وسیله بازی کودکان است، برخورد حضرت موسی بن جعفر (ع) با بزغاله، بازی کودکانه نبود، بلکه از این برخورد، استفاده ذکر خدا می‌کرد). داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
داستان‌های قرآنی و مذهبی
داستانهای اسلامی از اصول کافی هفت: نگاهی بر زندگی چهارده معصوم (علیهم السلام) معصوم نهم؛ امام کاظم علیه السلام مادر امام کاظم (ع) بانوئی ستوده و پسندیده ✅حمَیده یکی از همسران امام کاظم (ع) بود، آن حضرت در شأن او فرمود: حمیده از پلیدی‌ها پاک است مانند شمش طلا، فرشتگان همواره او را نگهداری کردند تا به من رسید و این نگهداری از این رو بود که خداوند نسبت به من و حجت بعد از من عنایت فرمود. (272) جریان ازدواج امام صادق (ع) با او از این قرار بود👇 ابن عکاشه اسدی به حضور امام باقر (ع) آمد و عرض کرد: با اینکه ابو عبدالله (امام صادق (ع) به سن ازدواج رسیده چرا برایش زن نمی‌گیرید؟ امام باقر (ع) که برابرش کیسه مهر کرده‌ای بود، فرمود: (به‌زودی برده‌فروشی از اهل بربر می‌آید و در سرای میمون وارد می‌شود و با این کیسه پول، از او دختری برای ابوعبدالله، خریداری می‌کنم). مدتی گذشت، به حضور امام باقر (ع) رفتم، فرمود: (می‌خواهید به شما در مورد آن برده‌فروشی که گفتم خبر دهم، او آمده است، این کیسه پول را بردارید و بروید دختری را از او خریداری کنید). ابن عکاشه می‌گوید: من (همراه یک یا چند نفر) نزد آن برده‌فروش رفتیم و مطالبه خرید دختر کردیم، او کفت: هرچه داشتم فروختم، جز دو دختر که هر دو بیمار هستند، حال یکی از آنها بهتر است. گفتم: آنها را بیرون بیاور تا بنگریم، آنها را بیرون آورد، گفتم: این دختر بهتر را چند می‌فروشی؟ گفت: هفتاد دینار. گفتیم: تخفیف بده. گفت: هیچ کمتر نمی‌فروشم. گفتیم: ما او را به همین کیسه پول می‌خریم هرچه که داشت. شخصی که موی سر و صورتش سفید بود، نزد برده‌فروش بود، به ما گفت از او سؤالاتی کرد و او پاسخ داد، از جمله گفت: خداوند پیرمردی را گماشت، که در همه جا مرا از خطرات حفظ کرد … آنگاه امام باقر (ع) به فرزندش جعفربن محمد (امام صادق) رو کرد و فرمود: (یا جعفر خذها الیک: ای جعفر این دختر را با خودت ببر). به این ترتیب حمیده همسر امام صادق (ع) گردید و بهترین شخص روی زمین حضرت موسی بن جعفر (ع) از او متولد شد. (273) داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داستانهای اسلامی از اصول کافی هفت: نگاهی بر زندگی چهارده معصوم (علیهم السلام) معصوم پنجم؛ امام حسین علیه السلام خبر از شهادت امام حسین (ع) قبل از تولد او ✅ آغاز هجرت بود، هنوز امام حسین (ع)، به‌دنیا نیامده‌بود، جبرئیل نزد پیامبر (ص) آمد و عرض کرد: (ای محمد! خداوند تو را به نوزادی از فاطمه (س) بشارت می‌دهد، که به‌دنیا می‌آید و امت تو بعد از تو او را می‌کشند). پیامبر (ص) از این خبر نگران شد … بار دیگر جبرئیل نازل گردید و همین خبر را داد، باز پیامبر (ص) نگران شد. جبرئیل به آسمان صعود کرد و سپس بازگشت، عرض کرد: (ای محمد! پروردگارت سلام می‌رساند و مژده می‌دهد که مقام امامت و ولایت را در ذریه او قرار دادم.). پیامبر (ص) از نگرانی بیرون آمد و گفت: (راضی شدم). پیامبر (ص) همین مطلب را به فاطمه (س)، خبر داد، فاطمه (س) نگران شد، وقتی پیامبر (ص) به فاطمه (س) فرمود: (خداوند، مقام امامت را در ذریه او قرارمی‌دهد)، فاطمه (س) شاد شد و گفت: (خشنود شدم). (216) داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
داستانهای اسلامی از اصول کافی هفت: نگاهی بر زندگی چهارده معصوم (علیهم السلام) معصوم پنجم؛ امام حسین علیه السلام گفتار امام حسین (ع) به مرد کوفی پیرامون علم امامان (ع) ✅ (امام حسین (ع) با کاروان خود از حجاز به سوی کوفه رهسپار بود، در همان سفری که در کربلا به شهادت رسید) در سرزمین (ثعلبیه) (یکی از منزل‌گاه‌های بین کوفه و مکه) یک نفر از اهالی کوفه نزد امام حسین (ع) آمد و سلام کرد، امام حسین (ع) جواب او را داد و به او فرمود: (از اهل کجا هستی؟). او گفت: از اهل کوفه هستم. امام حسین: (که می‌خواست حجت را بر او تمام کند و گویا او از کوفه فرار کرده‌بود و لازم بود که نصیحت شود) به او فرمود: (سوگند به خدا ای برادر کوفی، اگر در مدینه تو را دیده‌بودم، جای پای جبرئیل را در خانه ما به تو نشان می‌دادم و محلی که جبرئیل بر پیامبر (ص) در آن محل نازل می‌شد، مشاهده می‌کردی، ای برادر کوفی! با اینکه سرچشمه علم مردم در نزد ما است، آیا مردم، عالم شدند و ما جاهل ماندیم، این از مطالبی است که هرگز پذیرفته نیست) (217) داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
داستانهای اسلامی از اصول کافی هفت: نگاهی بر زندگی چهارده معصوم (علیهم السلام) معصوم پنجم؛ امام حسین علیه السلام مهدی (عج)، انتقام گیرنده خون حسین (ع) ✅ هنگامی‌که امام حسین (ع) با آن وضع جان‌سوز به‌شهادت رسید، صدای گریه و ناله فرشتگان بلند شد و گفتند: (ای خدا! با حسین (ع)، برگزیده تو و پسر پیامبر تو این گونه رفتار کنند؟). خداوند سایه و شبح حضرت قائم (عج) را به آنها نشان داد و فرمود: بهذا انتقم لهذا: (با این (قائم) انتقام خون حسین (ع) را می گیرم). (218) داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
داستانهای اسلامی از اصول کافی هفت: نگاهی بر زندگی چهارده معصوم (علیهم السلام) معصوم پنجم؛ امام حسین علیه السلام داستان شیر و فضه در کربلا ✅ هنگامی‌که امام حسین (ع) در کربلا به‌شهادت رسید، دشمنان خواستند بدن اطهرش را زیر سم ستوران قراردهند، فضه کنیز حضرت زهرا (س) در کربلا بود، جریان را به زینب (س) خبر داد و سپس گفت: (ای بانو من (سفینه) غلام آزادشده، رسول خدا (ص) سوار بر کشتی شده بود و به سفر می‌رفت، کشتی شکست و خود را (به کمک امواج دریا) به جزیره‌ای رسانید، در آنجا شیری دید، هراسان شد و به شیر گفت: (من غلام پیامبر (ص) هستم.) شیر برای او فروتنی کرد، تا آنجا که (او را سوار بر پشت خود کرد و) به جاده راهنمائی نمود، اکنون همان شیر در ناحیه‌ای (از این دشت) است، به من اجازه بده نزد او بروم و جریان را به او بگویم (تا همان‌گونه که آن شیر، سفینه را از نگرانی خارج ساخت، ما را نیز از نگرانی بیرون آورد). فضه نزد آن شیر رفت و گفت: (آیا می‌دانی که می‌خواهند بدن اطهر امام حسین (ع) را زیر سم ستوران قرار دهند؟). شیر برخاست و به قتلگاه آمد، دسته‌ای خود را روی جسد امام حسین (ع) نهاد، سواران به طرف بدن مطهر آمدند، هنگامی‌که آن شیر را دیدند، عمر سعد گفت: (فتنه و بلائی دیده‌می‌شود، تا خاموش است آن را برنینگیزید، بازگردید و پراکنده‌شوید). سواران، ترسیدند و بازگشتند (219)به این ترتیب، آن شیر به قدر توان خود از امام حسین (ع) حمایت کرد. داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
https://www.aparat.com/v/Fv2Cy دوبله فارسی انیمیشن بسیار زیبای " عاشوراییان : مسلم بن عقیل " @Dastanqm
زندگی‌نامه مسلم بن عقیل(ع) روزشمار حرکت حضرت مسلم به کوفه تا شهادت👇 15 رمضان 60: رسیدن هزاران نامه دعوت به دست امام،سپس فرستادن مسلم بن‏ عقیل به کوفه برای بررسی اوضاع 5 شوال 60: ورود مسلم بن عقیل به کوفه،استقبال مردم از وی و شروع آنان به بیعت 11 ذی قعده 60: نامه نوشتن مسلم بن عقیل از کوفه به امام حسین و فراخوانی به ‏آمدن به کوفه 8 ذی حجه 60: دستگیری هانی،سپس شهادت او، خروج مسلم بن عقیل در کوفه با چهار هزار نفر،سپس پراکندگی‏ آنان از دور مسلم و تنها ماندن او و مخفی شدن در خانه طوعه. تبدیل کردن امام حسین‏«ع‏» حج را به عمره در مکه، ایراد خطبه برای مردم و خروج از مکه همراه با 82 نفر از افرادخانواده و یاران به طرف کوفه. 9 ذی حجه 60: درگیری مسلم با کوفیان،سپس دستگیری او و شهادت مسلم بر بام‏ دار الاماره کوفه 📚بیتویه داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm کانال کودکان(و نوجوانان)علی اصغر در ایتا👇 https://eitaa.com/koodakAliAsghar
شناسنامه مسلم بن عقیل علیه السلام جناب مسلم بن عقیل بن ابی‌طالب بن عبدالمطلب بن هاشم برادرزاده حضرت علی علیه السلام است. مسلم همسر رقیه دختر حضرت علی علیه السلام است که مادرش کلبیه بود. وی به سال 60 ه.ق شهید گشت و از اجله بنی‌هاشم و کسی است که سید الشهداء او را به لقب ثقه ملقب فرموده. وی صاحب رأی و علم و شجاعت بوده و در مکه اقامت داشت. چون مردم کوفه اطاعت خود را نسبت به امام حسین علیه السلام اعلام داشتند. حسین بن علی او را روانه کوفه ساخت که به نام آن حضرت از اهالی کوفه بیعت بگیرد. اما یزید، عبیدالله بن زیاد را به حکومت کوفه فرستاد و عبیدالله مردم را از بیعت حسین علیه السلام منع و آنان را متفرق کرد و مسلم را به شهادت رساند. نامه های کوفیان زمانی که دوازده هزار نامه با بيش از بيست و دو هزار امضا از طرف کوفيان به دست امام حسين عليه ‏السلام رسيد، آن حضرت تصميم گرفت به نامه ‏های ايشان پاسخ دهد. از اين رو، نماينده ‏ای از طرف خود برای بررسی اوضاع و سنجش روحيه مردم به کوفه فرستاد. به اين منظور، نامه ‏ای برای ايشان نوشت و مسلم بن عقيل، عموزاده و شوهرخواهر خويش را به عنوان سفير و نماينده به کوفه فرستاد. مأموريت خطير مسلم در سفر به کوفه، تحقيق درباره اين بود که آيا عموم بزرگان و خردمندان شهر، آماده پشتيبانی از امام حسين عليه ‏السلام و عمل به نامه ‏هايی که نوشته‏ اند هستند يا نه؟ مسلم شبانه وارد کوفه شده، به منزل يکی از شيعيان مخلص رفت. خبر ورود مسلم در شهر طنين ‏انداز گرديد و شيعيان نزد او رفت و آمد و با امام عليه ‏السلام بيعت می ‏کردند. در تاريخ آمده که دوازده، هجده و يا به نقل از ابن کثير، چهل هزار نفر با مسلم بيعت نمودند. نامه مسلم در کوفه به امام حسین علیه السلام مسلم پس از چهل روز بررسی اوضاع کوفه، نامه‏ ای به اين مضمون به امام حسين عليه‏ السلام نوشت: «آنچه می ‏گويم حقيقت است. اکثريت قريب به اتفاق مردم کوفه آماده پشتيبانی شما هستند؛ فورا به کوفه حرکت کنيد». امام که از احساسات عميق کوفيان با خبر شده بود، تصميم گرفت به سوی اين شهر حرکت کند. 📚بیتویه کانال کودکان(و نوجوانان)علی اصغر در ایتا👇 https://eitaa.com/koodakAliAsghar داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
13.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
https://www.aparat.com/v/fEj7X روضه حضرت مسلم بن عقیل حاج محمود کریمی داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm کانال کودکان(و نوجوانان)علی اصغر در ایتا👇 https://eitaa.com/koodakAliAsghar
اعزام مسلم بن عقیل به کوفه امام حسین(ع)، مسلم بن عقیل بن ابی‌طالب را به همراه قِیس بن مُسَهَّر صیداوی، عمارة بن عبد سلولی و عبدالرحمان بن عبدالله ارحبی به کوفه فرستاد و به وی دستور داد تقوا پیشه کند و کارش را پوشیده بدارد و با مردم مدارا کند؛ پس اگر دید مردم اتفاق‌نظر و همبستگی لازم را دارند، به سرعت به آن حضرت اطلاع دهد. 📚ویکی شیعه داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
https://www.aparat.com/v/x2MK1 شب اول محرم | محمود کریمی کانال کودکان(و نوجوانان)علی اصغر در ایتا👇 https://eitaa.com/koodakAliAsghar کانال بشارت در ایتا👇 https://eitaa.com/besharat_ir داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام حسین(ع)در مسیر مدینه تا کربلا به کدام آیات استناد کردند؟ آیات دسته اول: الف) هنگام خروج از مدینه و ورود به مکه مورّخین از لحظة حرکت امام حسین (علیه السلام)‌ از مدینه تا هنگام ورود به کربلا، آیاتی را در مواقع مختلف از ایشان شنیده و روایت کرده ‌اند که به برخی از آنها اشاره می ‌شود: پس از رسیدن خبر مرگ معاویه به مدینه و درخواست گرفتن بیعت از امام حسین (علیه السلام)‌ برای یزید توسط فرماندار مدینه (ولید) و امتناع آن حضرت از بیعت، امام (ع) آمادة حرکت شد، لذا پس از نوشتن وصیت‌نامه و تحویل آن به برادرش «محمد حنفیه» و وداع با قبر پیامبر(صلی الله علیه و آله) روز یکشنبه، دو روز مانده به آخر ماه رجب سال 60 هجری، به همراه خانواده و خویشاوندان خود به سوی مکة مکرمه حرکت کرد؛ آن ‌گاه که شهر مدینه را پشت‌سر می‌گذاشت، این آیة شریفه را که بیانگر حال حضرت موسی (علیه السلام) هنگام خروج از مصر است، تلاوت نمود: «فَخَرَجَ مِنْها خائِفاً يَتَرَقَّبُ قالَ رَبِّ نَجِّني‏ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمينَ»؛[1] [موسی] از شهر خارج شد، درحالی‌که ترسان بود و [هر لحظه] در انتظار حادثه ‌ای؛ عرض کرد: پروردگارا! مرا از این قوم ظالم رهایی بخش!. [1]. قصص/21. 📚خبرگزاری رسمی حوزه کانال معجزه‌ی پیامبر در ایتا👇 https://eitaa.com/moejezeyepeyambar داستان‌های قرآنی و مذهبی در ایتا👇 https://eitaa.com/Dastanqm