eitaa logo
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5796253907223057319.mp3
9.29M
             📝 تو یه احساس غریبی... 👤 حاج‌سیدمجید بنی_فاطمه                     
Shab2Fatemieh1-1401[01].mp3
22.2M
📝عطر ریحانه و نیایش تو 🎤 حاج میثم مطیعی 🏴 شب‌دوم
Shab2Fatemieh1-1401[04].mp3
1.98M
📝چادر خاکیم برام افتخاره 🎤برادر بذر_افشان 🏴 شب‌دوم
تشرف جبرئیل خدمت حضرت زهرا (1).mp3
3.87M
🎙بشنوید | بغض رهبر انقلاب هنگام تعریف ماجرای تشرف مکرر جناب جبرئیل به خدمت حضرت زهرا سلام الله علیها. این کلیپ صوتی را با 🎧 بشنوید. 🗓 ۱۴۰۰/۱۱/۰۳ 🌱 @khamenei_Reyhaneh
مداحی_آنلاین_دم_در_خونه_نامردای_مدینه_محمود_کریمی.mp3
7.32M
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ ‌ @Fanous مــادر ای مــادر 😭😭 🎙حاج‌محمودکریمی
📸حضور شهید احمد صالحی در دیدار رییسی با دانشجویان... 🔹۱۶ آذر ۱۳۹۵؛ حضور احمد صالحی در تالار فردوسی دانشگاه تهران موقع سخنرانی رئیس‌جمهور روحانی 🔹۱۶ آذر ۱۴۰۱؛ حضور شهید احمد صالحی در تالار فردوسی دانشگاه تهران موقع سخنرانی رئیس‌جمهور رئیسی
*┅═✧❁﷽❁✧═┅* 🌸خاطرهٔ بسیار زیبایِ امـر به معــروف و نهـی از منڪر، توسط یکی از خادمان حـرم امام رضـا علیـه السـلام در تاریخ (۹ آذر ۱۴۰۱) 🌱سوار اتوبوس شدم و دیدم یک دختر خانم خوش صورت و خوشگل نشسته و شالش روی شونه هاشه، آروم رفتم کنارش نشستم بعد از چند دقیقه گفتم دختر خوشگلم شالت افتاده پایین ها!!! ‌‌➖دختر خیلی سرد گفت: میدونم😑 ➕گفتم: خب نمیخوای درستش کنی؟ ➖فورا گفت نه❗️ ➕گفتم خب موهاتو، گردنتو داره نامحرم میبینه، نگاه کن اون ‏پسرای جوان، چشماشون رو از تو برنمیدارن، دارن از نگاه کردن به تو لذت میبرن😔 ✖️هم تو و هم اونها دارین گناه میکنین فدات شـم❗️هنوز نزدیک حرم امام رضاییم ها‼️😟 دختر برگشت به من نگاه کرد، منتظر بودم هرلحظه شروع کنه به فحاشی و دعوا، اما یهو زد زیر گریه😭 سرشو گذاشت رو شونم و با گریه گفت: آخه شما ‏چی میدونید از زندگی من؟! صبح تا شب دوشیفت مثل سگ کار میکنم، نمیتونم زندگی کنم، پدرو مادرم هر دو تا مریضن، پدرم نمیتونه کار کنه و خرج خونه و درمان اونا افتاده گردن من بدبخت! نه خواهر دارم، نه برادر، دیگه نمیتونم بریدم...😭 ۲۱ سالمه ولی مثل ۵۰ ساله ها شدم! ➕‏به دختر گفتم: عزیزم تو سختی های زندگی به خدا توکل کن، برو پیش امام رضا(ع) بگو به خاطر تو حجابمو درست میکنم، تو هم این خواسته‌ی منو برآورده کن. ➖دختر گفت: به خدا روم نمیشه چند ساله حرم نرفتم. همون لحظه یک خانم مانتویی متشخص و موجه سوار اتوبوس شد و روبروی ما نشست. دختر گفت همون اطراف حرم ‏دو جا فروشندگی میکنم، ولی آخر ماه کلا پنج شش میلیون بیشتر دستمو نمیگیره، واقعاً خسته شدم. گفتم با امام رضا(ع) معامله میکنی یانه؟ با چشمای پر از اشک گفت: آره، همینجا جلوی شما به امام رضا(ع) قول میدم حجابمو درست کنم، ایشون هم به زندگیم سامان بده، الانم میشه شما شالمو برام ببندین؟ منم مشغول بستن ‏شال شدم🙂 که یک دختر خانم محجبه همسن خودش اومد جلو و یک گیره ی خوشگل بهش داد و گفت اینم هدیه ی من به شما به خاطر محجبه شدنت 😚 شالو که بستم، گفت میشه یک عکس ازم بگیری ببینم چطور شدم؟ ازش عکس گرفتم همونطور که نگاه میکرد اون خانم مانتویی گفت: دختر گلم اسمت چیه؟ دختر گفت عاطفه گفت: عاطفه جان من پزشکم و منشی مطبم حامله است و دیگه نمیخواد بیاد سرکار، دنبال یک منشی خوبی مثل خودت میگردم با من کار میکنی؟ دختر همونطور که چشماش پر از ذوق و خوشحالی بود گفت: ولی من که بلد نیستم خانم گفت اشکال نداره یاد میگیری، حقوقتم از ۸ تومان شروع میشه، کار که یاد گرفتی ‏تا ۱۰ تومان هم زیاد میشه قبول؟ دختر همونطور که بی اختیار میخندید گفت قبول😃 برگشت سمت من و محکم بغلم کرد و گفت خدایا شکرت امام رضا (ع) دمت گرم🤲🏻🤲🏻 همه خانم های داخل اتوبوس درحال تماشای اون بودن و خوشحال... من یک کیسه پلاستیکی دستم بود، دادم بهش، گفت: این چیه؟ گفتم این غذای امام رضاست، ‏من خادمم و این ناهار امروزم بود، هر هفته میبرم با پسرم و آقامون میخوریم، این هفته روزی شما بود. دوباره زد زیر گریه، ولی از خوشحالی بود، نمیدونست چی بگه، فقط تشکر میکرد.. منکه رسیدم به مقصد و باید پیاده میشدم به سرعت گوشیش رو بیرون آورد و گفت میشه یک سلفی با هم بگیریم؟ عکس گرفتیم و ‏شماره منو گرفت و پیاده شدم... 💥الحمدلله شکر💥 خدایا ما را جزء آمـرین به معـروف قرار بده🤲🏻 @amr_be_maarof_1
✅✅ از ابن عباس نقل شده است که (حضرت) حسن و (حضرت) حسین (در کودکی) دچار بیماری شدند. رسول خدا(ص) همراه با جمعی از یاران به عیادت آن دو آمدند و به (حضرت) علی گفتند: ای ابوالحسن خوب است برای تندرستی فرزندانت نذری کنی. (حضرت) علی و (حضرت) فاطمه و فضه نذر کردند که اگر آن دو شفا یابند سه روز روزه بگیرند. هر دو شفا یافتند. (حضرت) علی سه من جو قرض کرد. فاطمه یک سوم آن را آسیاب کرد و نان پخت. 🌀 هنگام افطار سائلی بر در خانه آمد و گفت: ای اهل بیت محمد، مسکینی از مساکین مسلمان هستم، به من خوراکی دهید که خداوند به شما از مائده‌های بهشتی دهد. او را بر خود مقدم داشتند و نان‌ها را به او بخشیدند و با آب افطار کردند. فردای آن روز نیز روزه گرفتند. 🌀 چون شب شد و غذا به میان آوردند، یتیمی بر در آمد. این بار هم غذای خود را به او بخشیدند. 🌀 روز سوم هم به همان ترتیب روزه داشتند و هنگام افطار، اسیری پیدا شد، و باز نان جوین خود را به او بخشیدند. ✅ چون صبح شد (حضرت) علی(ع)، دست حسن و حسین را گرفت و به نزد پیامبر (ص) رفتند. چون آنان را دید که از شدت گرسنگی می‌لرزند، فرمود: از دیدن حال شما حال ناگواری پیدا می‌کنم. برخاست و هم‌راه آنان به منزل‌شان رفت و فاطمه را دید که در محراب عبادت است و شکمش به پشتش چسبیده و چشم‌هایش گود رفته‌است. از دیدن او اندوه‌گین شد. آن‌گاه جبرئیل نازل شد و گفت خداوند تو را به چنین اهل‌بیتی تهنیت‌می‌گوید و این آیات را نازل کرد. و یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى‏ حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یَتیماً وَ أَسیراً * إِنَّما نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُریدُ مِنْکُمْ جَزاءً وَ لا شُکُوراً (آیات ۸ و ۹ سوره انسان) آنها که به عشق خداوند، بینوا و یتیم و اسیر را خوراک‌مى‏دهند و می‌گویند «ما براى خشنودى خداست که به شما غذا می‌دهیم و پاداش و سپاسى از شما نمى‏خواهیم.» 📚رهیافته @Dastanqm https://eitaa.com/moejezeyepeyambar
5.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌چرا با وجود امام علی علیه السلام(موقع حمله) حضرت زهراسلام الله علیها در رو باز کردند⁉️ ✅ڪاناݪ‌از‌غدیر‌ٺاظهور 🆔@ghadirtazohoor