eitaa logo
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اولین سخنرانی عج الله تعالی فرحه بعد از قیام 👇👇 حدیث امام باقر علیه‌السلام: امام زمان علیه‌السلام پس از ظهور و قبل از قيام خطبه‌‌اي ايرادخواهد کرد. امام باقر علیه‌السلام در اين باره مي‏فرمايد: قائم درآن هنگام (ظهور) در مکه است. پشت به بيت‏ اللّه الحرام تکيه داده چنين ندا کند: اي مردم! ما از خدا ياري می‌‏طلبيم و از مردمي که دعوت ما را اجابت کنند، ما اهل بيت پيامبرتان محمد هستيم و سزاوارترين مردم به خدا و به محمد صلی الله علیه و آله هر که در مورد آدم با من محاجّه‌کند، بايد بداند که من نزديک‏ترين کس به آدمم. هر که درباره نوح با من به گفت ‏و گو بر خيزد، بداند که من سزاوارترين کسي به نوحم. هر که در زمينه ابراهيم با من احتجاج کند، بداند که شايسته ‌ترين مردمان به ابراهيمم. هر که در مورد محمد سلی الله علیه و آله با من محاجه نمايد،بداند که من نزديک‏ترين مردمان به محمدم، هر که درباره پيامبران با من گفت ‏وگو کند، من سزاوارترين مردمان به پيامبرانم. آيا خداي تعالي در کتاب خويش مي‏فرمايد: «ان اللّه اصطفي آدم و نوحاً و آل ابراهيم و آل عمران علي العالمين… سميع عليم» من بازمانده آدم،ذخيره‌اي از نوح،برگزيده‌‏اي از ابراهيم و انتخاب‌شده‌‌اي از محمد صلی الله علیه و آله هستم. بدانيد! هر که در کتاب خدا با من به محاجّه برخيزد، من سزاوارترينِ مردم به کتاب خدا هستم. بدانيد!... هر که در سنّت رسول خدا با من محاجّه نمايد،من به سنّت رسول خدا سزاوارترينم. شما را به خدا سوگند! هرکه سخن را امروز بشنود، به ديگري که حاضر نيست برساند. به حق خدا و حق پيامبرش و به حق خودم حق من بر شما حق قرابت من به پيامبر خدا است از شما مي‏‌خواهم که مرا ياري نماييد و در برابر کساني که به ما ظلم‌کردند، از ما حفاظت‌کنيد. ما را بيم‌دادندو به ما ستم‌نمودند و ما را از ديار و فرزندانمان راندند. بر ما جورنمودند و حق‌مان را سلب‌کردند و اهل باطل بر ما دروغ‌بستند. خدا را! خدا را! ما را در نظرآوريد، ما را رهانکنيد و ياريمان‌کنيد که خداي تعالي شما را ياري خواهدنمود». الغيبة، باب چهاردهم، حديث 67. @Dastanqm
محاجه ابراهیم درباره مرگ آیه ۲۵۸ سوره بقره 👇👇👇 أَ لَمْ تَرَ إِلَي الَّذي حَاجَّ إِبْراهيمَ في‏ رَبِّهِ أَنْ آتاهُ اللَّهُ الْمُلْکَ إِذْ قالَ إِبْراهيمُ رَبِّيَ الَّذي يُحْيي‏ وَ يُميتُ قالَ أَنَا أُحْيي‏ وَ أُميتُ قالَ إِبْراهيمُ فَإِنَّ اللَّهَ يَأْتي‏ بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِها مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذي کَفَرَ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمينَ آیا ندیدی ( و آگاهی نداری از ) کسی [ نمرود ] که با ابراهیم در باره پروردگارش محاجه و گفتگو کرد؟ زیرا خداوند به او حکومت داده بود ( و بر اثر کمی ظرفیت ، از باده غرور سرمست شده‌بود ) هنگامی که ابراهیم گفت: «خدای من آن کسی است که زنده می‌کند و می‌میراند.» او گفت: «من نیز زنده می‌کنم و می‌میرانم!» ( و برای اثبات این کار و مشتبه ساختن بر مردم دستور داد دو زندانی را حاضرکردند ، فرمان آزادی یکی و قتل دیگری را داد ) ابراهیم گفت: «خداوند ، خورشید را از افق مشرق می‌آورد ( اگر راست می‌گویی که حاکم بر جهان هستی تویی ، ) خورشید را از مغرب بیاور!» ( در اینجا ) آن مرد کافر ، مبهوت و وامانده‌شد. و خداوند ، قوم ستمگر را هدایت نمی‌کند. سوره بقره آیه 258 @Dastanqm
داستان عزیر در آیه ۲۵۹ سوره بقره 👇👇👇 أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلَىٰ قَرْيَةٍ وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَىٰ عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّىٰ يُحْيِي هَـٰذِهِ اللَّـهُ بَعْدَ مَوْتِهَا ۖ فَأَمَاتَهُ اللَّـهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ ۖ قَالَ كَمْ لَبِثْتَ ۖ قَالَ لَبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ ۖ قَالَ بَل لَّبِثْتَ مِائَةَ عَامٍ فَانظُرْ إِلَىٰ طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ ۖ وَانظُرْ إِلَىٰ حِمَارِكَ وَلِنَجْعَلَكَ آيَةً لِّلنَّاسِ ۖ وَانظُرْ إِلَى الْعِظَامِ كَيْفَ نُنشِزُهَا ثُمَّ نَكْسُوهَا لَحْمًا ۚ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّـهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿٢٥٩﴾ یا چون آن کس که به شهری که بامهایش یکسر فرو ریخته بود، عبور کرد [و با خود می‏] گفت: «‌چگونه خداوند، [اهلِ‏] این [ویرانکده‏] را پس از مرگشان زنده می‏کند؟ ». پس خداوند، او را [به مدت‏] صد سال میراند. آن‌گاه او را برانگیخت، [و به او] گفت: «‌چقدر درنگ کردی؟‌» گفت: «‌یک روز یا پاره‏ای از روز را درنگ کردم.‌» گفت: «‌[نه‏] بلکه صد سال درنگ کردی، به خوراک و نوشیدنی خود بنگر [که طعم و رنگِ آن‏] تغییر نکرده است، و به درازگوش خود نگاه کن [که چگونه متلاشی شده است. این ماجرا برای آن است که هم به تو پاسخ گوییم‏] و هم تو را [در مورد معاد] نشانه‏ای برای مردم قرار دهیم. و به [این‏] استخوانها بنگر، چگونه آنها را برداشته به هم پیوند می‏دهیم سپس گوشت بر آن می‏پوشانیم.‌» پس هنگامی که [چگونگی زنده ساختن مرده‏] برای او آشکار شد، گفت: «‌[اکنون‏] می‏دانم که خداوند بر هر چیزی تواناست.‌» (۲۵۹) @Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مشاهده احیاء پرندگان کشته شده توسط حضرت ابراهیم آیه ۲۶۰ سوره بقره 👇👇👇 (در روایت آمده است حضرت ابراهیم(ع) بر لاشه نهنگی گذشت که نیم آن در خشکی و نیم آن در دریا بود و جانوران دریا و خشکی از آن می‌‌خوردند. ابلیس به ابراهیم گفت خدا چگونه این اجزا را از شکم این همه جانور گرد می‌آورد و ابراهیم از خدا خواست تا چگونگی احیا مردگان را به او نشان دهد. ندا آمد مگر ایمان نداری؟ ابراهیم پاسخ داد ایمان دارم؛ ولی برای اطمینان دل و خلاص شدن از وسوسه شیطان زنده شدن مردگان را به من بنما که خدا به او دستور داد چند پرنده کشته بر سر چهار کوه بگذار و آنها را صدا کن تا زنده شدن آنها را به چشم ببینی. @Dastanqm
مشاهده احیاء پرندگان کشته شده توسط حضرت ابراهیم آیه ۲۶۰ سوره بقره 👇👇👇 وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِي الْمَوْتَىٰ ۖ قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِن ۖ قَالَ بَلَىٰ وَلَكِن لِّيَطْمَئِنَّ قَلْبِي ۖ قَالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِّنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَيْكَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلَىٰ كُلِّ جَبَلٍ مِّنْهُنَّ جُزْءًا ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتِينَكَ سَعْيًا ۚ وَاعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ﴿٢٦٠﴾ و [یاد کن‏] آن‌گاه که ابراهیم گفت: «‌پروردگارا، به من نشان ده چگونه مردگان را زنده می‏کنی؟‌» فرمود: «‌مگر ایمان نیاورده‏ای؟‌» گفت: «‌چرا، ولی تا دلم آرامش یابد.‌» فرمود: «‌پس، چهار پرنده برگیر، و آنها را پیش خود، ریز ریز گردان سپس بر هر کوهی پاره‏ای از آنها را قرار ده آن‌گاه آنها را فرا خوان، شتابان به سوی تو می‏آیند، و بدان که خداوند توانا و حکیم است.‌» @Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داستان‌های اتحاد داخلی مقابل دشمن خارجی 😂 شخصی یهودی به امام گفت: هنوز پیامبرتان را دفن نكرده درباره‌اش اختلاف كردید؟ 🔵 امام علی علیه‌السلام فرمودند: ما درباره آن‌چه از او رسیده اختلاف‌كردیم نه در خود او، اما شما یهودیان هنوز پای شما پس از نجات از دریای نیل خشك‌نشده‌بود كه به پیامبرتان گفتید: "برای ما خدایی بساز چنان كه بت‌پرستان خدایی دارند"و پیامبر شما گفت: شما مردمی نادانید. نهج البلاغه حكمت ٣١٧ بخش تبیان @Dastanqm
از کانالهای ما دیدن فرمایید: پوسترهای قرآنی @pocterhayeqoran داستان‌های قرآنی و مذهبی @Dastanqm نهج‌البلاغه بخوانیم @nahgolbalagh کانال کودکان علی اصغر @koodakAliAsghar بشارت_مناسبت‌های مذهبی @besharat_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاج آقا عالی/ داستان دیدار راننده کامیون و عج‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف @Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داستانی درباره از قول آیت الله مجتهدی از علماء تهران، نقل شده: شبی در نجف، بعد از اتمام نماز جماعت پشت سر آیت‌الله شهید مدنی و خلوت‌شدن مسجد، ناگهان دیدم آقای مدنی به شدت شروع‌کرد به گریستن، چون به من اظهار لطف‌داشتند به خودم جرئت دادم و از ایشان علت گریه را آن هم این‌طور ناگهانی پرسیدم. ایشان فرمودند: بعد از نماز یکی به من گفت امام زمان (عج) را دیده است که به او فرموده‌اند: ببین این شیعیان بعد از نماز بلافاصله به سراغ کارهای خود رفتند و هیچ‌کدام برای فرج من دعا نکردند. من هم تا این را شنیدم به شدت متأثر شدم و گریستم. آقای مجتهدی می‌گفت: بعدا متوجه شدم، امام زمان علیه‌السّلام این گلایه را به خود ایشان کرده‌بود. 📚پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه @Dastanqm
🌺🍃 برخی از داستان‎ها و روایت‎های تاریخی سوره آل عمران: داستان مریم و عیسی علیهماالسلام نذر مادر حضرت مریم و ولادت حضرت مریم؛ آیات ۳۵-۳۷ إِذْ قَالَتِ امْرَ‌أَتُ عِمْرَ‌انَ رَ‌بِّ إِنِّي نَذَرْ‌تُ لَكَ مَا فِي بَطْنِي مُحَرَّ‌رً‌ا فَتَقَبَّلْ مِنِّي ۖ إِنَّكَ أَنتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ﴿٣٥﴾ فَلَمَّا وَضَعَتْهَا قَالَتْ رَ‌بِّ إِنِّي وَضَعْتُهَا أُنثَىٰ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا وَضَعَتْ وَلَيْسَ الذَّكَرُ‌ كَالْأُنثَىٰ ۖ وَإِنِّي سَمَّيْتُهَا مَرْ‌يَمَ وَإِنِّي أُعِيذُهَا بِكَ وَذُرِّ‌يَّتَهَا مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّ‌جِيمِ ﴿٣٦﴾ فَتَقَبَّلَهَا رَ‌بُّهَا بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَأَنبَتَهَا نَبَاتًا حَسَنًا وَكَفَّلَهَا زَكَرِ‌يَّا ۖ كُلَّمَا دَخَلَ عَلَيْهَا زَكَرِ‌يَّا الْمِحْرَ‌ابَ وَجَدَ عِندَهَا رِ‌زْقًا ۖ قَالَ يَا مَرْ‌يَمُ أَنَّىٰ لَكِ هَذَا ۖ قَالَتْ هُوَ مِنْ عِندِ اللَّهِ ۖ إِنَّ اللَّهَ يَرْ‌زُقُ مَن يَشَاءُ بِغَيْرِ‌ حِسَابٍ ﴿٣٧﴾ چون زن عمران گفت: «پروردگارا، آنچه در شكم خود دارم نذر تو كردم تا آزاد شده [از مشاغل دنيا و پرستشگر تو] باشد؛ پس، از من بپذير كه تو خود شنواى دانايى.» (۳۵) پس چون فرزندش را بزاد، گفت: «پروردگارا، من دختر زاده‌ام -و خدا به آنچه او زاييد داناتر بود- و پسر چون دختر نيست، و من نامش را مريم نهادم، و او و فرزندانش را از شيطان رانده‌شده، به تو پناه مى‌دهم.» (۳۶) پس پروردگارش وى [مريم‌] را با حُسنِ قبول پذيرا شد و او را نيكو بار آورد، و زكريا را سرپرست وى قرار داد. زكريا هر بار كه در محراب بر او وارد مى‌شد، نزد او [نوعى‌] خوراكى مى‌يافت. [مى‌]گفت: «اى مريم، اين از كجا براى تو [آمده است؟ او در پاسخ مى‌]گفت: «اين از جانب خداست، كه خدا به هر كس بخواهد، بى شمار روزى مى‌دهد.» (۳۷) @Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چهار دعاى پرمحتوا از امام صادق(علیه السلام) گروهى از بزرگان یاران امام صادق(علیه السلام) دعاى پرمحتواى زیر را از آن حضرت نقل کردند. امام(علیه السلام)فرمود: در شگفتم از کسى که از چهارچیز مى ترسد چرا به چهار ذکر (آیه از قرآن مجید) پناه نمى برد؛ نخست: تعجّب مى کنم از کسى که از دشمن مى ترسد چرا به این ذکر پناه نمى برد: «حَسْبُنَا اللهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ؛ خدا ما را کفایت مى کند و او بهترین حامى ماست».(۱) زیرا خداوند در پى آن مى فرماید: «به خاطر این دعا آن گروه از مؤمنان، با نعمت و فضل پروردگار (از میدان نبرد، سالم) بازگشتند در حالى که هیچ ناراحتى به آنان نرسید».(۲) دیگر این که در شگفتم از کسى که غم و اندوهى به او رسیده چگونه به این ذکر پناه نمى برد: «لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ، سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظّالِمِینَ؛ خداوندا جز تو مع بودى نیست منزّهى، من از ستمکاران بودم (مرا ببخش و از این اندوه رهایى ده)»(۳) زیرا خداوند در پى آن مى فرماید: «ما او را (اشاره به یونس(علیه السلام) است) از آن اندوه نجات بخشیدیم و همین گونه مؤمنان را نجات مى دهیم».(۴) و نیز در شگفتم از کسى که در برابر توطئه خطرناکى قرار گرفته چگونه به این ذکر پناه نمى برد: «اُفَوِّضُ اَمْرِی اِلَى اللهِ اِنَّ اللهَ بَصِیرٌ بِالْعِبادِ؛ من کار خود را به خدا واگذار مى کنم زیرا خداوند نسبت به بندگانش بیناست».(۵) خداوند در پى آن مى فرماید: «خداوند او را (اشاره به مؤمن آل فرعون) از نقشه هاى شوم آنها (فرعونیان) رهایى بخشید».(۶) و نیز در شگفتم از کسى که مواهب دنیوى از خدا مى خواهد چرا از این ذکر استفاده نمى کند: «ماشاءَ اللهُ لا قُوَّهَ اِلاّ بِاللهِ؛ آنچه خدا بخواهد انجام مى گیرد هیچ قوّت و قدرتى جز از ناحیه خدا نیست»(۷) زیرا خداوند در پى آن مى فرماید: «… امید دارم پروردگارم بهتر از باغ تو به من دهد».(۸) (اشاره به دو دوستى که یکى با ایمان بود و فقیر و دیگرى ثروتمند و ضعیف الایمان).(۹) سوره آل عمران، آیه ۱۷۳. ۲. سوره آل عمران، آیه ۱۷۴. ۳. سوره انبیاء، آیه ۸۷. ۴. سوره انبیاء، آیه ۸۸. ۵. سوره غافر، آیه ۴۴. ۶. سوره غافر، آیه ۴۵. ۷. سوره کهف، آیه ۳۹. ۸. سوره کهف، آیه ۴۰. ۹. امالى صدوق، صفحه ۶، حدیث ۲ و بحارالانوار، جلد ۹۰، صفحه ۱۸۴، حدیث ۱ . @Dastanqm
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍎تفسیر کودکانه از سوره‌ی توحید: ✔️یکی بود یکی نبود , غیر از خدای خوب و مهربون هیچ‌کس نبود در روزگاران قدیم زمان پیامبر ما مسلمانان , مردی بود که سیاه‌پوست بود و اسمش بود بلال نوکر یه آدم خیلی بدجنسی بود که این آدم بت‌پرست بود ولی بلال بیچاره مجبور بود براش کار کنه اون بلال رو کتک می‌زدو اذیت می‌کرد یه روزی از روز ها بلال فهمید که مردی به اسم محمد (ص) کنار اون ها زندگی می‌کنه که خیلی مهربونه و بین سیاه و سفید فرقی نمی‌ذاره و بین پول‌دار و بی‌پول فرقی نمی‌ذاره و بین نوکر و رییس فرقی نمی‌ذاره بلال یک‌روز که کاراش تموم شده‌بود و اربابشم خوابیده‌بود یواشکی خواست بره خونه پیامبر خدا وقتی رفت و دید پیامبر داره درباره خدا صحبت میکنه نشست پای حرفای پیامبر 🔴 پیامبر میگفت خدا احد است , یعنی خدا یه دونه است و دوتا نیست بلال از پیامبر می‌پرسه خدا گرسنه‌میشه؟ تشنه میشه؟ خوابش میگیره؟ 🔴 پیامبر می‌فرمایند : نه خدا صمد است , این ما آدم‌ها هستیم که به خواب و غذا و آب نیاز‌داریم خدا به اینها بی‌نیازه و به هیچی احتیاج نداره پس الله و صمد , یعنی خدا بی نیاز است بلال می‌پرسه خدای احد بچه داره؟ مامان و بابا داره؟ 🔴 پیامبر می‌فرمایند : خدا بچه نداره , مامان و بابا هم نداره : لم یلد ولم یولد بلال خیلی خوشحال میشه چه خدای خوبی , چقدر قویه و چقدر مهربونه دوست داره خدای احد رو بپرسته و دلش نمیخواد بت‌پرست باشه بلال می‌پرسه خدا شبیه کیه؟ 🔴 پیامبر می‌فرمایند : خدا شبیه کسی نیست , کسی هم شبیه خدا نیست ( ولم یکن له کفوا احد) بلال خوشحال میشه و برمی‌گرده خونه بچه ها چشمتون روز بد نبینه ارباب بلال دم در وایساده بود و عصبانی بود , آخه فهمیده‌بود که بلال رفته پیش پیامبر خدا ارباب بلال بت‌پرست بود و ارباب بلال رو میبره روی ماسه‌های داغ توی بیابون اون‌قد بلال رو کتک می‌زنه تا بگه بت‌پرسته بلال میگه : قل هو الله احد ( یعنی خدا یه دونه است) اون می‌خواست فقط خدا رو بپرسته پیامبر که فهمید ارباب بلال این کار رو بااون کرده و کتکش‌زده یک نفر رو می‌فرسته تا بلال رو نجات‌بده اون مرد می‌آد بلال رو از اربابش می‌خره و بلال از یاران خوب پیامبر میشه 📚شهر داستان @pocterhayeqoran @koodakAliAsghar @Dastanqm