eitaa logo
گفتگوی اسلام و مسیحیت
602 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
434 ویدیو
86 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
با به عوض گناه آدم و حوا به خداوند پرداخت شده است و غضب خداوند فرو نشسته و نه بر زبان وی به آری تبدیل شده آیا ما انسانها به طور اتوماتیک وار از عوارض گناه اصلی رها میشویم و نجات میابیم و یا هنوز میبایست برای نیل به نجات کاری انجام دهیم ؟ اعمال صالح هیج نقشی در نجات انسانها ندارند و انسانها نمیتوانند با اعمالشان رضایت خداوند را خریداری کنند چنانکه کتاب مقدس نیز بیان میکند : از آنجا که به اعمال شریعت هیچ بشری در حضور او عادل شمرده نخواهد شد، (رومیان 3: 20 ) پولس در نامه به رومیان میگوید : لکن من جسمانی و زیر گناه فروخته شده هستم، (رومیان 7: 14 ) و الحال من دیگر فاعل آن نیستم بلکه آن گناهی که در من ساکن است. (رومیان 7: 17 ) پروتستان ها به پیروی از آگوستین معتقدند: قوای انسان در اثر گناه اصلی کاملا فاسد گشته و در نتیجه او برای نجات خود هیچ کاری نمی تواند انجام دهد . لوتر و کالون معتقد بودند که انسان ذاتا فاسد شده و گناهکار است و به خواست خود نمی تواند هیچ کار نیکی انجام دهد . پس چه راه حلی برای نجات وجود دارد ؟ تعالیم کلیسای کاتولیک بیان میکند: وقتی شخصی مسیحی میشود باید در ابتدا بپذیرد که که مسیح فدای گناهان ما شد تا ما را از هر گناهی باز خرید کند و سپس تعمید بگیرد و با این عمل از گناه اصلی پاک میشود و مسیح با مرگ خود بر مرگ ناشی از گناه غلبه پیدا کرد و در نتیجه امکان نجات ما را فراهم ساخت در اعتراف نامه آگسبورگ آمده است: « انسان¬ها نمی¬توانند با توانایی¬ها، شایستگی¬ها یا اعمال خود در پیشگاه خدا عادل شمرده شوند بلکه به واسطه مسیح از طریق ایمان و آن هنگامی است که معتقد باشند به واسطه مسیح که با مرگ خود گناهان ما را جبران کرده، لطف خدا شامل حالشان شده و گناهانشان بخشیده شده است. ». بنا بر این مطابق آموزه های کلیسایی تنها با ایمان است که میتوان نجات یافت پولس در رساله به رومیان میگوید : پس چون از راه ایمانْ پارسا شمرده شده‌ایم، میان ما و خدا به‌واسطۀ خداوندمان عیسی مسیح صلح برقرار شده است(رومیان 5: 1 ) لوقا مینویسد «... به خداوند عیسی مسیح ایمان آور که تو و اهل خانه ات نجات خواهیدیافت.» (اعمال، 31:16) «. هر که ایمان آورده، یابد نجات یابد و اما هر که ایمان نیاورد بر او حکم خواهد شد ». و به وسیله ایمان دل ها پاک میشود: «... بلکه محض ایمان دل های ایشان را طاهر نمود.» (اعمال، 9:15؛ 18:26) ایمان شخص را محفوظ و پایدار می دارد: «... زیرا به ایمان قائم هستید.» (قرنتیان دوم، 24:1) ابراهیم به خدا ایمان آورد و آن برای او عدالت محسوب شد. (رومیان 4: 3 ) و انسانها تنها با ایمان به مسیح نجات میابند یوحنا مینویسد : زیرا خدا جهان را اینقدر محبّت نمود که پسر یگانه خود را داد تا هر که بر او ایمان آورد، هلاک نگردد بلکه حیات جاودانی یابد.)انجیل یوحنا 3: 16 ( در اعتقادنامه¬ای ترنت نیز تاکید شده است : که ایمان آغاز نجات است و ریشه همه عادل¬شمردن¬ها می¬باشد و بدون آن، خشنودی خدا و همراهی با فرزندان خدا امکان¬پذیر نیست . حال که ایمان به صلیب تنها راه نجات است چگونه میتوان این ایمان را بدست آورد زیرا ایمان خود یک عمل قلبی است و قبلا پذیرفتیم که با اعمال نمیتوان خشنودی خدا را کسب کرد. 1⃣ ادامه در پست بعد 👇 ☪✝ @Debate
گفتگوی اسلام و مسیحیت
✍ #یادداشت_استاد_کاشانی #جبر_گرائی_و_مسیحیت با #مصلوب_شدن_مسیح #کفاره_نیابتی به عوض گناه آدم و حو
ادامه👇 اگوستین معتقد بود که تنها راه کسب ایمان فیض خداوندی است وما بدون فیض الهی نمیتوانیم به مسیح ایمان بیاوریم. . در اعمال رسولان آمده است که : اعتقاد داریم که محضِ فیضِ خداوند عیسی مسیح نجات خواهیم یافت،.( اعمال رسولان 15: 11 ) نتیجه فیض ایمان است و این فیض است که ایمان را بر میانگیزاند پولس در رساله به افسسيان مي‌گويد: «محض فيض نجات يافته‌ايم به‌وسيلة ايمان» (افسسيان 8:2) اما حال چگونه میتوانیم فیض الهی را کسب کنیم ؟ اگوستین معتقد است فیض نیز تنها یک هدیه الهی است نه پاداشی از جانب وی؛ زیرا اگر پاداش بود انسان ها می توانستند با اعمال نیک خویش، آن را خریداری کنند؛ در حالی که فیض هدیه رایگان خدا است که به هر که بخواهد ارزانی می دارد. این ها کسانی اند که از میان بشر آلوده ای که تقدیرشان بر هلاکت است، نجات می یابند. در نیز بیان میکند کسی نمیتواند نزد من آید، مگر آنکه پدری که مرا فرستاد او را جذب کند (انجیل یوحنا 6: 44 ) لوقا در اعمال رسولان یاد آور میشود که : آنانی که برای حیات جاودانی مقرّر بودند، ایمان آوردند. (اعمال رسولان 13: 48 ) و مطابق این دیدگاه تنها کسانی که از قبل انتخاب شده بودند ایمان آوردند به باور آگوستین، نیز فیض تنها یک هدیه الهی بود نه پاداشی از جانب وی؛ زیرا اگر پاداش بود انسان ها می توانستند با اعمال نیک خویش، آن را خریداری کنند؛ در حالی که فیض هدیه رایگان خدا است که به هر که بخواهد ارزانی می دارد. این ها کسانی اند که از میان بشر آلوده ای که تقدیرشان بر هلاکت است، نجات می یابند. . راهبی بنديكتي به نام گودسكالك869مدعی بود، خدا برای برخي، هلاكت ابدي را مقدر كرده است. اگر فیض عطیه خدا است حال اگر خدا به کسی این فیض را عطا کرد آیا ما انسان ها میتوانیم این فیض را رد کنیم و آن را نپذیریم ؟ و یا کاملا در پذیرش فیض جبر وجود دارد ؟ کالون مصلح بزرگ پروتستان معتقد بودند که از انجا که خداوند قادر مطلق است ما چگونه میتوانیم در برابر اقتدار او مقاومت کنیم (رومیان ۹: ۱۹-۲۱)؟ در نتیجه مطابق این الهیات نجات با عمل امکان پذیر نیست و تنها با ایمان صورت میپذیرد و امکان بدست آوردن ایمان با عمل نیز وجود ندارد و ایمان تنها با فیض الهی بدست می اید و فیض نیز بدست اوردنی نیست و تنها هدیه ای است که به هر کس که خدا از پیش انتخاب کرده باشد عطا میشود و به هر کس که نخواهد عطا نمیشود .و اگر خدا کسی را برای فیض انتخاب نمود او دیگر نمیتواند از پذیرش این فیض سر باز بزند و فیض را نپذیرد . مصلحان بزرگ کاملا بر جبر امیز بودن نجات تاکید میکردند جان ویکلیف که یکی از مصلحان متقدم بر عصر اصلاحات است معتقد بود که اعمال انسان تاثیری در نجات ایشان ندارند و انسانها نمیتوانند با اعمال نجات یا فیض را خریداری کنند بلکه نجات انسان¬ها از قبل توسط خداوند تعیین شده است . بر سر همین آموزه نزاع گسترده ای در قرن شانزدهم بین کالون و ارمینیوس در گرفت. کالون بر این عقیده بود که انسان از هر نظر بوسیلة گناه آلوده شده است و خودش قادر نیست که با تصمیم خود پیش خدا برود. اما ارمینویس میگفت که انسان از هر نظر بوسیلة گناه آلوده شده است، اما نه در حدی که نتواند تصمیم بگیرد و ایمانش را روی خدا بگذارد. .. در این میان جریان های بنیاد گرای پروتستان بیشتر متمایل به دیدگاه جبر آمیز کالون شدندو کاتولیک ها به دیدگاه دوم متمایل گشتند و معتقدند که از انجا که فیض هدیه رایگان خدا است این هدیه رایگان پاسخ رایگان آدمی را نیز میطلبد همچنین کاتولیک ها بر نقش عمل در تکامل نجات نیز تاکید میکنند . بیانیه شورای ترنت می گوید: «اگر انسان ها دوباره در مسیح متولد نشوند هرگز عادل شمرده نخواهند شد ... آنان در حالی که بدین سان عادل شده و دوستان خدا شناخته میشوند که از فضیلتی به فضیلت دیگر ترقی کرده اند و با سختی داده به اعضای بدن خویش و اهدای انها به عنوان ابزار عدالت برای مقدس شمرده شدن به تعبیر پولس هر روز تازه تر می شوند آنان با رعایت فرمان خدا و در حالی که ایمانشان با کارهای خیر توام می شود آن عدالتی را که از طریق فیض مسیح دریافت کرده اند افزایش می دهند و باز هم عادل شمرده می شوند». استفاده از مطالب با ذکر منبع 👇 بلامانع است. 2⃣ ☪✝ @Debate
آیا معتقد به هستند؟🤔 از آیاوقتی کسی نجات پیدا میکند،برای همیشه نجات یافته است؟ دراین مورد دو کلی وجود دارد پیروان کالون بخصوص وعمده نجات ابدی هستند وازآنجاکه کالون(۱۵۰۹-۶۴ م) معتقد بود برای نجات و عادل شمردگی تنهاایمان کافی است واین ایمان نیزفیض خداوند است که به صورتی جبرآمیزبه هر کسی بخواهد عطامیکند وبه هرکسی نخواهد عطانمیکند. واگرکسی فیض خداوند را دریافت به صورت جبرآمیزی نجات میابد اوست که ایماندار رابرمیگزیند (یوحنا ۱۶:۱۵)،و او را حفظ می‌کند (یوحنا۱۷: ۱۲-۱۳) وتابه ابد نگاه میدارد (یوحنا۱۰: ۲۸-۲۹ ). به اعتقاد ایشان هیچ چیز نمیتواند باعث جدایی برگزیدگان خدا ازمسیح گردد (رومیان۸: ۳۱-۳۹)‌. حفظ مقدسین به طور روشن عبارتست ازاینکه ایماندار‌،در ایمان وعمل خود تداوم خواهد داشت ودرطریق نجات حفظ خواهدگردید. ایشان برای این ادعای خود به آیات ذیل استناد میکنند. روح القدس در ایمانداران ساکن است (یوحنا 14 : 17 ؛ رومیان 8 : 9) و همۀ ایمانداران را در بدن مسیح تعمید میدهد (اول قرنتیان 12 : 13). اگر قرار باشد که ایمانداری نجات خود را از دست بدهد باید از بدن مسیح جدا باشد. یوحنا 3 : 15 میگوید کسی که به ایمان آورد "حیات جاودان" خواهد یافت. اگر شما امروز به مسیح ایمان آورید و حیات جاودان یابید ولی فردا آنرا ازدست دهید، دیگر لفظ " جاودان" هیچ معنایی ندارد. بنابراین اگر نجات خود را از دست دهید تمام وعدههای حیات جاودانی در کلام خدا با اشکال مواجه خواهند شد. "زيرا يقين میدانم كه نه موت و نه حيات و نه فرشتگان و نه رؤسا و نه قدرتها و نه چيزهای حال و نه چيزهای آينده و نه بلندی و نه پستی و نه هيچ مخلوق ديگر قدرت خواهد داشت كه ما را از محبّت خدا كه در خداوند ما مسيح عيسی است جدا سازد" (روميان 8 : 38 – 39). وقتی شخصی عادل شمرده شد،ازآنجایی که درآسمان جلال یافته است،نجات او نیز تضمین یافته ودر امن و امان است. چنانکه پولس میگوید "وآنانیراكه از قبل معين فرمود ،ايشانرا هم خواند وآنانیراكه خواند ايشان رانيز عادل گردانيد وآنانی راكه عادل گردانيد،ايشان رانيزجلال داد".(رومیان 8 : 20) کالون مصلح بزرگ پروتستان با تاکید فراوانی به آموزه نجات ابدی معتقد بود و میگفت وقتی کسی بوسیلة خدا برگزیده شد در ایمان پافشاری می کند و بطور دائم مسیح را انکار نکرده از او رو بر نمی گرداند. همچنین پولس میگوید هیچ کس نمیتواند برگزیدگان را محکوم کند "كيست كه بربرگزيدگان خدا مدّعی شود؟آياخداكه عادل كننده است؟كيست كه برايشان فتوا دهد؟آيا مسيح كه مُرد بلكه نيزبرخاست،آنكه به دست راست خداهم هست ومارا نيز شفاعت میكند؟" (رومیان 8 : 33 – 34) درمقابل این دیدگاه افراط گرایانه آرمینوس (۱۵۶۰- ۱۶۰۹ م)،معتقدبودکه انسان مختار است که فیض خدارابپذیرد و یا نپذیرد.. پس از آنجایی که برگزیدگی ونجات متکی به انتخاب انسان می‌باشد،پس بدیهی است که ارتداد و ازدست دادن نجات نیز منوط به انتخاب انسان و یا زندگی و اعمال او باشد.و یک ایماندار به مسیح می تواند با ارادة آزاد از مسیح رو بگرداند و نجاتش را از دست بدهد. ☪✝ @Debate همچنین در رساله به رومیان میگوید: "زيرا يقين میدانم كه نه موت و نه حيات و نه فرشتگان و نه رؤسا و نه قدرتها و نه چيزهای حال و نه چيزهای آينده و نه بلندی و نه پستی و نه هيچ مخلوق ديگر قدرت خواهد داشت كه ما را از محبّت خدا كه در خداوند ما مسيح عيسی است جدا سازد (روميان 8 : 38 – 39). علاوه اینکه یوحنا 3 : 15 میگویدکسی که به مسیح ایمان آورد "حیات جاودان" خواهدیافت. همچنین در انجیل یوحنا امده است : "من به آنها حيات جاودانی می‌دهم وتا به ابد هلاك نخواهندشد وهيچ كس آنها را ازدست من نخواهدگرفت. پدری كه به من داد ازهمه بزرگتر است وكسی نمی‌تواند ازدست پدر من بگيرد" (يوحنا 10 : 28 – 29). و وقتی در این عبارت به حیات جاودان اشاره میشود طبعا به این مفهوم است که این حیات ابدی است و قابل نسخ نیست 1⃣ ادامه در پست بعد 👇 ☪✝ @Debate
گفتگوی اسلام و مسیحیت
✍ #یادداشت_استاد_کاشانی آیا #مسیحیان معتقد به #نجات_ابدی هستند؟🤔 از #دیدگاه_کلیسا آیاوقتی کسی نجات
آیا معتقد به هستند؟👇 در وست مینستر نیز تاکید شده است . ریاکاران و سایر افرادی که تولد تازه ندارند ممکن است خود را با امیدهای بی اساس و گستاخی های جسمانی فریب دهند و تصور کنند که رضایت خدا را حاصل کرده و از نجات الهی بهره¬مند هستند1 ولی این تصورات باطل به وسیله¬ی مرگ از بین میرود2. اما کسانی که به راستی به عیسای خداوند ایمان آورده¬اند و از صمیم قلب او را دوست دارند و سعی دارند با وجدان پاک در حضور او زندگی نمایند، به طور یقین اطمینان پیدا می¬کنند که از فیض الهی بهره¬مند می¬باشند3. آن¬ها می¬توانند در امید جلال خدا شادمان باشند و از این امید هرگز خجل نخواهند گردید4..... این اطمینان که ایمانداران واقعی در مورد نجات خود دارند ممکن است متزلزل و ضعیف و به علل مختلف دچار خطر گردد که از آن جمله است غفلت در حفظ آن، ارتکاب گناه به خصوصی که باعث خدشه¬دار شدن وجدان و غمگین ساختن می¬گردد، وسوسه ناگهانی یا شدید، دور ساختن حضور الهی توسط خدا تا این که ایماندار به تنهایی در تاریکی قدم بزند15. با این حال ایمانداران حقیقی هیچ¬گاه از حیات ایمان و محبت مسیح و سایر ایمانداران و قلب صمیمی و وجدان مطیع محروم نخواهند بود و در زمان معین روح خدا آن¬ها را از این وضعیت به تجدید اطمینان نجات رهبری16 و از نومیدی کامل حفظ خواهد فرمود17.( اعتقاد نامه وست مینستر) پیروان آرمینوس به آیاتی استناد میکنندکه از ارتداد ویاهشداربرعلیه ارتداد سخن میگویند،از جمله اینکه عیسی مسیح به شاگردانش هشدار میدهد که مراقب باشیدتاگمراه نشوید وبسیاری هستندکه گمراه خواهندشداماهرکه پایدار بماند نجات پیدا میکند از آن جمله عیسای مسیح هشدار میدهد:👇 «بهوش باشید تاکسی گمراهتان نکند.۵زیرا بسیاری به نام من خواهندآمد وخواهندگفت، ”من مسیح هستم،“و بسیاری راگمراه خواهندکرد....درآنروزهابسیاری از ایمان خودبازگشته،به یکدیگرخیانت خواهندکردو ازیکدیگر متنفرخواهند شد.۱۱پیامبران دروغینِ زیادی برخاسته،بسیاری را خواهندکرد.۱۲درنتیجۀ افزونی شرارت،محبت بسیاری به سردی خواهدگرایید.۱۳امّاهر‌که تابه‌پایان پایدار بماند،نجات خواهدیافت(متی ۲:۲۴) پولس نیز مینویسد شما به شرطی مقدس و بی عیب هستید که در ایمان استوار بمانید :«تاشما رامقدّس وبی‌عیب وبَری ازهرملامت به‌ حضورخود بیاورد،۲۳به‌شرطی که درایمان خوداستوار بمانید وامید انجیل را از دست ندهید،»(کولسیان ۲۳:۱)همچنین تاکید میکند که مراقب باشید تا منحرف نشوید :«پس برماست که به آنچه شنیده‌ایم بادقت هرچه بیشترتوجه کنیم،مبادا ازآن منحرف شویم»(عبرانیان ۱:۲) وی به عبرانیان میگوید به شرطی شما در مسیح شریک شدید که ایمانتان را تا آخر نگاه دارید : «ازآن‌روکه درمسیح شریک شده‌ایم،تنهابه‌شرطی که اطمینان آغازین خود راتا به آخر استوار نگاه داریم»(عبرانیان ۱۴:۳ )،و برای عبرانیان ارزو میکند که که جدیتشان را تا به آخر نشان دهند « آرزوی مااین است که هر‌یک ازشماهمین جدیّت رابرای تحقق امیدتان تابه آخرنشان دهید»(عبرانیان ۱۱:۶ ) و راه ماندگاری در مسیح را عمل مطابق مسیح میداند« آنکه می‌گوید در او می‌ماند،بایدهمانگونه رفتارکندکه عیسی رفتار می‌کرد. »(اول ۶:۲). 2⃣ ادامه در پست بعد 👇 ☪✝ @Debate
گفتگوی اسلام و مسیحیت
✍ #یادداشت_استاد_کاشانی آیا #مسیحیان معتقد به #نجات_ابدی هستند؟👇 در #اعتقاد_نامه وست مینستر نیز تاک
آیا معتقد به هستند؟ 👇 یعقوب نیزتاکید میکندکسیکه آبستن شد مرگ را تولید میکند : «لكن هركس درتجربه ميافتد وقتي كه شهوت وي او را ميكَشَد وفريفته ميسازد. پس شهوت آبستن شده،گناه راميزايد وگناه به انجام رسيده،موت را توليد ميكند.»(یعقوب 1: 14-15) به عنوان نمونه مشخص از چند نفرنام میبرد به نام اسکندر وهيميناؤس که قبلا ایماندار بودندولی بعدا ایمانشان را ازدست دادند ومنحرف شدند وحتی دیگران را نیزاز حق منحرف میکنند . " اي فرزندتيموتاؤس،اين وصيّت را به توميسپارم بر حسب نبوتهايي كه سابقاً برتوشدتادرآنهاجنگ نيكو كني،وايمان وضمير صالح رانگاهداري كه بعضي اي نرا ازخوددورانداخته،مر ايمان را شكسته كشتي شدند. كه ازآن جمله هيميناؤس و اسكندر ميباشندكه ايشان رابه شيطان سپردم تا تأديب شده،ديگركفرنگويند.( اول تیموتائوس 1: 18-20)📔 " وكلام ايشان،چون اَكله ميخورد وازآن جله هيميناؤس و فِليطُس ميباشندكه ايشان از حقّ برگشته،ميگويندكه قيامت الآن شده است وبعضي را ازايمان منحرف ميسازند (دومتیموتائوس 2: 17) مدافعان آرمینیوس استدلال میکنند که پولس میگوید که کشتی ایمان برخی،ازجمله هیمیناؤس و اسکندرشکسته شد. پر واضح است که این افراد بی ایمان نبودند. شکسته شدن کشتی ایمان این مفهوم رامیرساندکه این افراد زمانی در ایمان بوده اند. کاتولیک ها نیز بر خلاف پیروان کالون و بنیاد گرایان پروتستان بر آموزه نجات ابدی اعتقادی ندارند در نیز تاکید شده است ايمان موهبت كاملا آزاد است كه خدا به انسان مىدهد. ما ممكن است اين موهبت ارزشمند را از دست بدهيم، چنانكه پولس قدّيس به تيموتائوس گفت: «اين وصيت را به تو مىسپارم بر حسب نبوّتهايى كه سابقاً بر تو شد تا در آنها جنگ نيكو كنى و ايمان و ضمير صالح را نگاه دارى كه بعضى اين را از خود دور انداخته مر ايمان را شكسته كشتى شدند».براى اين كه تاآخر باايمان زندگى كنيم،رشد يابيم وپايدارى كنيم،بايدآنرا باكلمه خداتغذيه كنيم وبايدازخداوندتمنّاكنيم تا ايمان ما را زيادكند»،و اين ايمان بايد «از روى محبّت عمل كند»، سرشار از اميد باشد و ريشه در ايمان كليسا داشته باشد. اسلام هیچ اطمینان قاطعی به نجات مومنین نمیدهد تا انسانها با خاطری آسوده دست خود را در هر گونه رفتاری باز ببینند در حدیثی از حضرت صادق(ع) می خوانیم: «ینبغی للمؤمن ان یخاف الله خوفا کانه یشرف علی النار و یرجوه رجاءا کانه من اهل الجنه؛ 3⃣ انتشار مطالب با ذکر منبع 👇 بلامانع است. ☪✝ @Debate
یکی از که به کتاب مقدس مطرح است دیدگاه این کتاب در باره جنگ و صلح است برخی از آیات کتاب مقدس به و ارامش دعوت میکنند عیسای میفرماید :خوشا به حال صلح کنندگان، زیرا ایشان پسران خداوند خوانده خواهند شد. متی5: 9 لیکن من به شما میگویم، با شریر مقاومت مکنید، بلکه هر که به رخساره‌ی راست تو طپانچه زند، دیگری را نیز به سوی او بگردان. متی5: 39 پس در خود نمک بدارید و با یکدیگر صلح نمایید. مرقس9: 50 اما با این حال دستورات نظامی زیادی در عهدین وجود دارد. لیکن الآن هر که کیسه دارد، آن را بر دارد و همچنین توشهدان را و کسی که شمشیر ندارد جامه خود را فروخته، آن را بخرد. لوقا22: 36 گمان مبرید که آمده ام تا سلامتی بر زمین بگذارم. نیامدهام تا سلامتی بگذارم، بلکه را.😶 متی10: 34 اما عهد عتیق فرامین بسیار سخت گیرانه ای برای جنگ دارد در امده است : چون به شهری نزدیک آیی تا با آن جنگ نمایی، آن را برای صلح ندا بکن. و اگر تو را جواب صلح بدهد، و دروازهها را برای تو بگشاید، آنگاه تمامی‌قومی‌که در آن یافت شوند، به تو جزیه دهند و تو را خدمت نمایند. و اگر با تو صلح نکرده، با تو جنگ نمایند، پس آن را محاصره کن. و چون یهُوَه، خدایت، آن را به دست تو بسپارد، جمیع ذکورانش را به دم شمشیر بکش. لیکن زنان و اطفال و بهایم و آنچه در شهر باشد، یعنی تمامی‌غنیمتش را برای خود به تاراج ببر، و غنایم دشمنان خود را که یهُوَه خدایت به تو دهد، بخور. به همۀ شهرهایی که از تو بسیار دورند که از شهرهای این امتها نباشند، چنین رفتار نما. اما از شهرهای این امتهایی که یهُوَه، خدایت، تو را به ملکیت میدهد، هیچ ذینفس را زنده مگذار. بلکه ایشان را، یعنی حتیان و اموریان و کنعانیان و فَرِزّیان و حِوّیان و یبوسیان را، چنانکه یهُوَه، خدایت، تو را امر فرموده است، بالکل هلاک ساز. تا شما را تعلیم ندهند که موافق همۀ رجاساتی که ایشان با خدایان خود عمل مینمودند، عمل نمایید. و به یهُوَه، خدای خود، گناه کنید. تثنیه20: 10-18 و یهوه در اول سموییل 15: 3 نیز دستور کشتن زن و مرد ک طفل شیرخواره را میدهد در اشعيا 14:21. امده كه یهوه دستور میدهد پسران را به خاطر گناه پدران بکشید تا ایشان نسلشان منقرض شود و زمین را پر نکند در حزقیال 9: 5 نیز امده که یهوه دستور میدهد چشمان شما شفقت و ترحم نکند پیران جوانان دختران و اطفال و زنان را تماما به قتل برسانید و ایشان نیز شروع به کشتن کردند و با کشتار مردان پیر شروع کردند در اعداد 31: 17 نیز بنی اسراییل به دلیل خود داری از کشتار زنان و کودکان محکوم شدند و موسی فرمان داد الان هر کودک پسر و هر زن ازدواج کرده را بکشید در تثنیه 13: 12-17 نیز یهوه دستور میدهد اگر یکی از این شهر ها از پرستش یهوه منحرف شوند همه ساکنان ان شهر را بکش و حتی حیوانات شهر را بکش و همه جنازه ها و غنائم شهر را به اتش بسوزان و این فرامین امروزه انتقادات زیادی را نسبت به مسیحیت و یهودیت ایجاد نموده است همچنین در تثنیه 25: 19 دستور میدهد نسل عمالیق را کلا از روی زمین محو ساز و یا در خروج 17: 14 خدا یهوه وعده میدهد که عمالیق را از زیر اسمان محو میکنم و یا در اول سموئییل 15: 3 یهوه فرمان میدهد زن و مرد و حتی کودک شیر خواره و گاو و گوسفند عمالیق را بکشید و نابود سازید. انتشار مطالب با ذکر منبع 👇 بلامانع است. ☪✝ @Debate
یکی از تناقضات کتاب مقدس آیا کلام متناقض است؟ بنیانگذار نهضت میپرسد: آیا اگر بپذیریم که یک خطا در کتاب مقدس وجود دارد حجیت تمام کتاب مقدس را به لرزه در نیاوردیم؟ اگر دریابد که اگر کتاب مقدس در موردی او را واگذارد دیگر نمیتواند مطمئن باشد که در سایر موارد او را وانخواهد گذارد؟ با این حال میبینیم در کتاب مقدس تناقضات فراوانی وجود دارد یکی از تناقضات در باره گنجایش حوض معبد است بنا بر نقل عهد عتیق ‌ هنگامي‌ كه‌ سلیمان تصمیم گرفت برای خدا معبدی بنا کند ، خدا نقشة‌ آن‌ را با «دست‌ خط‌ خودش‌» به‌ داود داد (اول‌ تواريخ‌ 28 : 19،) تا «بسيار عظيم‌ و نامي‌ و جليل‌ در تمامي‌ زمينها» بشود (اول‌ تواريخ‌ 22 : 5). از همین رو سلیمان بدنبال‌ يك‌ ريخته‌گر ماهر به‌ اسم‌ حورام‌ فرستاد و او را دعوت‌ كرد تا از صور به‌ اورشليم‌ بيايد و براي‌ او كار كند. حورام‌ دعوت‌ سليمان‌ را پذيرفت‌. ( اول پادشاهان 7: 13) حورام برای هیکل ( معبد) سلیمان یک حوض‌ بزرگ‌ فلزی ساخت که این حوض بر دوش دوازده گاو فلزی گذاشته شده بود ( دوم تواریخ 4: 12-18). اما در اینکه گنجایش حوض چه مقدار است در کتاب مقدس دو نقل متفاوت وجود دارد . و حجم‌ آن‌ يك‌ وجب‌ بود و لبش‌ مثل‌ لب‌ كاسه‌ مانند گُل‌ سوسن‌ ساخته‌ شده‌ بود كه‌ گنجايش‌ آن‌ دو هزار بَتْ مي‌داشت‌. (اول پادشاهان 7 : 26) و حجم‌ آن‌ يك‌ وجب‌ بود و لبش‌ مثل‌ لب‌ كاسه‌ مانند گل‌ سوسن‌ ساخته‌ شده‌ بود كه‌ گنجايش‌ سه‌ هزار بَتّ به‌ پيمايش‌ داشت‌. (دوم تواریخ 4 : 5) با توجه به اینکه هر بت (בַּ֖ת با آوای baṯ) در حدود 36.44 لیتر میباشد حجم حوضی برنجینی که سلیمان در معبد خود بنا نمود در کتاب اول پادشاهان دو هزار (אַלְפַּ֥יִם با آوای ’al-pa-yim) بت (72880 لیتر ) و کتاب دوم تواریخ سه هزار (שְׁלֹ֥שֶׁת אֲלָפִ֖ים با آوای šə-lō-šeṯ ’ă-lā-p̄îm) بت (109320 لیتر ) میباشد . مدافعان مسیحی برای حل این اختلاف اظهار داشتند که این تناقض میتواند مدافعان مسیحی برای حل این اختلاف اظهار داشتند که این تناقض میتواند ناشی از خطا و اشتباه نسخه نویسان کتاب مقدس باشد . اما چگونه میتوان پدیرفت که این سند خدشه دار تماما به الهام خدا است ؟ هیچ مرجعی رونوشتی که برابر با اصل نباشد را نمیپذیرد و آیا میتوان در باره رونوشتی از کلام خدا که این قدر خدشه دار به دست ما رسیده ادعا نمودکه بصورتی خطا ناپدیر کلام خدا است؟ انتشار مطالب با ذکر منبع 👇 بلامانع است. ☪✝ @Debate
مسیح زمان ظهور را آنقدر نزدیک میدید که هنگامی که نوید آمدن ملکوت خداوند را میداد به یارانش بشارت داد تا زمانی که برخی از شما هنوز شما زنده اید . بازگشت مجدد وی رخ خواهد داد و میگوید :👇 « هرآینه به شما می‌گویم بعضی از ایستادگان در اینجا می‌باشند که تا ملکوت خدا را که به قوّت می‌آید نبینند، ذائقه موت را نخواهند چشید. ( مرقس 9: 1).۳۲آمین، به شما می‌گویم، تا همۀ این امور واقع نشود، این نسل نخواهد گذشت.۳۳آسمان و زمین زایل خواهد شد، امّا سخنان من هرگز زوال نخواهد پذیرفت. ( لوقا 21: 32-33)📔 ولی از طرفی اعلام نمود هیچ کس نمیداند که بازگشت مجدد او در چه تاریخی خواهد بود «ولی از آن روز و از آن ساعت (زمان رجعت) غیر از پدر هیچ کس اطلاع ندارد نه فرشتگان در آسمان و نه پسر هم.» (مرقس 32:13) وی هنگامی که از سخن میگفت شاگردان مسیح محرمانه نزد وی رفتند و از وی سوال کردند که این امور چه زمانی رخ میدهد 4. عیسی جواب داد :« مواظب باشید که کسی شما را گمراه نسازد 23. « در آن زمان اگر کسی به شما بگوید: « نگاه کن مسیح این جا یا آن جا است » آن را باور نکنید.24. زیرا اشخاص بسیاری پیدا خواهند شد که به دروغ ادعا می کنند مسیح یا پیامبر هستند و معجزات و آیات بزرگی انجام خواهند داد به طوری که اگر ممکن بود حتی برگزیدگان خدا را هم گمراه میگردند.25. توجه کنید ، من قبلا شما را آگاه ساخته ام .26. اگر به شما بگویند که او در بیابان است ، بآنجا نروید و اگر بگویند که در اندرون خانه است ، باور نکنید.27. ظهور پسر انسان مانند ظاهر شدن برق لامع از آسمان است که وقتی از شرق ظاهر شود تا غرب را روشن می سازد. ( متی 24: 4- 27) و مسیح همواره میگفت کسی از زمان بازگشت مجددش خبر ندارد و حتی خودش هم نمیداند آن زمان کی خواهد بود اما با این وجود در طول تاریخ همواره برخی از الهی دانانان مسیحی تاریخ هایی را برای بازگشت مجدد وی تعیین نمودند که همیشه این تاریخ ها اشتباه از آب در می امد از جمله ایرنائوس مدعی بود که مسیح در سال 500 میلادی باز خواهد گشت پاپ سیلوستر دوم نیز اول ژانویه سال 1000 میلادی را زمان بازگشت مجدد مسیح تعیین نمود اما با گذشت این زمان خبری از آمدن مسیح نشد .در قرن نوزدهم میلادی تاریخ گذاری برای بازگشت مجدد مسیح شتاب بیشتری به خود گرفت جان وسلی بنیانگذار متدیست مدعی بود که مسیح در سال 1836 باز خواهد گشت ویلیام میلر، بنیانگذار فرقه ادونیست های روز هفتم، وی پایان تاریخ را 21 مارس 1844 و پس از آن 21 اکتبر 1844 اعلام کرد ولی پس از گذشت آن تاریخ و عدم وقوع رخدادی، غالب پیروان وی از او جدا شدند. چارلز راسل، بنیانگذار فرقه ، وی نیز پایان تاریخ و ظهور مسیح را 1874, اعلام کرد ولی با گذشت این تاریخ خبری از بازگشت مجدد مسیح نشد و لذا تاریخ 1878 را مجددا اعلام نمود و در مرحله سوم 1914 را روز بازگشت مجدد مسیح اعلام کرد ولی او و پیروانش هربار علت جدیدی را برای عدم تحقق پیشگویی خود اعلام می نمودند. جری فالول یکی از بزرگترین مبلغان مسیحیت اوانجلیستی نیز پیش بینی کرد که مسیح بین سال 1999 تا 2009 خواهد آمد هارولد کمپینگ، ، نویسنده و مبلغ مسیحی در رادیو (Family Radio)او معتقد بود ظهور عیسی مسیح در21 ماه می سال 2011 و نابودی جهان در 21 اکتبر همان سال است اما پس از گذشت آن تاریخ و عدم وقوع حادثه، کمپینگ مدعی شد در این تاریخ دادرسی غیر مادی و روحانی آغاز شده است! و همچنان این ادامه دارد از جمله کنت هووین (Kent Hovind ) دکترای کتاب مقدس مدعی است مسیح در سال 2028 باز خواهد گشت 1⃣ ادامه در پست بعد 👇 انتشار مطالب با ذکر منبع 👇 بلامانع است. گفتگوی اسلام و مسیحیت : ☪✝ eitaa.com/Debate
گفتگوی اسلام و مسیحیت
✍ #یادداشت_استاد_کاشانی #زمان_ظهور مسیح زمان ظهور را آنقدر نزدیک میدید که هنگامی که نوید آمدن ملک
در این لیست میتوانید با مجموعه ای از تاریخ هایی که برای بازگشت مجدد مسیح اعلام شده است آشنا شویم.👇📋 https://en.wikipedia.org/wiki/Predictions_and_claims_for_the_Second_Coming_of_Christ https://en.wikipedia.org/wiki/Unfulfilled_Christian_religious_predictions بحث مساله دیگری را در الهیات مسیحی ایجاد نموده است به نام انتظار کتاب مقدس از ایماندارانش میخواهد روز وشب به انتظار آمدن منجی موعود بنشینند و ظهورش را لحظه شماری کنند . عیسای مسیح امدن موعود را همانند اربابی به تصویر میکشد که به عروسی رفته و آمدنش به طول کشیده و غلامانش در منزل منتظر آمدن وی هستند تا در را برویش باز کنند لوقا به نقل از مسیح مینویسد :📝 کمرهای خود را بسته، چراغ‌های خود را افروخته بدارید. و شما مانند کسانی باشید که انتظار آقای خود را می‌کشند که چه وقت از عروسی مراجعت کند. تا هر وقت آید و در را بکوبد، بی‌درنگ برای او باز کنند. خوشا به حال آن غلامان که آقای ایشان چون آید، ایشان را بیدار یابد... پس شما نیز مستعد باشید، زیرا در ساعتی که گمان نمی‌برید پسر انسان می‌آید. ( انجیل لوقا 12: 35-36) «بهوش باشید، مبادا عیش و نوش و مستی و نگرانیهای زندگی دلتان را سنگین سازد و آن روز چون دامی به‌ناگاه غافلگیرتان کند.۳۵زیرا بر همۀ مردم در سرتاسر جهان خواهد آمد.۳۶پس همیشه مراقب باشید و دعا کنید تا بتوانید از همۀ این چیزها که بزودی رخ خواهد داد، در امان بمانید و در حضور بایستید.»( لوقا 21: 34-36)📔 مسیح نشانه های ظهور را همچون درخت انجیری میداند که شکوفه زده و نوید آمدن تابستان را میدهد و میگوید:👇 «درخت انجیر و درختان دیگر را در نظر آورید.۳۰به محض اینکه برگ می‌دهند، می‌توانید ببینید و دریابید که تابستان نزدیک است.۳۱به همینسان، هرگاه ببینید این چیزها رخ می‌دهد، درمی‌یابید که پادشاهی خدا نزدیک شده است. ( لوقا 21: 29-32) مژده مسیح به نزدیک بودن ملکوت آسمان و بازگشت مجدد وی حس انتظار زیادی در مسیحیان اولیه زنده کرده بود به گونه ای که وقتی چند نفر از مسیحیان تسالونیکی از دنیا رفتند و برای ایشان این سوال بوجود آمد که زمانی که مسیح بازگردد تکلیف مسیحیانی که مردند چه خواهد شد آیا انها هم میتواند مانند زندگان به آسمان ربوده شوند و پولس در جواب نامهشان نوشت بلی ایشان زنده خواهند شد و به همراه زندگان به آسمانها ربوده میشوند . ( اول تسالونیکیان 4: 16-17)📔 ولی شدت انتظار در این شهر برخی از مسیحیان را واداشته بود تا کار و زندگی را رها کنند و به انتظار آمدن مسیح بنشینند پولس در نامه ای دیگر به ایشان یاد آور میشود تا دجال نیاید مسیح ظهور نخواهد کرد ( دوم تسالونیکی 2: 3) پطرس با اشاره به اینکه خود فرارسیدن پادشاهی خداوند را ناگهانی می‌دانست می‌گوید: «مانند کسی که منتظر هر اتفاقی است، منتظر آمدن عیسی مسیح باشید» (اول پطرس 13:1). او می‌پنداشت که «پایان همه چیز نزدیک است» (همان 4:7) و زمان داوری نیز آغاز شده است (همان 17:4) انتشار مطالب با ذکر منبع 👇 بلامانع است. 2⃣ ادامه در پست بعد 👇 گفتگوی اسلام و مسیحیت : ☪✝ eitaa.com/Debate
مطابق ، و قربانی شدن مسیح تنها راه است، و قبل از واقعه صلیب نجات انسانها امکان پذیر نبود مگ گراث میگوید: 👇 «آنچه مسیحیت را از دیگر ادیان در مورد نجات متفاوت میکند دو چیز است اول آنکه مسیحیان نجات را در گرو زندگی و مرگ عیسی مسیح میدانند و دوم اینکه خود این نجات در سنت مسیحی باز توسط عیسی مسیح شکل میگیرد بحثي در محافل الاهياتي است كه ايا واقعه صليب موجد نجات است يا بيانگر نجات» كالين گانتن(1988) نیز در کتاب خود«واقعیت کفاره» می نویسد:📝«مسيح، برای كار مهمي انجام داد كه بدون آن، نجات هرگز ممکن نبود. در مسيح، امري به وقوع پيوست كه شيوه جديد زندگي را مهيا مي كرد، کاری که ما به تنهائی، قادر به انجام آن نبودیم.» دیدگاه گانتن مشخصه اکثر تحلیل های مسیحی در مورد مبانی نجات است .مطابق با این دیدگاه نجات پس از مصلوب شدن مسیح امکان پذیر شد و همه کسانی که قبل از مسیح از دنیا رفتند در قهر و غضب خداوند به سر می بردند تا اینکه مسیح، پس از آن که به صلیب کشیده شد، به جهنم نزول کرد و با شکستن دروازه های آن، مؤمنین در بند را رهانید و وارد بهشت ساخت پولس در رساله ای که به افسسيان می نویسد به همین مطلب اشاره می کند: بنابراين‌ مي‌گويد: «چون‌ او به‌ اعلي‌'عليّيّن‌ صعود نمود، اسيري‌ را به‌ اسيري‌ برد وبخششها به‌ مردم‌ داد.» نزول‌ هم‌ كرد به‌ اَسْفَل‌ زمين‌. ..و او بخشيد بعضي‌ رسولان‌ و بعضي‌ انبيا و بعضي‌ مبشّرين‌ و بعضي‌ شبانان‌ و معلّمان‌ را، 12... .»( افسسيان 8:4-11)📔 اگر انسانهایی که قبل از مسیح مردند امکان نجات و ورود به بهشت نداشتند پس ایشان در کجا بودند؟ مطابق الهیات مسیحی ، مقصد نهایی فرد مرده برای عبریان را گاها با ادراکات تاریک و تیره ی جهنم مدرن، مقایسه می کنند، اما در واقعیت این دو با هم کاملا متفاوت هستند. شیول (Shi'ol) در مقصد مشترک مردم درستکار و بدکار است، مردگان در انجا جدا از خدا زندگی میکنند. اشعیا مینویسد:زیرا که شئول تو را حمد نمی‌گوید و موت تو را تسبیح نمی‌خواند و آنانی که به حفره فرو می‌روند به امانت تو امیدوار نمی‌باشند ( اشعیا 38 :18)📔 مطابق اعتقادات مسیحی شیول، مکانی است که همه به آنجا می روند و رفتن به اینجا هیچ ارتباطی به مجازات یا پاداش ندارد، همه به آنجا می روند چه خوب و چه بد. این راه دیگری برای تشریح آنچه می باشد که بر شما بعد از مرگ خواهد رفت. کلمه ی شیُول در عهد جدید مورد استفاده قرار نمی گیرد بلکه کتاب مقدس در اینجا از کلمه هادس (Hades) استفاده می کند، هادس در افسانه های یونان، فرمانروای مردگان و جهان زیرزمینی، پسر بزرگ تیتان کرونوس و رئا است. او و دوبرادرش زئوس و پوزئیدن پس از غلبه بر پدرشان قدرت را بدست گرفتند و خدایان تثلیثی یونان باستان را تشکیل دادند . اما در قرعه مشی تقسیم قلمرو حکومت زئوس خدای آسمان ها شد و پوزئیدن خدای دریاها و اما بدترین سهم نصیب هادس گردید و ان خدای جهان زیرین و دنیای مردگان و از همین رو یونانیان باستان به دنیای مردگان دنیای هادس میگفتند عیسای مسیح نیز از همین واژه برای دنیای مردگان استفاده میکند انجیل میگوید : " و من بر روي اين صخره ، كليساي خود را بنا مي كنم ، و قدرتهاي هادس هرگز قادر به نابودي آن نخواهند بود." ( متی 16: 18) محققین برای کلمه های شیُول و هادس (Hades)، معنایی برابر انتخاب می کنند: دنیای مردگان، نه مکان مجازات. اولین ارجاع واضح کتاب مقدس به مجازات جهنم در کتاب دانیال، اتفاق می افتد. تمام مردگان زنده خواهند شد بعضي براي زندگي جاوداني و برخي براي شرمساري و خواري جاوداني" (دانیال 12: 2) کتکیزم کاتولیک این آموزه را این چنین ترسیم می کند: «اعتقادنامه رسولان ... به نزول مسيح در جهنّم و برخاستن از ميان مردگان در روز سوم اقرار مي كند... تصريحات مكرر عهد جديد مبني بر اين كه عيسي «از مردگان برخاست» نیز اقتضا مي كند عيساي مصلوب قبل از رستاخيز، در عالَم مردگان سكونت گزيده باشد.. كتاب مقدّس محل سكونت مردگان را كه مسيح در آن پايين رفت، «جهنّم» مي نامد، مکانی که در عبري، شيول و در يوناني، هداس خوانده مي شود؛ زيرا كساني كه آنجايند از رؤيت خدا محرومند. حالِ تمام مردگان منتظر منجي، چه بدكار چه درستكار، اين گونه است. این امر البته به معنای یکسان بودن سرنوشت آن ها نیست.. عيسي به جهنّم نزول نكرد تا لعنت شدگان را نجات دهد يا فلاكت جهنّم را بردارد، او نزول كرد تا عادلاني را كه پيش از او رفته اند نجات دهد. نزول به جهنّم، پيام نجات انجيل را به كمال مي رساند.. مسيح به اعماق مرگ نزول كرد، .. عيساي «رئيس حيات»، «صاحب قدرت موت يعني ابليس را تباه سازد و آناني كه از ترس موت، تمام عمر گرفتار بندگي بودند را آزاد گرداند»..او .. می خواهد آدم و حوا را كه همراه او اسيرست از قید و بندهاشان برهاند. ☪✝ @Debate
تا کنون همیشه گفته شده است که توسط شریعت را نسخ کرد ولی این تنها نیمه سکه است و نیم دیگر سکه که کمتر بر ان تاکید میشود به باور پولس مسیح شریعت جدیدی را نیز وضع کرد. گر چه پولس معتقد بود که : “اگر كسي به آداب و رسوم قديمي يهود وفادار نماند و ختنه نشود, محال است بتواند نجات پيدا كند. “ (اعمال رسولان 15 : 2.)📔 و گفت: “به خوبي مي دانيم كه انسان با اجراي احكام شريعت, هرگز در نظر خدا پاك و بي گناه به حساب نخواهد آمد, بلكه فقط با ايمان به عيسي مسيح, پاك و بي گناه محسوب خواهد شد. بنابراين, ما نيز به عيسي مسيح ايمان آورديم تا از اين راه مورد قبول خدا واقع شويم, نه از راه انجام شريعت يهود. زيرا هيچ كس هرگز با حفظ احكام شريعت, نجات ورستگاري نخواهد يافت. “(غلاطيان 2 : 16. )📔 اما ایا این بدین معنا بود که مسیحیت از دیدگاه پولس هیچ شریعتی ندارد و هر کس میتواند هر کاری که بخواهد انجام دهد و هیچ التزام رفتاری و یا مناسکی در مسیحیت نیست ؟ مطمئنا خیر.. در نامه به پولس از مساله ای به نام شریعت مسیح نام میبرد و میگوید: بارهای سنگین یکدیگر را متحمل شوید و بدین نوع شریعت مسیح را به جای آورید ( غلاطیان 6: 2) به عبارتی دیگر اینکه مشهور شده است مسیحیت شریعت را نسخ کرد تعبیر صحیحی نیست و به در عبارتی دقیقتر باید بگوئیم مسیحیت شریعت را منسوخ ساخت و شریعتی جدید جایگزین آن نمود که حتی در برخی از موارد احکام و باید و نباید های مسیحیت بسیار سخت گیرانه تر از شریعت عهد عتیق است در حقیقت شریعت یهود از دو بخش تشکیل میشد یکی مناسک دینی مانند طهارات، احکام قربانی ، احکام خوردنی ها و نخوردنی ها ، آداب عبادی مانند نماز و روزه ، محرمات مانند شکستن حکم روز شنبه و ... و دیگری شریعت اخلاقی و انچه نسخ شد صرفا مناسک دینی یهود بود نه شریعت اخلاقی و این¬که نجات در گرو ایمان به مسیح است بدین معنا نیست که بی¬نیاز از رعایت شریعت اخلاقی باشیم پولس تاکید میکند که : پس آیا شریعت را به ایمان باطل میسازیم؟ حاشا! بلکه شریعت را استوار میداریم. (رومیان 3: 31 )پس چه گوییم؟ آیا گناه بکنیم از آنرو که زیر شریعت نیستیم بلکه زیر فیض؟ حاشا! (رومیان 6: 15 ) مدیون احدی به چیزی مشوید جز به محبّت نمودن با یکدیگر، زیرا کسی که دیگری را محبّت نماید، شریعت را بجا آورده باشد. (رومیان 13: 8 )محبّت به همسایة خود بدی نمیکند پس محبّت تکمیل شریعت است.( رومیان 13: 10 ) پدر و مادر خود را احترام نما که این حکم اوّل با وعده است. (افسسیان 6: 2 )📙 پولس در نامه به غلاطیان همچنین ایمانداران را به رعایت اخلاق ترغیب کرده است:👇 « اما ای برادران، اگر کسی به خطایی گرفتار شود، شما که روحانی هستید چنین شخص را به روح تواضع اصلاح کنید. و خود را ملاحظه کن که مبادا تو نیز در تجربه افتی.بارهای سنگین یکدیگر را متحمل شوید و بدین نوع شریعت مسیح را به جا آرید؛ ....لیکن از نیکوکاری خسته نشویم زیرا که در موسم آن درو خواهیم کرد اگر ملول نشویم. خلاصه بقدری که فرصت داریم، با جمیع مردم احسان بنماییم، علی الخصوص با اهل بیت ایمان». (غلاطیان 6: 1- 10.)📙 یعقوب نیز میگوید : « اگر آن شریعت ملوکانه را برحسب کتاب بجا آورید، [یعنی]، همسایة خود را مثل نفس خود محبّت نما، نیکو میکنید.» ( رساله یعقوب 2: 8 ) اعتقاد نامه وست مینستر نیز این تاکید میکند : 5. با این حال شریعت اخلاقی به طور دائم توسط تمام مردم، اعم از نجات یافتگان یا سایرین، لازم به اجرا است و این نه فقط به علت مفاد این شریعت اخلاقی است بلکه به سبب عطاکننده¬ی آن یعنی خدای خالق می¬باشد. مسیح در انجیل لازم بودن انجام شریعت اخلاقی را به هیچ وجه رد نمی کند بلکه تأیید می فرماید. اگر دقت کنیم در همه این ایات بر عبارت شریعت مسیح تاکید شده است و این شریعت نیز دقیقا دارای هم محرمات است و هم واجبات و هم مستحبات هم اصول مناسکی دارد و هم اصول اخلاقی که بحث در باره ان در یک زمان دیگر در خدمت خواهم بود. ☪✝ @Debate
مسیح با مرگ خود راه را برای ما مهیا ساخت و برای کسب این نجات نیاز به ایمان و برای کسب ایمان نیاز به فیض داریم . اما چه کسانی مستحق میتوانند فیض را بدست آورند؟ آیا باید برای نیل به آن کوشش خاصی داشت؟ پاسخ به این پرسش ها، منشأ مناقشات بزرگی بين پلاگيوس از انگلستان و اوگوستين شهر هيپو الجزاير گردید.پلاگیوس راهب انگلیسی که از اریگن و عقل گرایی او الهام گرفته بود پس از ورود به رم، از سستی و پایین بودن سطح معنویت در آنجا نگران شد. و وقتی دلیل این ولنگاری اخلاقی موجود در رم را جویا شد این پاسخ را شنید که مطابق آموزه های آگوستین به علت گناه آدم و حوا و میراث آن بر بشریت «شرارت بخش جدا نشدنی حالت انسان گردیده است» و به خاطر آن اراده انسان مخدوش شده است و ما نمیتوانیم برای نجات خود کاری بکنیم . به باور آگوستین، از انجا که طبیعت انسان، طبیعتی ناتوان و گمراه است که برای نجات، محتاج به فیض خداست. فیض، توجه بی حدو حصر خداست بدون آن که استحقاق آن را داشته باشیم، کمکی الهی که درون ما را دگرگون می کند. به نظر اگوستين، پارسائی انسان، بر اساس فیض است. بنابراین حتی اعمال نیک او نیز نتیجه کاری است که خدا در طبیعت سقوط کرده وی انجام داده است . و ما بدون نمیتوانیم به مسیح ایمان بیاوریم . فیض نیز تنها یک هدیه الهی است نه پاداشی از جانب وی؛ زیرا اگر پاداش بود انسان ها می توانستند با اعمال نیک خویش، آن را خریداری کنند؛ در حالی که فیض هدیه رایگان خدا است که به هر که بخواهد ارزانی می دارد. این ها کسانی اند که از میان بشر آلوده ای که تقدیرشان بر هلاکت است، نجات می یابند پلاگیوس اما برای برطرف کردن این نقیصه،مصمم بود. او برای همین منظور، بحث آزادی اراده را مطرح کرد. با شعار « من باید پس میتوانم» شروع به مبارزه با اندیشه های اگوستین نمود وی برای نیل به نجات بر کوشش انسانی تاکید داشت اما نیاز به فیض را نیز انکار نمیکرد و اما چیزی که پلاگیوس از فیض میفهمید با انچه که آگوستین میفهمید متفاوت بود پلاگیوس فیض را عقل و فطرت و هدایت های الهی میدانست. که در انجام وظایف به ما کمک می کند. برای این منظور تنها کافیست خدا راه را به ما نشان دهد. وی معتقد بود انسان بر اساس اختیار و استحقاق خويش است که پارسا شمرده مي شود. بنابراین اعمال نيكوي انسانها، نتيجه اراده خود ایشان است نه اراده اجباری خدا در انسان و نجات مسیح صرفا به معنای پیروی از الگوی مسیح است نه چیزی بیشتر 1⃣ ادامه در پست بعد 👇 انتشار مطالب با ذکر منبع 👇 بلامانع است. ☪✝ @Debate
گفتگوی اسلام و مسیحیت
✍ #یادداشت_استاد_کاشانی #جبر_گرایی_و_مسیحیت مسیح با مرگ خود راه را برای #نجات ما مهیا ساخت و برای
در این میان، مخالفان پلاگیوس و در راس آنها آگوستین نیز بیکار ننشستند و او را سخت مورد هجوم قرار دادند. نزاع کم کم بالا می گرفت. و این نزاع جنجال بزرگی را در کلیسا ایجاد کرد و منجر به تشکیل شوراهایی از جمله افسس(431) و کارتاژ (418م) گردید . باری، نظریات این متفکر انگلیسی در این شورا محکوم شد و خود او نیز به اصرار آگوستین، از سمت خویش خلع گردید. پلاگیوس اما اگرچه محکوم شد ولی نظریات آگوستین هم به طور کامل مورد پذیرش کاتولیک ها قرار نگرفت. میگفت: ما انسانها براي خود از آغاز تا پايان به خدا اتکا داریم؛ زیرا طبیعت انسان، طبیعتی ناتوان و گمراه است که برای نجات، محتاج به فیض خداست. فیض، توجه بی حدو حصر خداست بدون آن که استحقاق آن را داشته باشیم، کمکی الهی که درون ما را دگرگون می کند. به نظر آگوستين، پارسائی انسان، بر اساس فیض است. بنابراین حتی اعمال نیک ما نیز به صورت جبر آمیز نتیجه کاری است که خدا در طبیعت سقوط کرده ما انجام داده است این اعتقاد آگوستین اختلافی سخت یرا کلید زد، اختلافی در پاسخ به این سوال:«آيا نجات پاداش اعمال استحقاقي ماست يا خير؟» تا زمان توماس اكوئيناس، تمامی صاحب نظران بر این امر اتفاق داشتند که انسان نميتواند مدعي استحقاق نجات به عنوان پاداش شده و آن را مقتضای عدالت خداوند بشمارد. بنابراین این اندیشه که کسب نجات از طریق اعمال انسان ها ممکن است به عنوان «بدعت پلاگیوسی» مردود اعلام شد. ژان كالون یکی از معتقد بود حكم ابدي خدا، به نجات بعضی و هلاکت بعضی دیگر تعلق گرفته است؛ زیرا خداوند همه را یکسان خلق نمی کند، بلکه برخی را برای نجات و برخی را برای هلاکت می آفریند. وی البته در پایان، اعتراف می کند: «اذعان دارم که اين حكم هولناك است.» چندی بعد اما نظریه کالون، توسط پیروان وی در شورای دورت 1619 اصلاح شد و در قالب 5 اصل زیر به تصویب رسید:👇 1- فساد و تباهي كامل طبيعت بشر گناه آلود را فرا گرفتند. 2- برگزيدگي و تقديراخرت انسانها بر اساس هيچ استحقاقی و یا دستاورد کار نیک و يا صفت نيكويي نیست بلکه کاملا بی قید و شرط است. 3- مسيح فقط براي برگزيدگان مرد و تنها کفاره گناه اصلی ایشان را پرداخت نه تمامی بشریت. 4- برگزيدگان به گونه قصور ناپذيري فراخوانده ميشوند ورهايي مييابند و این موضوع از طرف آنها مقاومت نا پذیر است و پدیرش آن اختیاری نیست. 5- كساني كه خدا به راستي فرايشان خوانده به هيچ وجه نميتوانند از اين فرا خواندگي منحرف شوند. 2⃣ انتشار مطالب با ذکر منبع 👇 بلامانع است. ☪✝ @Debate
معتقد است به یک خطا حکم شد بر جمیع مردمان برای قصاص ( رومیان 5: 18) و لذا همه انسان هایی که از نسل آدم متولد میشوند با گناه زاده میشوند و تنها راه نجات ایمان به است و با ایمان به مسیح و انجام غسل تعمید عوارض گناه نخستین زدوده میشود و امکان نجات فرد مهیا میشود و در غیر این صورت امکان نجات نخواهد داشت. حال سوال مهمی ایجاد میشود که آیا منظور پولس از قصاص همه مردمان، شامل کودکان نوزاد نیز میشود؟! به باور کلیسا، هر کودکی که به دنیا می آید، وارث گناه آدم است و به همین خاطر می بایست تعمید داده شود تا مشمول نجات واقع گردد. در کتکیزم کاتولیک بیان میکند: «بشر سقوط کرده هنگام تولد با گناه اصلی آلوده است و برای رهایی از این آلودگی، نیازمند ولادت جدیدی است که این ولادت جدید، با مهیا میگردد. در بیانیه شورای ترنت نیز آمده است:👇 «اگر آنان (مردم) از سلاله «آدمِ تکفیر نشده» بودند مردم غیر عادل متولد نمی¬شدند. آنان به خاطر آن تکفیر، هنگامی که در رحم مادر هستند، بی عدالتی را از آن خود می¬کنند تا آنجا که اگر دوباره در مسیح متولد نشوند، هرگز عادل شمرده نخواهند شد ... و نوزادان بدون تعمید، حتی نوزادان کوچک، به خاطر گناه اصلی آدم، دارای تجربه مرگ روح هستند و بر همین اساس می بایست تعمید شوند.» و از همین رو اگر کودکی بدون تعمید از دنیا رود در عذاب الهی خواهد بود. آگوستین صراحتا کودکانی که بدون غسل تعمید از دنیا می رفتند را به خاطر وراثت گناه آدم، مشمول عذاب می دانست. در ادامه پدران یونانی کلیسا نیز از این نظریه تبعیت کردند. آگوستین هم چنین معتقد بود:👇 کودکانی که بدون تعمید از دنیا رفته اند شامل مجازات خفیفی میشوند زیرا پولس رسول میگوید : و حکم شد از گناه یک نفر برای قصاص همه مردمان( رمیان 5: 16) در پی مخالفت پلاگیوس با دیدگاه آگوستین در شهر کاتاژ در سال 481 شورائی تشکیل شد بیانیه شورای کارتاژ میگوید: «اگر کسی بگوید لازم نیست نوزاد را تعمید دهند، باید وی را تکفیر کرد. هم چنین اگر کسی به وجود کودکانی در ملکوت آسمان یا هر جای دیگری معتقد باشد که بدون تعمید از دنیا رفته و در عین حال در شادی به سرمی برند، می بایست تکفیر شود.» ، دیدگاه آگوستین در باره جهنمی شدن کودکان مورد پذیرش پدران کلیسا قرار گرفت و پدرانی مانند جروم و گرگوری کبیر دیدگاه وی را اتخاذ کردند . رابرت برنس –یکی از شاعران بزرگ قرون وسطی – در دعا می گوید: کودکان با به دنیا آمدن به جهنم می روند.» 1⃣ ادامه در پست بعد 👇 ☪✝ @Debate
آیا و یا دارد؟👇 میدانیم که شامل باید و ها و نباید های رفتاری است که توسط خداوند برای انسانها وضع میشود . و علی رغم اینکه مسیح بر عمل به شریعت تاکید میکرد و فرمود: “ گمان مبرید که آمده‌ام تا تورات یا صُحُف انبیا را باطل سازم‌؛ نیامده‌ام تا باطل نمایم‌، بلکه تا تمام کنم‌. 18 زیرا هر آینه به شما می‌گویم تا آسمان و زمین زایل نشود، همزه یا نقطه‌ای از تورات هرگز زایل نخواهد شد تا همه واقع شود. 19 پس هر که یکی از این احکام کوچکترین را بشکند و به مردم چنین تعلیم دهد، در ملکوت آسمان کمترین شمرده شود؛ اما هر که به‌عمل آورد و تعلیم نماید، او در ملکوت آسمان بزرگ خوانده خواهد شد.” (متي 5: 17-20.)📔 اما پولس شریعت عهد عتیق را نسخ کرد. و معتقد شد مسیح با فدا ساختن جان خود بر روی ،همۀ قوانین شریعت مناسکی عهد عتیق را بکمال رسانید و آن را منسوخ نمود (رومیان 10: 4؛غلاطیان 3 : 23-25؛افسسیان 2 : 15) و مناسک دینی(مانند قوانین مربوط به تغذیه و مقررات قربانی) کنار نهاده نهاد . و انجام دادن شریعت را برابر با کفر به مسیح میدانست( غلاطيان 5 : 2)📔 اما آیا دیگر مسیحیان برای هر عملی آزاد هستند و هیچ الزامی در رفتار ندارند ؟ مطمئنا خیر و مسیحیان هم باید هایی را باید رعایت کنند و هم از نباید هایی میبایست اجتناب کنند. عیسای مسیح در موعظه هایش از مساله ای به نام احکام مسیح نام میبرد. عیسی مسیح به شاگردانش میگوید : اگر مرا دوست دارید، احکام مرا نگاه دارید.( یوحنا 14: 15) و میفرماید : هر که احکام مرا دارد و آنها را حفظ کند، آن است که مرا محبت می‌نماید؛ و آنکه مرا محبت می‌نماید، پدر من او را محبت خواهد نمود و من او را محبت خواهم نمود و خود را به او ظاهر خواهم ساخت.( یوحنا 14: 21)📔 همچنین یوحنا میگوید : کسی که گوید او را می‌شناسم و احکام او را نگاه ندارد، دروغگوست و در وی راستی نیست. ( اول یوحنا 2: 4) ؛ در این آیات به روشنی شرط دوست داشتن عیسی و ایمان داشتن به وی که در نتیجه حضور در ملکوت خداوند را به همراه دارد، اطاعت کردن از دستورات وی خوانده شده و چنانچه کسی عیسی را دوست نداشته باشد، دستوراتش را نیز اجرا نمی کند. اما این دستورات عیسی چیست که باید اطاعت شود ؟ یکی از دستورات شریعت که توسّط عیسای مسیح نیز رعایت آن تاکید شده است ده فرمان است در انجیل وقتی جوانی از حضرت عیسی سوال کرد که چه کنم تا حیات جاودانی یابم ایشان پاسخ دادند: احکام را میدانی: زنا مکن، قتل مکن، دزدی منما، شهادت دروغ مده و پدر و مادر خود را محترم دار. ».( لوقا 18: 18-25.) و عیسی مسیح نه تنها لزوم عمل به این احکام را ضروری میداند بلکه بر آنها تفاسیری نیز ارائه میکند از جمله اینکه میفرماید : «شنیده‌اید که گفته شده، ”زنا مکن.“۲۸امّا من به شما می‌گویم، هر‌که با شهوت به زنی بنگرد، همان‌دم در دل خود با او زنا کرده است» ( متی 5: 21- 27) کلیسای از سده های نخستین عمل به احکام ده فرمان را ضروری میداند شورای ترنت تعلیم میدهدکه ده فرمان برای الزامی و انسان آمرزیده شده همچنان ملتزم به رعایت آنها است شورای واتیکان دوم نیز تاکید میکند که اسقفان که جانشینان رسولانند رسالت تعلیم همه قوم ها و موعظه انجیل به تام مخلوقات را .... از جانب خداوند دریافت میکنند ، تا تمام آدمیان بتوانند از طریق ایمان ، تعمید و رعایت ده فرمان نجات یابند . و همپنین علاوه بر ده فرمان آئین های مشخصی به عنوان آیین های کلیسایی تعیین شده است که مسیحیان باید آن را به جای آورند از جمله آئین تعمید است کتکیزم کاتولیک بیان میکند :خدا نجات را مقيّد به آيين تعميد كرده است. با تعميد همه گناهان بخشيده مى شوند، هم گناه اوليه و هم گناهان شخصى که تا قبل از مرتکب شده است، . لوتر راجع به آن مینویسد📝: موجب آمرزش گناهان شده، ما را از مرگ و شیطان نجات می¬دهد و به همه مومنان موهبت متبرک بودن ابدی را می¬بخشد . و همچنین مراسم یکی دیگر از باید های کلیسا است کلیسا معتقد است : اگر کسی جسد پسر انسان را نخورد و خون او را ننوشد در خود حيات ندارد».. در کلیسای کاتولیک مراسم اعتراف نیز از اهمیت بالایی برخوردار است و کلیسا بیان میکند: هر كسى كه از گناهان خودش آگاه است بدون اينكه ابتدائاً آيين توبه را دريافت نمايد نبايد در مراسم عشای ربانی شرکت کند .. کلیسای کاتولیک در شورای ترنت در هفتمین نشست خود که در سال 1547 پایان یافت اعلام کرد: هر کس که بگوید آئین¬های مقدس در شریعت جدید موجب فیض نمی¬شوند بلکه فقط ایمان به وعده الاهی کافی است تا موجب فیض شود، مطرود است. همچنین عهد جدید بر انجام دستورات عبادی متعددی مانند از جمله نماز و دعا تاکید میکند عیسی مسیح میگوید: 1⃣ ادامه در پست بعد 👇 ☪✝ @Debate
یک که میتواند مرتبط به دین بودن یا نبودن باشد بحث زیر است.👇 آیا برای آزادی است؟👇 در بین مسیحیان در باره دو دیدگاه وجود دارد مطابق دیدگاه دوم که بیشتر کاتولیک ها و طرفداران ارمینیوس از آن طرفداری میکردند آموزه نجات ابدی وجود ندارد و هر که مرتکب گناه شود ممکن است فیض را برای همیشه از دست بدهد و لذا به هیچ وجه اجازه گناه یا معصیت را به پیروانشان نمیدهند اما مطابق دیدگاه اول که بیشتر طرفداران کالون و بسیاری از از آن طرفداری میکردند معتقد به نجات ابدی ایمانداران بودند . اما اگر کسی مطمئن به نجات جاودان هست آیا میتواند بی دغدغه گناه کند چون دیگر هیچ چیزی نمیتواند او را از نجات ابدی جدا سازد؟ طرفداران کالون پاسخ میدهند نجات تنها بافیض است،فقط بوسیلةایمان وتنها درعیسی مسیح (یوحنا 3 : 16 وافسسیان 2 : 8-9 ویوحنا 14 : 6).📔 درست وقتیکه یک شخص حقیقتا به عیسی مسیح ایمان میآورد،اونجات یافته ونجاتش ابدیست. نجات به وسیله ایمان بدست میآید،امابااعمال ادامه می یابد. پولس رسول به این موضوع در 3 : 3 اشاره میکند وقتیکه میپرسد "آیا اینقدر بیفهم هستید؟" که به روح شروع کرده،الان بجسم کامل میشوید؟" کسی نمیتواند نجات را با اعمالش خریداری کند. بنابراین طبق اعتقاد کلیسا،نه کسی توانایی دارد نجات را بدست آورد و نه ان را حفظ کند و این خداست که نجات ماراحفظ میکند (یهودا 24).📔 از نظر ایشان هر نوع انکار اطمینان به حفظ نجات ابدی،درواقع این رامیرساندکه ماباسعی خودمان وازطریق اعمالمان بایدنجات مان راحفظ کنیم. این کاملابرخلاف اعتقادنجات با فیض است. و ایمانداران بخاطرکارمسیح نجات می یابند نه کار خودشان (رومیان 4 : 3-8). ادعای اینکه مابایدکلام خدارا اطاعت کنیم ویازندگی خداپسندانه داشته باشیم تا بتوانیم نجات مانراحفظ کنیم مثل این است که بگوییم برای پرداخت جریمةگناهان کافی نبود. در حالی که طبق اعتقاد ایشان مرگ مسیح برای جریمةهمةگناهانرادرگذشته،حال،وآینده چه قبل وچه بعداز نجات کافی است (رومیان 5 : 8 و1 قرنتیان 15 : 3 و2 قرنتیان 5 : 21).📔 پولس اعلام میکند:👇 " خوب ، اكنون چه بايد كرد؟ آيا بايد به زندگي گذشته و گناه آلود خود ادامه دهيم تا خدا نيز لطف و بخشش بيشتري به ما نشان دهد؟2و3 هرگز! مگر نمي دانيد كه وقتي به مسيح ايمان آورديم و _تعميد گرفتيم ، جزئي از وجود پاك او شديم و با مرگ او، طبيعت گناه آلود ما نيز مرد؟ پس ، حال ، كه قدرت گناه در ما نابود شده است ، چگونه مي توانيم باز به زندگي گناه آلود سابق خود ادامه دهيم ؟ ... خلاصه ديگر اجازه ندهيد كه گناه بر اين بدن فاني شما حكمراني كند و به هيچ وجه تسليم خواهشهاي گناه آلود نشويد. ... پس گناه ديگر ارباب شما نباشد، زيرا اكنون ديگر در قيد شريعت نيستيد تا گناه شما را اسير خود سازد بلكه به فيض و لطف خدا از قيد آن آزاد شده ايد ( رومیان 6: 1-14)📔 1⃣ادامه در پست بعد 👇 ☪✝ @Debate
گفتگوی اسلام و مسیحیت
✍ #یادداشت_استاد_کاشانی یک #بحثی که میتواند مرتبط به دین بودن یا نبودن #مسیحیت باشد بحث زیر است.👇
ادامه👇 وی همچنین افرادی که در زندگی میکنند را برده گناه میداند و میگوید : 15 اما اگر ما از راه اجراي شريعت و به دست نمي آيد، بلكه خدا آن را به خاطر و لطف خود به ما عطا مي كند، آيا اين بدان معناست كه مي توانيم باز هم گناه كنيم ؟ هرگز! 16 مگر نمي دانيد كه اگر اختيار زندگي خود را بدست كسي بسپاريد و مطيع او باشيد، شما برده او خواهيد بود، و او ارباب شما؟ شما مي توانيد گناه و مرگ را به عنوان ارباب انتخاب كنيد، و يا اطاعت از خدا و زندگي جاويد را. ( رومیان 6: 14-18) همچنین پولس در نامه به غلاطیان نیز مینویسد : و آنانی که متعلق به مسیح عیسی هستند ، طبیعت نفسانی را با هوس ها و امیال آن کرده اند. ( غلاطیان 5: 24)📔 یوحنا نیز معتقد است هر کس که در گناه زندگی کند نشان میدهدکه واقعا ایمان حقیقی و فیض را دریافت نکرده چنانکه کتاب مقدس میگوید : هر که گناه کند ، قانون خدا را می شکند ، زیرا گناه چیزی جز شکستن قانون نیست.... بنابراین محال است کسی که در اتحاد با مسیح زندگی می کند در گناه بسر ببرد ! اما ، هر که در گناه زندگی می کند او را هرگز ندیده و نشناخته است....هر که فرزند خدا است نمی تواند در گناه زندگی کند ، زیرا ذات الهی در او است و نمی تواند در گناه بسر برد.( اول یوحنا 3: 3-10)📔 بنا بر این هیچ کدام از مجوزی برای گناه کردن صادر نمیکنند و گناه را ممنوع میدانند طرفداران کالون نیز جواز گناه را صادر نمیکنند بلکه میگویند کسانی که زندگی گناه آلود را انتخاب کردند در واقع فیض حقیقی را دریافت نکرده اند . اما این آموزه مورد انتقاد جدی کاتولیک ها و بسیاری از روشنگران قرار گرفت و ایشان معتقدند آموزه نجات ابدی به سستی و رخوت میانجامد و گرچه طرفداران این آموزه نمیخواهند اجازه گناه را صادر کنند ولی به صورت اتوماتیک اگر انسانها مطمئن باشند که به صورت صد در صد نجات یافته اند خود را در بی بند و باری و گناه آزاد تر میدانند . و باعث غرور و تکبر ایشان میشود . بخصوص اگر این آموزه با دکترینی که از قبلی اراده معیوب بشر و عدم توانایی بشر برای خود داری از گناه ممزوج شود علاوه بر ازادی در گناه خود را برای انجام آن نیز ملامت نمیکنند و ان را تقصیر طبیعت ناقصشان میاندازند. انتشار مطالب با ذکر منبع 👇 بلامانع است. 2⃣ ☪✝ @Debate
که مدعی هستند با چه شخصی ملاقات میکنند؟ یکی از ادعاهای رایج در میان ادعای ملاقات با مسیح در خواب یا بیداری است گر چه امکان ملاقات با مسیح یا هر یک از اولیا و انبیا الهی منتفی نیست ولی آیا این مدعیان واقعا مسیح را ملاقات کرده اند ؟ در یک مطالعات آماری از 100 نفر از کسانی که ادعای ملاقات با مسیح کرده از ایشان خواسته شد تا به پرسش های زیر پاسخ بدهند. 1- رنگ پوست فردی که ملاقات کرده اند چه رنگی بود؟ 2- رنگ چشمهایش چه رنگی بود ؟ قهوه ای ، یشمی ، آبی ، سیاه ، و... 3- موهایش چه رنگی بود ؟ قهوه ای ، طلائی، سیاه ،و... 4- موهایش بلند بود و بر روی شانه هایش ریخته شده بود و یا کوتاه بود؟ 5- موهایش سفید شده بود یا خیر؟ 6- چهره اش زیبا و دلفریب بود یا یک صورت عادی و معمولی داشت ؟ 7- از نظر هیکل لاغر یا چاق یا متوسط بود ؟ 8- تقریبا چقدر داشت؟ 9- قد وی بلند کوتاه یا متوسط بود؟ 10- آیا اگر دفعه دوم چنین فردی را در میان 20 شخص دیگر ببینند آیا میتوانند وی را باز شناسی کنند یا خیر؟ 11- فرد ملاقات شده شبیه کدام یک از تصاویر یا فیلم هایی بود که تا کنون در باره عیسی کشیده یا ساخته شده است ؟ اما پاسخ هایی که دریافت شد دو مشکل اساسی داشت یکی اینکه پاسخ ها به هیچ وجه یکدست نبود و هر کسی با یک فرد متفاوتی ملاقات کرده بود و برخی با یک فرد و برخی با فردی گندمی و برخی نیز با فردی مایل به سیاه ملاقات کرده بودند و برخی با فردی لاغر و برخی با فردی متوسط و همچنین برخی با یک مرد با موهای طلائی برخی قهوه ای و برخی مشکی ملاقات کرده بودند . و تقریبا از عیسی یک مرد هزار چهره ترسیم کرده بودند . و مشخص نبود که آیا عیسی یک چهره ثابت دارد و یا در هر لحظه مشخصات فیزیکی چهره اش متفاوت میشود یک بار سفید پوست و یک بار سیاه پوست یک بار بلند قد و یک بار کوتاه قد میشود ؟ اما بیشتر مصاحبه ها ادعای ملاقات با یک جوان 33 ساله سفید پوست ، بلند قد ، زیبا و چشم نواز ، چشم های آبی ، با موهای طلائی خرامیده بر روی شانه ، و با لباسی سفید و چهره ای کاملا متمایز میکردند که بیشتر شبیه بازیگر نقش عیسی در فیلم انجیل به روایت لوقا و یا فیلم the bible بود . اما این ادعا نیز با مشکل جدی روبرو بود زیرا گر چه اروپایی ها علاقه زیادی دارند تا عیسی را با چنین مشخصاتی ترسیم کنند و در معمول نقاشی ها و و فیلم ها از چنین تصاویری در باره عیسی استفاده میشود اما کتاب مقدس چهره عیسی را به گونه دیگری ترسیم میکند که با مشخصات فوق کاملا متفاوت است . گر چه کتاب مقدس یک تصویر گری کامل از چهره عیسای مسیح ارائه نکرده است ولی در بخش هایی از آن به برخی از خصوصیات چهره عیسی اشاره نموده است و در بخشهایی از عهد عتیق برخی از پیامبران مانند حزقیال( حزقیال فصل 40) و دانیال ( دانیال فصل 7 و 10) نیز با مسیح ملاقات کرده بودند و توصیفاتی از چهره عیسی بیان داشتند و در برخی از پیشگویی ها و مکاشفات نیز توصیفاتی در این باره بیان شده است. از جمله :👇 چهره زیبایی نداشت : گر چه تمامی کسانی که ادعای ملاقات با مسیح را دارند میگویند با یک فرد زیبا روی ملاقات کرده اند اما اشعیا پیشگویی میکند که« او را نه صورتی و نه جمالی می‌باشد. و چون او را می‌نگریم منظری ندارد که مشتاق او باشیم».( اشعیا 53: 2) و و همچنین در اشعیا 52 چهره عیسی را توصیف میکند که مطابق ترجمه عصر جدید « مردم از دیدن او وحشت می‌کردند، قیافه او چنان کریه بود که شباهتی به آدمیان نداشت» . (اشعیا 52: 14) در این آیه اشعیا از عبارت שָׁמְמ֤וּ= با اوای šā-mə-mū به معنای وحشت کردن استفاده میکند. خدشه ای در صورتش داشت : اشعیا 52 ایه 14 میگوید در چهره عیسی خدشه ای بود که صورتش را حتی از شباهت به یک انسان انداخته بود مردم از دیدن آن به هراس می افتند و یا چندش میکنند . در عبری از واژه מִשְׁחַ֥ת با آوای miš-ḥaṯ به معنای فساد و عیب در چهره استفاده شده است . گویا در آن زمان یک بیماری رایج بود که برخی از مردم چهره هایش به خاطر زخم یا ویروسی چنان معیوب میشد که در نگاه دیگران چندش اور میشد و پولس نیز به همین بیماری مبتلا بود و در نامه هایش مینویسد پولس سه بار از خدا خواسته اش که خدشه در چشمش را اصلاح کند ولی خدا به وی پاسخ نمیدهد (دوم قرنتیان ۱۲: ۷-۱۰( و در نامه دوم قرنتیان از آنانی که به خاطر عارضه ای که در چشمش داشت و قیافه اش را چندش آور کرده خرده گرفته بودند انتقاد میکند. و از غلاطیانی که او را به خاطر ظاهر ناپسندش تحقیر نکردند تشکر میکند.( غلاطیان 4: 14-16)📔 1⃣ ادامه در پست بعد 👇 ☪✝ @Debate
گفتگوی اسلام و مسیحیت
✍ #یادداشت_استاد_کاشانی #مدعیانی که مدعی #ملاقات_با_مسیح هستند با چه شخصی ملاقات میکنند؟ یکی از
مدعیانی که با هستند چه شخصی را ملاقات میکنند؟👇 عیسی نداشت :.براساس مسیح چهره متمایز و قابل تشخیصی نداشت زیرا کاهنان معبد نیاز داشتند پولی به یهودای اسخریوطی بپردازند تا عیسی را از بین حواریون برای ایشان بشناساند و از همین رو زماني كه مسیح و حواریون در باغ جتسيماني محاصره شدند یهودا با بوسیدن عیسی او را به کاهنان معرفی کرد (متی 26: 48) تا نشان دهد کدام یک ایشان مسیح است چرا كه کاهنان قادر به تشخيص وي از حواريونش نبودند در حالی که عیسی چندین بار در صحن معبد و در اورشلیم با کاهنان محاجه کرد بود و ایشان را به چالش کشیده بود اما با این وجود هنوز چهره اش آنقدر متمایز نبود که نیاز به پرداخت پول کلانی به یهودا نباشد . موهای عیسی کوتاه بود: در کتاب اعمال رسولان پولس مدعی میشود که در مکاشفه ای مسیح را دیده(اعمال رسولان 9: 3) چندی بعد وی در یکی از نامه هایش موهاي بلند براي مرد را تقبیح مي كند(اول قرنتیان 11: 14). بنا بر این مسیح نمیبایست موهای بلندی داشته باشد موهای سفید بود : یوحنا نیز در مکاشفه اش وقتی مسیح را ملاقات میکند مثل پیر مردی تصویر گری میکند که تمامی موهای سرش سفید است و مینویسد «سر و موی او سفید چون پشم، مثل برف سفید بود ( مکاشفه 1: 13) دانیال نیز در مکاشفه ای مسیح را ملاقات میکند میگوید« و لباس او مثل برف سفید و موی سرش مثل پشم پاک بود .» ( دانیال 7: 9) گر چه عیسی در 30 سالگی به خدمت مشغول شد و کل مدت خدمتش نیز بیش از 3 سال طول نکشید و در حدود 33 سالگی مصلوب شد اما گویا فشار و مشکلاتی که در راه خدمتش کشیده بود او را چنان شکسته بود که در قامت یک مرد 50 ساله نشان داده میشد . در یوحنا وقتی یهودیان وقتی میخواستند با عیسی مناظره کنند به وی گفتند تو که 50 سال بیشتر نداری ( یوحنا 16 :28)📔 2⃣ ادامه در پست بعد 👇 ☪✝ @Debate
از ایماندارانش میخواهد روز وشب به انتظار آمدن منجی موعود بنشینند و ظهورش را لحظه شماری کنند. عیسای مسیح امدن موعود را همانند اربابی به تصویر میکشد که به عروسی رفته و آمدنش به طول کشیده و غلامانش در منزل منتظر آمدن وی هستند تا در را برویش باز کنند لوقا به نقل از مسیح مینویسد :📝 مسیح نشانه های ظهور را همچون درخت انجیری میداند که شکوفه زده و نوید آمدن تابستان را میدهد و میگوید:👇 «درخت و درختان دیگر را در نظر آورید.۳۰به محض اینکه برگ می‌دهند، می‌توانید ببینید و دریابید که تابستان نزدیک است.۳۱به همینسان، هرگاه ببینید این چیزها رخ می‌دهد، درمی‌یابید که پادشاهی خدا نزدیک شده است. ( لوقا 21: 29-32)📔 لوقا به نقل از مسیح مینویسد :📝 کمرهای خود را بسته، چراغ‌های خود را افروخته بدارید. و شما مانند کسانی باشید که انتظار آقای خود را می‌کشند که چه وقت از عروسی مراجعت کند. تا هر وقت آید و در را بکوبد، بی‌درنگ برای او باز کنند. خوشا به حال آن غلامان که آقای ایشان چون آید، ایشان را بیدار یابد... پس شما نیز مستعد باشید، زیرا در ساعتی که گمان نمی‌برید پسر انسان می‌آید. ( انجیل لوقا 12: 35-36)📔 «بهوش باشید، مبادا عیش و نوش و مستی و نگرانیهای زندگی دلتان را سنگین سازد و آن روز چون دامی به‌ناگاه غافلگیرتان کند.۳۵زیرا بر همۀ مردم در سرتاسر جهان خواهد آمد.۳۶پس همیشه مراقب باشید و دعا کنید تا بتوانید از همۀ این چیزها که بزودی رخ خواهد داد، در امان بمانید و در حضور پسر انسان بایستید.»( لوقا 21: 34-36)📔 مسیح نشانه های ظهور را همچون درخت انجیری میداند که شکوفه زده و نوید آمدن تابستان را میدهد و میگوید:👇 «درخت انجیر و درختان دیگر را در نظر آورید.۳۰به محض اینکه برگ می‌دهند، می‌توانید ببینید و دریابید که تابستان نزدیک است.۳۱به همینسان، هرگاه ببینید این چیزها رخ می‌دهد، درمی‌یابید که پادشاهی خدا نزدیک شده است. ( لوقا 21: 29-32)📔 مژده مسیح به نزدیک بودن ملکوت آسمان و بازگشت مجدد وی حس انتظار زیادی در مسیحیان اولیه زنده کرده بود به گونه ای که وقتی چند نفر از مسیحیان تسالونیکی از دنیا رفتند و برای ایشان این سوال بوجود آمد که زمانی که مسیح بازگردد تکلیف مسیحیانی که مردند چه خواهد شد آیا انها هم میتواند مانند زندگان به آسمان ربوده شوند و پولس در جواب نامهشان نوشت بلی ایشان زنده خواهند شد و به همراه زندگان به آسمانها ربوده میشوند . ( اول تسالونیکیان 4: 16-17) ولی شدت انتظار در این شهر برخی از مسیحیان را واداشته بود تا کار و زندگی را رها کنند و به انتظار آمدن مسیح بنشینند در ای دیگر به ایشان یاد آور میشود تا دجال نیاید مسیح ظهور نخواهد کرد ( دوم تسالونیکی 2: 3) به نزدیک بودن ملکوت آسمان و بازگشت مجدد وی حس انتظار زیادی در مسیحیان اولیه زنده کرده بود به گونه ای که وقتی چند نفر از مسیحیان تسالونیکی از دنیا رفتند و برای ایشان این سوال بوجود آمد که زمانی که مسیح بازگردد تکلیف مسیحیانی که مردند چه خواهد شد آیا انها هم میتواند مانند زندگان به آسمان ربوده شوند و پولس در جواب نامهشان نوشت بلی ایشان زنده خواهند شد و به همراه زندگان به آسمانها ربوده میشوند . ( اول تسالونیکیان 4: 16-17) پطرس با اشاره به اینکه خود عیسی فرارسیدن پادشاهی خداوند را ناگهانی می‌دانست می‌گوید: «مانند کسی که منتظر هر اتفاقی است، منتظر آمدن عیسی مسیح باشید» (اول پطرس 13:1). او می‌پنداشت که «پایان همه چیز نزدیک است» (اول پطرس 4: 7) و زمان داوری نیز آغاز شده است (اول پطرس 4: 17). تعالیم در باره انتظار کشیدن برای آمدن موعود مینویسد:📝 671. كليسا...در ميان مخلوقاتى بسر مىبرد كه در مصيبت هاناله سرمى دهند و منتظر ظهور پسران خدا هستند». به همين دليل مسيحيان به خصوص در عشاى ربانى براى تسريع بازگشت مسيح دعا مىكنند، و به او مىگويند: «اى خداوند ما بيا». 672. مسيح پيش از عروجش تأكيد كرد كه زمان برقرارى ملكوت مسيحايى با شكوهى كه اسرائيل انتظار آن را مىكشد، فرا نرسيده است، كه به گفته ى پيامبران، براى تمام آدميان نظام عدالت نهايى، محبّت و صلح را به ارمغان مىآرود. برحسب قول خداوند زمان حاضر زمان روح القدس و شاهد بودن است، اما در عين حال مشخصه آن، «محنت» و گرفتارى به شر است كه دست از كليسا برنمى داردو طليعه كشمكشهاى آخرالزمان است. و زمان انتظار كشيدن و مراقب بودن است. گفتگوی اسلام و مسیحیت: ☪✝ @Debate
طبق خداوند سرزمین ما بین نیل تا فرات را به فرزندان ابراهیم عطا کرده بود.( پیدایش 15: 18) اما گناهان بنی اسرائیل منجر به آوارگی .اسارت قوم بنی اسرائیل در مصر شد . یهودیان معتقدند پادشاهانی از طرف خدا فرستاده میشوند تا بنی اسرائیل را از رنج و اسارات رهایی بخشند .این پادشاهان مسیح هستند. پس از مدتها اسارت و بردگی قوم بنی اسرائیل در مصر حضرت موسی و یوشع از جانب خدا مامور شد ایشان را از اسارت فرعون رهایی بخشد و به سرزمین وعده بازگرداند. حضرت موسی و یوشع اولین نجات بخش بنی اسرائیل به شمار می ایند. پس از اینکه بنی اسرائیل در سرمین فلسطین ساکن شدند حکومت مرکزی نداشتند و هر قبیله ای بصورت ملوک الطوایفی اداره میشد و همواره قبائل اطراف بر ایشان مسلط میشدند ایشان نیز باز شروع به بت پرستی و گناه کردند تا از سموئیل درخواست کردند که یک پادشاه بر آنها بگمارد و نیز شائول را برای ایشان انتخاب کرد و وی را با روغن مقدس مسح نمود (اول سموئیل 10: 1) و بعد از وی نیز داوود (دوم سموئیل 2: 4 و 7) و سلیمان (اول پادشاهان 1: 39) نیز از مسیحان عهد عتیق محسوب میشوندبعد از حکومت پادشاهان بنی اسرائیل دو باره به بت پرستی متمایل شدند و دو باره خداوند انها را مجازات نمود و آشوریان و بابلیان را بر ایشان مسلط نمود و ایشان را به اسارت و بردگی گرفتند . بعد از 70 سال اسارت در بابل باز خداوند پادشاهی در ایران به نام کورش را بر انگیخت تا بنی اسرائیل را از اسارت رهایی بخشد و کورش نیز گر چه با روغن مسح نشد ولی یکی از مسیح های محسوب میشود ( اشعیا 45: 1) اما مسیحای نهایی یهود یک رهبر است که توسط خداوند مسح شده است و از نسل داوود می‌باشد. او قبایل بنی اسراییل را متحد خواهد کرد و عصر مسیحایی را آغاز خواهد نمود که دورانی در صلح جهانی به نام دنیای آینده خواهد بود. دانیال معتقد است منجی یهود در شکل یک ماشیح یا مسیح ظهور پیدا میکند ( دانیال 9: 25 ) مسیح تحقق ماشیح قبل از آمدن عیسی با گرفتن مالیات های سنگین فشار زیادی را بر یهودیان بار آورده بودند و شوق انتظار مسیحائی در میان مردم شعله بیشتری گرفت و این بار عیسی فرزند مریم وظیفه مسیحایی را به عهده گرفت .در ابتدا کسی باور نمیکرد که عیسی ناصری همان مسیح موعود باشد حتی یحیی تعمید دهنده نیز شک کرد که آیا او واقعا مسیح باشد و لذا جمعی از شاگردانش را فرستاد که از عیسی بپرسند که او کیست ( متی 11: 2-6) و روزی عیسای مسیح از شاگردانش پرسید مردم در باره من چگونه فکر میکنند گفتند برخی تو را یحیی تعمید دهنده میدانند و برخی تو را ایلیا و برخی ارمیا یا ظهور یکی از انبیا میدانند عیسی پرسید شما مرا که میدانید پطرس پاسخ داد تویی مسیح پسر خدای زنده عیسی گفت خوشا به حال تو زیرا این مطلب خدا بر تو کشف نمود ( متی 16: 13-20) مرتا خواهر مریم مجدلیه نیز اعتراف میکند که عیسی همان مسیح است ( یوحنا 11: 27) اما با این حال عمده یهودیان نپذیرفتند که عیسی همان مسیح یا ماشیح نهائی باشد و لذا در جلسه محاکمه عیسی رئیس کهنه به وی میگوید به خدای حی قسمت میدهم که آیا تو مسیح هستی ؟ اما عیسی پاسخ کاهن را بی جواب گذاشت و گفت این سخنی است که تو میگوئی ( متی 26: 63-64)📔 مسیحیان بر این اعتقاد هستند که عیسای ناصری پس از 33 سال زندگی به صلیب کشیده شد و مرد و در قبر گذاشته شد اما پس از سه روز زنده شد و مدت 40 روز با شاگردانش زندگی کرد و سپس در جلوی چشم ایشان به آسمان برده شد بعد از اینکه عیسی به آسمان صعود کرد، فرشتگان به شاگردان گفتند، "گفتند ای مردان جلیلی چرا ایستاده بسوی آسمان نگرانید؟ همین عیسی که از نزد شما به آسمان بالا برده شد باز خواهد آمد." (اعمال 1: 11). زکریا 14: 4 محل بازگشت ثانوی او را کوه زیتون اعلام می کند. متی 24: 30 می گوید، "آنگاه علامت پسر انسان در آسمان پدید گردد و در آنوقت جمیع طوایف زمین سینه زنی کنند و پسر انسان را ببینند که بر ابرهای آسمان با قوت و جلال عظیم می آید." انتشار مطالب با ذکر منبع 👇 بلامانع است. 1⃣ ادامه در پست بعد 👇 ☪✝ @Debate
، و توسط برخی از اصرار میکنند که ما صرفا میبایست به تبشیر بپردازیم و به منکران ومعاندانی که میخواهند با طرح اشکالاتی مسیحی را انکار کنند کاری نداشته باشیم و چنانکه انجیل میگوید: آنچه مقدّس است، به سگان مدهید و مرواریدهای خود را پیش خوکان میندازید، مبادا آنها را پایمال کنند و برگردند و شما را بِدَرند. ( متی 7: 6) اما آیا این تعلیم درست است؟ مبشران در حقیقت با این ترفند میخواهند مخاطبین خود را از آگاه شدن باز دارند و اجازه ندهند ایشان با استدلال و منطق اشنایی پیدا کنند این در حالی است که پطرس در نامه اش مینویسد:📝 پیوسته مستعد باشید تا هر که سبب امیدی را که دارید از شما بپرسد او را جواب دهید) اول پطرس 3: 15 ( عبارت اصلی یونانی جواب دادن در اول پطرس 3: 15 که در ترجمۀ قدیم آمده است همان آپولجیا ἀπολογίαν استفاده شده است. این عبارت در فرهنگ بسیار عمیق است. این عبارت یونانی زمانی بکار میرود که شخصی در شورا یا دادگاهی قرار گرفته است، به دلیل عقاید و باورش متهم شده است، او را به زیر سوال میبرند، و او ایستاده از باور و عقیدۀ خودش دفاع میکند. یعنی دفاعیه. معروفترین دفاعیۀ فرهنگ یونان، دفاع معروف افلاطون از باورهای سقراط است که نوشتهایی نیز به همین نام از قلم افلاطون باقی مانده است اشعیا نیز از قول خداوند نقل میکند که : خداوند می‌گوید: «بیایید تا با همدیگر محاجه نماییم. ( اشعیا 1: 18)📔 وقتی سرباز رومی به صورت عیسی طپانچه زد عیسی رو به کاهن کرد گفت اگر دروغ گفتم دلیل بیاور ( یوحنا 18: 23) و خود عیسی نیز بارها فریسیان را به چالش میطلبد و یا شبهات و اشکالاتشان را پاسخ میدهد. در انجیل بارها نشان داده شده است که عیسای مسیح با و کاهنان محاجه میکرد و ایشان از پاسخ دادن به عیسی عاجز میشدند ( متی 23: 41-46) و یا اشکالات ایشان را پاسخ میداد ( متی 21: 23-27)📔 پطرس در برابر شورای یهود محاجه کرد ( اعمال رسولان 4: 1-13) پولس نیز همواره در مورد مسیح مباحثه میکرد و برهان قاطع می اورد ( اعمال رسولان 19: 8) در سراسر عهد عتیق نیز انبیا در برابر مخالفین خود مناظره سراسر کتاب ایوب شرح مناظره ها و محاجه های ایوب در برابر دوستانش الیفاز ، بلدد، سوفر میباشد( ایوب 2: 11 الی 32) موسی در برابر فرعون مناظره میکند ( خروج فصل های 7-10) ایلیا در برابر پیامبران بعل.ارمیاء نبی در برابر صدقیا پادشاه یهودا و انبیاء دروغین زمان خود. دانیال و دوستانش در برابر نبوکد نصر مناظره میکنند اما در عین حال پولس میخواهد که : از مباحثات نامعقول و نسب نامه‌‌‌ها و نزاعها اعراض نما زیرا که بی ثمر و باطل است.( تیطوس 3: 9)📔 ولی با این همه تاکید بر استدلال ایشان ایمان را مقدم بر فهم میدانند و چنانکه آگوستین گفت ایمان می اورم تا بفهمم ایشان نیز تاکید میکنند که نمیتوان ایمان را با استدلال درک کرد و لذا پای عقل و استدلال در حوزه های ایمانی بسته خواهد بود و به انچه ایشان ادعا میکنند پیام خداست صرفا فقط باید ایمان آورد . و از گفتگو و استدلال در باره آن باید خود داری نمود. گفتگوی اسلام و مسیحیت: ☪✝ @Debate
و اروپاییان بعد از توسط کلمب راهی سرزمین های جدید شدند البته در این سرزمین های ساکنان سرخ پوست زندگی میکند و ابتدا باید تکلیف این ساکنان قدیمی مشخص شود. بزرگترین تراژدی نسل کشی امریکایی توسط فاتحان اروپایی از جمله هرنان کرتز و ... بود قبل از ورود اروپائیان قاره امریکا 145 میلیون سکنه داشت و 90 درصد این افراد با جنگ ، کار سخت در معادن ، تفتیش عقائد و تزریق بیماری واگیر دار قتل عام شدند. امار مجموع تلفات سرخ پوستان بر اثر استعمار قاره آمریکا حدود 138 میلیون نفر تخمین زده شده است البته برخی از مورخین امار های بسیار پائین تری و تا حدود 8 میلیون و 400 هزار نفر را تخمین زدند. یکی از دغدغه های فتح این سرزمین های مسیحی سازی مردم این سرزمین بوده است پادشاه اسپانیا «کارلوس پنجم» درجواب نامه هنران کورتز در مورد اجازه برای فتح مکزیک در نامه ای به او می نویسد: «باید مواظب باشی اولین نیت تو باید مسیحی سازی «اسپانیای جدید» باشد . اما ساکنان این سرزمین در برابر تغییر دین مقاومت میکردند و لذا قتل عام گسترده ای رخ داد کشیش دومینیکن دربار اسپانیا «خوان خینس سِپولوِرا» و کاتب ویژه پادشاه «کارلوس پنجم» معتقد بود: «خدا در سنت‌های لایتغیّر و مستمرخود همه این وحشی‌ها را به خاطر گناهانشان محکوم به فنا کرده‌است و آنها را مقهور دستان فاتحان اسپانیایی نموده‌است، در زمان‌های سابق نیز سنت الهی بر همین امر تحقق یافت و کنعانیان به دست یهودیان مقهور شدند. » اسقف اعظم سرزمین‌های فتح شده «توماس برلانگا» که نماینده ویژه پادشاه اسپانیا برای نظارت بر امور سرخپوستان بود، در نامه‌ای به دربار اسپانیا می‌نویسد: «برخی اسپانیایی‌ها نسبت به کشتن سرخپوستان آنقدر بی تفاوت هستند که انگار سگی را می‌کشند، حتی برخی به سگ‌ها بیشتر توجه دارند تا به سرخپوستان؛ سگ اینجا بیشتر از سرخپوستان مورد توجه و احترام است. اینجا کشتن زنان و مردان سرخپوست افتخار محسوب می‌شود و به جای مجازات؛ قاتلان تحسین می‌شوند پس از فتح مکزیک پروژه برده سازی سرخ پوستان آغاز شد«لاس کاساس»، کشیش دومنیکن در دفاع از دیدگاه خود بر لزوم برده گرفتن معتقد است : «حق حاکمیت و سلطه بر سرزمین هاکه توسط پاپ به اسپانیایی‌ها داده شده طبیعتا مستلزم حق بردگی گرفتن سرخپوستان است و این به نفع خود ایشان است که در مقابل اربابان اسپانیایی سر تسلیم فرو آورند. کشیش «موتولینیا » نیز توسل به زور برای هدایت سرخپوستان را لازم و مقدس می‌داند او در دفاع از فتوحات و خشونت فاتحان اسپانیایی در نامه‌ای به پاپ می‌نویسد: «لشگر کشی و فتح این مناطق تنها وسیله برای هدایت سرخپوستان به مسیحیت بود.» با این وجود برخی از کشیشانی نیز بودند که این نگرش افراطی را بر نمیتابیدند اما در مقابل کشیشانی نیز بودند که با این جنایات موافق نبودند از جمله «سپل ودا» معتقد است که مردم جهان باهم برابر و برادرند و سرخپوستان مانند بقیه دارای ادراک و تعقل اند پروژه برده سازی سرخ پوستان همراه با پروژه مسیحی سازی ایشان آغاز شد و در این راستا کشیشان دوشادوش استعمار گران فعالیت میکردند به غیر از که در سپاه کرتز خدمت میکردند پنج سال بعد از فتح تنوچتیتلان در 1524م. با ورود اولین گروه 12 نفری از راهبان فرانسیسکن به مکزیک، مسیحی سازی امریکای مکزیک آغاز گردید. هر ساله بر تعداد مبلغان مسیحی افزوده می‌شد. طبق آمار دربار اسپانیا در 1559م. 120 صومعه و صد ها کشیش در مکزیک فعالیت میکرد . در 1524م. «مارتین والنسیا» در حالی وارد مکزیک شدند که پاپ «مجوز ویژه » جدیدی جهت تشکیل «دادگاه تفتیش عقاید» توسط راهبان صادر کرده بود.. در 1535م. اولین مراسم «آدم سوزی» رسمی در مکزیک برگزار شد و دو نفر از افراد مشکوک به بدعت گذاری سوزانده شدند. پس از آن در 1535م. کاهن اعظم سرخپوستان «تِخوکوکو» مکزیک «کارلوس چیچیمِکاتیکوتل» را به جرم بدعت گذار سوزاند که سبب شورش سرخپوستان در این منطقه شد. یکی دیگر از اقدامات ا دستور به سوزاندن تمام «دست نوشته‌های تاریخی سرخپوستان» بود. در فتح «یوکاتان» مکزیک در 1562م. راهب فرانسیسکن اسپانیایی «دیِگودِ لاندا» دستور داد تمام این اسناد و دست نوشته‌های دیگر سوزانده شوند. همچنین وی دستور داد آثار و کتاب‌های سرخپوستان «مایا» به علت دعوت بت پرستی سوزانده شود. در نهایت پروژه مسیحی سازی امریکا موفق شد و طبق بالاترین آمار از میان 145 میلیون سکنه این سرزمین 138میلیون نفر قتل عام شدند و باقی مانده انها نیز به مسیحیت گرایش پیدا کردند . البته برخی با این امار موافق نیستند امار های کمتری از جمه 8.5 میلیون تلفات انسانی گزارش میکنند ☪✝ @Debate
یکی از مهم‌ترین مباحثی که در باره کتاب مقدس مطرح می‌شود، این است که آیا این کتاب به الهام الهی نوشته شده است یا نویسندگان معتبری تنها تاریخ و وقایع زمان خود را نگاشته‌اند؟ نظرهای متفاوتی در باره وحی و چگونگی آن در کتاب مقدس دارند. عموم علاوه بر محتوا، عبارات و کلمات کتاب مقدس را نیز به نحوی الهامی می‌دانند. از نظر ایشان، اگر کلمات، الهامی‌ نباشند، در الهامی ‌بودن محتوا نیز تردید خواهد بود. مطابق این نظریه، خداوند، پیام خویش را مستقیماً به انبیا و رسولان دیکته نمی‌کند، بلکه شرایطی را پدید می‌آورد تا نویسندگان کتاب مقدس، بهترین و مناسب‌ترین کلمات را انتخاب کنند. خدا برای ایجاد این شرایط، فرد منتخَب خویش را مدیریت می‌کند. تعالیم چنین بیان می‌کند: خدا، مصنّف كتاب مقدّس است. «حقايق وحى شده الهى كه متن كتاب مقدّس حاوى آن است و آن را ارائه مى‌كند، به الهام روح القدس نوشته شده است». «كليساى مادر مقدّس با تكيه بر ايمان دوره حواريون تمام كتابهاى عهد قديم و جديد را با تمام بخشهاى آن، مقدّس و قانونى مى‌شمارد؛ زيرا آنها به الهام روح القدس نوشته شده است و از اين جهت، خدا مصنّف آنهاست و به همين عنوان به كليسا واگذار شده‌اند.». خدا به نويسندگان بشرى كتب مقدّس الهام بخشيد. «خدا براى تدوين كتب مقدّس افرادى را برگزيد كه مؤلفان حقيقى آن كتب به حساب مى‌آيند؛ زيرا از استعداد و قواى خود استفاده كردند و اما خدا در آنها و به وسيله آنها عمل كرد و آنها را گماشته است تا هر چه را او مى‌خواهد، بنويسند و نه بيشتر»... كتب وحى شده، حقيقت را تعليم مى‌دهند. «بنا بر اين، از آنجا كه تمام تأكيدات مؤلفان يا نويسندگان مقدّس را بايد الهام شده و قول روح القدس تلقى کرد، بايد اذعان كنيم كه كتاب مقدّس، قاطعانه، صادقانه و بدون خطا، حقيقتى را تعليم مى‌دهند كه خدا به خاطر نجات ما خواسته است در كتب مقدّس مدوّن شود». «وحی» در اسلام به معنای ارتباطی معنوی است که پیامبران الهی برای دریافت پیام آسمانی از راه اتصال با عالم غیب برقرار می‌‌کنند. به نظر یکی از مفسران، «وحی یک نوع سخن گفتن آسمانی است که از راه حسّ و تفکر عقلی درک نمی‌شود، بلکه درک و شعور دیگری است که گاهی در برخی از افراد به مشیّت الهی پیدا می‌شود و دستورات غیبی را که از حس و عقل پنهان است، از وحی و تعلیم الهی دریافت می‌کند». قرآن، مهم‌ترین مصداق وحی در اسلام است، چنان‌که بیان شده است: «بدین گونه قرآن عربی به سوی تو وحی کردیم.» (شورا: 7) و خداونداز طریق فرشته وحی به پیامبر خود املا کرده است، چنان‌که می‌فرماید: «روح الامین، قرآن را بر قلب تو فرود آورد». (شعرا: 193) همچنین خداوند در سوره مزمّل خطاب به رسول خود می‌فرماید: «در حقیقت، ما به زودی بر تو گفتاری گرانبار القا میکنیم». (مزمل: 5)📙 در ، آیا کتاب مقدس نیز به وحیانی بودن خودش اذعان دارد؟ مدافعان دیدگاه الهامی بودن کتاب مقدس برای اثبات الهامی بودن کتاب مقدس به آیاتی از خود کتاب استناد می‌کنند. از جمله عباراتی در کتاب مقدس وجود دارد که نشان می‌دهد خدا یا روح القدس کلماتی به انبیا بیان می‌داشتند، مانند: «اي‌ برادران‌، آن‌ نوشته‌ باید تمام‌ شود كه‌ روح ‌القدس‌ از زبان‌ داوود پيش‌ گفت‌« (اعمال، 1: 16)، «خداوند، موسی را خطاب کرد و گفت» (خروج، 14: 1)، «آن گاه خداوند به اشعیا گفت» (اشعیا، 7: 3) و «زيرا‌ نبوّت‌ به‌ اراده‌ انسان‌ هرگز آورده‌ نشد، بلكه‌ مردمان‌ به‌ روح ‌القدس‌ مجذوب‌ شدند و از جانب‌ خدا سخن‌ گفتند». (دوم پطرس، 1: 21)📙 البته مهم‌ترین آیه‌ای که در این زمینه به آن استناد می‌شود، عبارتی است که پولس در نامه به ، نوشته است: «تمامي‌ كتب‌ از الهام‌ خداست‌ و برای تعليم‌ و تنبيه‌ و اصلاح‌ و تربيت‌ در عدالت‌ مفيد است‌«. (دوم تیموتائوس، 3: 16)📙 در مقابل، از نظر منتقدان، این آیات نمی‌توانند دلیل خوبی برای اثبات الهامی بودن تمام کتاب مقدس باشند؛ زیرا یا خطابش تنها به عهد عتیق است (دوم تیموتائوس، 3: 16) یا تنها به همان بخشی که مرتبط با آیه است (خروج، 14: 1) و نه همه کتاب مقدس موجود. با این حال، در شورای فلورانس (1444) چنین تصویب شد: کلیسای مقدس رومی اعتراف می‌کند که یک خدا، نویسنده عهد عتیق وعهد جدید یعنی کتابهای شریعت پیامبران و انجیل است؛ زیرا مردمان مقدس هر دو عهد، تحت الهام یک روح القدس سخن گفته‌اند. شورای اول نیز تأیید می‌کند: کلیسا، کتابهای عهد عتیق و عهد جدید را مقدس و قانونی می‌شمارد، اما نه به این دلیل که به وسیله انسانها نوشته شدند و کلیسا با حجیت خود، آنها را تأیید کرده است و نه به این سبب که بدون خطا در بردارنده مکاشفه الهی هستند، بلکه به این سبب که تحت الهام روح القدس نگاشته شدند و ادامه👇 ☪✝ @Debate
در سراسر تاریخ ، از همان روزگار بابل، پرستش در گروه سه تایی یا ثلاثی معمول بود. در مصر، یونان و روم نیز از قرنها پیش از آمدن مسیح تا قرنها پس از مرگ او، تأثیر این رسم مشهود بود. پس از مرگ رسولان، این اعتقادات بت‌پرستانه در مسیحیت نفوذ پیدا کرد. برخی از خدایان سه‌گانه در عهد باستان عبارتند از:🗿🗿🗿 مصريان قديم مى‌گفتند اوزيريس (خداى كشاورزى) با خواهرش، ايزيس (الهه مادر) ازدواج كرد و از ايشان، فرزندى به نام هوروس (خداى آفتاب) به دنيا آمد. اوزيريس به دست برادر خود به نام ست (خداى خشكسالى) كشته شد. ايزيس جسد شوهر مقتول خويش، اوزيريس را با زحمت فراوان به دست آورد و آن را به مصر برگرداند و پنهان كرد. هنگامى كه ست از اين قضيه آگاه شد، جسد را پيدا كرد و آن را به چهارده قطعه پاره پاره ساخت و هر قطعه را در مكانى در مصر به خاك سپرد. آن مكانها به بركت پاره‌هاى آن جسد، آباد و بارور شدند. هوروس كه اكنون بزرگ شده بود، به خونخواهى پدر، با عموى خود جنگيد و با آنكه يك چشم خود را از دست داد، بر عمویش پيروز شد و او را اسير كرد و نزد مادر خويش، ايزيس آورد. ايزيس، برادر شوهر خود را بخشود. آن گاه هوروس، قطعات جسد پدر را به يكديگر پيوند داد و به كمك خداى حكمت، او را زنده كرد. اوزيريس از آن پس در جهان نماند و اين عالم را به فرزندش، هوروس سپرد و به جهان زير زمين رفت و فرمانرواى مردگان شد. ویل دورانت تاریخ‌نویس گفته است: «مسیحیت، بت‌پرستی را نابود نکرد، بلکه از آن اقتباس کرد...ریشه های تثلیث از مصر سرچشمه میگیرد.». ☪✝ @Debate