فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به یاد شهدایی که کربلا را ندیدند
🌷شهدایی که در فیلم دیده میشوند:
علیرضا موحد دانش
- حاج کاظم رستگار
- جعفر جنگروی
- یداللّه کلهر
- عارف کامل، حاج عبداللّه نوریان
- مجید داوودی راسخ
........
🌴شهادت کلهر از زبان حاج علی فضلی:
بنده بلافاصله بعد از شنیدن خبر مجروحیت یدالله کلهر از آقای #شوشتری(شهیدنورعلی شوشتری)اجازه گرفتم و به جاده آمدم تا وقت عبور دادن حاج یدالله از #شهرک_دوئیجی ایشان را ببینم. اما ظاهراً قبل از رسیدن من از آنجا عبور کرده بودند. بعد خبر رسید که ایشان را به بیمارستان صحرایی منتقل کردند و چون حال ایشان وخیم بود، از آنجا به بیمارستان شهید بقایی انتقالشان دادهاند. فکر میکنم حدود 24 ساعتی را #شهید_کلهر در بیمارستان مقاومت کردند چون ایشان از بنیهی فیزیکی بسیار خوبی برخوردار بودند. از طرفی پزشکان همهی سعی و تلاش خودشان را انجام دادند، اما با همهی این اوصاف ایشان بهحالت عادی برنگشتند و همان ترکش کوچک باعث مرگ مغزی و نهایتاً شهادت ایشان شد.
🆔 @Defa_Moqaddas
💠 خاطره سردار علی فضلی از #پل_افسانه_ای در عملیات #عملیات_بیت_المقدس_2
▫️قرار شد خدمت آقای #شمخانی برسیم برای گزارش : به #مرحوم_حاج_حسین_پروین گفتم شما گزارش بدهید که چطور از رودخانه می خواهیم عبور کنیم. چون این کار جزء محالات و غیر ممکن های دفاع مقدس بود . از قبل به حاج حسین گفتم امکان دارد آقای شمخانی یک متلکی هم بگوید با این آمادگی رفتیم خدمت آقای شمخانی در قرارگاه امام رضا ،
حاج حسین پروین شروع کرد به گزارش چگونگی عبور نیرو از #رودخانه_قلعه_چولان که آقای شمخانی بین حرفهای ایشون اومد و ناباورانه گفت : این هم از خالی بندی تهرانی هاست و همه زندند زیر خنده ، یعنی این برای فرمانده نیروی زمینی سپاه هم دور از انتظار بود که از این رودخانه قلعه چولان با این عوارض و با این وضعیت خاص با احدات پل رد شد و به ارتفاع قمیش که نقطه اصلی اتکا در عملیات بیت المقدس 2 بود حمله کرد.
به آقای شمخانی گفتیم : شماراه دیگری به ذهنتان میرسد ما را راهنمائی کنید که ما آن را انتخاب کنیم . ایشان گفتند : نه.
به ایشان گفتیم پس اجازه بدهید ما این راهی را که انتخاب کردیم و مصمم به آن هستیم به فضل خدا اجرایش بکنیم که ایشان مصمم شدند که این کار اجرا بشود آن روز ما یک برآوردی حدود 2 میلیون تومان داشتیم برای خرید سیم بکسیل و ملزومات دیگر برای احداث پل که الحمدلله با تلاش زیادی که دوستان کردند این پل بر روی رودخانه متلاطم قلعه چولان به ارتفاع 80 متر از سطح زمین و طول 140 متر و عرض 70 سانتیمتر اجرا شد و این پل به نام #شهید_کلهر نامگذاری شد .
🆔 Defa_Moqaddas
💠روایت های نشنیده نشده از دوران #دفاع_مقدس
⭕️ اعتراف دشمن به عظمت کار رزمندگان اسلام
‼️عبور از پل افسانه ای #شهید_کلهر
🔹برروی رودخانه#قلعه_چولان (مناطق کوهستانی غرب کشور)
مشخصات پل:
▫️طول:140متر
▪️ارتفاع: 80 متر
▫️عرض:70سانتیمتر
🔸#عملیات_بیت_المقدس_2
➖ هیچ رزمنده ای مطلع نبود که ما از کجا عبورش می دهیم. برای عبور رزمنده ها از پل مسوولی گذاشته بودیم و تاکید شده بود که نگذارید رزمنده ها متوجه شوند پل عبورشان به سمت ساحل دشمن در چه شرایطی هست..
بچه های رزمنده با همان ستونی که می آمدند بدون معطلی با فاصله یک یا دو متری از روی پل به سمت ساحل دشمن عبور می کردند .
به شکلی که هیچ رزمنده ای در لحظه اولیه متوجه نمی شد که روی پلی با ارتفاع حدود 80 متر، طول 140 متر و عرض 70 سانت عبور می کند و جالب بود که خود بچه ها به هم روحیه می دادند و بعضاً شده بود حدود 40 تا 50 نفر روی پل بین زمین و آسمان با تجهیزات کامل در حال عبور بودند و در شب عملیات به حول و قوه الهی بیش از 2000 رزمنده به سلامت از روی آن عبور کرده و به سمت دشمن حرکت کردند.
و جالب تر اینکه گروهی از اسرای عراقی را که عقب می آوردند فرمانده تیپ عراقی که در بین اسرا بود اعتراض می کرد که چرا ما را به بی راهه می برید؛ مسیری که به سمت نیروهای ایرانی می رود غیر از این مسیر است. وقتی فرمانده تیپ عراقی با اصرار زیاد ما به سمت ساحل می آمد دائم اصرار داشت به رزمنده ها بفهماند این مسیر راه به جائی ندارد.
اما وقتی به ساحل رودخانه رسید و نگاهش به پل افتاد، حیرت زده شد و گفت: همه چیز را فکر می کردیم الا این که ایرانی ها ریسکی به این بزرگی را انجام بدهند و پلی ابتکاری روی این رودخانه خروشان بزنند وعبور کنند‼️
🆔 Defa_Moqaddas
دفاع مقدس
💠 یاد باد، آن روزگاران، یاد باد 🔹سه یاردیرین لشکر۱۰ : ▫️جانبازحاج علی فضلی، فرمانده 🌷شهید حاج ید
▪️مرحوم حاج حسین پروین، مسئول ستاد لشکر 10 سیدالشهدا(ع)
🆔 @Defa_Moqaddas
🔹 مرحوم حاج حسین پروین ،مسئول ستاد لشکر سیدالشهداء(ع) - دوران #دفاع_مقدس
▫️وی از جمله مجاهد مردان و فرماندهانی بود که در راه صیانت از انقلاب اسلامی و دستاوردهای گرانقدر آن، تا پایان عمر روی آسایش و راحتی ندید و همواره رضای معبود را در خطه جنوب و کوههای صعب غرب و در سنگرهای خدمت جستجو می کرد، همو که پس از سالها مجاهدت و تلاش جهان فانی را وانهاد و سبکبال و خرامان جان به جان آفرین تقدیم نمود و در کنار یاران شهیدش سکنی گزید. حسین پروين از مبارزين قبل از انقلاب اسلامي و افراد فعال در چاپ و انتشار اطلاعيهها و كتب مذهبي بود كه پس از پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي، مسئوليتهاي مختلفي بر عهده داشت: از جمله فرماندهي سپاه گچساران، فرماندهي سپاه محور گمرك خرمشهر ...- او از مسئولين حفاظت بيت حضرت امام خميني در جماران بود و در جنگ، مسئول ستاد لشگر ده سيدالشهدا(ع) بود. همچنین مدتي را نيز در قرارگاه ثارالله تهران انجام وظيفه نمود.
🆔 @Defa_Moqaddas
🗓 ۱ بهمن ۱۳۳۸
سالروز ولادت #سیدمحمدرضا_دستواره ، جانشین لشکر27محمدرسولالله(ص)
ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️
💠 همه چیز را از حاج_احمد یاد گرفتم!
🌷شهید دستواره، از ارادت و دلدادگی خود نسبت به احمد متوسلیان میگوید:
🌴سید محمدرضا دستواره هستم و طبق اطلاعات شناسنامه ای، سال 1338 در محلۀ علیآباد تهران یا همان "گود" به دنیا آمدم. تا اخذ دیپلم متوسطه ادامه تحصیل دادم و بعد هم وارد مبارزات_سیاسی شدم. روز چهارم آبان 1357 در حال توزیع اعلامیه های امام توسط مأمورین ساواک بازداشت شدم و بعد از چند ساعت بازداشت، آزادم کردند.
🌻بعد از پیروزی انقلاب در 12 آبان سال 58 وارد سپاه شدم و از دی ماه همان سال به مناطق_آشوب_زده غرب کشور اعزام شدم که این مقطع، نقطه عطف زندگی من است. چون در این مأموریت با حاج_احمد متوسلیان آشنا شدم.
🌸 همان طور که بارها و در همه جا گفته ام، من از یک محیط فاسد بلند شده ام. اگر انقلاب نبود، سرنوشت من معلوم نبود چه می شد. حتی وقتی توی سپاه آمدم، باز سرنوشت من معلوم نبود، چون امکان داشت آدمی بشوم که سپاهیگری را به عنوان یک شغل انتخاب کرده باشم و یک اسلحه روی دوش خود بیندازم و پُست بدهم و سر برج بروم و حقوقام را بگیرم.
🍀من نمی خواهم از حاج احمد بُت بسازم؛ اما آدمی به اسم حاج احمد بر سر راه من قرار گرفت و وسیله ای شد تا من این جوری که الآن هستم بشوم و نخواهم به سپاهیگری به چشم یک شغل نگاه کنم. حاج احمد استاد من است. او مرا بار آورده! همه چیز را او به من آموخته. این حرف شعار نیست. وااله حرف قلب من است، ولو این که پایبندی به این مطلب، به اخراج من از سپاه منجر شود!
🆔 Defa_Moqaddas
39.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🗓 ۱ بهمن ۱۳۳۸
سالروز ولادت #سیدمحمدرضا_دستواره ، جانشین لشکر27محمدرسولالله(ص)
ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️
🎥 فیلم | مروری بر زندگی و مجاهدت های شهید دستواره
🆔 @Defa_Moqaddas
🌷 شهید محمدرضا #تورجی_زاده، فرمانده گردان حضرتزهرا(س)-لشگرامامحسین(ع)-اصفهان
🔹 در حال بستن سربند یکی از رزمنده ها
🆔 @Defa_Moqaddas
⚘﷽⚘ا
#امام_خامنه_ای:
هیچ کس در دوران دفاع مقدس به رزمندگان نگفت که رمز #یا_زهرا برای حملاتتان بگذارید
یا #سربند_یا_زهرا ببندید؛
اما در دوران دفاع مقدس،اسم مبارک #حضرت_زهرا سلاماللهعلیها و #حضرت_بقیةالله عجل الله تعالی فرجه الشریف از همه نامهای مطهر دیگر بیشتر مطرح است...
این نشانه توجه آن بانوی دو عالم است...
🆔 @Defa_Moqaddas
دفاع مقدس
🌷 شهید محمدرضا #تورجی_زاده، فرمانده گردان حضرتزهرا(س)-لشگرامامحسین(ع)-اصفهان 🔹 در حال بستن سربند
🌷شهید محمدرضا تورجی زاده مداحی می کرد و صدای سوزناکی داشت. در اصفهان و دیگر شهرها مداحی هایش معروف شده بود. مخصوصا وقتی در گلستان شهدای اصفهان و در کنار مزار دوستان شهیدش و در فراق آن ها می خواند.
🌷شهید حاج حسین خرازی هم شیفته سوز صدای او بود:
"... بی سیم چی مشغول صحبت با اسماعیل صادقی بود. حاج حسین هم آنجا بود. من هم مشغول ناهار. بعد گوشی را داد به محمد تورجی و گفت: اسماعیل شما رو کار داره.
تورجی گفت: آخه الان! بعد به سفره و ظرف چلوکباب اشاره کرد. خندید و به شوخی گفت: اگه بیام از قافله عقب می مونم!
اما بعد رفت پشت بی سیم. با برادر صادقی صحبت کرد.
اسماعیل گفت: محمد، حاج حسین اینجا نشسته میگه برامون بخون!
محمد کمی مکث کرد. یکباره حال و هوای او عوض شد بعد با حالت خاصی شروع کرد:
در بین آن دیوار و در زهرا صدا می زد پدر
دنبال حیدر می دوید از پهلویش خون می چکید
و همین طور ادامه داد. همه اشک می ریختند. بعدها از سردار صادقی شنیدم که گفت: حاج حسین آنجا خیلی گریه کرد.
داغ دوستان شهیدش برای او خیلی سنگین بود. وقتی حاج حسین منقلب شد بی سیم را گرفتم و گفتم: محمد ممنون ادامه نده!
بچه های مخابرات صدای محمد را پشت همه بی سیم ها پخش کرده بودند... "
(نقل از کتاب یا زهرا-س، صفحه 152)
@Defa_Moqaddas
✍ بخشی از دفتر یادداشت یکی از رزمندگان لشکر14امام حسین(ع) در مورد "خودسازی" و رسیدگی به اعمال، نیات و رفتار خود
🌴 دوران #دفاع_مقدس
🆔 @Defa_Moqaddas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم | آرزوی شهید مسلم رضایی، رزمنده لرستانی
🌴 دوران #دفاع_مقدس
🆔 @Defa_Moqaddas
صادق آهنگران - دعای کمیل.mp3
21.44M
📢 صوت | حاج #صادق_آهنگران
☘🌸 دعای کمیل 🌸☘
🌴 دوران #دفاع_مقدس
🆔 Defa_Moqaddas ✔️ JOIN
🌴 #فرهنگ_جبهه
💠 چفيه چيست وچرا داراي احترام است؟
➖ تکه پارچه اي سفيد که نخ هاي سياه آنرا راه راه نشان مي داد، چيزي فراتر از يک سلاح، و براي بچه هاي جبهه و جنگ شناخته شده بود. چفيه يادگار کساني است که در مقابل متجاوزان تا دندان مسلح ايستادند و حماسه دفاع مقدس هشت ساله را آفریدند. چفیه یار همیشه همراه رزمندگان هشت سال دفاع مقدس، کاربردهای مختلف و البته گاهی عجیب و جالب در مناطق جنگی داشت.
➖ چفیه برای رزمندگان اسلام تنها یک پارچه با کاربردهای معمول نبود.شاید چفیه بسیاری از رزمندگان، بیشتر از سلاح هایشان با آنها همراه بوده است و به حتم یادگاران دفاع مقدس خاطرات جالب و شنیدنی از این یار همیشه همراه خود دارند . برخی از کارکردهای چفیه در دوران دفاع مقدس عبارتند از:
⚪️ چفیه از دور نشان گر خودی بودن فرد و کارت شناسایی اولیه رزمندگان اسلام در مناطق عملیاتی بود.
🌴چفیه گاهی به عنوان سجاده نماز، رزمنده ها استفاده میکردند و چفيه سجادة نماز عاشقان در دل شب بود.
🌗 چفیه در نیمه های شب، سر و صورت عاشقانی را می پوشاند که تلاش داشتند با گمنامی و ناشناس نجواهای خویش را با گریه و زاری نثار حق تعالی کرده و با سرازیر شدن قطرات اشک بر گونه هایشان در گوشه و کنار مناطق عملیاتی و پادگان های آموزشی ،کسی دیگر از این اسرار آگاهی نیابد؛ چه راز و نیازهای عاشقانه و چه اشک های عارفانه ای که در این شب ها رقم نخورد و چه دعاهایی که با استجابت آنها مجوز پرواز بسیاری از این عاشقان از دنیای خاکی به آسمان ها صادر نشد؟
▪️چفیه گاهی جای زيرانداز در هنگام استراحت رزمندگان استفاده می شد.
▫️چفیه به هنگام خواب، کارکرد ملافه را داشت.
▪️چفیه در زير آفتاب شديد مناطق عملیاتی و برای فرار از گرمای طاقت فرسا، سايبان رزمندگان بود.
▫️چفيه در هنگام شناسايي مناطق عملیاتی و جنگهاي چريکي نقاب مي گشت تا چهره واقعی رزمندگان توسط دشمن کشف نشود.
▪️چفیه در هنگام نياز، بند اسلحه، کمربند و فانسقه می شد.
▫️چفیه بیشتر وقت ها سفره غذا می شد و صبح و ظهر و شام سفره میزبان رزمندگان مي شد
▪️چفیه هنگام رفتن به حمام ،حوله مي شد.
▫️چفیه هنگام گرما، عرق گير می شد تا عرق های سرازیر شده از سر و روی رزمندگان را پاک کند.
▪️چفیه هنگام سرما، شال کمر رزمندگان بود تا بدن آنها را از سرمای استخوان سوز حفظ نماید.
▫️چفیه هنگام بادهای شدید و هجوم گرد و خاک حکم محافظ بر روي صورت بود.
( نجف زراعت پیشه )
🆔 @Defa_Moqaddas