eitaa logo
دفاع مقدس
392 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
881 ویدیو
248 فایل
💠 نیم نگاهی به رویدادهای دفاع مقدس 🌼🌸🍀در قالب: متن، عکس، صوت، فیلم و کلیپ
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷سردار فاطمی #شهید_عبدالحسین_برونسی🌷 فرمانده تیپ ۱۸ #جوادالائمه شهادت : ۶۳/۱۲/۲۳ - شرق دجله ، #عملیات_بدر ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️ گفته بودند یک فرمانده تیپ قرار است بیاید مدرسه برایتان سخنرانی کند. اسمش برونسی است. منتظر یک ماشین آنچنانی با چند همراه و محافظ بودیم که یک دفعه یک مردی با #موتور_گازی سبز رنگی روبروی در مدرسه ایستاد و می خواست برود داخل. جلویش را گرفتیم و گفتیم کجا، مراسم سخنرانی است و #فرمانده_تیپ می خواهد سخنرانی کند. او مکثی کرد و گفت: من برونسی هستم‼️ 🆔 @Defa_Moqaddas
کلیپ_صوتی_درباره_شهید_اوستا_عبدالحسین.mp3
3.93M
📢 کلیپ صوتی شامل بخشی از کلام شهید و سخن رحیم‌پورازغدی راجع به شهید عبدالحسین برونسی، فرمانده تیپ جوادالائمه (ع) 🌷۲۳ اسفند ۱۳۶۳ - سالرور شهادت عارف، رزمنده و سردار دلاور سپاه توحید، عبدالحسین برونسی 🆔 @Defa_Moqaddas
💠 شهید عبدالحسین برونسی 🔹همسر شهید برونسی می گوید: ▫️يك روز با دو تا از همرزماش آمده بود خانه. آن وقت‌ها هنوز كوی طلاب می‌نشستيم. خانه كوچک بود و تا دلت بخواهد . فصل بود و عرق همين‌طور شُرشُر از سرو رويمان می‌ريخت. رفتم آشپزخانه. يک پارچ آب يخ درست كردم و آوردم برايشان. یكی ‌از دوست‌های عبدالحسين گفت:"ببخشيد حاج آقا." اگر جسارت نباشد می‌خواستم بگويم كولری را كه داديد به آن بنده خدا، برای خانه خودتان واجب‌تر بود. يكی ديگر به تاييد حرف او گفت: آره بابا، بچه‌های شما اينجا خيلي بيشتر گرما می‌خورند. 🌹كنجكاو شدم. با خودم گفتم: پس شوهر ما هم تقسيم می‌كند! منتظر بودم ببينم عبدالحسين چه می‌گويد. خنده‌ای كرد و گفت: اين حرف‌ها چيه شما می‌زنيد؟ رفيقش گفت: جدی می‌گويم حاج آقا. باز خنديد و گفت: شوخی نكن بابا جلوی اين زن‌ها! الان خانم ما باورش می‌شود و فكر می‌كند اجازه تقسيم كولرهای دنيا، دست ماست. انگار فهميدند عبدالحسين دوست ندارد راجع به اين موضوع صحبت شود؛ ديگر چيزی نگفتند. من هم خيال كولر را از سرم بيرون كردم. می‌دانستم كاری كه نبايد بكند، نمی‌كند. از اتاق آمدم بيرون. 🔺بعد از ، همان رفيقش می‌گفت: ▫️آن روزها وقتی شما از اتاق رفتيد بيرون، حاج آقا گفت: می‌شود آن خانواده‌ای كه شهيد دادند، آن شهيدی كه جگرش داغ دار است، توی گرما باشد و بچه های من زير كولر؟! كولر سهم مادر شهيد است، خانواده من گرما را می‌توانند تحمل كنند. —📚منبع: کتاب 🆔 @Defa_Moqaddas
خاک‌های_نرم_کوشک_زندگی‌نامه_شهید.pdf
2.07M
📚 نسخه PDF | 📖 کتاب: " " 🌷بر اساس زندگی‌نامه و خاطرات شهید عبدالحسین ‌برونسی، استاد بنّایی که ‌در دوران بدون گذراندن دوره های نظامی به فرماندهی ‌تیپ ‌رسید - به فرموده ‌رهبر انقلاب: شهید برونسی جزء ‌عجایب ‌انقلاب ‌ماست ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️ 🌷سردار فاطمی 🌷 فرمانده تیپ ۱۸ شهادت : ۶۳/۱۲/۲۳ - شرق دجله ، 🆔 @Defa_Moqaddas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹🌷 به یاد شهدای مظلوم #عملیات_بدر که در آخرین روزهای اسفند۱۳۶۳ از میان آب های هور به آسمان پرکشیدند🕊🕊 🎥 فیلم | نوحه خوانی و حماسه سرایی #صادق_آهنگران 🌴 دوران #دفاع_مقدس 🆔 @Defa_Moqaddas
🌷 راه شهیدان ادامه دارد... ⏳22 روز بزرگداشت شهدا گرامی باد 📷 دیدار شهید صیاد شیرازی از جانباز و مجروح جنگی، مهندس مجید قاسمی فیض آبادی (از فرمانده هان مهندسی جنگ) 🌴 دوران 🆔 @Defa_Moqaddas
#لیله_الرغائب- شهید حجت الله رحیمی.mp3
1.33M
📢 صوت | 🌗 🌖شب آرزوها ، همین آرزومه 🌙 ببینم ضریح حسین(ع) روبرومه 🆔 @Defa_Moqaddas
دفاع مقدس
📢 صوت | #مداح_شهید_حجت_الله_رحیمی 🌗 #لیله_الرغائب 🌖شب آرزوها ، همین آرزومه 🌙 ببینم ضریح حسین(ع)
🌴 مداح کربلایی، خادم الشهدا دانشجوی رشته کامپیوتر - بسیجی بود ، یا یک چهره معصوم و حزب اللهی ▫️نوروز 1390 رفته بود مناطق جنگی. از مسئولین اعزام کاروان های راهیان نور بود. 🔹 نحوه شهادت: مشغول هدایت اتوبوس کاروان راهیان نور استان لرستان به سمت یادمان عملیات والفجر در منطقه اروند درکنار ابادان بود که در مقابل دژ پادگان بر اثر برخورد اتوبوس (ماندن زیر لاستیک های اتوبوس و تکه تکه شدن)دعوت حق را لبیک گفتن سن شهادت: ۷روز مونده بود به تولد ۲۲ سالگی که به شهادت رسید علاقه: به حضرت زهرا(س) و ائمه اطهار 🌴 دوستانش می گفتند ، وقتی لپ تابش را چک کردیم ، دیدیم در آن عکس دسته جمعی ، بالای عکس خودش نوشته ، شهید حجت الله رحیمی ✍ قسمتی از وصیتنامه شهید: بسم رب المهدی پروردگارا ! تو خود گفتی هر که عاشق من باشد ، عاشقش خواهم بود و هر که را عاشق باشم شهیدش میکنم ، و خون بهای شهادتش را نیز خود خواهم پرداخت . خدایا ! من عاشق توام ، پس خون بهایم را که شهادت است به من پرداخت کن 🆔 @Defa_Moqaddas
🌷 شهیدحسین امامی 🔹 جانشین فقید معاونت طرح و عملیات قرارگاه های قدس، نجف و کربلا در دوران دفاع مقدس ▫️ در خانواده ای پر فضیلت قدم به عرصه ی وجود گذارد. نامش را حسین گذاشتند تا روزی همانند سید و سالار شهیدان امام حسین علیه السلام خون خود را تقدیم به اسلام نماید. در بیست و ششم آذر ماه سال 1336 در شهر آبادان متولد شد. کودکی فوق العاده زیبا و دوست داشتنی که تولدش سبب خیر و برکت در خانواده گردید. دوران تحصیلات خود را با موفقیت پشت سر گذاشت. سال 1353 موفق به اخذ دیپلم طبیعی گردید. جوانی که به مهربانی و صفا و صمیمیت شهرت داشت در سال های قبل از انقلاب ندای «هل من ناصر» امام را به گوش جان شنید و در زمره ی یاران او قرار گرفت و با شرکت در راهپیمایی ها همراه و همگام با مردم خداجوی جزء تاریخ سازان ایران زمین شد. با بارور شدن درخت تناور انقلاب اسلامی به جمع مدافعان فرهنگی و امنیت انقلاب پیوست و در برپایی امنیت در شهر آبادان نقش چشمگیری داشت. با هجوم ارتش تا به دندان مسلح عراق او به اتفاق برادر و همرزمانش به دفاع از مرزهای کشور پرداخت که در همان ابتدای جنگ برادر دلاورش حمید در آبادان شهید شد و شهر آبادان را به عطر شهادت معطر کرد. وی به لحاظ حضور مستمر در جبهه همراه با توان بالای نظامی او به مسئولیت های مختلف منصوب شد و تا زمان شهادت در گوشه و کنار کربلای جنوب جانانه جنگید و سرانجام در حالیکه جانشین عملیات قرارگاه نجف را به عهده داشت در شرق دجله در تاریخ 23/12/63 در عملیات بدر به مولایش حسین علیه السلام اقتدا نمود و کربلایی شد. 🆔 @Defa_Moqaddas
🔹 کاظم اخوان، عکاس، خبرنگار، رزمنده و معاون عملیات ستاد جنگ های نامنظم ▫️او در آغاز جنگ همگام و همدوش شهید دکتر #چمران در خوزستان حضور داشت و لحظات ناب صحنه های نبرد را به تصویر کشید 🆔 @Defa_Moqaddas
دفاع مقدس
🔹 کاظم اخوان، عکاس، خبرنگار، رزمنده و معاون عملیات ستاد جنگ های نامنظم ▫️او در آغاز جنگ همگام و همد
📷 عکاس و خبرنگاری که معاون اطلاعات شد 🔺 ، دست پرورده مکتب شهید و جزو مدرسه معرفتی ایشان بود و از خطرات راه نمی ترسید و علیرغم این که خیلی از دوستانش به او گفتند که سفر خطرناکی را انتخاب کرده و می خواستند او را از رفتن پشیمان کنند، کاظم قبول کرد که با و یاران دیگر همراه شود. در آن زمان شرایط سختی در بود و در محاصره اسرائیلی های غاصب قرار داشت و راه های مختلف بسته شده بود اما کاظم، هدفی مقدس را دنبال می کرد و داوطلبانه به این سفر رفت. 🔸کاظم در حدود یک سال و نیم در جبهه زندگی کرد و همه عشقش آن جا بود و در 3 جنگ نامنظم در کنار شهید شرکت داشت. من هم مدتی در همان ستاد جنگ های نامنظم و در زمان محاصره سوسنگرد بودم. کاظم در جنگ معاون اطلاعات عملیات در ستاد جنگ های نامنظم بود و کار عکاسی هم می کرد و اصلا با تشویق های دکتر چمران به عرصه عکاسی ورود پیدا کرد. کاظم در عملیات و آزادسازی خرمشهر با بود و به نظرم آغاز آشنایی آن ها از آن دوران بود. (راوی: همکار کاظم اخوان) 🆔 @Defa_Moqaddas
📷عکس کمتردیده شده جاویدالاثرکاظم اخوان درکنارچمران او رزمنده،خبرنگار و عکاس بودکه ازابتدای درکنارچمران بود درجریان اعزام نیروهای محمدرسول الله بهمراه متوسلیان به لبنان رفت وهمراه اونیزبه اسارت درآمد 🆔 @Defa_Moqaddas