👈کانال "دفاع‌ مقدس" @Defa_Moqaddas 🔹تلگرام: https://t.me/Defa_Moqaddas 🔸ایتا: http://eitaa.com/Defa_Moqaddas ▪️سروش: http://sapp.ir/Defa_Moqaddas

🎥 فیلم | طلبه شهید ردانی پور،شاگردآیت‌الله بهاءالدینی،بهجت...وجانشین فرمانده لشکر14امام حسین-ع(شهیدخرازی) 🔹در حال گفتگو با بی‌سیم در سنگر فرماندهی قرارگاه فتح سپاه 🆔 @Defa_Moqaddas✔️JOIN ✅به کانال" دفاع ‌مقدس" بپیوندید

آنها... بارِ سفر، بستند و رفتند... و امّا ما ... ماندیم و بارمان سنگین تر شد❗️ 🆔 @Defa_Moqaddas

💠 اوستا جلیل ! . . . به مولا خیلی مَردی‼️ ایشان ناشناسِ میدونِ خراسانه . . . روبروی بوستان کوثر . . . اوستا جلیل موتور ساز . . . بهترین موتور ساز تهرون و از اولین یاران دکتر چمران تو جنگ های نا منظم . . . کسی که ترکِ موتورش چند بار آقا رو برده بود برا شناسایی مناطق جنگی . . . (اون موقع که رهبرانقلاب، نماینده امام در شورای عالی دفاع بودن) سال 61 که ترکش خمپاره درست خورد تو جمجمه اش؛ گفتن شهید شد و بردنش سرد خونه . . . ولی تو سردخونه دیدن که زنده است و الان این جمجمه ای که داره مصنوعیه . . . حالا از دست راستش هم بگذریم که کلّاً کار نمی‌کنه . . . چند سال بعد به همراه پدرش میرن جماران خدمت امام . . . جلیل می‌خواد امام رو بغل کنه که اطرافیان اجازه نمیدن . . . اینجاست که آقای خامنه ای میگن: «ایشان را می‌شناسم، از خودمان هستند، ما را در سوسنگرد چند بار برای شناسایی بردن» وقتی امام جلیل رو بغل می‌کنن و کاسه ی سرشو می‌بینن . . . گریه میکنن . . . اوستا جلیل حتی نمی‌تونه حرف بزنه . . . فقط چند کلمه : سلام، بله، نه، آقا، یا علی . . . باباش جانباز انقلاب . . . برادرش شهیدِ جنگ . . . خودش هم شهید زنده . . . ـ جلیل می‌خنده : وقتی پدرش از امام تعریف می‌کنه . . . ـ گریه می‌کنه : وقتی پدرش از خاطرات ابوالفضل، برادر شهیدش میگه . . . ـ و با اشاره از پدرش می‌خواد سکوت کنه: وقتی که پدرش می‌خواد از کارهایی که جلیل در جبهه کرده، حرف بزنه . . . فقط خواستم بگم خیلی مردی اوستا جلیل . . . به مولا خیلی مردی . . . تویی که زبونت . . . جمجمه ات . . . دستت و کلّ بدنت رو دادی . . . تا من و امثال من امروز باشیم . . . شاید لب باز نکنی و نگی که چیکارا برامون کردی . . . ولی چشمات شهادت میدن که کم نذاشتی . . . 💕 دمت گرم 🆔 @Defa_Moqaddas✔️JOIN ✅به کانال" دفاع ‌مقدس" بپیوندید

با شما هوای زندگی ام فرق می کند روزتان بخیر حال و هوای بهار من . . . 🆔 @Defa_Moqaddas

🗓 ۲۰ خرداد ۱۳۹۷ [ ۲۵ رمضان ۱۴۳۹ ] مصادف است با: 💢 ۴۰۴۷۹۲ اُمین روز غیبت امام عصر (عج) 🔴 ۱۳۱۱۴ اُمین روز اسارت سردار #حاج_احمد_متوسلیان ❌ ۸۱۳۰🔻روز تا نابودی کامل #اسرائیل ✡ 💠 و نیز مصادف است با : 🔹عزل #بنی‌صدر از فرماندهی کل قوا به فرمان حضرت امام خمینی (ره) (۱۳۶۰ ه.ش) 🔸شهادت شهید شعبانعلی بلوچ‌پور (۱۳۶۱ ه.ش) 🔹شهادت شهید سید جلال صالحی (۱۳۶۴ ه.ش) 🔸شهادت شهید مدافع حرم عباس دانشگر، شهید مدافع حرم سید علی منصوری، شهید مدافع حرم مهدی نظری، شهید مدافع حرم مهدی اسحاقیان، شهید مدافع حرم مهدی ذاکر حسینی (۱۳۹۵ ه.ش) @Defa_Moqaddas

🗓امروز ۲۱ خرداد ۱۳۹۷ [ ۲۶ رمضان ۱۴۳۹ ] مصادف است با: 💢 ۴۰۴۷۹۳ اُمین روز غیبت امام عصر (عج) 🔴 ۱۳۱۱۵ اُمین روز اسارت سردار #حاج_احمد_متوسلیان ❌ ۸۱۲۹🔻روز تا نابودی کامل #اسرائیل ✡ 💠 و همچنین مصادف است با : 🔹شهادت شهید موسی بختور، شهید عباس فرحان اسدی، شهید فتح‌الله سلطان‌بیگی (۱۳۵۹ ه.ش) 🔸آغاز عملیات محدود «فرمانده کل قوا خمینی روح خدا» در جبهه دارخوین (۱۳۶۰ ه.ش) 🔹شهادت شهید پرویز خیامیان، شهید محمدشفیع اکبری، شهید رمضان رضایی برزانی، شهید منصور موحدی، شهید مرتضی طلاکوب، شهید بهرام عابدی، شهید فضل الله آقا باباگلی، شهید عباسعلی حسینیان (۱۳۶۰ ه.ش) 🔸اعزام نیرو‌های سپاه محمد رسول‌الله (ص) به فرماندهی #حاج_احمد_متوسلیان به لبنان (۱۳۶۱ ه.ش) 🔹شهادت شهید مصطفی نورانی، شهید سید جلیل حسینی (۱۳۶۷ ه.ش) 🔸شهادت شهید مدافع حرم حیدر جلیلوند (۱۳۹۶ ه.ش) 🆔 @Defa_Moqaddas

📅 21 خرداد 1361 - عملیات "فرمانده کل قوا" در شمال آبادان و شرق کارون 🔹پس از عملیات تپه‌های مدن که در جنوب منطقه اشغالی انجام شد، عملیاتی با نام فرمانده کل قوا، خمینی روح خدا در شمال این منطقه در دستور کار سپاه قرار گرفت. نام این عملیات از آن جهت انتخاب شده بود که روز پس از عزل بنی صدر از فرماندهی کل قوا انجام شد تا بدین وسیله تاکیدی باشد بر پیوند و اطاعت سپاه از امام امت. 🔸در طراحی عملیات، پیش بینی شده بود به منظور کوتاه کردن فاصله خط خودی از خط دشمن، کانالی حفر گردد. بر همین اساس از حدود سه ماه قبل، کانالی به طول 1750 متر، عرض نیم متر و عمق 8/1 متر از سطح زمین تا 250متری خط دفاعی دشمن حفر گردید و برای هجوم آماده شد. در این عملیات 350 تن از رزمندگان سپاه و بسیج شرکت داشتند که یک آتشبار توپخانه از ارتش آنان را پشتیبانی می کرد و یک گروهان تانک از گردان 214 لشکر 77 پیاده ارتش نیز به عنوان نیروهای احتیاط در نظر گرفته شد. ▪️عملیات در ساعت 3:40 بامداد 21خرداد60 پس از اجرای ده دقیقه آتش تهیه آغاز گردید. همزمان با حرکت نیروها از دو محور اصلی، نیرویی به استعداد 66 نفر نیز که از درون کانال عبور می‌کردند، از آن بیرون آمده و دشمن را غافلگیر کردند. به این ترتیب تا ساعت 7 صبح موفق شدند شش کیلومتر پیشروی کنند. ▫️واکنش دشمن بسیار شدید بود و چهار روز پی در پی کوشید منطقه آزادشده را بازپس گیرد. نیروهای خودی نیز در همان روز اول برای تثبیت موفقیت به دست آمده، بخشی از منطقه آزادشده را تخلیه کرده، با اتکا به خاکریزی که در شب اول عملیات احداث شده بود، موقعیت خود را تحکیم کرده و پاتک دشمن را خنثی نمودند. در این عملیات یک تانک دشمن به غنیمت درآمد که مبدأ تشکیل یگان زرهی در سپاه پاسداران شد. 🔺این عملیات چه از نظر روحی و فکری و چه از لحاظ نظامی و تاکتیکی اهمیت به سزایی داشت و عملاً مقدمه عملیات شکستن محاصره آبادان شد. از نظر روحی و فکری این عملیات خودباوری را در نیروهای بسیجی و سپاه تقویت کرد و رکود چند ماهه در این منطقه را پایان داد. از نظر نظامی نیز این عملیات، خط مقدم را به پل "مارِد" نزدیک کرد. به همین دلیل دشمن این پل را برچید و به پل قصبه و سپس پل حفار متکی شد. 🆔 @Defa_Moqaddas✔️JOIN ✅ به کانال "دفاع مقدس" بپیوندید.

🔹خاطره جبهه 💠 مرخصی ممنوع❗️ 🔸سال 1362، توی خط پاسگاه زید مستقر بودیم، ماه‌ها گذشته و از عملیات خبری نبود، بچه‌ها هم مدت زیادی بود که به مرخصی نرفته بودند، زمزمه شروع عملیات دیگری هم بین واحدها پیچیده بود، خلاصه بچه‌ها تو دو راهی گیر کرده بودند؛ «آیا عملیاتی در راه هست یا نه؟ تکلیف مرخصی‌ها چه می‌شود؟». ▪️در همین اوضاع‌احوال بود که بچه‌ها تصمیم گرفتند بروند پیش فرمانده گردان، شهید "صادق مکتبی" و تکلیف‌شان را روشن کنند. تو بین بچه‌هایی که آن روز جمع شده و آمده بودند توی سنگر، پدر فرمانده گردان هم بود، نسبت پسر و پدری این دو تا را خیلی از بچه‌ها نمی‌دانستند جز چند نفر. ▫️بچه‌ها همه منتظر بودند، فرمانده گردان بیاید، چند دقیقه‌ای گذشت، "صادق مکتبی" با همان ابهت همیشگی‌اش وارد سنگر شد، همه به احترام فرمانده از جای‌شان بلند شدند، پدر صادق هم مثل بقیه بلند شد، صادق با تواضع از بچه‌ها خواست که بنشینند، بعد هم یکی‌یکی شروع کردند به بیان مشکلات‌شان. یکی گفت؛ «من تو روستا زمین کشاورزی دارم، باید بروم آنجا را آباد کنم». یکی می‌گفت؛ «بچه‌ام مریض شده، زود باید برای دوا درمانش بروم شهرستان و ...». 🔺صادق هم خوب به حرف‌هاشان گوش می‌داد و جواب‌هایی که لازم می‌دانست را حواله درخواست‌هاشان می‌کرد، نوبت به پیرمرد رسید، بدون اینکه از نسبت خودش چیزی بگوید، رو به فرمانده کرد و می‌گوید: «حاج آقا! من دو تا از بچه‌هام تو جبهه هستند، زن پیری هم دارم که چند وقتی است، کسالت دارد و باید تا دیر نشده بروم گرگان و ببرمش دکتر، اگر اجازه بفرمایید بروم مرخصی». 🔹شرایطی که تو منطقه بود و ملاحظات دیگری که هیچ‌کدام از نیروهای عادی نمی‌دانستند و فقط فرمانده از آن اطلاع داشت، همه و همه باعث شد با بیشتر درخواست‌ها موافقت نشود، با درخواست پیرمرد گردان هم مثل بقیه درخواست‌ها موافقت نشد!! ─ (راوی: رحیم کابلی؛ رزمنده گردان حمزه سیدالشهدا(ع)-از لشکر ویژه 25 کربلا) 🆔 @Defa_Moqaddas

🎥 فیلم | آرزوی رزمنده ی شهیــ🌷ــد خرم آبادی چه بود؟؟!! 🆔 @Defa_Moqaddas✔️JOIN ✅ به کانال "دفاع مقدس" بپیوندید.

📅 21 خرداد 1361 – سالروز شهادت سید مجتبی حسینی در عملیات "فرمانده کل قوا" در شمال آبادان و شرق کارون 🔹او اهل روستای جوشق اردهال از توابع شهرستان دلیجان و متولد1339بود. همراه پسرعموی شهیدش،برادر و چندتن به عضویت سپاه شهرستان محلات درآمد. سرانجام در ظهر 21خرداد60 در یکی از اولین عملیات های موفق سپاه اسلام بنام عملیات فرمانده کل قوا - خمینی روح خدا در نبردی سخت و در گرمای نزدیک45 درجه خوزستان با لبانی تشنه شهد شیرین شهادت را نوشید. 🔸 چند روز قبل از عملیات، شهیدبهشتی در انرژی اتمی «دارخوین» (محل استقرار نیروها) حضور پیدا نمود و علیرغم بی احترامی که درآن مقطع به ایشان می شد لیکن پاسداران منطقه نراق، دلیجان و خصوصاً محلات استقبال خوبی از ایشان به عمل آوردند. سیدمحتبی21خرداد به شهادت رسید و بهشتی نیز دو هفته بعد(تاریخ7تیر60) توسط منافقین شهید شد. ─ همرزم شهید می‌گوید : به اتفاق سید و برخی از دوستان که غالباً در طول 8 سال دفاع مقدس شهید شدند، در منطقه دارخوئین در روستای سلمانه(سلمانیه) مستقر شدیم. سید مجتبی آرام و قرار نداشت هر روز صبح از سنگر خارج و به تمام منطقه و نیروها تا روستای محمدیه که خط مقدم پدافندی بود سر می زد و ظهر بر می گشت و حامل اخبار و اطلاعات جدید از دشمن بود . ▪️بارها گلوله خمپاره در نزدیکی او منفجر شد. شهید کاظم محمودی نراقی به وی می گفت: مجتبی مواظب خودت باش حالا حالا با شما کار داریم. - تا اینکه همه نیروهای محلات را به عقب فراخواندند و پس از سازماندهی در گروه های22 نفره در سحرگاه 21 خرداد60 با ارتش متجاوز عراق درگیر شدیم. این عملیات، محدود ولی موفق بود. شهید سیدمجتبی نیز معاون فرمانده یکی از دسته های رزمی بود. 🆔 @Defa_Moqaddas✔️JOIN ✅ به کانال "دفاع مقدس" بپیوندید.

💠 یادی از بابانظر (شهیدمحمدحسن نظرنژاد) بابانظر بیش از ۱۴۰ ماه در "مناطق جنگی" بود در بستان چشم و گوش چپ او آسیب دید در فکه کمرش مجروح شد در فاو قفسه سینه‌اش شکافت گازهای شیمیایی به ریه‌اش رسیدو.. وقتی جنگ تمام شد، ۱۶۰ ترکش به بدن او خورده بود که تنها ۵۷ ترکش از سر تا پایش بیرون زد اما ۱۰۳ ترکش همچنان در پیکر قوی و نیرومند او "که روزی از پهلوانان خراسان بود،" به یادگار ماند 🆔 @Defa_Moqaddas