کویتی پور-سپاه محمد می آید می آید.mp3
1.86M
📢 صوت | مدیحه سرایی غلام کویتی پور در جمع رزمندگان عازم به جبهه
🌴 سپاه محمد میآید
⏳ دوران #دفاع_مقدس
🆔 @Defa_Moqaddas
منسور ارضی-در رثای شهدای دفاع مقدس.mp3
3.17M
صوت | نوحه خوانی در فراق شهدای #دفاع_مقدس
@yade_ayyaam
🌷شهید علی قمی، معاون شهید محمود کاوه
🌴 قنوت و دعا و الهی العفو
در روایت آمده: وقتی به نماز ایستادید به گونه ای نماز را ادا کنید که گویی آخرین نماز شماست
«بیاد نماز شهدا»
@Defa_Moqaddas
صدای اذان راکه میشنید،
سرگرم هر کاری که بود، رهایش میکرد
و آرام و بیصدا میرفت
و مشغول نماز میشد
#شهید_همت
@Defa_Moqaddas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴 گرچه رفتند، قافله راهش برجاست هنوز
@Defa_Moqaddas
💠 تو امانتی پیش ما هستی
چند وقتی بود مرخصی نیومده بود،
خیلی دلمون براش تنگ شده بود.
وقتی اومد یه گوسفند گرفتیم براش قربونی کردیم.
دیدم خیلی ناراحت شده.
به مادرش گفته بود:
«من اینقدر از خدا خواستم شهید بشم، نشد،
حالا میبینم تقصیر شماست،
شما نذر میکنید که من سالم برگردم.»
بهش گفتم:
عزیزم! ما بارها تو را تقدیم خدا کردهایم.
وقتی خداحافظی میکنی
برای بدرقه هم دنبالت نمیآییم،
چون میدانیم
تو امانت پیش ما هستی،
تو برای خدا هستی.
الان این گوسفند را به شکرانه دیدنت قربونی کردهام
و نذر نکردهام که سالم باشی.
خوشحال شد،
خندید...
—(راوی: پدر سردار شهید مهدی زینالدین)
ا🌱🌾🌱🌾🌱🌾🌱
🌷نثار ارواح مطهر شهیدان "مهدی و مجید #زین_الدین " و پدر مجاهد و ایثارگرشان "مرحوم حاج عبدالرزاق شیخزینالدین" صلوات
@Defa_Moqaddas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 نماهنگ | مروری بر زندگی و مجاهدات #شهید_مهدی_زین_الدین ، فرمانده لشکر علی بن ابی طالب(ع)
🆔 @Defa_Moqaddas
☀️ #سرنوشت_گردان_حنظله
یکی از حزن انگیزترین و در عین حال حماسی ترین لحظات فکه، ماجرای گردان حنظله است؛ ٣٠٠ تن از رزمندگان این گردان درون یکی از کانال ها به محاصره ی نیروهای عراقی در می آیند. آنها چند روز و صرفاً با تکیه بر ایمان سرشار خود به مبارزه ادامه می دهند و به مرور همگی توسط آتش دشمن و با عطش مفرط به شهادت می رسند.
ساعت های آخر، مقاومت بچه ها در کانال، بی سیم چی گردان حنظله حاج همت را خواست. حاجی آمد پای بی سیم و گوشی را به دست گرفت. صدای ضعیف و پر از خش خش را از آن سوی خط شنیدم که می گوید: احمد رفت، حسین هم رفت. باطری بی سیم دارد تمام می شود. عراقی ها عن قریب می آیند تا ما را خلاص کنند. من هم خداحافظی می کنم.
حاج همت که قادر به محاصره تیپ های تازه نفس دشمن نبود، همان طور که به پهنای صورت اشک می ریخت، گفت: بی سیم را قطع نکن... حرف بزن. هر چی دوست داری بگو، اما تماس خودت را قطع نکن. صدای بی سیم چی را شنیدم که می گفت:
🌻 سلام ما را به امام برسانید. از قول ما به امام بگویید: همان طور که فرموده بودید حسین وار مقاومت کردیم، ماندیم و تا آخر جنگیدیم.
▫️(راوى: رزمنده سعید قاسمی، مسئول واحد اطلاعات و عملیات لشکر ٢٧ محمد رسول الله (ص) در عملیات والفجر مقدماتی)
🆔 @Defa_Moqaddas
⭕️ عملیات روانی صدام
در زمان 8 سال جنگ عراق علیه ایران، صدام و فرماندهانش به منظور جلوگیری از شکست روحیه مردم عراق، دست ترفندهایی به کار میبردند.
از جمله آنها عملیات روانی برای فریب افکار عمومی بود:
▫️چند ماه قبل از حمله ایرانی ها، در کل عراق کمبود شدید ارزاق و کالاهای ضروری پیش می آمد و مردم دربدر به دنبال مواد غذایی بودند.
به محض حمله ایرانی ها، فروشگاه ها پر می شد از کالاهای ضروری و مواد غذایی و مردم عراق در صف می ایستادند تا گوشت و برنج بگیرند.
علت این کار این بود که مردم اصلا متوجه تلفات سنگینی که بر ارتش عراق وارد شده و کامیون های مملو از اجساد سربازان که از جبهه می آمد، نمی شدند!
🔺 صدام این گونه شکست ها و ناکامی های خود را می پوشاند!
🆔 @Defa_Moqaddas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم| خاطرات سردار شهید حاج احمد سیاف زاده
🌷شهیدی که در عملیات خیبر مدال فتح گرفت
🆔 @Defa_Moqaddas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم| شهید احمد سیّاف زاده، فرمانده عملیات قرارگاه کربلا دردوران دفاع مقدس
از زبان سردار مرتضی قربانی، فرمانده لشکر 25 کربلا
🆔 @Defa_Moqaddas
هدایت شده از دفاع مقدس
صادق_آهنگران_شب_است_و_ سکوت_است_و (2).wma
964.8K
📢 صوت | حاج #صادق_آهنگران
🍀 شب است و سکوت است و ماه است و من
🌸 فغان و غم و اشک و آه است و من
🌼 شب و خلوت و بُغضِ نشکُفتهام
🌿 شب و مثنویهای ناگفتهام
@Defa_Moqaddas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😊امروز روز جهانی لبخند
🎥 فیلم | شعر طنز "ناصر فیض" - از شعرای طنزپرداز
🌴در جلسه شاعران در محضر رهبر انقلاب
@Defa_Moqaddas
😊امروز روز جهانی لبخند 😊
🌴 خاطرات دفاع مقدس
💠 #شوخ_طبعی
‼️بیسکویت مَلَس‼️
سه چهار ساعتی به رفتنمان به خط مقدم برای شروع عملیات مانده بود.
نیروهای گردان، هر کدام در حال انجام دادن کاری بودند.
یا وصیتنامه می نوشتند و یا سلاح و تجهیزاتشان را امتحان می کردند و از یکدیگر حلالیت می طلبیدند.
یک موقع دیدم از یکی از چادرها سر و صدا بلند شد و بعد یک نفر پرید بیرون و بقیه با لنگه پوتین و فانسقه و سنگ و کلوخ دنبالش.
اوضاع شیر تو شیر شد.
پسرکِ فراری، بین خنده و ترس، نعره می زد و کمک می طلبید و تعقیب کنندگان هم با دهانهای کف کرده و عصبانی ولش نمیکردند.
فراری را شناختم.
اسماعیل بود.
از بچه های شرّ و شلوغ گردان.
او خورد زمین و بقیه رسیدند بهش و گرفتندش زیر ضربات فانسقه و کتک. حالا نزن، کی بزن!
اسماعیل هم پیچ و تاب می خورد و می خندید و نعره می زد.
به خود آمدم. مثلاً من فرمانده گردان بودم و باید نظم و انضباط را بر گردان حاکم می کردم.
جمعیت را شکافتم و رفتم جلو و با هزار مکافات اسماعیل را از زیر مشت و لگد نجات دادم.
➖ او در حالی که کمر و دستانش را می مالید، شروع کرد به نفرین کردن:
▪️الهی زیر تانک بروید. شما بسیجی هستید یا یک مشت بازمانده قوم مغول!؟ – الهی کاتیوشا تو فرق سرتان بخورد و پلاکتان هم نماند که شناسایی شوید! – ای خدا دادِ مرا از این مزدورهای مسلمان نما بگیر!
🔸بچه های گردان هِرهِر می خندیدند و کسانی که اسماعیل را کتک زده بودند، به او چنگ و دندان نشان می دادند و تهدید به قتلش می کردند.
🔹فریاد زدم: «مسخره بازی بسه! واسه چی این بنده خدا را به این روز انداختید؟»
▫️یکی از آن ها که معلوم بود حال و روز درست و حسابی ندارد گفت: «از خود خاک به سرش بپرسید. آهای اسماعیل دعا کن تو منطقه عملیاتی گیرت نیاورم. یک آرپی جی حرامت می کنم!»
😂 اسماعیل که پشت سر من پناه گرفته بود، هِرهِر خندید و آنها عصبانی تر شدند.
گفتم: «چی شده اسماعیل؟ تعریف کن!»
▪️«بابا اینها دیوانه اند حاجی. بهتره اینها را بفرستی تیمارستان. با من که این کار را بکنند، ببین با عراقیها چه کار میکنند؟»
▫️خب بلبل زبانی نکن.چه دسته گلی به آب دادی؟
▪️هیچی. نشسته بودیم و از هم حلالیت می خواستیم که یک هو چیزی یادم افتاد. قضیه مال سه چهار ماه پیش است. آن موقع که کردستان و بالای ارتفاعات بودیم.
یک بار قرار شد من قاطرمان را ببرم پایین و جیره غذا و آب بیاورم. موقع برگشتن از شانس من قاطر خاک تو سر، سرش را سبک کرد و بسته های بیسکویت که زیر شکمش سرخورده بود خیس شد.»
🔺یکی از بچه ها نعره زد: «می کشمت نامرد. حالم بههم خورد»
▪️اسماعیل با شیطنت ادامه داد: «دیگر برای برگشتن به پایین دیر بود. ثانیاً بچه ها گشنه بودند. بسته های بیسکویت را روی تخته سنگی گذاشتم تا خشک شدند و بعد بردم دادم بچه ها، همین نامردها لمباندند و چقدر هم تعریف کردند که این بیسکویت ها خوشمزه است و ملس است و…»
➖ ...بچه هایی که دورم جمع بودند از خنده ریسه رفتند. خودم هم به زور جلوی خنده ام را گرفته بودم، راه افتادم که بروم سر کار خودم. اسماعیل ولم نمی کرد. گفتم: «دیگر چی شده؟»
▪️ حاجی جون می کشندم.
▫️نترس. اینها به دشمنشان رحم می کنند. چه رسد به تویِ ماست فروش!
⭕️ تا اسماعیل ازم جدا شد، بیسکویتملسخورها دنبالش کردند و صدای زد و خورد و خنده و ناله های اسماعیل دوباره بلند شد.
🆔 @Defa_Moqaddas
🗓امروز ۱۴ مهر ۱۳۹۷ [ ۲۶ محرم ۱۴۴۰ ] مصادف است با:
💢 ۴۰۴۹۱۲ اُمین روز غیبت امام عصر (عج)
🔴 ۱۳۲۳۳ اُمین روز اسارت #حاج_احمد_متوسلیان بدست رژیم صهیونیستی..
❌ ۸۰۱۲🔻روز تا نابودی کامل #اسرائیل ✡
💠 و همچنین مصادف است با :
🔸شهادت رسول لطفالله خواجویی (۱۳۵۸ ه.ش)
🔹تاسیس ستاد پشتیبانی و امداد جنگ به فرمان حضرت امام خمینی (ره) (۱۳۵۹ ه.ش)
🔸شهادت محمود خادمی (۱۳۵۹ ه.ش)
🔹شهادت خلبانان غلامرضا خسروپور، علیرضا دریانیان (۱۳۵۹ ه.ش)
🔸شهادت خلبانان شیرعلی آزادیان هارمی، اصغر هاشمیان (۱۳۶۰ ه.ش)
🔹شهادت صفرعلی داوودی، محمدرضا روح پرور، حمیدرضا کاظمی مقدم، سیروس اسماعیل زاده (۱۳۶۱ ه.ش)
🔸شهادت شهید محمدابراهیم حسینخانی (۱۳۶۶ ه.ش)
@Defa_Moqaddas