eitaa logo
دفاع مقدس
382 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
881 ویدیو
248 فایل
💠 نیم نگاهی به رویدادهای دفاع مقدس 🌼🌸🍀در قالب: متن، عکس، صوت، فیلم و کلیپ
مشاهده در ایتا
دانلود
خاطرات جواد اکبری، یار و همرزم حاج احمود متوسلیان - 5.mp3
1.7M
📢 صوت | خاطرات جواد اکبری، یار و همرزم حاج احمد متوسلیان 5⃣ قسمت پنجم 🆔 @Defa_Moqaddas
خاطرات جواد اکبری، یار و همرزم حاج احمود متوسلیان - 6.mp3
3.59M
📢 صوت | خاطرات جواد اکبری، یار و همرزم حاج احمد متوسلیان 6⃣ قسمت ششم 🆔 @Defa_Moqaddas
خاطرات جواد اکبری، یار و همرزم حاج احمود متوسلیان - 7.mp3
3.46M
📢 صوت | خاطرات جواد اکبری، یار و همرزم حاج احمد متوسلیان 7⃣ قسمت هفتم 🆔 @Defa_Moqaddas
خاطرات جواد اکبری، یار و همرزم حاج احمود متوسلیان - 8.mp3
12.17M
📢 صوت | خاطرات جواد اکبری، یار و همرزم حاج احمد متوسلیان 8⃣ قسمت هشتم 🆔 @Defa_Moqaddas
خاطرات جواد اکبری، یار و همرزم حاج احمود متوسلیان - 9.mp3
9.72M
📢 صوت | خاطرات جواد اکبری، یار و همرزم حاج احمد متوسلیان 9⃣ قسمت نهم 🆔 @Defa_Moqaddas
⏳ مریوان- شهریور 1360 – مراسم عروسی جواد اکبری، جانشین فرمانده‌ سپاه مریوان، احمد متوسلیان 📷 در تصویر تقی رستگار مقدم (اهل قم، مسئول آموزش و همراه همیشگی متوسلیان)، علی چرخکار (اهل شمال)، محمد اسماعیلی، جواد اکبری (داماد)، .... و احمد متوسلیان دیده می شوند ▫️ا▪️▫️▪️▫️▪️▫️ 🔹در میان بازماندگان دوران جنگ کردستان، هیچ کس به اندازه «حاج جواد اکبری» به احمد متوسلیان نزدیک نبوده است. غالباً متوسلیان را به جهادش در جبهه های جنوب می شناسند .جهادی که تنها چند ماه به طول انجامید، در حالی که او نزدیک به دو سال در جبهه های کردستان حضور داشت و در تمام این مدت، جواد اکبری در کنارش و دست راست راست او بود. او بقدری مورد وثوق حاج احمد بود که به هنگام عزیمت به جنوب، سپاه مریوان را به او سپرد. مریوان برای احمد همه چیز بود و او همه یادگارش را به برادر و جانشینش، جواد اکبری سپرد و راهی خوزستان شد. جواد اکبری در همان ایام حضور در کردستان، با یکی از خواهران سپاه مریوان ازدواج کرد و داماد با لباس فرم سپاه بر سر سفره عقد نشست! 🆔 @Defa_Moqaddas
دفاع مقدس
🌴عروسی خوبان 🌸🌼☘ #شب_عروسی_شهید_محمود_بهرامی مهمانان 🌹 #شهید_سید_مجتبی_زینال_حسینی 🌷 #شهید_محمود_
🌈 🌷 ▫️ زمستان سال 62 بود که خانواده از خواستند که تشکیل زندگی دهد. پدرش در نزدیکی منرلشان برای و خانه مناسبی خرید و دستی به سر و روی خانه کشید تا حجله گاه فرزند دلبندش محمود باشد. اما محمود میخندید و میگفت: این خانه مبارک صاحبش باشد.اما من دوست ندارم سندی از دنیا به نام من باشد. . دیماه 62بود که محمود خود را در (ع) و (س) انداخت و یقین داشت که آنها در میهمانی او شرکت میکنند... بساط جشن عروسی محمود در تالاری در تهران مهیا شد و میهمانان او بچه های رزمنده و بسیجی بودند...او اصرار داشت که با لباس را جشن بگیرد اما دست بردار نبود و به خواهش مادر کت و شلوار سفیدی به تن کرد...دو هفته بیشتر در کنار شریک زندگی اش نبود و ساکش را بست و خودش را به جبهه رساند. سردار شهید محمود بهرامی در تاریخ 7 اسفند ماه سال 62 در جزیره مجنون به شهادت رسید و پیکر مطهرش خردادماه سال 75 در گلزار شهدای بهشت زهرا سلام الله علیها به خاک رفت 🆔 @Defa_Moqaddas
دفاع مقدس
🌈 #عروسی_خوبان 🌷 #شهید_محمود_بهرامی ▫️ زمستان سال 62 بود که خانواده از #محمود خواستند که تشکیل زند
🌈 شهید محمود بهرامی 🌷محمود آقا از وقتي كه نامزد بوديم مرتب در جبهه بودند و اولين شرط ايشان هم اين بود كه من مانع به جبهه رفتن او نشوم. من هم به او پاسخ دادم كه من خيلي دوست دارم در جبهه ها باشم ولي چون زن هستم اين امكان را ندارم. در مدت زمان يك ونيم سالي كه با او آشنا شدم وي8-7باربه جبهه رفت.ازدوري اوخيلي اذيت میشدم. تمام دغدغه من هم اين بود كه او سالم بر مي گردد يا خير. زمانيكه خبر شهادت او را به من دادند من تازه عروس بودم و يك هفته از ازدواج مان مي گذشت.من در مدرسه در حال تحصيل بودم كه پدرم به دنبالم آمد كه من را به خانه ببرد. تعجب كردم و گفتم شما هيچ وقت دنبال من نمي آمديد. پدرم در طول راه من را آماده كرد و گفت از محمود خبر داري؟من گفتم نه ..محمود آقا فقط يك نامه اي داده است. شک کردم و از پدرم پرسیدم ... شما خبری دارید؟ که پدرم در جواب گفت : دوستان محمود آقا خبر دادند كه گويا جراحت هايي در جبهه برداشته است. به پدرم گفتم آيا محمود شهيد شده؟ چون شما هيچ وقت دنبال من دم در مدرسه نمي آمديد.اینجا بود که پدرم خبر شهادت محمود رو دادند. —(راوی: همسر شهید) 🆔 @Defa_Moqaddas
دفاع مقدس
🌈 #حنظله_تخریبچی شهید محمود بهرامی 🌷محمود آقا از وقتي كه نامزد بوديم مرتب در جبهه بودند و اولين شرط
💠 خاطره ای از 🔹روز سوم بود که (ع) وارد عملیات شد. محمود از من جدا شد و به عنوان تخریبچی با گردان حضرت قاسم (ع) به جزیره مجنون رفت و من هم براي حضور در گردان حضرت علي اصغر (س)آماده شدم. آخرين ديدار من و ایشان فرداي اعزام بود که با موتور به مقر گردان برگشت. او را ديدم. دست دور گردن من انداخت که با هم وداع کنيم. کنار گوشم گفت: ▫️«اين آخرين ديدار ماست. ديدار ما به قيامت! من شهيد مي شوم و ديگر بر نمي گردم. شما زحمت بکشيد سلام مرا به مادرم برسان و از مادرم حلاليت بطلب؛ چون خيلي براي من زحمت کشيد و من نتوانستم زحمات او را جبران کنم.» همان طور که او گفته بود، اين آخرين ديدار ما بود. او رفت و با دو هزار شهيدي برگشت که از آنها تنها پلاک و مشتي استخوان به يادگار مانده بود. —(راوی: تخریبچی جانباز علی زاکانی) 🆔 @Defa_Moqaddas
🔺#علی‌اکبر‌های_خمینی مي‌آيد از بهشت خبرها يكی‌يكی امشب گشوده شد همه درها يكی‌يكی وقتي علي دوباره قدم ميزند به خاك مبهوت ميشوند نظرها يكی‌يكی بالا بلندي آمده و پيش قامتش خم ميشوند كوه و كمرها يكی‌يكی 💐 فرخنده میلاد با سعادت حضرت علی‌اکبر (ع) و روز جوان مبارکباد #اشبه_الناس_برسول_الله💚 🆔 @Defa_Moqaddas
🌹بسمِ ربِّ الشهداء و الصدیقین 🌈 سلام بر علی اکبر حسین (ع) 🌹و سلام بر علی اکبر های خمینی (ره) ☘ که عاشقانه جانشان را فدای مقتدایشان کردند... 🆔 @Defa_Moqaddas
هدایت شده از دفاع مقدس
💦 #روضه_ی_مجسم 🌴 #سلام_بر_علی_اکبر_های_خمینی 💕 پدر در کنار نعش بیجان فرزند نوجوان خویش 🌸🌼☘ تخریبچی شهید حمیدرضا دادو 🆔 @Defa_Moqaddas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴تفحص شهدا - ۸ اردیبهشت ۹۷ 📽 فیلم | جستجوی علی اکبر های خمینی(ره) در روز ولادت حضرت علی اکبر(ع) در سواحل شرقی اروند - جزیره بوارین 🆔 @Defa_Moqaddas
🌿 تجلی ۶۰ در میان فرماندهان ارتش 💠 حساسیت فرماندهان ارتش در استفاده از بیت‌المال ▪️ حساسیت فرماندهان ارتش بر روی مسئله بیت‌المال باعث شده بود که همواره توجه خاصی به این موضوع داشته باشند. حسن کلانتری در مورد حساسیت شهید صیاد در استفاده از بیت‌المال می‌گوید: ▫️من شاهد بودم که از منطقه با من که در دفتر ایشان بودم، تماس می‌گرفت و می‌گفت مثلا سه دقیقه با مشهد با پدرم صحبت تلفنی کرده‌ام. ما در طول این مدت تماس‌های شخصی او را یادداشت می‌کردیم سر ماه جمع‌بندی می‌کردیم و پولش را از محل حقوق وی کسر و به حساب بیت‌المال واریز می‌کردیم. ▪️ سرتیپ خلبان محمود انصاری در خاطره‌ای درباره شهید یاسینی فرمانده پایگاه بوشهر می‌گوید: ▫️روزی سرهنگ یاسینی سر کلاس، روی تخته قیمت یک هواپیما را به دلار نوشت و سپس در ریال ضرب کرد و گفت: این پولی است که از بیت المال خرج شده تا این هواپیما را در اختیار ما قرار گیرد. رقم به دست آمده را بر جمعیت کشور تقسیم کرد و خوب به یاد دارم که رقم ۲۶ ریال و اندی شد. سپس رو به ما کرد و گفت: بیایید به اندازه این ۲۶ ریال دل بسوزانیم و آن را حفظ کنیم. ▪️سرهنگ ولی‌الله کلاتی می‌گوید: ▫️در سال‌های ۶۰ و ۶۱ که بنزین به صورت کوپنی توزیع می‌شد، کوپنی اضافه به خانواده شهید بابایی دادم که باعث عصبانیت وی شد. لذا من به دستور شهید بابایی رفتم و آن کوپن را از پس گرفتم. ▪️ستوان علی رحیمیان مسؤل دقتر شهید اردستانی نیز می‌گوید: ▫️روزی پسر تیمسار را با ماشین اداره از کلاس به خانه آوردم. وقتی شهید اردستانی متوجه شد. بسیار عصبانی شد و با عصبانیت گفت: از این پس حق نداری برای اعضای خانواده من ماشین اداره را بفرستی! 🆔 @Defa_Moqaddas
هدایت شده از دفاع مقدس
👈کانال "دفاع‌ مقدس" @Defa_Moqaddas ─ تلگرام: 🆔 https://telegram.me/Defa_Moqaddas ─ ایتا: 🆔 https://eitaa.com/Defa_Moqaddas ─ سروش: 🆔 https://sapp.ir/Defa_Moqaddas
گفت: راستی جبهه چطور بود؟ گفتم : تا منظورت چه باشد .🙃 گفت: مثل حالا رقابت بود؟🤔 گفتم : آری. گفت : در چی؟ 😳 گفتم :در خواندن نماز شب.😊 گفت: حسادت بود؟ گفتم: آری. گفت: در چی؟ 😮 گفتم: در توفیق شهادت.😇 گفت: جرزنی بود؟ 😳 گفتم: آری. گفت: برا چی؟ گفتم: برای شرکت در عملیات .😭 گفت: بخور بخور بود؟😏 گفتم: آری .☺️ گفت: چی میخوردید؟ 😏 گفتم: تیر و ترکش 🔫 گفت: پنهان کاری بود ؟ گفتم: آری . گفت: در چی ؟ گفتم: نصف شب واکس زدن کفش بچه ها .👞 گفت: دعوا سر پست هم بود؟ گفتم: آری . گفت: چه پستی؟؟ 🤔 گفتم: پست نگهبانی سنگر کمین .💂‍♂️ گفت: آوازم می خوندید؟ 🎙 گفتم: آری . گفت: چه آوازی؟ گفتم:شبهای جمعه دعای کمیل . گفت: اهل دود و دم هم بودید؟؟ 🌫 گفتم: آری . گفت: صنعتی یا سنتی؟؟ 😏 گفتم: صنعتی ، خردل ، تاول زا ، اعصاب💀☠ گفت: استخر هم می رفتید؟ 💧 گفتم: آری ... گفت: کجا؟ گفتم: اروند، کانال ماهی ، مجنون .🌊 گفت: سونا خشک هم داشتید ؟ گفتم: آری . گفت: کجا؟ گفتم:تابستون سنگرهای کمین ،شلمچه، فکه ،طلائیه. گفت: زیر ابرو هم برمی داشتید؟ 🙄 گفتم: آری گفت: کی براتون برمی داشت؟😏 گفتم: تک تیرانداز دشمن با تیر قناصه .😞 گفت: پس بفرمایید رژ لبم میزدید؟؟😏😏 گفتم: آری خندید و گفت: با چی؟ گفتم: هنگام بوسه بر پیشونی خونین دوستان شهیدمان😭😔 سکوت کرد و چیزی نگفت... 🌹ياد و خاطره بسیجیان بی نام و بی ادعای دفاع مقدس گرامي باد 🆔 @Defa_Moqaddas
🌿 ۶۰ 💠 روایتی از بی‌توجهی اعضای سپاه پاسداران به مادیات در دهه اول پیروزی انقلاب 🔹عبدالله محمودزاده که مدتی عضو شورای فرماندهی سپاه پاسداران بود، در کتاب "تاریخ شفاهی تأسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی" می‌گوید: بچه‌های سپاه حدوداً تا یک‌سال هیچ حقوقی دریافت نمی‌کردند. بعد از این مدت هم قرار شد ماهی هزار تومان به آن‌ها بدهند، اما چنان جوّی از معنویت، اخلاص و فداکاری برقرار بود که بچه‌ها یا خجالت می‌کشیدند پول بگیرند و یا حداکثر سعی می‌کردند هر قدر خرج می‌کردند بقیه هزار تومان را برگردانند. 🔹من یادم هست برادری به نام "شجاع" بود که بعداً هم شهید شد، او اول که پول نمی‌گرفت بعد هم که گرفت در آخر ماه هفتصد تومان آن ‌را برگرداند و گفت من بیش از سیصد تومان خرج نداشته‌ام! 🆔 @Defa_Moqaddas
💢 از حقوقم‌ کم‌ کنید!! ▫️بهترین های ما نشدند که بدترین ها با یقه بسته و با تسبیح اعتقاد و اعتماد مردم را نابود کنند. ▪️شهید ذبیح الله عالی در دوران جنگ به ساری نامه می نویسند که حقوقم بیشتر از نیاز من است و از آن کنید!! ✍ متن نامه را بخوانید: بسمه تعالی به: کارگزینی سپاه ساری از: پاسدار عملیات ذبیح الله عالی موضوع: کسر نمودن حقوق ماهیانه محترماً به عرض می رسانم چون اینجانب دارای چهار هکتار زمین زراعتی آبی و خشکه می باشم و دارای درآمد زیاد می باشد و همین طور حقوق من زیاد می باشد. لذا درخواست می نمایم که در اسرع وقت از من حدود دو هزار تومان کسر نمائید. خداوند همه ما را خدمتگزار اسلام و امام قرار بدهد. ذبیح الله عالی ا▫️▪️▫️ ما باید از خودمان، از نخبگان، از روشنفکران، از حوزویان و آحاد جامعه بپرسیم که چه شد لباس خاکی را از تن در آوردیم و بجای آن یک عده با کت شلوار انگلیسی مانند زالو به جان اعتماد این مردم افتادند. چرا از آن فرهنگ فاصله گرفتیم؟ چه کسانی با اشرافیت به جامعه آدرس غلط دادند و در کمال وقاحت امروز خود را منتقد نظام دانسته و پُزِ اپوزیسیون میگیرند 🆔 @Defa_Moqaddas
دفاع مقدس
💢 از حقوقم‌ کم‌ کنید!! ▫️بهترین های ما #شهید نشدند که بدترین ها با یقه بسته و با تسبیح #قلابی اعتقا
✨شهید ذبیح الله عالی✨ ▫️در تابستان سال ۱۳۳۲، در روستای کردکلا بخش جویبار در خانواده‌ای کشاورز متولد شد. چون پدرش پیش از تولد او فوت کرده بود، در اواخر سال ۱۳۶۲ در عملیات والفجر ۶ در منطقه عملیاتی دهلران، گردان مسلم بن عقیل (ع) تحت فرماندهی عالی پیش قراول عملیات بود. آن‌ها از خطوط مقدم گذر کردند تا اینکه در پاسگاه چیلات در خاک عراق به محاصره نیروهای دشمن درآمدند و عالی پس از نبرد دلیرانه در تاریخ سوم اسفند ۱۳۶۲ به همراه گروهی از نیرو‌هایش به شهادت رسید. ✨درتابستان سال ۱۳۳۲، ، در روستای کردکلا بخش جویبار در خانواده ای کشاورز متولد شد. ابتدائی را در روستای محل تولد خود خواند و پس از آن به قائم شهر مهاجرت کرد. ✨در کنار تحصیل به ورزش کشتی محلی علاقه بسیار داشت و دارای روحیة پهلوانی و منش مردانگی بود. ✨قبل از انقلاب كشاورزی می كرد. پس از پیروزی انقلاب مدت ۲ سال در یکی از هنرستان های بابل و مدتی هم در كمیته انقلاب در قائم شهر مشغول خدمت بود. ✨در ۱۳۶۰ به عضویت رسمی سپاه ساری درآمد. به علت بضاعت خوب مالی كه داشت در یك درخواست كتبی از سپاه محل كارش خواست تا حقوق او را به اندازه ۲۰۰۰ تومان از اصل حقوقش کسر و صرف کمک به جبهه نمایند. این در حالی بود که در آن دوران حقوق هر فرد سپاهی از ماهی ۳۰۰۰ تومان تجاوز نمی کرد. ✨در اسفند ۱۳۶۰ به عنوان جانشین گردان در منطقه عملیاتی مریوان تا اردیبهشت ۱۳۶۱ انجام وظیفه نمود. در آبان ۱۳۶۱ به عنوان فرمانده گردان مسلم عقیل (ع) لشکر 25 کربلا منصوب شد. 📕عروج: ✨در اواخر سال ۱۳۶۲ در عملیات والفجر ۶ در منطقه عملیاتی دهلران گردان مسلم بن عقیل (ع) تحت فرماندهی "عالی" پیش قراول عملیات بود. آنها از خطوط مقدم عبور کردند تا اینکه در پاسگاه "چیلات" در خاک عراق به محاصره نیروهای دشمن در آمدند و "ذبیح الله عالی" پس از نبردی دلیرانه در تاریخ اسفند ماه ۱۳۶۲ به همراه تعدادی از رزمندگان، همچون مولایش اباعبدالله (ع) به شهادت رسید و پیکر بی سر او در منطقه جا ماند. سرانجام در سال ۱۳۷۲ پیکر شهید ذبیح اللّه عالی توسط گروه های تفحص کشف و پس از تشییع در گلزار شهدای کردکلا به خاک سپرده شد. 🆔 @Defa_Moqaddas
هدایت شده از دفاع مقدس
صادق آهنگران - دعای کمیل.mp3
21.44M
📢 صوت | حاج ☘🌸 دعای کمیل 🌸☘ 🌴 دوران 🆔 Defa_Moqaddas ✔️ JOIN
🌴 📷 پرسنل نیروی هوایی با در دست داشتن آرم ، در راه جماران، برای تجدید بیعت با امام امت 🔹 🌴 دوران 🆔 @Defa_Moqaddas
📷 تصویری از ابرتروریست های سابقه دار‼️ 🔹 هر کدام از اینها هزاران را در دامان خود پرورش داده و سازماندهی آنها را برعهده داشتند 💠 اسامی برخی از سران که در ۶۰ ، عملیات های تروریستی را هدایت می کردند: 🔹 سرلشگرهای : ▫️محمدابراهیم همت ▪️ مهدی باکری ▫️حسین خرازی ▪️مهدی زین الدین ▫️محمد بروجردی ▪️ ... و صدها و هزاران سردار به خون خفته که از جان خویش گذشتند ولی نگذاشتند یک وجب از خاک این مرز و بوم در دست دشمن باقی بماند. آنها خطر را از مرزها دور ساخته و امنیت را به این کشور باز گرداندند🌿... درست مانند آنچه هم اکنون انجام می دهند، که اگر مجاهدت های آنها نبود، الآن باید با و در شهرهای ایران می جنگیدیم! ...مگر آنها تا مجلس ما هم پیش نیامده و در آنجا حمام خون راه نینداختند؟! ⭕️ ... و حالا آن مزدور بی وطن، هم‌صدا با ترامپ یاغی و عربده کش، گریبان چاک می دهد و بهترین فرزندان ملت را می خواند!!! ... ای دو صد لعنت بر آمریکای جنایتکار و دنباله های داخلی آن🔥🔥🔥 🆔 @Defa_Moqaddas ✳️ بہ ڪانال "دفاع مقدس" بپیوندید.
هدایت شده از دفاع مقدس
👈کانال "دفاع‌ مقدس" @Defa_Moqaddas ─ تلگرام: 🆔 https://telegram.me/Defa_Moqaddas ─ ایتا: 🆔 https://eitaa.com/Defa_Moqaddas ─ سروش: 🆔 https://sapp.ir/Defa_Moqaddas