🌱 آبانماه ۱۳۴۱ --- ولادت شهید بهرام کیانی درونکلا
🕊🕊 شهادت :. پاییز ۶۲ -- منطقه عملیاتی مریوان
🌿 عملیات والفجر ۴
💠 آرمیده در گلزار شهدای درونکلای غربی بابل-مازندران
📄 فرازی از وصیت شهید:
🌴 پروردگارا! مرا از سه چیز نگهدار:
وسواس شیطانی
هوای نفسانی
غرور و نادانی
خانواده شهدا یادتان نرود که امام فرمودند خانواده شهدا چشم و چراغ ملتند، حتماً به آنها سر بزنید.
شما ای خواهرانم! سیاهی چادرتان از سرخی خون من کوبنده تر است. #حجاب را حفظ کنید.
⚪️ شما ملت ایران! جنگیدن با صدام هدف نیست، جنگیدن با صدام جزئی از هدف است، اگر که ما تمام صدامیان را از ریشه برداریم و به جای آن عدل و داد و مساوات و حکومت اسلامی را برقرار کنیم، آن وقت به هدف خود رسیده ایم.
برادران انجمن اسلامی درونکلای غربی!! سفارش می کنم که حرف های امام ... طلاست، کر شود آن گوش که نشنود و بشکند دستی که نخواهد آن ها را جامۀ عمل بپوشاند ... نگذارید منافقین، ظالمین، سرمایه داران، فئودال ها و کمونیست ها در انجمن نفوذ کنند و از اسم انجمن سوءاستفاده نمایند، از شما می خواهم جلوی آن ها را بگیرید....
دوران جنگ تحمیلی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 چه بازی رو جدی گرفتیم..
◇ بعضی ها یه چیز هایی
خرج این مسافرخونه میکنن
که میشه باهاش بهشت رو خرید!!
#دنیا
#مسافر
🎞 #فیلم_خداحافظ_رفیق
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
🌴 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی
.... و حال و هوای رزمندگان جبهه ها
#دهه۶۰
✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas
دفاع مقدس
۲۳ آبانماه ۱۳۵۹ در چنین روزی ارتش بعثی صدام در دشت خوزستان به #دهلاویه هجوم برد و آن را بطور کامل
🔻 نبرد نابرابر در #دهلاویه
دهلاویه ، روستای کوچکی است در استان خوزستان و در منطقه دشت آزادگان.
این روستا در شهرستان سوسنگرد ( 12 کیلومتری غرب سوسنگرد و 15 کیلومتری جنوب شرق بستان ) و در کنار جاده اصلی سوسنگرد – بستان قرار دارد.
تا قبل از سال های دفاع مقدس ، دهلاویه روستای گمنامی بود ، اما امروز ، مقتل یکی از به یادماندنی ترین اسطوره های دفاع مقدس ، دکتر مصطفی چمران است که مسافران و زائران زیادی را به سوی خود می کشاند.
دهلاویه همچنین شاهد حضور بزرگمردان دیگری همچون علی تجلایی ، ایرج رستمی ، جواد داغری و ده ها شهید رزمنده دیگر بود که با شهادت شان از اسلام عزیر و ازاین مرز و بوم دفاع کردند.
در ابتدای جنگ تحمیلی ، علی تجلایی با 50 رزمنده تبریزی به دهلاویه رفت تا از جبهه سوسنگرد دفاع کند.
او در یکی از یادداشت هایش درباره مقاومت در دهلاویه نوشته است :
( در هجوم دشمن به محور دهلاویه ، ده ها تانک و نفربر و بیش از 4000 نیروی پیاده شرکت داشتند. با من تماس گرفتند که عقب نشینی کنم ، در جواب گفتم تا آخرین نفر خواهم ایستاد.
دشمن در چند روز اول جنگ ، نتوانست از سمت جاده بستان – سوسنگرد پیشروی کند و ناچار به پیشروی از سمت شمال منطقه ( تپه های الله اکبر ) شد . در آن چند روز ، روستاهای دو سمت جاده بستان – سوسنگرد ، از حمله دشمن در امان ماندند.
اما با تصرف بستان ، دشمن حمله خود را از امتداد این جاده سازماندهی کرد و پیش آمد. با کشیده شدن آتش جنگ به سمت پل سابله ، دهلاویه خالی از سکنه شد و اهالی روستا به شهرها و روستاهای دورتر رفتند.
گزارش ها حاکی بود که در دهلاویه ، نیروهای عراقی خانه های مردم را به غارت برده اند. صبح روز 23 آبان بود که قوای دشمن ، با کمک 40 دستگاه تانک ، پیش آمدند. نیروهای خودی در دهلاویه تا ساعت 18 مقاومت کردند.
وقتی تاریکی شب فرا رسید ، توان مدافعان و مهمات آن ها کاهش یافته بود و بسیاری هم شهید شده بودند. مدافعان برای کمک به سوسنگرد ، از دهلاویه عقب نشینی کردند و با به جا گذاشتن ده ها شهید ، به سوسنگرد رفتند و دهلاویه به دست دشمن افتاد.
عملیات آزادسازی دهلاویه در سال بعد ، از بامداد 26 خرداد 1360 آغاز شد و در همان ساعات اولیه روستای مخروبه دهلاویه آزاد شد و نیروهای خودی تا یک کیلومتری غرب روستا پیش رفتند.
دشمن دوبار دست به ضد حمله زد و نیروهای خودی مجبور به عقب نشینی شدند.
متن گزارش شهید ایرج رستمی ( فرمانده عملیات ) در روز 27 خرداد چنین بود :
✍( دهلاویه مظلوم است. امروز 27 خرداد ، در حدود 300 متری شرق دهلاویه مستقر شدیم. دیروز ساعت 4:30 بامداد حمله کردیم. دشمن را تا یک کیلومتر عقب راندیم. حرکت خودروها در یک کیلومتری غرب دهلاویه به سمت آنجا را دیدیم. برادران خمپاره انداز بسیجی ، مواضع دشمن را در این روستا زیر آتش گرفتند و تعدادی از سنگرهای دشمن منهدم شد ) .
29 خرداد 60، دشمن با پشتیبانی آتش توپخانه به دهلاویه حمله آورد. نیروهای رستمی ، خسته بودند و تعدادشان نسبت به دشمن کم بود. دامنه حمله هر لحظه بیشتر می شد ، دستور عقب نشینی بسمت شرق روستا صادر شد.
رزمندگان که هر متر از زمین را با زحمت پس گرفته بودند ، عقب نشینی برایشان تلخ بود.
طبق دستور ، به شرق رفتند ، اما هیچ جان پناهی نبود ، توپخانه خودی به کمک شان آمد ، لابه لای سنگرها و دیوار خرابه ها ، کار به جنگ تن به تن کشید. دود غلیظ ، منطقه را برداشته بود.
ساعت 2:30 بامداد سی ام خرداد1360 بود و فقط 40 گلوله مانده بود. رستمی ، آر.پی.جی برداشت و یک تانک را نشانه گرفت و بعد جستی زد و به خاکریز جلویی رفت تا از حال بقیه افرادش مطلع شود.دید همه شهید شدند.
گلوله خمپاره نزدیک او به زمین خورد.ترکش به سرش اصابت کرد.با دستمال ، سر او را بستند تا جلوی خونریزی را بگیرند ، اما فایده نداشت. او پر کشید و به آرزویش رسید و به درجه رفیع شهادت نایل گردید.
شهید «چمران» پس از اطلاع از این موضوع سریع خود را به منطقه رساند او با دیدن یار نزدیک و همرزم خود، شهید «ایرج رستمی» گفت:
خدا «رستمی» را دوست داشت و برد، اگر ما را هم دوست داشته باشد می برد، ....
که این دوری زیاد طول نکشید و شهید «چمران» در همان محل شهادت شهید «ایرج رستمی» با اصابت گلوله خمپاره 60 به شدت مجروح شد که در حین انتقال به بیمارستان به شهادت رسید و به هم سنگر خود پیوست. 🕊🕊
ا▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
پ.ن:
✍️ با آغاز هجوم سراسری ارتش عراق به خاک میهنمان، و در آن شرایط حساس و بحرانی، این دکتر چمران و سروان ایرج رستمی بودند که ستاد جنگ های نامنظم را ایجاد کردند. آنان با همکاری نیروهای سپاه، اقدام به طرح ریزی چندین عملیات در منطقه خوزستان کردند که منجر به وارد آمدن ضربات سختی به دشمن بعثی شد و در نتیجه از پیشروی بیشتر دشمن به عمق خاک ایران جلوگیری به عمل آمد
دوران جنگ تحمیلی
🌷 شهید ایرج رستمی؛ یار با وفای شهید چمران که تا آخرین نفس در کنار او ایستاد .....
ا🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱
رهبر انقلاب:👇
🚩 معروف بود در دوران جنگ میگفتند فلانی #نوربالا میزند، روشن است؛ یعنی بزودی شهید خواهد شد. این نورانیتِ حضور بسیجی بود؛ این را من خودم مشاهده کردم؛ نه یک بار و دو بار.
یک سرگرد ارتشی که بعد ما فهمیدیم ایشان اهل آشخانه است - سرگرد رستمی - به میل خود، به صورت بسیجی آمده بود در مجموعهی #گروه_شهید_چمران، آنجا فعالیت میکرد
🔰 بنده مکرراً او را میدیدم؛ میآمد، میرفت. یک شبی با مرحوم چمران نشسته بودیم راجع به مسائل جبهه و کارهائی که فردا داشتیم، صحبت میکردیم؛ در باز شد، همین #شهید_رستمی وارد شد. چند روزی بود من او را ندیده بودم. دیدم سرتاپایش گلآلود است؛ این پوتینها گلآلود، بدنش خاکآلود، صورتش خسته، ریشش بلند؛ اما چهره را که نگاه کردم، دیدم مثل ماه میدرخشد؛ نورانی بود.
🌷روزهای قبل، من این حالت را در او ندیده بودم. رفته بود در یک منطقهی عملیاتی، آنجا فعالیت زیادی کرده بود؛ حالا آمده بود، میخواست گزارش بدهد. او بعد از چندی هم به شهادت رسید. #ارتشی بود، اما آمده بود #بسیجی وارد میدان شده بود؛ فعالیت میکرد، مجاهدت میکرد، حضور فداکارانه داشت - در همان مجموعهی بسیجیِ شهید چمران - بعد هم به شهادت رسید. این نورانیت را خیلیها دیدند؛ ما هم دیدیم، دیگران هم بیشتر از ما دیدند. این ناشی از همان حضور فوقالعاده است.۹۱/۰۷/۲۴
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
سرگرد بسیجی ارتش، ایرج رستمی در ۳۱ خرداد ۶۰ بشهادت رسید؛ همان روزی که #چمران هم آسمانی شد. آنها هر دو با هم به ملکوت اعلا پرواز کردند 🕊🕊
نامهاي چمران به ایرج رستمی نشان از ارادت و محبت عميق آن عارف وارسته به این ارتشی مومن و دلاور است.
متن نامه مزبور به اين شرح است::
بسم الله الرحمن الرحيم
دوست عزيزم! آقاي رستمي قهرمان پرافتخار ما
هر وقت كه به تو فكر مي كنم از شدت شوق قلبم مي لرزد و اشك به چشمانم حلقه مي زند.
اميدوارم كه هر چه زودتر، صحت و سلامت خود را بازيابي و با هم در كوه ها و دشت ها و دره ها و در خطرناك ترين سنگرها براي پاسداري از ايران و انقلاب فداكاري كنيم.
دوستدار تو
دكتر چمران
ا┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄
کانال #دفاع_مقدس
🌷 ۲۴ آبانماه ۱۳۹۴
سالروز شهادت
رزمنده دوران #دفاع_مقدس در دهه ۶۰
و #مدافع_حرم در دهه ۹۰
حاج محمدرضا ابراهیمی
📡 تلگرام
https://t.me/Defa_Moqaddas
✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
📡 کانال "دفاع مقدس"
🌱 ۲۴ آبان ۱۳۴۲ -- سالروز ولادت شهید حاج سعید تراب فرمانده گردان امام حسن(ع) -- لشگر ۱۰ سیدالشهدا(ع)
🕊🕊شهادت: اول مرداد ۱۳۶۷
#شهدا_هویت_جاودان_تاریخ
📡 تلگرام
https://t.me/Defa_Moqaddas
✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
📡 کانال "دفاع مقدس"
دفاع مقدس
🌱 ۲۴ آبان ۱۳۴۲ -- سالروز ولادت شهید حاج سعید تراب فرمانده گردان امام حسن(ع) -- لشگر ۱۰ سیدالشهدا(ع)
💠 روایتی از آخرین روزهای جنگ
🌷 شهادت حاج سعید تراب
جاده اهواز--خرمشهر
۳۱ تیرماه سال ۶۷ بود که دشمن بعثی به جهت اشغال اهواز و خرمشهر با ستونی از ادوات رزهی به سمت جاده اهواز و خرمشهر یورش برد. لشگر سیدالشهداء(ع) ماموریت پیدا کرد که با تیپ حضرت زهرا (س) دشمن را در سه راهی کوشک سرکوب کند و گردان امام حسین (ع) اولین گردانی بود که ساعت ۵ صبح روز اول مرداد ۶۷ خود را به محل درگیری رساند و طی درگیری سختی توانست ستون زرهی دشمن را متفرق کند و با تعقیب دشمن از سه راهی کوشک به طرف خرمشهر به نبرد با دشمن پرداخت.
طرح دشمن این بود که بخش اعظم توان رزهی، برای تصرف اهواز به کار گرفته شود و از مسیر جاده اهواز خرمشهر به پیشروی به سوی اهواز ادامه داد و گردان امام حسن (ع) به فرماندهی سعید تراب مامور شد جلوی دشمن را سد کند و رزمندگان این گردان بعد از پادگان حمید و بر روی جاده اهواز خرمشهر در حوالی ظهر با دشمن درگیر شدند. آفتاب در وسط آسمان بود و گرمای بیش از ینجاه درجه. درگیری بر روی زمین داغ و تعقیب و گریز. فاصله بچه ها با دشمن چند متری بیشتر نبود به طوری که منافقین همراه دشمن بعثی با بلندگو از بچه های گردان امام حسن(ع) می خواستند که تسلیم شوند. آنقدر درگیری نزدیک بود که کار به پرتاب نارنجک کشید. تا اینکه سعید تراب با قبضه آربی چی از خاکریز بالا رفت و تانک دشمن را مورد هدف قرار داد و فریاد میزد دشمن را به کناره جاده بکشانید و خودش هم با بخشی از بچه های گردانش به سمت راست جاده حرکت کردند. تعدادی تانک و نفربر دشمن هم به دنبال آنها تغیر مسیر دادند. سعید و یارانش توانستند دشمن را قبل از سه راه جفیر معطل کنند تا نیروی کمکی برسد. ساعت یک بعد از ظهر روز عرفه بود که تانکها و نفربرهای زرهی که تیربارهای سنگین بر روی آن نصب بود سعید و یارانش را به محاصره خود درآوردند و به آنها حمله کردند و عده ای از آنها به شهادت رسیده و تعدادی را نیز اسیر کردند.
؛سعید نیز جزء شهدای این نبرد نابرابر بود. گردان امام حسن (ع) توانست دشمنی که قصد داشت قبل از ظهر به اهواز برسد تا ساعت ۳ بعد از ظهر بین سه راه جفیر تا سه راهی صاحب الزمان در جاده اهواز-خرمشهر مشغول کند. تا اینکه سایر گردانهای لشگر ده و سایر یگان ها و جوانان اهواز هم به کمک آمدند و ورق برگشت و دشمن پا به فرار گذاشت. کسی از سرنوشت بچه های گردان امام حسن و حاج سعید خبر نداشت تا اینکه آنها را در بین خاکریزهای قرارگاه مهندسی ارتش بعد از پادگان حمید پیدا کردند.
پیکر بی جان علمدار بی دست گردان امام حسن(ع) در حالی پیدا شد که آثار شکنجه بر بدنش پیدا بود و دشمن کینه توز به تلافی مقاومت سعید و یارانش صورت این جانباز شهید را با ضربات لگد و شلیک گلوله خرد کرده بود و اینگونه حماسه عاشورایی رزمندگان گردان امام حسن (ع) در روز عرفه و شب عید قربان در تاریخ به ثبت رسید و پیکر مطهر سردار جانباز شهید حاج سعید تراب در قطعه ۲۹ گلزارشهدای بهشت زهرا مهمان خاک شد و فرزندان خردسالش سلمان و سجاد را برای همیشه تنها گذاشت.
راوی: جعفر طهماسبی
دوران جنگ تحمیلی
به یاد علمدار یک دست گردان امامحسن (ع)
سهمیهی حاج سعید از عملیات الی بیت المقدس ،دست راستی بود که از پیکر افتاد..
در جبهه شاخص شناسایی حاج سعید
آستین خالیش بود و در عملیاتهـا
همه حیران بودند که این رزمنده تکدست چگونه با تیربار و آرپی جی به دشمن حمله میکند!!
مگر با یک دست و آن هم دست چپ میتوان قلب دشمن را نشانه رفت ....
🌷شهید حاج سعید تراب🌷
فرمانده گردان امامحسن(ع)
لشکر۱۰ سیدالشهداء
شهادت: ۱۳۶۷/۵/۱ ،جاده اهواز_خرمشهر
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
🌴 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی
.... و حال و هوای رزمندگان جبهه ها
#دهه۶۰
✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas
27.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🗓 ۲۴ آبان ماه، سالروز عملیات فتح ۳
⏳ سال ۱۳۶۵
🎞 #موشن_گرافیک
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
دفاع مقدس
🗓 ۲۴ آبان ماه، سالروز عملیات فتح ۳ ⏳ سال ۱۳۶۵ 🎞 #موشن_گرافیک ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
عملیات فتح ۳
این عملیات در تاریخ ۲۴ آبان ماه ۱۳۶۵ در منطقه زاخو - دهوك در عمق300 كيلومتري جبهه شمالي جنگ و عمق خاک عراق، و با هدف ضربه به مراكز پشتيباني و عقبه دشمن به صورت هجومی انجام شد.
🔴 تهاجم به عقبه دشمن
سپاه پاسداران انقلاب اسلامي با نزديك شدن «اتحاديه ميهني كردستان عراق»- به رهبري «جلال طالباني»- به جمهوري اسلامي و در پي تشكيل قرارگاه «رمضان»، به برنامهريزي حركتهاي نامنظم در داخل خاك عراق پرداخت. همكاري با اين اتحاديه ميتوانست در راستاي حركت قرارگاه رمضان مفيد و موثر باشد و در همين رابطه سلسله عملياتهاي نامنظم فتح پايهريزي شد.
در همين راستا عمليات «فتح3» در تاريخ24 آبانماه 1365 در جبهه شمالي به اجرا درآمد. نيروهاي عمل كننده سپاه پاسداران انقلاب اسلامي با همكاري معارضين عراقي و نفوذ به عمق300 كيلومتري خاك عراق در منطقه «زاخو- دهوك» درشمال عراق، ضمن كشته و زخمي ساختن500 تن از نيروهاي عقبه دشمن، مقر لشكر38 عراق و شماري تانك و زرهپوش و20 خودرو نظامي را منهدم ساخته و به مراكز دولتي، مخازن سوخت، گمرك و ترمينال بارگيري نفت زاخو، مراكز نظامي و دولتي شهر «حيصدام» عراق و چند مركز دولتي شهر دهوك آسيب كلي وارد آورده و يك فروند چرخبال را نيز ساقط كردند.
خلاصه گزارش عملیات :
نام عمليات: فتح 3 (هجومي)
زمان اجرا : 24/8/1365
تلفات دشمن (كشته، زخمي و اسير): 500
مكان اجرا: منطقه زاخو - دهوك در عمق300 كيلومتري جبهه شمالي جنگ
ارگانهاي عملكننده: نيروهاي قرارگاه رمضان از سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و معارضان كرد عراقي
اهداف عمليات: ضربه به مراكز پشتيباني و عقبه دشمن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 رزمنده دوران دفاع مقدس، حاج شیرعلی رحمانی، که از ناحیه دو چشم، یک پا و یک دست، به افتخار جانبازی نایل شده بود؛ در ۲۰ آبانماه ۱۴۰۲ پس از سالها تحمل جراحت های ناشی از جنگ و دلتنگی از فراغت همرزمان شهیدش، آسمانی شد 🕊🕊🕊
🌿جانباز سرفراز
🌷 شهید شیرعلی رحمانی
دلیرمردی از دیار دلاورخیز #ایلام
⚪️ نابینا از دو چشم-- یک دست و یک پا، قطع
حافظ کل قرآن کریم
دارای هفت فرزند
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شیرعلی رحمانی
👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید شیرعلی رحمانی،
افتخار دیار دلیرمردان #ایلام
▫️▫️▫️▫️▫️▫️
🌿 دیدار با جانباز روشن دل دفاع مقدس
🎞👆 در محضر رهبر انقلاب --- دلجویی و تفقد ایشان از جانباز شهید شیرعلی رحمانی
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
🌴 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی
.... و حال و هوای رزمندگان جبهه ها
#دهه۶۰
✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas
۲۰ آبان۱۴۰۲ -- شهادت جانباز سرفراز ایلامی
مرده بدم زنده شدم
گریه بدم خنده شدم
دولت عشق آمد و من
دولت پاینده شدم
ا┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄
ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas
🌴 کانال"دفاع مقدس"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴 ما انصارالمهدی هستیم ...
🌷شهید آوینی
🎞 #موشن_گرافیک
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
دفاع مقدس
📷 نشسته، سمت چپ ؛ شهید حاجی پور (فرمانده تیپ عمار)دست به گردن معاون خود، شهید مهدی خندان
پیام مهدی این بود: 👇👇
💠 "وجعلنا" بخوانید ....
آبان ماه ۱۳۶۲
عملیات والفجر چهار
به رغم عبور رزمندگان گردانهای خط شکن لشکر ۲۷ از عرض رودخانه ،قزلچه همچنان مسیری ناهموار و پرخطر در برابر آنان قرار داشت که بایستی آن را یک نفس و بدون توقف طی میکردند و سپس به سمت اهداف خود پیش میرفتند.
به روایت جانباز گرامی
حاج فاضل ترک زبان
کادر فرماندهی گردان مقداد :
بعد از عبور از عرض رودخانه قرار بود گردانهای مقداد و عماریاسر هر دو جمعی تیپ ۱ عمار - به شکل ستون کشی وارد دشتِ قزلچه بشوند گردان عمار یاسر به فرماندهی اسماعیل لشکری مأموریت داشت تجمع تانکهای دشمن در آن دشت بی سرو ته را در هم بکوبد و همزمان، نیروهای گردان مقداد؛ به فرماندهی احمد نوزاد بایستی در یک خیز بلند، خودشان را به منتهی الیه سمت چپ ارتفاع ۱۹۰۰ کانی مانگا میرساندند، تا در آنجا ارتفاعی موسوم به یال ساندویچی» را تصرف کنند در صورت موفقیت این مانور، دیگر دشمن قادر نبود روز بعد، جناح چپ ارتفاعات کانی مانگا را دور بزند و گردانهای مستقر روی آنجا را، از پشت سر تهدید کند.
هدایت این ستون دو گردانی با برادر عزیزمان مهدی خندان؛ معاون تیپ یکم عمار بود.
در آن شب دَلَنگ و دولونگ برخورد کلاه آهنی و اسلحه و کوله پشتی بچه ها، سر و صدای عجیبی به راه انداخته بود.
به جایی رسیدیم که از سرستون؛ پیام برادر خندان با این مضمون؛ دهان به دهان و نفربه نفر به انتهای آن منتقل شد:
به کمین دشمن رسیده ایم؛
آهسته و بی صدا حرکت کنید.
ولی گذشتن ستونی مرکب از دو گردان نیرو؛ به استعداد نزدیک به هزار نفر از چند متری موضع کمین دشمن آن هم بی سر و صدا مگر امکان داشت؟!
مهدی خندان به اسماعیل لشکری و احمد نوزاد گفت چاره ای نداریم؛ باید هر طور شده از بغل این کمین و این دوشکاچی بعثی که چهار چشمی مواظب ما هستند رد بشویم.
طول ستون به بیش از دو کیلومتر بالغ میشد.
در همان لحظه از سرستون دهان به دهان پیام بعدی خندان به عقب آمد با این مضمون آیه ی «وجعلنا» را بخوانید.
بعد از آن بچه ها یکی یکی در حالی که زیر لب آیه ی و جعلنا را زمزمه میکردند از کنار آن موضع کمین دشمن رد شدند. خوب که دقت کردم دیدم لوله دوشکا دارد به این طرف آن طرف می چرخد و تیربارچی دشمن، انگار دارد به دنبال نیروهای ایرانی میگردد غافل از اینکه بچه ها داشتند از زیر لوله ی مرگبار آن تیربار رد میشدند البته اگر نفرات مستقر در آن موضع کمین دشمن می فهمیدند
زیر پایشان چه میگذرد میتوانستند با آتش همان دوشکا کل آن هزار نفر را درو کنند.
📕برگرفته از کتاب کوهستان آتش
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
🌴 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی
.... و حال و هوای رزمندگان جبهه ها
#دهه۶۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌕 #آفتاب_توکل
📽 برشی از مستند #روایت_فتح
🎙 همراه با گفتاری از #شهید_آوینی :
💠 اگر شیطان بخواهد ما را از ابهامی كه چون مهی غلیظ راه فردای ما را در خود پوشانده است بترساند ، ما خود را به پناه قرآن میسپاریم و میگذریم .
اگر آفاق وسیع دلهای ما از آفتاب بیغروب توكل نور و گرما نمیگرفت ، بدون تردید هیچ یک از ما پای در راهی اینچنین نمینهاد. ما را اجبار و اكراه بدین جا نكشانده است كه دشواریها راه بر ما ببندند . راه حق محفوف در بلایا و دشواریهاست ، و اگر نه اینچنین بود ، كربلا را كربلا نام نمینهادند . آن كه با پای اختیار قدم در طریق كربلا نهاده است میداند كه اسرار جز بر سرهای بریده فاش نخواهد شد . آن كه با پای اختیار قدم در طریق كربلا نهاده است میداند كه خون ، حرم سر سیدالشهداست و این نه رازی است كه بر اغیار فاش شود....
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 دعوت عمومی از مردم برای شرکت در جنگ و دفاع از میهن در برابر صدام متجاوز
🎤 مصاحبه با برادر اکبر فتوحی، (از فرماندهان میدانی) در مورد چگونگی اعزام رزمندگان داوطلب بسوی جبهه ها در قالب لشکریان صاحب الزمان (عجل تعالی فرجه الشریف)
سال #۱۳۶۶
دوران جنگ تحمیلی
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
🌴 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی
.... و حال و هوای رزمندگان جبهه ها
#دهه۶۰
✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas
🌷 شهید مرتضی احمدی فرزند عبدالله. رزمنده عضو جهاد سازندگی نجف آباد
در تاریخ ۱۲ اسفند ۶۵ در منطقه شلمچه بر اثر اصابت ترکش خمپاره به کمر و نخاع، به شدت زخمی و به عقب انتقال داده می شود. او سرانجام پس از پشت سر گذاشتن چندین مرحله عمل جراحی، در چهارم اردیبهشت ۶۶ در سن ۱۸ سالگی در بیمارستان چمران اصفهان به شهادت رسید و پیکر مطهرش در گلزار شهدای زادگاهش، روستای نهضت آباد به خاک سپرده شد
دوران جنگ تحمیلی