eitaa logo
دفاع مقدس
4.8هزار دنبال‌کننده
25.1هزار عکس
16هزار ویدیو
1.3هزار فایل
🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷 ✅مرجع‌ نشر آثار شـ‌هدا و دفاع‌مقدس ⚪️روایت‌گر رویدادهای جنگ تحمیلی #کپی_آزاد 🌴اینجا سخن از من و ما نیست،سخن از مردانی‌ست که عاشورا را بازیافته،سراسر از ذکر﴿یالیتناکنامعک﴾لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند🕌
مشاهده در ایتا
دانلود
به دردِ عشق نداند ؛ کسی چه درمان گفت ... اسفند ۱۳۶۳ عراق ، منطقه‌ی روطه عکاس : محمدحسین حیدری
13.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 📽 روایتی بسیار زیبا و شنیدنی از ایثار و شجاعت و شهامت سردار سرلشگر فرمانده دلاور در از زبان سردار سرتیپ 🌸 یاد باد یاد مردان مرد... 🇮🇷 ، ۱۹ اسفند ماه ۱۳۶۳ در منطقه عملیاتی انجام شد. رزمندگان اسلام در اولین روزهای عملیات موفق به شکست دشمن و تصرف مناطق زیادی شدند ، اما متاسفانه بعداً به دلیل برخی ناهماهنگی ها و سست کاری‌ها ، مهمات و نیروهای پشتیبانی به خطوط نبرد نرسیده و باعث پیشروی عراقیها و شکست عملیات گردید و رزمندگان بعد از هفت روز نبرد سنگین و نزدیک و تن به تن مجبور به عقب نشینی و ترک منطقه عملیاتی شدند .
18.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فیلم | اگر شبی باشد كه تقدیر عالم در آن تعیین مي‌گردد، همه‌ی شب‌های جبهه شب قدر است و از همین‌جاست كه تاریخ آینده‌ی كره‌ی زمین تقدیر مي‌شود. 🌗 شب‌هایی كه ملائكه‌ی خدا نازل مي‌گردند و ارواح مجاهدان راه خدا را از معارجی كه با نور فرش شده است به معراج مي‌برند. شاید آن شب، شب قدر رضا* نیز باشد؛ همان شبی كه شهادت او تقدیر مي‌گردد. خدا مي‌داند. 🌿 راوی: شهید سید مرتضی آوینی🌷 ا🌱🌴🌱🌴🌱🌴🌱 * شهید رضا مرادی ‌نسب‌ ، صدابردار گروه تلویزیونی و همکار شهید آوینی که در اسفند ١٣٦٣ در عملیات بدر آسمانی شد💕 🌴 ۲۰ اسفند۶۳ -- سالروز آغاز عملیات بدر ------------------------------------------- ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ اینجا بیت شهداست☝️☝️ 🌱انتشار مطالب کانال ، بدون ذکر منبع نیز آزاد است🌱
دفاع مقدس
🎥 فیلم | اگر #شب_قدر شبی باشد كه تقدیر عالم در آن تعیین مي‌گردد، همه‌ی شب‌های جبهه شب قدر است و از ه
🌴 روایت شهید آوینی از صحنه هایی از عملیات بدر - زمستان ١٣٦٣ 🌗 ▫️ ‌‌اگر شب قدر شبی باشد كه تقدیر عالم در آن تعیین مي‌گردد، همه‌ی شب‌های جبهه شب قدر است و از همین‌جاست كه تاریخ آینده‌ی كره‌ی زمین تقدیر مي‌شود؛ شب‌هایی كه ملائكه‌ی خدا نازل مي‌گردند و ارواح مجاهدان راه خدا را از معارجی كه با نور فرش شده است به معراج مي‌برند. شاید آن شب، شب قدر رضا* نیز باشد؛ همان شبی كه شهادت او تقدیر مي‌گردد. خدا مي‌داند. آن شب قرار بود كه ما همراه بچه‌های جهاد در عملیات شركت كنیم، اما این كار انجام نشد و رضا(١) با همه‌ی اشتیاقی كه داشت صبورانه همه چیز را پذیرفت. آن شب او نشان داد كه بسی بیش‌تر از آنچه از او مي‌دانستیم اهل توكل و شجاع است. ‌‌دوشنبه بیست و دوم دی ماه، صبح زود، در كنار دژ اول‌ ‌‌شب، گنجینه‌ی رازهای نامكشوف خلقت و بطنی است كه روز را در خود مي‌پرورد. اكنون‌ تاریخ، بعد از آن شب طولانی و سیاه كفر، به طلوع فجری دیگر رسیده است و از این پس هر روزی كه مي‌گذرد، با نزدیك شدن به صبح دولت حق، جهان روشن و روشن‌تر مي‌گردد. اینجا منبع و منشأ آن نور عظیمی است كه در وسعت جهان جلوه كرده است و البته ناگفته پیداست كه جبهه نیز نور خود را مدیون شمس ولایت است، ولایت آل محمد صلوات‌الله علیهم اجمعین. جهان هرگز باور نداشت كه اینچنین روزهایی را ببیند. سال‌ها بود كه راه و یاد انبیا فراموش شده بود و ذخایر خدا نیز همچون ستارگانی كه در ظلمت شب مي‌درخشند جز به چشم بیداران نمي‌آمدند، تا ناگاه خورشیدی دیگر متولد شد و انفجار عظیمی از نور، شب را شكست و اراده‌ی حق از وجود مؤ‌منینی كه لایق آیینگی بودند تجلی یافت و آخرین عصر جاهلیت نیز با انقلاب اسلامی ایران سپری شد. خفتگان هنوز از طلوع فجر بي‌خبرند و نمي‌دانند كه تاریخ در انتظار چه فردایی است. اما ای من! تو كه نخفته‌ای؟ چشم باز كن و جلوه‌ی اراده‌ی حق را از وجود این مجاهدان راه خدا ببین. مأموریت دسته‌ی یك از گردانِ... مشخص شده است: زدن خاكریز در یك محور تازه، نزدیكي‌های پاسگاه شلمچه. قرار است كه ما نیز به همراه آنان برویم. هیچ راهی برای آنكه از آینده باخبر شویم و بدانیم كه چه در انتظار ماست وجود ندارد. پس ای نفس، بر خدا توكل كن و صبر داشته باش! همه چیز از جانب اوست كه مي‌رسد و اینچنین، هر چه باشد، نعمت است. معطی نوروزنژاد، دانشجوی سال سوم كشاورزی، دانشگاه باختران، بي‌سیم‌چی... تركشی كه آن روز بر تن او نشست و جای زخمی كه بر پیكرش باقی مانده، سند افتخار او در پیشگاه رسول الله است. او بعد از یك دوره مداوای كوتاه در بیمارستان شریعتی، اكنون در یكی از روستاهای اسلام‌آباد زندگی مي‌كند. اینجاست كه باید ما را شناخت و رمز پیروزی ما را دریافت. وقتی زخم تركش بر تن او نشست، گفت: یا مهدی، یا مهدی، و بعد چیزی نگذشت كه بر درد غلبه كرد. با كمال آرامش به دوربین نگاه كرد و خندید. خنده‌ای كه بیش از هر چیز پشت دشمن را مي‌شكند. امیدواریم برادر نوروزنژاد اكنون در آن روستای دور اسلام‌آباد و یا شاید در جبهه‌های نبرد، هر جا كه هست، پای تلویزیون باشد و در این تصویرها با همان سادگی و تواضع همیشگی، خاطرات خویش را تماشا كند. ‌‌صبح روز سه‌شنبه بیست و سوم دي‌ماه‌ ‌‌امروز روز میقات است و رضا با آفریدگار متعال وعده‌ی دیدار دارد. یكی از هواپیماهای خودمان كه از بمباران خطوط دشمن باز مي‌گشت، از بالای سرمان گذشت و پشت سر آن یكی از هلي‌كوپترهای هوانیروز. چیزی نگذشت كه هواپیماهای دشمن نیز سر رسیدند. رعبی كه خداوند در دلشان مي‌اندازد فرصت عمل را از آنان باز مي‌گیرد. هواپیمای دشمن با دستپاچگی بمب‌هایش را نزدیكی ما، در بیابان ریخت و فرار كرد. در راه جزیره‌ی بوارین به یك ستون از رزمندگان بر خوردیم. آنها از كنار جاده‌ای كه با دو جدار خاكریز حفاظت مي‌شد، به ستون یك عبور مي‌كردند. یكی از رزمندگان اسلام مي‌گفت: «داغانشان كردیم»، و صدای دلنشین رضا را از پشت سرم شنیدم كه فریاد زد: «برای خشنودی امام زمان صلوات»، و عطر خوش صلوات در بوستان‌های بهشت پیچید. فرمانده گردان كه یك معلم لاهیجانی بود مي‌گفت: یك سپاه دشمن در محاصره‌ی ماست و آنها همه‌ی سعیشان را گذاشته‌اند تا محاصره را بشكنند و نمي‌توانند. مي‌گفت باید قدرت اسلام را در این هنگامه‌ها دید، و چه خوب مي‌گفت. به یاد مي‌آورم كه صحبت‌های دلنشین او چه خوب بر دل مشتاق رضا نشسته بود و تو گویی رضا وجود خود را در حرف‌های او مي‌یافت. از آنجا دیگر تا وعده‌گاه ملاقات، نخلستان‌های حاشیه‌ی غربی جزیره‌ی بوارین، راهی نبود. در مدخل جزیره‌ی بوارین، در لا به لای نخلستان‌ها و قرارگاه‌های تسخیرشده، در وجود مجاهدان سبیل الله، سرنوشت محتوم و قریب الوقوع كره‌ی زمین به رأی العین ظاهر بود. 👇👇👇
دفاع مقدس
🌴 روایت شهید آوینی از صحنه هایی از عملیات بدر - زمستان ١٣٦٣ 🌗 #شب_قدر ▫️ ‌‌اگر شب قدر شبی باشد
🌗 -- قسمت دوم (پایانی) فرمانده محور با یقینی كامل سخن از امدادهای غیبی مي‌گفت و طلبه‌ی همراه او شیرین‌ترین لحظات جوانی خود را در جبهه یافته بود، و آن پیرمرد مشهدی پیام مي‌داد: «به خانواده‌ام سلام مي‌رسانم و مي‌گویم اگر من شهید شدم اسلحه‌ام را زمین نگذارید.» دیگر چه كسی مي‌تواند این مؤ‌منین را از راه حقی كه در پیش گرفته‌اند باز دارد؟ رضا لحظه به لحظه به میقات و میعاد خویش نزدیك و نزدیك‌تر مي‌شد، همان میقات و میعادی كه در پیمان ازلي‌اش با خدا وجود داشت. بچه‌های جهاد كار خود را تمام كرده بودند و دستگاه‌ها را به یك محور دیگر منتقل مي‌كردند و ما هرگز نمي‌دانستیم كه چه در انتظار ماست. شاید رضا مي‌دانست كه آن‌همه برای رسیدن به جزیره‌ی بوارین اشتیاق داشت. او به دنیا آمده بود تا بیست و سه سال عمر خویش را برای رسیدن به این وعده‌گاه ذخیره كند. در حاشیه‌ی غربی نخلستان‌های جزیره‌ی بوارین، نقطه‌ای هست كه در آنجا رضا با سیدالشهدا (ع) وعده‌ی ملاقات دارد. آنجا كربلای اوست. از همان نقطه است كه رضا همه‌ی آن هزار و سیصد و پنجاه سال را به طرفه‌ی العینی طی مي‌كند و در عاشورای سال ٦١ هجری قمری در صحرای كربلا حضور مي‌یابد و در ركاب ابا عبدا الحسین شهید مي‌شود. همه‌ی شهدا اینچنین‌اند. ‌‌اسفند ١٣٦٣، عملیات بدر ‌‌رضا صدابردار بود و در همه‌ی عملیات‌ها حضور داشت، هرچند اگر مي‌خواست به جبهه نرود جواز شرعي‌اش را در اختیار داشت، آن‌گونه كه حتی گناهی هم متوجه او نگردد. از كودكی مینیسك یكی از پاهایش پاره شده بود و پزشك‌ها او را از رفتن به جبهه منع مي‌كردند. عقل او را منع مي‌كرد، اما عشق او را باز مي‌كشید. بیماری پاهایش كه مي‌توانست بهانه باشد، قفس شده بود؛ قفسی كه او را از پرواز باز مي‌داشت. اما رضا تاب نیاورد، قفس را هم برداشت و با خود برد. وقتی به یاد مي‌آورم در عملیات بدر، لحظاتی را كه در برابر تیر مستقیم دشمن، رضا و مصطفی و اكبر چگونه با خیزهای بلند به نوبت مي‌دویدند و به یكباره خود را به زمین مي‌انداختند و صبر مي‌كردند تا دیگری برسد و این‌گونه از تیررس دشمن دور مي‌شدند، در مي‌یابم كه چگونه رضا لیاقت دیدار یافته است و ما نیافته‌ایم. پای او بال شكسته‌ای بود كه مي‌خواست او را از پرواز باز دارد، اما دل شكسته‌ی عاشق برای پرواز نیازی به بال ندارد. رضا از آسمان اول هم گذشت و به معراج رفت. مادرش خیلی خوب او را مي‌شناخت و مي‌گفت: «مي‌دونید كه رضا مریض هم بود. با اون ناراحتی پا كه داشت وقتی مي‌رفتیم دكتر، مي‌گفت: این اصلاً براش رفتن به جبهه، رفتن تو سنگر و جای نم‌دار مناسب نیست. این پاهاش نباید جمع بشه، زیاد نباید حركت كنه، زیاد نباید بدوه، راه بره. ولی عشق به وطن، عشق به امام كه او واقعاً عشق مي‌ورزید به امام و تمام وجودش پر بود از عشق به امام _ این مطلب رو قبول نمي‌كرد و در اكثر عملیات‌ها در جبهه حضور داشت. در یكی از عملیات‌ها نرفته بود، آن هم به خاطر این بود كه دكتر دستور داده بود در بیمارستان بستری باشه تا نوبت عمل بهش برسه. وقتی كه من باهاش برخورد كردم، به‌وضوح اَشكاش‌رو دیدم.» ‌‌دل شكسته‌ی عاشق برای پرواز نیازی به بال ندارد. رضا از آسمان اول هم گذشت و به معراج رفت. آخرین تصویری كه از رضا در خاطره‌ی ناقص دوربین باقی مانده است همین تصویری است كه او را در برابر مدخل جزیره‌ی بوارین و پمپ‌هایی كه آب رودخانه را به داخل مواضع ما مي‌فرستادند نشان مي‌دهد. رضا صدابردار بود و چون شهید شد تصویرها همچون پیكری بي‌روح یكباره سكوت كردند. اما نه، اینجا جای سكوت نیست. پیام رضا پیام مقاومت است. او شهید شد تا به ما بیاموزد كه در برابر ظلم به هیچ قیمتی نباید سكوت كرد و این راهی است كه اگر همه‌ی ما هم شهیدِ آن شویم مي‌ارزد؛ بگذریم از آنكه خداوند نیز جز خوبان را برای لقای خویش بر نمي‌گزیند. رضا اكنون بر زمان و مكان احاطه دارد و شاهد است كه چگونه صدها هزار رضای دیگر، در كربلای ما و در كربلاهای دیگر برای خدا قیام كرده‌اند. در حاشیه‌ی غربی نخلستان‌های جزیره‌ی بوارین، ده‌ها رضای دیگر راه او را ادامه مي‌دادند. بار دیگر، سخنان آن خواهر شهید در روز اعزام چهارمین كاروان از سپاهیان محمد در خاطرم زنده شد كه مي‌گفت: «این جانمازا رو مادرا و خواهرای شهدا جمع شدند و برای شما دوختند. جانماز از ما، تربت هم از شما، برید ان شاءالله با فتح و پیروزی برگردید.» ا🌱🌴🌱🌴🌱🌴🌱 * شهید رضا مرادی ‌نسب‌ ، صدابردار گروه تلویزیونی و همکار شهید آوینی که در اسفند ١٣٦٣ در عملیات بدر آسمانی شد🕊🕊🕊 ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
7.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 📽 مصاحبه شیرین و خاطره گویی ‌شنیدنی فرمانده خاکی و بی ادعای جبهه ها ، پاسدار دلاور چند هفته قبل از آغاز عملیات عاشورایی بدر 🌹شیرمرد زنجانی ، سردار دلاور معاونت گردان خط شکن حضرت حر (ره) لشگر ۳۱ عاشورا در ، از رزمندگان سلحشور و فرماندهان حماسه ساز در جبهه های حق علیه باطل بود که اسفند ماه ۱۳۶۳ در عملیات عاشورایی ، منطقه عملیاتی عراق به آرزوی دیرین خود رسیده و سبکبال و خشنود تا محضر دوست پرواز کرد . 🌸 نامش جاوید و یادش گرامی ▪️ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
20.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌿 عملیات بدر 🌒 امشب شهادت نامه عشاق امضاء می شود فردا زخون عاشقان این دشت ، دریا می شود 📽 آلبوم تصویری از عکس های زیبا و خاطره انگیز شهدای پاکباز و فرماندهان حماسه ساز و رزمندگان خط شکن استان زنجان در عملیات عاشورایی ، اسفند ماه ۱۳۶۳ ، شرق رودخانه دجله عراق 🇮🇷 گرامی باد ۱۹ اسفند ماه سالروز آغاز عملیات عاشورایی بدر . زنده و جاوید باد ، یاد و خاطره دلاورمردان گردان های حضرت امام سجاد (ع) ، گردان حضرت علی اصغر (ع) ، گردان حضرت حر (ره) که هفت شبانه روز جانانه ‌با انبوهی از نفرات و تانک های دشمن جنگیدند و هیچکدام خطی تحویل دشمن نداده و بی باکانه دمار از روزگار بعثی ها در آوردند . 🌺 نامشان جاوید و یادشان گرامی ✊ ▪️ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
🔸 ۱۹ اسفند سالروز شهادت سردار شهید موسی نظری ( نکا) گرامیباد...(( شهادت ۱۹ اسفند ۱۳۶۴ فاو)) ▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 🔸همسر سردار شهید موسی نظری ( نکا) : با شنیدن خبر شهادت ایشان، انگار خداوند قدرت عجیبی به من داده بود. خیلی قوی و استوار، اولین کاری که کردم به سراغ لباس رزمی که در منزل بود و همیشه با وضو به آن دست می‌زدم و می‌شستم رفتم و آن را بر تن کردم و روسری سفیدی که برای من آورده بود را به سر کردم تا همه بدانند که من سرافراز و خرسندم به این شهادت. برای علی‌رضا حمایل رزمی بر تن کردم و کفن به او پوشاندم. برای حسین و مهدی هم همین‌طور سربند یاحسین به پیشانی آن‌ها بستم. اسلحه‌ای را به دست کوچک علی‌رضا با نیت ذوالفقار سپردم. خشاب کمری به کمر علی‌رضا بستم. کوله‌پشتی که پر از دانش و علم و درایت شیخ بود را نیز به علی‌رضا سپردم. همۀ بچه‌ها را مهیّای این سرور و شادی شهادت پدر کردم و همۀ لحظه‌ها انگار در بزم شهادت شیخِ خود، خوشحال، سرافراز و سربلند بودم ...
دفاع مقدس
🔷 ۲۰ اسفند روز ملی راهیان نور و سالروز حضور رهبر معظم انقلاب در جمع زائراین یادمان هویزه گرامی باد.
💠 اولین اعزام راهیان نور - بهار 1361 🌸🌼🍀در پی عملیات پیروزمند بیت‌المقدس و پس فتح خرمشهر، اولین گروه از خانواده‌های معظم شهدای این عملیات، قدم بر خاک خونین‌شهر گذاشتند .... ▪️ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
360.1K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 امام خامنه ای راهیان نور در واقع استفاده از ثروت عظیم و معدن طلای دوران دفاع مقدس است. ۱۳۹۵/۱۲/۱۶ 🌴 ۲٠ اسفند ماه روز ملی راهیان نور گرامی باد🌷 ▪️ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas