به نَقل از نویسنده ی کتابِ
#حسین_پسر_غلامحسین
مےدانستم حاج قاسم سلیمانے بہ #شهید_محمد_حسین_یوسف_الهے علاقہ و دلبستگے خاص دارد،،
متن آماده شدهے ڪتاب را براے حاج قاسم فرستادم و بعد ازمدتے ڪه آنرا خواند،برایم پس فرستاد..
دیدم روے ڪتاب ڪاغذے گذاشتہ و نوشتہ است:
{اگر بفهمم ڪسے با خواندنِ این ڪتاب،بیشتر از من حسینیوسفالهـے را دوست خواهد داشت،دق مےڪنم..}
☹️خُب حاجی جون، الان اونوقت ما دقیقاً باید چـــی بِگیـــــــم؟؟؟؟
که مجبوریم#عشق ِ شما رو با تمام ِ مَـردُم ِ #ایــران!!!شریک باشیم......... حالا الان، #لبنانی ها و#عراقی ها و #سوری ها و#فلسطینیها و#افغانستان و#یَمن و... و بقیه رو دیگه نـِـمیــگـَــــم!!!!!
حالا الان شما بگو❗️اَز #دِق بالاتر چی هست؟ که ما همون کارو بکنیم...🙃فداتون بشیــــم🥀
✋ناراحت نَشین، قربونتون بریم الــٰــهــی....❤️
ما عادَت داریــــم.... حاج قاسم
✋✋✋✋
🌹همینکه الان دارین از اون#لبخند های#ملیح بَرامون میزَنید..باعث میشه که ما،بعد از اون#جمعه،#دق نکنیم!!!#شهیدِزنده ی مـــــا..
" شهـــــادت "
برای من وسیله ای اسـت
که آن را راه تقرب به خدا می دانم .
• فرمانده گردان امام محمدباقر(علیه السلام )
• لشکر۲۵کربلا/شهادت: والفجر۸ -فاو
#شهید_نورعلی_یونسی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خط پدافندی طلائیه
#رفیق_شهید
•از شهید آوینی پرسیدن
[چیکار می کنی که این متن ها رو می نویسی...؟]
آقا سید در جواب گفتن :
🍃]•خودمم نمیدونم،
اما اگر میخوای اینجوری شی
وضو بگیر
دو رکعت نماز بخون
آب وضو خشک نشده
و هنوز سرت رو برنگردوندی
همونجا با همین نیت شروع کن
بنویس
بهت می دهند...:)
●رفقاشون میگن میز کار آقاسیدمرتضی همیشه رو به قبله بوده●
🕊 #دوستان_شهدا 🕊
بر ما خرده نگیرید که چرا
روز و شبمان
لبریز از یاد شهداست
که اگر یاد شھیدی در دل، خانه کرده
نه از پاکیِ دلِ ما...
که از لطف و عنایت شھید است...
🌹 #شهید_محمدرضا_تورجی_زاده
🥀 #شهدا_هویت_جاودان_تاریخ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸آزادسازی پادگان حمید و شهر هویزه-اردیبهشت 61
❤️انتشار بمناسبت سالگرد شهادت شهید دوران
🌹شهید دوران، حقیقتی شبیه افسانهها
♦️رهبر انقلاب اسلامی: ما در سابقهى اين پايگاه [پایگاه هوایی شهید نوژه همدان] كسى مثل شهيد عباس دوران را داريم، كه بهخاطر ايمان جان خودش را آشكار و صريح بر سر يك هدف گذاشت. اگر ماجراى شهيد دوران را در كتابها خوانده بوديم يا امروز هر كس مىخواند، احتمال مىداد كه #افسانه باشد؛ اما ما آن را با چشم خودمان ديديم، كه اگر نديده بوديم، مىگفتيم افسانه است. اينها شوخى نيست؛ اينها عظمت دارد؛ همت انسانها اينجور است و ما بايستى در هر بخشى همت كنيم. ۱۳۸۳/۰۴/۱۸
👆تصویری از حضور فرمانده کل قوا بر مزار سرلشگر خلبان شهید #عباس_دوران در ۱۴اردیبهشتماه ۱۳۸۷ در شیراز
هدایت شده از دفاع مقدس
#سکوی_پرواز_سادات_شهید
جاده اهواز- خرمشهر
#سه_راهی_کوشک
اول مرداد 1367
شهیدان..
#سید_صاحب_محمدی
#سید_علیرضا_جوزی
#سید_داود_طباطبایی
#سید_حسین_حسینی
#سید_مهدی_موسوی
هدایت شده از دفاع مقدس
#قربانیهای_عید_قربان!
#فقط_این_٥_نفر!
#تن_برابر_تانك!
🌷در تاریخ ١/٥/١٣٦٧، در جاده اهواز – خرمشهر كه عراقیها آنجا را گرفته بودند با تیپ الزهرا، از لشكر ده سیدالشهدا درگیر میشوند و دامنه این درگیری به حدی شدید بوده كه عبارت تن برابر تانك در اینجا مصداق علنی پیدا میكند، آنهم در صبح روز عید قربان!
🌷قضیه از این قرار است كه آن روز در حدود ٣٠ رزمنده، سوار بار كامیونی میشوند، به قصد جاده اهواز - خرمشهر، كه تیر مستقیم تانك بعثیها كه تا آنجا هم راه پیدا كرده بودند به وسط كامیون، اصابت میكند و خیلی از بچهها زخمی میشوند ولی فقط ٥ سید شهید میشوند.
🌷این از نظر من نكته عجیبی است به خصوص وقتی در میان این رزمندهها كسی مثل محسن اسحاقی هم بوده كه دهها تركش میخورد اما به شهادت نمیرسد، گو اینكه فقط شهادت در تقدیر تمام ساداتی بوده كه در آن كامیون نشسته بودند، آنهم به تعداد ٥ نفر!
🌷نام این شهدای خمسه سادات كوثر:
سیدعلیرضا جوزى، سیدداود طباطبایى، سیدصاحب محمدى، سیدمهدی موسوی و سیدحسین حسینی است.
🌷پیکرهای مطهرشان از سر تا کمر چون اجداد طاهرینشان در کربلا بیسر و دست، به گونهای قطعه قطعه میشود که قابل شناسایی و تفکیک نبودند؛ به همین دلیل پس از عقبنشینی دشمن، قطعات مطهر پیکر این پنج شهید توسط دیگر همرزمان در همان محل شهادت به خاک گرم و خونین خوزستان سپرده میشود.
🌷با اتمام جنگ و بازگشت اهالی بومی منطقه که در پی اتفاقاتی با توسل به این قبر مطهر (واقع در سه راه كوشك _ خرمشهر) حاجت میگرفتند، بنا به درخواست اهالی از مسئولان منطقه، هویت این قبور مطهر مشخص شد و در سال ۷۶ با اصرارهایی مبنی بر ساخت مقبره با همت خانواده معظم شهدا و جمعی از همرزمان، بقعه کنونی که دارای پنج ستون است احداث شد. این بقعه در میان اهالی منطقه کوشک به بقعه فاطمیه(س) نام گرفته است و زیارتگاه خیل عظیمی از اهالی است.
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
@DefaeMoqaddas
📷 تصویری از #شهید_سرلشکر_اسماعیل_دقایقی ، فرمانده لشک بدر
و مبدع فرهنگ بسیجی در عراق (حشدالشعبی)
📷 سمت چپ: #شهید_ابومهدی_المهندس
🌴 دوران #دفاع_مقدس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 تصاویر ناب دفاع مقدس و
با همخوانی حاج صادق آهنگران
27.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ببینید|صدای آوینی در سیمای سلیمانی
#مکتب_مبارز
دفاع مقدس
❤️انتشار بمناسبت سالگرد شهادت شهید دوران 🌹شهید دوران، حقیقتی شبیه افسانهها ♦️رهبر انقلاب اسلا
روز ۳۰ تیر سالروز حماسه سازی شهید عباس دوران در بغداد است، روزی که او به همراه دیگر شیرمرد جاودانه آسمان ایران، والا مقام محمود اسکندری به قلب بغداد زده و با عبور از سد پدافند سنگین پایتخت عراق این شهر را بمباران کردند تا صدام معدوم نتواند میزبان نشست سران کشورهای غیر متعهد باشد. نام و یاد این بزرگمرد ایران، اسطوره جاوید وطن تا همیشه برقرار باد و دورانها در دوران ما از خاک گلگون وطن شکوفه دهند و پا جای پای این بزرگان تاریخ ساز بگذارند.
#پدران_جانباز
روی این تخت رنگ و رو رفته
پدرم #کـوه بردباری بود
پدرِ مـَردِ من به تنهایی
ادبیات پایداری بود ....
دفاع مقدس
#یکم_مرداد_۱۳۶۷ #شهادت حاج سعید تراب فرمانده گردان امام حسن(ع) #شهدا_هویت_جاودان_تاریخ
به یاد علمدار یک دست گردان امامحسن (ع)
سهمیهی حاج سعید از عملیات الی بیت المقدس ،دست راستی بود که از پیکر افتاد..
در جبهه شاخص شناسایی حاج سعید
آستین خالیش بود و در عملیاتهـا
همه حیران بودند که این رزمنده تکدست چگونه با تیربار و آرپی جی به دشمن حمله میکند!!
مگر با یک دست و آن هم دست چپ میتوان قلب دشمن را نشانه رفت ....
🌷شهید حاج سعید تراب🌷
فرمانده گردان امامحسن(ع)
لشکر۱۰ سیدالشهداء
شهادت: ۱۳۶۷/۵/۱ ،جاده اهواز_خرمشهر
🌼شهردار ارومیه
✍️اوایل انقلاب بود، گرگ و میش سحر برای خرید از خانه خود بیرون آمدم. چشمم به رفتگـر محله افتاد که مثـل همیشه در حال کار بود ، دیدم امروز صورت خود را با پارچه ای پوشانده. نزدیک تر رفتم ، او #رفتگر همیشگی محله ی ما نبود
کنجکاو شـدم ، سلام کـردم و متوجه شدم رفتگر امروز ما آقا مهدی باکری است! آقا مهـدی ، شمـا اینجا چه کار می کنید؟ اما آقا مهـدی علاقه ای به جواب دادن نداشت. ادامـه دادم ، آقا مهدی شما شهرداری، رفتگر همیشگی چرا نیست؟ شمـا رو چه بـه این کار؟ جارو رو بدین به مـن ، شما آخه چرا!
خیلی تلاش کردم تا بالاخره زیرزبون آقا مهدی رو کشیدم. گفت زن رفتگر، مریض شده بود ؛ بهش مرخصی نمی دادن مـی گفتند اگـه شمـا بـروی ، نفر جایگزین نداریم ؛ رفتـه بود پیش آقا مهـدی ، بـهش مرخصی داده بـود و خودش اومده بود جاش
اشک تو چشام حلقه زد هرچی اصرار کردم آقا مهدی جارو رو بهم نداد ؛ از مـن خواهش کرد کـه سریع تر از آنجا بروم تا دیگران متوجه نشوند، رفتگر آن روز محله ما ، شهردار ارومیه بود!