eitaa logo
دفاع مقدس
4.8هزار دنبال‌کننده
25هزار عکس
16هزار ویدیو
1.3هزار فایل
🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷 ✅مرجع‌ نشر آثار شـ‌هدا و دفاع‌مقدس ⚪️روایت‌گر رویدادهای جنگ تحمیلی #کپی_آزاد 🌴اینجا سخن از من و ما نیست،سخن از مردانی‌ست که عاشورا را بازیافته،سراسر از ذکر﴿یالیتناکنامعک﴾لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند🕌
مشاهده در ایتا
دانلود
دفاع مقدس
📆۱۴ تیر ماه سال ۱۳۶۱ش 🗓اسارت حاج‌احمدمتوسلیان ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 💠 #آخرین_دیدار 🔶 صبح روز دوشنبه ۱۴
سخن رهبر انقلاب درباره کتاب وزین «همپای صاعقه» 🎙 این کتاب، منبع بسیار غنی و ارزشمند است که از آن میتوان ده‌ها کتاب و فیلمنامه و زندگینامه استخراج کرد. لحظات و حالات ثبت شده در سراسر این کتاب، همان ظرافتهای حیرت انگیزی است که از مجموع آن، تابلوی پرشکوه و باعظمت عملیاتی چون فتح‌ المبین و بیت‌ المقدس پدید آمده و برترین‌های هنر جهاد و ایثار و شجاعت و ابتکار را در مجموعه‌ی نمایشگاه بی‌نظیر هنرهای انقلاب اسلامی، نشان میدهد. این مردان بزرگی که نام آنها بسی آسان بر زبان و دل غافل ما میگذرد، از جنس همان اخوان صفا و فرسان هیجائند که سید شهیدان سلام الله علیه آنها را با عظمت و سوز و مهر، مخاطب ساخت و از فقدان آنان غمگین بود. سلام خدا و بندگان برگزیده و فرشتگان و رسولان او نثار روح مطهر آنان باد. این کتاب در روز و شب‌هایی از آبان و آذر سال ۸۶ صفحه به صفحه و سطر به سطر مطالعه و نیوشیده شد!
10.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تو رفتی و گفتی که شرف مرز ندارد!! ▫️🌱▫️🌱🌱▫️🌱▫️ به بهانه سالگرد ربایش احمد متوسلیان توسط صهیونیست‌ها او فرمانده نیروهای اعزامی به لبنان برای دفع تحاوز ارتش اسراییل بود که در نزدیکی بیروت به اسارت دشمن درآمد ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
دفاع مقدس
تو رفتی و گفتی که شرف مرز ندارد!! ▫️🌱▫️🌱🌱▫️🌱▫️ به بهانه سالگرد ربایش احمد متوسلیان توسط صهیونیست‌ه
" هوالمحبوب" ☆شهریار بی‌باکی☆ به بهانه چهل و چهارمین سالگرد ربایش احمد متوسلیان و سه همراه مظلومش. ای مرد هزار سنگر، ای احمد! وی نوح بریده لنگر، ای احمد! ای شهره به شهریار بی‌باکی! تعریف تو اقتدار و چالاکی ای نام تو، نام نامیِ احمد در مذهب عشق، حامی احمد ای در یَمِ خون خود شنا کرده جان در رَه دین حق فدا کرده سر حلقة سالکان مرگ آگاه فرمانده لشکر رسول‌الله سرمشق بسیجیان ایرانی آبادی صد هزار ویرانی ..................... ای گمشده حصار پیچیده وی ماه به شام تار پیچیده! دستان کدام فتنه رویت را در "هاله‌ای از غبار" پیچیده؟! هر آنچه که من ناچیز می‌خواستم در وصف آن "شهریار بی‌باکی‌ها" بگویم در مثنوی بلند شاعر بسیجی زنده یاد محمدرضا آقاسی آمده است و من عاجز از وصف آن "شیر در زنجیر"؛ احمد متوسلیان، به این چند خط بسنده می‌کنم و از مردی می‌گویم که وقتی پرچم لشکرش را با نام نامی محمدرسول‌الله (ص) بر فراز قله‌های شرف به اهتزاز در آورد، مایه قوت قلب مدافعان میهن اسلامی در جبهه‌ها و ابتلای ژنرال‌های دشمن متجاوز به رعشه مرگ شد. لشکری که در «دوکوهه» ولادت یافت؛ در «فتح‌المبین» سلاح به دست گرفت و کمر سپاه چهارم ارتش بعث را در جبهه شمال خوزستان با سرپنجه حیدری بسیجی هایش در هم شکست؛ در نبرد «الی ‌بیت‌المقدس» به سان بارانی از آذرخش و آهن بر فرق حرامیان اشغالگر فرود آمد و پوزه پلید سپاه سوم ارتش بعث را در جبهه‌های غرب کارون، دشت شلمچه و سرانجام خرمشهر به خاک مذّلت مالید. می‌خواهم از پهلوانی یاد کنم که به تأسی از امام و مولایش؛ حضرت امام خمینی(ره)، شریک غم مظلومان جهان بود و برای اثبات این مدعا در ژوئن 1982(خرداد 1361) به عنوان فرمانده لوای فخر‌آفرین «قوای محمدرسول‌الله(ص)» عازم کرانه‌های مه گرفته مدیترانه شد تا داد مظلومان آن دیار را از دشمن صهیونیستی بستاند. امّا افسوس که در جریان یک فتنة بزرگ، ظهر روز دوشنبه چهاردهم تیرماه 1361 خودروی حامل او و سه همراهش؛ سید محسن موسوی، تقی رستگار مقدم و کاظم اخوان توسط شبه نظامیان مارونی؛ متحد اسرائیل در پست بازرسی متوقف و هر چهار سرنشین این خودرو به نقطه نامعلومی برده شدند و هنوز خبری از آنها به دست نیامده است. نه تنها خبری به دست نیامد، بلکه طی این چهل و یک سال هیچ اقدام در خوری نه از سوی مراجع ذی صلاح و نه از طرف مدعیان دروغین حقوق بشر انجام نگرفت. به امید فرارسیدن آن روز که سرانجام «جعبه سیاه» واقعه مبهم ربایش احمد متوسلیان و سه همراه او پیدا و رمز گشایی شود. 🌴 کانال
دفاع مقدس
" هوالمحبوب" ☆شهریار بی‌باکی☆ به بهانه چهل و چهارمین سالگرد ربایش احمد متوسلیان و سه همراه مظلومش.
🌴 آخرین روزهایی که شهید همت،حاج احمدمتوسلیان را در کنار خود دارد 💠او در۱۳۶۱/۴/۱۴به اتفاق ۳تن دیگر درمنطقه "برباره"لبنان به اسارت مزدوران اسرائیل درآمده وبه داخل سرزمین‌های انتقال یافتند
دفاع مقدس
🎥 سردار جاوید الاثر؛ حاج احمد متوسلیان: ما با اسرائیل وارد جنگ میشویم هرکس که با ماست بسم الله هر کس
حاج احمد»؛ فرمانده‌ای که عصاره فضائل انقلابی بود یکی از همرزمان حاج احمد در خاطراتش از وی می‌نویسد: «شخصیت جالب فرمانده قصه ما همیشه کنار نیروهایش بود و دغدغه بعد فکری و عقیدتی آن‌ها را داشت؛ چه در صحنه نبرد و چه در شستن ظرف‌ها، نظافت و خواب و استراحت.» احمد متوسلیان، جامع اضداد! در کتاب خاطرات سردار مجتبی عسگری همرزم حاج احمد متوسلیان آمده است: «اگر بخواهی از حاج احمد متوسلیان بنویسی، گاهی مجبور می‌شوی دست‌هایت را از روی کاغذ برداری و ساعت‌ها به یک فضای خلأ خیره شوی و ندانی از کجا شروع کنی و از چه بگویی. بیش از هر چیز مدام این جمله شهید آوینی در خاطرت مرور می‌شود که می‌گوید: «دل مؤمن را که می‌شناسی؛ مجمع اضداد است، رحم و شدت را با هم دارد و رقت و صلابت را نیز با هم، زلزله‌ای که در شانه‌های ستبرشان افتاده از غلیان آتش درون است و چشمه اشک نیز از کنار این آتش می‌جوشد که این‌همه داغ است.» شخصیت جالب فرمانده قصه ما همیشه کنار نیروهایش بود و دغدغه بعد فکری و عقیدتی آن‌ها را داشت. چه در صحنه نبرد و چه در شستن ظرف‌ها، نظافت و خواب و استراحت. به‌طوری‌که نظم و دقت در نظافت در برخی از روز‌های ماه، مشخص می‌کرد که آن روز تمیز کردن آسایشگاه نوبت چه کسی بوده است. البته نیروهایش در آسایشگاه کم اذیتش نکردند. شلوغ کردن‌ها و سر و صدا‌هایی که مانع مطالعات او در وقت استراحتش نمی‌شد. خنده‌ها و شوخی‌های پر هیاهوی رزمندگان یک پادگان نظامی که با اصول فلسفه و رئالیسم علامه طباطبایی و جهان‌بینی توحیدی شهید مطهری ادغام می‌شد، اما نه توبیخی در کار بود و نه تشری. کار به‌ جایی رسیده بود که حتی یکی از رزمنده‌ها یک قطار اسباب‌بازی خریده بود و صرفاً جهت اذیت کردن فرمانده جلوی او بازی می‌کرد و قطار را طوری کوک می‌کرد که موقع حرکت از روی کتابش عبور کند. احمد هم با آرامش می‌گفت: برادر محمد خجالت بکش. اما هرگز داد نزد که آدم‌ حسابی، من فرمانده تو هستم چرا از این کار‌ها انجام می‌دهی. نیرو‌های حاج احمد فقط به چنین حرکت‌هایی اکتفا نمی‌کردند و گاهی کار به یکسری عملیات سری هم می‌کشید. شش، هفت نفر از نیرو‌ها با قول اینکه همدیگر را لو ندهند، موقع استراحت حاج احمد پتویی رویش می‌اندازند و او را بلند می‌کنند و می‌برند پرت می‌کنند روی برف ۸۰ سانتی حیاط محوطه آسایشگاه. البته همگی اعضای فعال در این عملیات سری تا رسیدن حاج احمد به راهرو لو می‌روند و یکی از بچه‌ها همه را معرفی می‌کند اما او روز بعد هیچ برخوردی نمی‌کند و خم به ابروی خود نمی‌آورد. اگرچه شاید برای ما عجیب باشد اما اتفاق‌های صمیمانه در آسایشگاه با شخصیت پر ابهت نظامی او در میدان برای نیروهایش یک موضوع قابل‌ درکی بود. پیاده‌روی‌های بعد از هر نماز صبح از قله‌ای در شرق پاوه با برودت هوای زیاد و مسیری پر از برف و یخ که پایین آمدنش را باید حتماً غلت می‌خوردی نه اینکه در طی چند دقیقه سُر بخوری و پایین بیایی. چون سریعاً داد و فریادش بلند می‌شد که غلت بخور، سُر نخور. در انتهای مسیر احمد با جعبه خرمایی در دست به نیرو‌ها خسته نباشید می‌گفت و به پشت بچه‌ها می‌زد و می‌گفت: خسته نباشی مؤمن، دلاور، پهلوان و... اما چشمانت روز بد را نبیند که اگر موقع برداشتن خرما می‌گفتی: «مرسی.» فقط یک‌بار گفتنش کافی است تا بفهمی ناغافل چه گفته‌ای. باید بیش از ۲۰ متر داخل گِل به صورتی که بدنت به زمین چسبیده شده، سینه‌خیز بروی و بعداً هم اگر از او بپرسی این چه‌ کاری بود که با من به خاطر یک مرسی گفتن کردی، بگوید: «فلانی اگر من با تیر تو را می‌کشتم هم حقت بود.» او فقط یک شخصیت موفق نظامی نبود و در این زمینه نظرش این بود که: «ما شاه که ایرانی بود را بیرون نکردیم که فرهنگش باقی بماند، ما فرهنگ خارجی را بیرون انداختیم. اگر تو که پاسدار هستی از کلمه مرسی استفاده کنی، بُعد فرهنگی‌ات کجا رفته است؟ مگر سپاه یک نهاد عقیدتی ـ سیاسی ـ نظامی نیست؟ پس عقیده‌ات ضعیف است که اینطور حرف می‌زنی.» البته چنین شخصیتی به نظر می‌رسد آبش با هرکسی در یک جوی نرود. به‌طوری‌که مواضع شدیدی علیه رئیس‌ جمهور زمان خود «بنی‌ صدر» داشت؛ تا جایی که کار به حدی بالا گرفت که یک روز خبر رسید از دفتر حضرت امام (ره) او را خواسته‌اند. البته در دیدارش با امام، داستان ماجرایی دیگر داشت. امام فرمودند: «احمد، به شما می‌گویند منافق هستی؟» گفت: «بله، همین حرف‌ها را می‌زنند.» پس از آن، امام فرمودند: «برگرد و همانجا که بودی، محکم بایست.» حاج احمد دیگر غمی نداشت و اکنون هم ندارد. چون تأیید از حضرت امام گرفته بود و او همچنان محکم ایستاده است.» ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
🗓 ۱۳ تیر ۱۳۶۵ -سالروز شهادت محمدرضادستواره(جانشین لشکر27محمدرسول‌الله-ص) 🔹عکس فوق شهیددستواره را درکناراحمدمتوسلیان(فرمامده نیروهای اعزامی به لبنان)رانشان می دهد-پادگان زَبَدانی-دمشق-اوایل تیرماه1361
دفاع مقدس
🗓 ۱۳ تیر ۱۳۶۵ -سالروز شهادت محمدرضادستواره(جانشین لشکر27محمدرسول‌الله-ص) 🔹عکس فوق شهیددستواره را در
🗓 ۱۳ تیر ۱۳۶۵ -سالروز شهادت محمدرضا دستواره-جانشین لشکر ۲۷ محمدرسول‌الله‌(ص) ▫️🌱▫️🌱▫️ 🕊🕊سالروز شهادت سیدمحمدرضا دستواره ا▫️▪️▫️▪️▫️ 💠 همه چیز را از حاج احمد یاد گرفتم! 🌷شهید دستواره،از ارادت و دلدادگی خود نسبت به احمد متوسلیان می‌گوید: 🌴سیدمحمدرضادستواره هستم و طبق اطلاعات شناسنامه ای، سال۱۳۳۸ درمحلۀ علی‌آباد تهران یا همان "گود"بدنیا آمدم.تا اخذ دیپلم متوسطه ادامه تحصیل دادم و بعد هم وارد مبارزات سیاسی شدم. روز ۴آبان۵۷ درحال توزیع اعلامیه های امام توسط مأمورین ساواک بازداشت شدم و بعد از چندساعت بازداشت،آزادم کردند 🌻بعد از پیروزی انقلاب در۱۲ آبان۵۸ وارد سپاه شدم و از دیماه همان سال بمناطق آشوب زده غرب کشور اعزام شدم که این مقطع،نقطه عطف زندگی من است.چون در این مأموریت با حاج احمد متوسلیان آشنا شدم 🌸همانطور که بارها و در چهمه جا گفته ام، من از یک محیط فاسد بلند شده ام. اگر انقلاب نبود،سرنوشت من معلوم نبود چه میشد.حتی وقتی توی سپاه آمدم، باز سرنوشت من معلوم نبود،چون امکان داشت آدمی بشوم که سپاهی‌گری را بعنوان یک شغل انتخاب کرده باشم و یک اسلحه روی دوش خود بیندازم و پُست بدهم و سر برج بروم و حقوق‌ام را بگیرم 🍀من نمی خواهم از حاج احمد بُت بسازم؛ اما آدمی به اسم حاج احمد بر سر راه من قرار گرفت و وسیله ای شد تا من این جوری که الآن هستم بشوم و نخواهم به سپاهی‌گری بچشم یک شغل نگاه کنم. حاج چاحمد استاد من است. او مرا بار آورده! همه چیز را او بمن آموخته.این حرف شعار نیست. وااله حرف قلب من است، ولو این که پایبندی به این مطلب، به اخراج من از سپاه منجر شود ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
دفاع مقدس
🗓 ۱۳ تیر ۱۳۶۵ -سالروز شهادت محمدرضا دستواره-جانشین لشکر ۲۷ محمدرسول‌الله‌(ص) ▫️🌱▫️🌱▫️ 🕊🕊سالروز شهادت
💠 سردار شهید محمدرضا دستواره : ▫️ من نتوانستم آنطوری که می‌خواستم به اسلام خدمت کنم از امام پیروی کنید و به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران خدمت نمائید، من به سپاهی بودن به چشم شغل نگاه نمی‌کنم. سپاهی بودن را تلکیف و افتخار می‌دانم و معتقدم تا وقتی زنده‌ام،‌ باید راه "حاج احمد متوسلیان" را ادامه دهم. سپاهی بودن برای من به معنای ادامه راهی است که "حاج‌احمد" نشانم داد. مهمترین فعل و بالاترین عبادت در راه رضای خدا همانا جهاد فی سبیل‌الله است،‌ چرا که در جهاد فی سبیل‌الله ما خالصانه‌ترین اعمال را می‌بینیم. ........ 📚 کتاب ره‌یافتگان وصال
"من که در این عمر خود نتوانستم بهره ای از این اقیانوس الهی یعنی جهاد فی سبیل الله ببرم ولی همواره سعی داشتم با چاکریِ مجاهدان مخلص، خود را خاک پای آنها سازم" 🇮🇷 یاد و خاطره جانشین فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) سردار شهید حاج سید رضا دستواره اخوی شهیدان سید محمد و سید حسین دستواره گرامی باد... شهادت : ۱۳ تیر ۱۳۶۵ عملیات کربلای یک
3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | مصاحبه شهید محمدرضا دستواره ، معاون لشگر 27 در زمان جنگ 🎤 سخن شهید دستواره راجع به پبشروی نیروها تیپ به سمت شلمچه و خین در طی عملیات بیت المقدس (آزادسازی خرمشهر) او در این مصاحبه از تدبیر و مدیریت شهید همت می گوید، زمانیکه که فرمانده سپاه قدر بود و نیز ساماندهی تشکیلات تیپ محمد رسول الله (ص) و تبدیل آن به لشگر 🌴 به کانال بپیوندید
✅ شوخی جالب شهید دستواره با رهبر انقلاب! پس از عملیات والفجر8 بچه های کادر لشکر ۲۷ بملاقات در محل ریاست جمهوری رفتند. بعد از دریافت گزارش عملکرد لشکر در عملیات، و در پایان دیدار، وقتی آقا داشتند از پلکان انتهای سالن بالا می‌رفتند، دفعتاً شهید دستواره، معاون جوان و پرجنب و جوش لشکر با همان روحیه‌ی شاد و بذله‌گویی خاص خودش، با صدای بلند گفت: برای رفع سلامتی ریاست جمهور… - و مکث کرد و چیزی نگفت. همه‌ی حضار متحیر به رضا خیره شدند، حتی آقا هم سر به عقب چرخاندند تا ببینند چه کسی این جمله را گفت. دستواره تا دید آقا سر به عقب چرخانده‌اند و به او نگاه می‌کنند با لبخند ادامه داد:.. بعث عراق اجماعاً صلوات. همه‌ی حضار با خنده زدند زیر صلوات! آقا هم خندیدند😊😊 📚 از کتاب دستواره سخن می‌گوید 📌 پ.ن: شهید محمدرضا دستواره، قائم مقام لشکر ۲۷ حضرت رسول(ص) در ۱۳ تیر ۱۳۶۵ و در جریان عملیات کربلای۱ به شهادت رسید. ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas