#من_به_اندازه_قاطر_هم_ارزش_ندارم ؟!
🌗 یک شب بچهها درباره امکانات و تجهیزات عراقیها صحبت میکردند.
یکی از بچهها بدجوری حسودیش شده بود. میگفت: آخر ما از آنها چه کم داریم که باید این اندازه فقیرانه جنگ کنیم. یکی از مشکلات ما حرف زدن با بیسیم بود که میگفتند عراقیها از طریق امواج بیسیم، مکالمات را شنود میکنند، لذا بهترین وسیله برای گفتگو و مکالمات اَمن، استفاده از تلفن و سیم بود (چون امواجی در بین نبود).
💢به همین خاطر، چند تا تلفن هندلی از عراقیها کش رفته بودیم ولی سیم نداشتیم. قرار شد یک شب برای تهیه سیم به طرف عراقیها برویم. سیمهای فراوانی آنجا ریخته شده بود که برای آوردن آن مجبور بودیم که یک قاطر هم با خودمان ببریم.
⚪️ ....پیرمرد شیردل و کمک تیربارچی من، شهید میرزاولی جلوخانی لج کرده بود که من هم میخواهم بیایم و هر چه میگفتیم: پیرمرد!! سیم آوردن کار جوانترهاست, به گوشش فرو نمیرفت ...؛تا اینکه معترضانه گفت: یعنی من به اندازه این قاطر هم نمیارزم تا با خودتان ببرید برایتان بار بیاورم!!؟ ... که واقعاً ما را از رو برد و آن شب سیمهای زیادی را با دوشش آورد.
راوی: ﴿رزمنده دلاور کامبیز فتحیلوشانی﴾
📚 کتاب "نگارستان"
▫️ (برگرفته از دفترچههای خاطرات هشت سال جنگ تحمیلی)
🌿دوران جنگ تحمیلی
⚪️ قاطر، وسیلهای حیاتی در کوهستان های صعبالعبور در جبهه غرب و شمال غرب که از آن به نام گردان «قاطریزه» یاد میکردند. (بر وزن موتوریزه!!)
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
دفاع مقدس
3.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فیلم | استفاده از تویوتا و قاطر در کوهستانها و راههای سختگذر
⚪️ مناطق عملیاتی غرب و کردستان
▪️ دوران جنگ تحمیلی
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
785K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حمل مجروح با قاطر
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
📄 برگی از
📒دفترچه راوی
🗓 #دوران_جنگ_تحمیلی
✍ گزارش مسئول ستاد تیپ ۱۲ قائم در قرارگاه:
⚪️ انتقال یک مجروح که از ظهر امروز به طرف پائین ارتفاع شروع شده بود، تا لحظاتی قبل ادامه داشته و مجروح در راه به شهادت رسیده است.
برای باربری روی ارتفاع هم دو قاطر را به قسمتِ خشک یالِ «گوجار» منتقل کرده که یکی یخ زده و دیگری در برف فرو رفته است.
یکی از دو دستگاه ماشین مخصوص مناطق برفی هم که از دشمن به غنیمت گرفته شده، با پاره شدنِ زنجیر از کار افتاده است.
شب اول عده زیادی به خاطر نشستن روی برف اسهال خونی گرفتند. من باور نمیکردم تا اینکه خودم هم دچار شدم.☄️
.
🔹سند: دفترچه شماره۲ راوی قرارگاه نجف از عملیات «بیتالمقدس۳»/ صفحه۶۷
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
✅ مرجع نشر آثار شـهدا و دفاعمقدس
#زندگى_در_برف 🌧
⚪️قبل از عملیات والفجر۱۰ در جبهه مریوان،با چندتن از بچه های تخریب و اطلاعات، مأمور شدیم به سنگری بین خط خودی و عراقیها که در دست نیروهای قرارگاه رمضان بود،رفته و آن را تحویل بگیریم. ساعت٨صبح از روی ارتفاعات مرزی ملهخور -- تَته حرکت کردیم.ساعت ٤عصر رسیدیم
❄️ برف زیادی روی ارتفاع نشسته بود. حدوداً ٣متر ارتفاع برف بود.ما در تیررس مستقیم عراقیها بودیم و مارا میزدند.اما بخاطر برفها در امان بودیم.وقتی رسیدیم، سنگر را تحویل گرفتیم،دیدیم درداخل سنگر فقط نان خشک است.چون منطقه صعب العبور بود،فقط درتابستان بوسیله #قاطر ،جیره غذایی به آنجا میرسید
🌗شبها که نگهبانی میدادیم خیلی سرد بود،بعد از نگهبانی با چکمه میرفتیم داخل کسیه خواب، برای خوردن و شستشوی لباس هم برف آب میکردیم.بلحاظ معیشتی خیلی سخت بود
ولی شبها دور هم جمع میشدیم و بعد از قرائت سوره واقعه،بچه ها خاطره تعریف میکردند.بعضی وقتها هم سر بسر عراقیها میگذاشتیم؛مثلا از بالای ارتفاع یک حلب پرت میکردیم پایین،آنهاشروع میکردند به تیراندازی و ما با اینکار سنگرهای آنها را شناسایی میکردیم
▫️▫️▫️▫️▫️
🎥 فیلم پایین:احمد متوسلیان،فرمانده سپاه مریوان درحال حمل مهمات در ارتفاعات صعبالعبور مرزی "تَته"
〰〰〰〰〰〰〰
👆🎞فیلم دیگر | برفروبی گردنه #ژالانه - نوار مرزی مریوان
⚪️ اینجا قدمگاه مجاهدان راه حق و یاران متوسلیان است
🔹آنها با کمبود امکانات و در اوج مظلومیت توانستند با ایمان وتوکل به خداوند،ارتفاعات صعب العبور و برفگیر مشرف بدشت حلبچه عراق(گردنه ژالانه، تته، کوه تخت...)را از تصرف ضد انقلاب و دشمن بعثی خارج کنند