دفاع مقدس
#عیسایی_که_در_روز_تولد_مسیح_به_شهادت_رسید 🌷شهید عیسی کره ایی شهادت: چهار دیماه ۶۵ مصادف با میلاد
🌷 #شهید_عیسی_کره_ای
#اطلاعات_عملیات #لشگر_10 در #عملیات_کربلای_۴
شهادت: صبح عملیات در نزدیکی مسجدجامع خرمشهر / ۴ دی ۶۵
#عیسایی_که_در_روز_تولد_مسیح_به_شهادت_رسید
#شهید_عیسی_کره_ایی
👇👇
🌴🍃🍃🌴🌴 حسرت فراق
#غواص_شهید_عیسی_کره_ای
شهادت4 دیماه 65 خرمشهر
نگاهی باحسرت بر پیکرمطهر
#غواص_شهید_جلال_توکلی
21بهمن64 ام الرصاص
غواصان شهید
#اطلاعات_عملیات_لشگر10
برادران!
فرماندهی اصلی ما؛
خدا و امام زمان (عج) است
اصل آنها هستند و ما موقت هستیم
وظیفه ما مقاومت تا آخرین نفس
و اطاعت از فرماندهی است...
#شهید_مهدی_باکری
#فرمانده_لشکر۳۱عاشورا
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
▫️▫️▫️▫️▫️▫️🚩🚩🚩
روایت فرمانده شهیدی که جاودانه شد...!
در شب عملیات وضو میگیرد و همه گردانها را یک یک از زیر قرآن عبور میدهد، مداوم توصیه میکند: برادران! خدا را از یاد نبرید، نام امام زمان(عج) را زمزمه کنید، دعا کنید که کار ما برای خدا باشد.
در جریان عملیات بدر بخاطر شرایط حساس عملیات، مثل همیشه، به خطرناکترین صحنههای کارزار وارد و درحالیکه رزمندگان لشکر را در شرق دجله از نزدیک هدایت میکند، تلاش میکند تا مواضع تصرف شده را در مقابل پاتکهای دشمن تثبیت کند. اما در نهایت بر اثر اصابت تیر مستقیم مزدوران عراقی به دیدار محبوبش میشتابد.
هنگامیکه پیکر پاکش را از طریق آبهای هورالعظیم انتقال میدادند، قایق حامل پیکر او، مورد هدف آرپیجی دشمن قرار میگیرد و قطره ناب وجودش به دریا میپیوندد و جاودانه میشود...
روز جمعه ؛
به یاد نوجوانی که دائماً
از امام زمان (عج) صحبت میکرد...
او در وصیتنامه خود نوشته است:
«امام زمان (عج) را از یاد نبرید که نامهی اعمال ما هر هفته به دست آقا میرسد و نگذارید نامه اعمالتان جلوی آقا امام زمان سیاه باشد.»
#شهید_حسن_اکرمی
#شهادت_سردشت۱۳۶۶
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌷۴ دی ۱۳۶۵ -- سالروز شهادت عارف و دلداده حضرت زهرا (س), شهید اسلامینسب
🎙خاطرهای از شهید"محمد اسلامی نسب": بر بال ملائک... 👇
▫️ﺁﺧﺮﻳﻦ ﺑﺎﺭی که او را ديدم, از چهرهاش پيدا بود كه حرفهاي زيادي دارد.
■ بعد از نماز، در گوشهاي نشستم و او شروع به صحبت كرد:
«حاج حميد! به زودي عملياتي در پيش داريم. می دانم كه ديگر بر نمی گردم.
🔸گفتم: «محمد جان! خاك خونين جبهه و بچههای بسيج به تو عادت كردهاند. انشاء الله به سلامت بر ميگردي.»
■ اين جمله را در حالي گفتم كه خود نيز می دانستم اين كبوتر هم پريدنی است.
🔹ادامه داد: «حاج آقا من هيچ وقت دلم نمی خواست خانهای داشته باشم، اما به خاطر خانواده، مجبور شدم ساختمانی بسازم. حال شما دعا كن تا من وارد اين خانه نشوم.»
▪️از اين حرف، دلم گرفت اما هيچ نگفتم چند روز بعد استاد كار منزل «محمد» نزد من آمد و گفت: « به آقاي اسلامی نسب بگوئيد ساختمانشان آماده است.
▫️هنوز بنا، پيچ كوچه را طی نكرده بود كه زنگ منزل دوباره به صدا در آمد و پيكی سفر جاودانه محمد را خبر داد. آن روز دعایی را كه درخواست نكرده بودم، مستجاب می ديدم و محمد را بر بال ملائك ....🕊🕊
#سردار_ﺷﻬﻴﺪ_ﻣﺤﻤﺪ_اﺳﻼﻣﻲ_ﻧﺴﺐ
#عملیات_کربلای_چهار
#سالگردـشهادت
🌴 سردار زهرایی
🌷شهید محمد اسلامی نسب
تاريخ تولد : 1333/11/28
تاريخ شهادت : 1365/10/4
مسئوليت : فرمانده گردان امام رضا (ع) لشكر 19 فجر
محل شهادت : محور شلمچه
عمليات : كربلاي چهار
مزار شهید : گلزار شهداي شيراز
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
👇👇👇
9.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
۴ دیماه ۱۳۶۵ ،-- سالروز شهادت عارف لشگر و دلداده حضرت زهرا (س) شهید محمد اسلامی نسب 🌷🌷
🎞 رهبر انقلاب بعد از دیدن این فیلم فرمودند : من مطمئن هستم که این شهیدعزیز ( شهید محمد اسلامی نسب ) در عالم بیداری با حضرت زهرا (س) ملاقات داشته و می خواست چگونگی این دیدار را توضیح دهد اما نمیدانم چرا منصرف شد
▫️⚪️▫️⚪️▫️⚪️▫️⚪️▫️
#ببینید
🎥 صحبت های حضرت زهرایی شهید اسلامی نسب
💠 ماجرای شهیدی که در عالم بیداری با حضرت زهرا (س) دیدار کرد
🔷️ در بازدید مقام معظم رهبری از لشکر ۱۹ فجر استان فارس، فیلم مصاحبه ای از شهید اسلامی نسب که برای چند روز قبل از شهادتش بود، پخش شد.
◇ ایشان با ذکـر عملیات فتح المبین به یاد حضرت زهـرا (س) افتاد و گفت: «آن پاره تن حضرت رسول (ص) همیشه ما را در مصائب یاری کرده و هیچ گاه تنها یمان نگذاشته است.»
◇ سپس با بغض و مکث طولانی ادامه داد: «هرگـاه نام مبارک بی بی حضرت فاطـمه (س) را به زبان می آورم، ناخودآگـاه از خود بی خود می شوم.» و بعد به زمین خیره میشود و سکوتی طولانی ..!
🔻 وقتی فیلم تمام شد؛ مقام معظم رهبری با چشمان خیس از اشک فرمودند: «ایشان کتمان میکند که حضرت را دیده است. بنده مطمئنم که این شهید عزیز، در عالم بیداری با حضرت زهرا (س) مراوده داشته است.»
🎙 راوی: سردار نبی رودکی
📚 خط عاشقی (۲) / حسین کاجی
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
🌴 عارف لشگر ...و دلداده حضرت زهرا (س)
🌷شهید محمد اسلامی نسب
تاریخ شهادت : 1365/10/4
مسئوليت : فرمانده گردان امام رضا (ع) لشكر 19 فجر
محل شهادت : محور شلمچه
عمليات : كربلاي چهار
مزار شهید : گلزار شهداي شيراز
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 خاطره کوتاه از سردار زهرایی، شهید محمد اسلام نسب - مسئول آموزش لشکر ۱۹ فجر و فرمانده گردان امام رضا(ع) در دوران دفاع مقدس
🎥 راوی: سردار غیب پرور، از فرماندهان وقت لشکر ۱۹ فجر و سپاه فجر استان فارس
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
عملیات کربلای 4 به اتمام رسیده بود.
اطلاع یافتم که دشمن تعدادی از شهدا را در زیر خاک های گرم و سوزان شلمچه دفن کرده است.
جمعی از اسرای عراقی را برای تفحص از جسد این عزیزان در منطقه نگه داشتیم. مدتی را به جستجو پرداختند، اما اثری نیافتند.
ناامیدانه دست از تلاش بر داشتند و آستین به عرق خیس کردند.
در راه رفتن به اردوگاه بودند که ناگهان فریاد یکی از آنها به هوا خواست و مفهوم کلام عربی اش این بود که من جای دفن شهدا را به خاطر آوردم، برویم تا نشانتان بدهم.
برادران را به پای تپه ای برد که پرچم عراق بر روی آن نقاشی شده بود ...
زمین را حفر کردند و اجساد را بیرون آوردند.
از قبل به مسئول تعاون لشکر تأکید کرده بودم که اگر جسد شهید اسلامی نسب پیدا شد به من اطلاع بده.
همین طور هم شد.
سریعاً خود را به معراج شهدا رساندم،
حیرت و شگفتی غیر قابل وصفی بر چهره ام گل انداخت وقتی آن پیکر مجروح را تازه و معطر دیدم.
اصلاً انگار نه انگار که پانزده روز در زیر خاک های گرم و سوزان آرمیده بود.
خدایا! خیلی عجیب بود.
جنازه عراقی ها که یکی دو روز از آن می گذشت بوی تعفنش بلند می شد اما شهید ما هنوز بعد از سه ما پیکرش سالم بود.
بعد از سه ماه و هشت روز که شهید اسلامی نسب را برای خاکسپاری آورده بودند پهلوی این شهید شکافته بود و خون تازه بیرون می آمد.
به اين شهيد به دليل آنكه علاقه بسيار زياد به معناي واقعي به حضرت زهرا(س) داشت دوستانش بهش مي گفتند سردار زهرايي......
ا🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱
🌿 سردارِ زهرایی، شهید محمد اسلام نسب
💠 فرمانده آموزش لشکر ۱۹ فجر، (استان فارس), فرمانده گردان امام رضا(ع)
💠 خاطرات فرزندان شهید محمد اسلام نسب
🎤 بابا هر از گاهی که یکی از رفقایش شهید می شد، اگر می توانست برای مراسم ختمش حتماً به شیراز می آمد و گاهی در مراسم شهدا سخنرانی می کرد.
یک روز که از خط برگشته بود، گفت: ابوذر، فردا مراسم فلان شهید است، من می خواهم برم شیراز، میای؟
من که مدت ها بود به شیراز نیامده بودم، از خدا خواسته گفتم: چرا که نه!
با هم به میدان چهار شیر اهواز آمدیم. نمی دانم چه مناسبت یا ایامی بود که اصلأ ماشین برای شیراز پیدا نمی شد. چند دقیقه ای که بی نتیجه ایستادیم، متوجه بابا شدم که سر به سمت آسمان کشید و گفت: خانم، یا حضرت زهرا، من را شرمنده این شهید نکن، کمک کن به مراسم ختمش برسم!
خدا شاهد است، سرش را که پائین آورد، به دقیقه نکشید، یک ماشین آریا جلو پای ما ترمز زد؟
-کجا؟
- شیراز!
- تا گچساران میرم!
بابا کمی فکر کرد و گفت: توکل به خدا، ابوذر سوار شو.
سوار ماشین شدیم. توی راه بابا گفت: آقا حالا مسیرت شیراز نیس!
- نه آقا، من گچساران میرم.
به گچساران رسیدیم. یک دفعه راننده برگشت و گفت: برادر، منصرف شدم خودم شما را تا شیراز می رسانم!
بعد هم ما را به شیراز رساند و پدر به موقع به مراسم آن شهید رسید.
(به روایت ابوذر اسلام نسب)
ا▫️🔹▫️🔹▫️🔹▫️🔹▫️
🌷در جریان بمباران پادگان ابوذر در سر پل ذهاب، ترکشی یا شیشه ای، مثل خار بر چشم محمد وارد شده و آن را بد جوري پاره کرده بود. خبردار شدم در اصفهان بستری است. خواستم به اصفهان بروم که گفت: نیا، من اینجا نمی مانم.
از اصفهان به منطقه برگشته بود. چند روزی مرخصی گرفتم و به اهواز رفتم. دیدم پنبه و باندی روی چشم زیر عینکش گذاشته است.
گفتم: وضع چشمت چه جوره؟
خندید و گفت: نگران نباش، خوبه، مشکلی نداره!
مدتی بعد برگشت شیراز و در بیمارستان خلیلی چشمش را به متخصصان چشم پزشک نشان داد. پزشکان پس از معاینه گفتند: امیدي به برگشت بینایی و بهبود چشم شما نیست!
غم سنگینی بر دل محمد نشسته بود، دوري از جبهه و هدف بزرگ زندگیش، مثل کوهی از درد بر سینه اش سنگینی می کرد. چند روز بیشتر از قطع امید پزشکان نگذشته بود که دوباره به بیمارستان برگشت. با اصرار کادر پزشکی را راضی کرد تا چشمش را عمل کنند. می گفت: شما با رمز یا فاطمه الزهرا (س) جراحی را شروع کنید. هرچه از دستتان بر می آید انجام دهید، کاری هم به نتیجه عمل نداشته باشید.
بالاخره یکی از پزشکان، توکل کرد و راضی به این عمل شد. چند روز بعد از عمل، وقتی بانداژ چشمان محمد باز شد، بینایی مجددش، اشک حیرت را به چشم همه پزشکان نشاند. نتیجه عمل با آنچه آنها تصور می کردند قابل مقایسه نبود. هنوز پانسمان چشمش را کامل برنداشته بودند که دوباره عازم منطقه شد.
(به روایت علی اسلام نسب)
📚منبع: ستاره سهیل ( روایت هایی از سردار شهید محمد اسلام نسب)
ا🌷🌾🌷🌾🌷🌾🌷
هدیه به سردار شهید محمد اسلام نسب صلوات🌿
"شهدای فارس"
↘️
شهید اسلام نسب - تولد:28/12/1333- روستای لایزنگان- داراب- فارس
آخرین سمت: فرمانده گردان امام رضا(ع)
شهادت:4/10/1365- شلمچه- عملیات کربلای4
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄