🔰 ماجرای موشکسازی
🔻رهبر انقلاب: این حرکت به سمت نوآوری فنّی و علمی را هم ما در دفاع مقدّس به دست آوردیم؛ چون در دفاع مقدّس نیاز داشتیم به خیلی چیزها و در اختیارمان نبود، امکاناتش را نداشتیم و نیروهای مؤمن، فداکار رفتند به فکر اینکه درست کنند. مثلاً فرض کنید مرحوم شهید حسن [تهرانی]مقدّم در همان اوقات، در یک بخشی این ماجرای موشکسازی را به یک شکلی راه انداخته بود که ایشان و دیگران به ما گفتند بیایید بازدید کنید؛ رفتیم آنجا دیدیم که بله اینها شروع کردهاند.
خب ما احتیاج به موشک داشتیم، موشک هم به ما داده نمیشد، دشمن هم موشک داشت، با موشک میزد، این ما را -یعنی نیروهای مستعدّ ما را- به فکر انداخت که یک کاری بکنند؛ و [این کار را] کردند و خوبش را هم کردند و به بهترین وجهی هم از عهده برآمدند تا امروز که خب مشخّص است. ۱۳۹۹/۶/۳۱
🌷 انتشار بهمناسبت سالگرد شهادت شهید حسن طهرانیمقدم
حاجیزاده: پهپادهای ما خاری بر چشم دشمنان است
فرمانده هوافضای سپاه:
🔹امروز امنیت کشور مثال زدنی است و لزومی ندارد درباره حد توانمان حرف بزنیم به اندازه کافی دشمنان میگویند که امروز بیایید راجع به موشک مذاکره کنیم.
🔹پهپادهای ایران خاری بر چشم دشمنان شده است و میگویند اینها را باید محدود کنیم.
🔹مقامات رژیم صهیونسیتی میدانند که آنها میتوانند آغاز کننده باشند ولی پایان کار با ماست، اگر آنها بهانه دست ما بدهند نابود خواهند شد.
امام خامنه ای عزیز❤️راجب این کتاب میفرماین،
بچّههای همدان؛
بچّههای صفا و عشق و اخلاص؛
مردان بزرگ و بیادّعا؛
یاران حسین (علیهالسّلام)؛
یاوران دین خدا ..
و آنگاه مادران؛
مردآفرینان شجاع و صبور ..
و آنگاه فضای معنویّت و معرفت؛
دلهای روشن،
همّتها و عزمهای راسخ؛
بصیرتها و دیدهای ماورائی ..
اینها و بسی جویبارهای شیرین و خوشگوار دیگر از سرچشمهی این روایت صادقانه و نگارش استادانه،
کام دل مشتاق رو غرق لذّت میکنه و آتش شوق رو در آن سرکشتر میسازه!
راوی،
خود یه شهید زنده است!
تنِ بشدّت آزردهی او نتونسته از سرزندگی و بیداری دل او بکاهه،
و الحمدلله ربّ العالمین.
نویسنده نیز خود از خیل همین دلدادگان و تجربهدیدگانه.
بر او و بر همهی آنان گوارا باد فیض رضای الهی؛ انشاءالله.
دربارهی نگارش این کتاب،
آنچه نوشتم کمه؛
لطف این نگارش بیش از اینها است. مقدّمهی کتاب یه غزل به تمام معنی است…
#کتاب_خوب_بخوانیم
هدایت شده از دفاع مقدس
(http://axnegar.fahares.com/axnegar/z5WjUt2IQ2MuoL/3987127.jpg) وصیت زیبای شهید ۱۱ساله مازندران
شهید سیدحسین میرداداشی کاری، متولد ۴ شهریور ماه ۱۳۴۹، اهل شهرستان بابلسر در تاریخ ۲۳ آبان ۱۳۶۱ در سن ۱۱ سالگی در منطقه زبیدات عراق، بدنش قطعه قطعه شد و پیکرش هیچ گاه به خانه برنگشت.
وی در میان ۱۰ هزار و ۴۰۰ شهید استان لاله خیز مازندران، کم سن ترین شهید است.
وصیت نامه ماندگار این شهید مفقودالجسد را با هم می خوانیم.
***
قدم که به سوی حرکت در جبهه بر می دارم، برای زنده کردن حق و شناساندن مظلوم است و من از خداوند می خواهم که مرا از این امتحان الهی تا دم شهادت ثابت قدم بدارد.
دوست دارم همچون حسین(ع) سرور شهیدان، با لب تشنه در این هوای داغ و سوزان بمیرم.
دوست دارم که در زیر چرخ های تانک قطعه قطعه بشوم.
دوست دارم جانم را در راه خودت و احیای حق فدا کنم تا حق مظلوم پایمال نشود.
دوست دارم ملت ها از قید اسارت رها شوند.
چه آبرویی دارم اگر ساکت بنشینم و دزدان را ببینم که دارند ما و اموال ما را به غارت می برند و هیچ نگویم.
خدایا ! می دانی که هدف من جز زنده کردن دین تو نبود، پس مرا با شهیدان کربلا غریق رحمتت قرار بده.
خدایا ! این شهادت ناقابل مرا قبول کن، چون من آبرویی ندارم، لااقل این خون من باعث می شود که در روز قیامت پیش تو و پیامبرانت خجل زده نشوم.
خدایا ! به تو پناه می برم، اگر کارهایم ریا شود.
خدایا ! مرا از عذاب دردناک الهی نجات بده، آمین یا رب العالمین.
ای برادران! شهیدان خون نداده اند که ما راهشان را به مقصد نرسانیم، خون شهیدان را باید به هدف خود برسانید و نگذارید که خدای ناکرده خون شان عبث شود.
به خدا قسم مسئولیت شما سنگین شده، احساس مسئولیت کنید، آنهایی که شهید شدند دیگر مسئولیت ندارند، حال شما هستید که باید خون شان را به جهان صادر کنید.
رمز پیروزی شما در وحدت است، نگذارید منافقان به مملکت اسلامی خیانت کنند، پست ها را به عهده آنان نگذارید که همین ها دل شما را به درد می آورند.
من شهید شدم و همگان بدانند که مرگ من اتفاقی نبود، با چشم باز و دید وسیع به معشوقم رسیدم.
برادرانم! خودتان را عقب نیندازید، به خدا اگر یک لحظه غفلت کنید، این آزادی را که خدا نصیب شما کرد، از دست می دهید و دیگر زنده ماندنتان فایده ندارد.
ای برادران عزیز! به اسلام و مملکت اسلامی کمک کنید، به مبلغین و مراجع دینی کمک کنید، با پاسداران، بسیجیان، ارتشیان و دیگر ارگان های متعهد همکاری کنید.
و چند جمله با شما بسیجیان؛
امروز مسئولیت شما زیاد است، سنگر بسیج را محکم کنید و مردم را ارشاد اسلامی کنید.
رمز پیروزی فقط در اخلاق شماست، اگر یک نفر از شما اخلاق اسلامی را رعایت نکند، نشان می دهد که بسیجی ها خوب نیستند.
سعی کنید همدیگر را اصلاح کنید، هر چند مدت یک بار دور هم جمع شوید و بررسی کنید که آیا کارهایی که در گذشته انجام داده اید، درست بوده یا نه؟ چقدر آثار معنوی در کارهایتان کم دارید؟ سعی کنید که کمبودها را جبران کنید.
ای پدر و مادرم! در شهادتم غمگین نباشید و افتخار کنید فرزندی را در راه احیای حق فدای این اسلام عزیز کرده اید.
فرزند، در تقابل اسلام و قرآن هیچ نیست، باید فرزندانتان در این راه فدا شوند تا حق و عدالت زنده شوند.
تا حق و عدالت در جامعه حکمفرما نباشد، زنده ماندن مفهومی ندارد.
و نصیحت به خواهرانم و تمام خواهران مسلمان؛
یک وظیفه بسیار مهم که شما دارید، این است که فقط حجاب اسلامی را رعایت کنید و وظیفه شما این نیست که برایم ناراحت بشوید، باید به جهانیان بفهمانید که همهی ما فدای این اسلام عزیز می شویم ولی نمی گذاریم بیگانگان بر ما حکومت کنند.
برای اطلاع بیشتر از وظیفه شرعی، به زندگانی حضرت زینب(س) مراجعه کنید.
و ای دوستان! وحدت شما باعث می شود که دشمنان نتوانند به مملکت اسلامی ما ضربه بزنند.
اگر اخلاق من باعث ناراحتی شما شد و هر جسارت و اشتباهی که کردم، امیدوارم مرا ببخشید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی :
#شهید #محمدابراهیم_همت سوار بر موتور (نه سوار بر بنز ضدگلوله) به صورت ناشناس به #شهادت رسید
#مرد_بی_ادعا_و_بااخلاص_جبهه
#فرمانده_دلها
دفاع مقدس
به یاد امام و شهدا بسیجی دریادل 🇮🇷"شهید حمید فلاح پور" گردان حبیب بن مظاهر لشگر ۲۷ حضرت محمّد رسو
بسیجی دریادل
🇮🇷 "شهید حمید فلاح پور"
گردان حبیب بن مظاهر
لشگر ۲۷ حضرت محمّد رسول الله
{صلی الله علیه و آله و سلم}
شهادت : جزیره مجنون
اسفند ۶۲/ عملیات خیبر
بخشی از وصیتنامه شهید :
« اکنون که کولهبار هجرت بستهام
و خود را برای جهاد اصغر آماده کردهام
امیدوارم که بتوان در جهاد اکبر (هم) موفق و پیروز باشم
ان شاءالله
خدایا، خدایا، پروردگارا، بارالها، معبودا
دل شکستهای با تو، راز و نیاز میکند که تا اعماق وجودش
از شدت درد و رنج دوستانی که او را تنها گذاشتهاند، دارد میسوزد
کسی که گناه او را احاطه کرده است و خود از آنها آگاهی ندارد
و بلکه دارد و با هزار قدرت زور و عقل، آنها را توجیه میکند
کسی که نافرمانی تو را کرده و آن طور که تو میخواستی نبوده
خدایا
در همه وقت
به یادت هستم
به یادم باش
که بی تو
هیچ و پوچ
خواهم بود
برایم هیچگونه تبلیغ از قبیل
حجله، چراغانی، نوشته روی پارچه و مقوا
کشیدن طرح و عکس و مخصوصا اعلامیه
و از اینجور چیزهای تبلیغی چاپ نکنید و ننویسید و نکشید
و بر روی در و دیوار نچسبانید و اگر هم کردید حتما آن را جمع کنید
زیرا خوش دارم، گمنام و تنها باشم
و انشاءالله بدن گنه کارم در این راه بسوزد و تکه تکه شود
زیرا شرم میکنم از اینکه فردای قیامت، حسین جان {علیه السلام}
با بدنی آنچنانی (زخمی) وارد محشر شود و من بدنم سالم باشد
و انشاءالله که قبری از این سرزمین را هم اشغال نکنم
برادرانم، این را میدانید
مسئلهای که در زندگی ما مسلمانان مطرح است
مسئله آخرت است
انسان باید دیر یا زود امتحان پس بدهد
و دوران امتحان، این دنیا است
پس تمامی گامهایمان را در راه خدا برداریم
وقتمان را بیهوده تلف نکنیم
چرا که هر لحظه برای خودش عبادت به خصوصی دارد
آن وقت در پیشگاه خدا مسئولیم و این را بدانیم
که ما از (من الله) هستیم و به سوی (الی الله) هم رجوع خواهیم کرد
پس چه زیبا و سعادتمند است که با ایمان و همراه با آگاهی به پیش برویم
برادر، دیگر چیزی به لحظه سرنوشت نمانده است
هم خدا و هم بچهها در بهشت منتظر ما هستند
پس بیاییم با هم دست بر دست یکدیگر دهیم و یک ندا را سر دهیم
پیش به سوی خدا و پیش به سوی بهشت و ائمه {علیهم السلام} »
مزار شهید : گلزار شهدای بهشت زهرا {س}
قطعه ۵۰ / ردیف ۱ / شماره ۲۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺مبارزه با نفس
شهید زین الدین
سردار شهید حاج حسین اسکندرلو
#فرماندهان_گردان_ حضرت_ علی اصغر
گردان حضرت علی اصغر {علیه السلام}
لشگر پرافتخار حضرت سیدالشهدا {علیه السلام}
ولادت: ۱۲ اردیبهشت ۱۳۴۱
شهادت: ۱۳ اردیبهشت۱۳۶۵ فکه
#مزار _ بهشت زهرا(س)_ قطعه۲۶_ ردیف۷۷
👇👇
دفاع مقدس
سردار شهید حاج حسین اسکندرلو #فرماندهان_گردان_ حضرت_ علی اصغر گردان حضرت علی اصغر {علیه السلام} لشگر
پدر شهید حاج حسین اسکندرلو عزیز❤️تعریف میکنه که،
موقع رفتن بهم گفت:
باباجون،
حلالم كن!
دلم لرزيد،
هيچ وقت موقع خداحافظی اين طوری صحبت نميكرد!
هميشه ميگفت:
منو دعا كنين!
گفتم:
اين چه حرفيه كه ميزنی؟
خنديد و رفت!
به مادرش گفتم:
نميدونم چرا حسين اين طوری حرف زد!
هنوز به سر كوچه نرسيده بود كه برگشت و برای ما دست تکون داد!
با صدای بلند گفتم:
حاج حسين،
مواظب خودت باش،
ولی جوابی نداد!
او رفت و منو برای هميشه از ديدن چهره ماهش محروم كرد!
حاج اقا محمد جعفری،
همرزمش تعریف میکنه که،
فرمانده لشکر مجروح شده و رفته بود برای درمان،
شهید میررضی هم در منطقه حضور نداشت،
مسئولیت لشکر رو برادر فتح الله نظری موقتا به عهده گرفته بود.
یه روز سر صبحگاه،
گردان زهیر دیر حاضر شد!
برادر نظری هم بسیار جدی از همون بالای جایگاه گفت:
گردان زهیر بی نظمی کرده،
لذا کل گردان به همراه فرمانده اش که ،
حاج حسین بود،
باید به حالت سینه خیز خود رو به صبحگاه برسونن!
بچه ها صداشون درآمد!
لجشون از این تنبیه درآمده بود!
عده ای از برادران از رفتن سینه خیز امتناع کرده و از برادر اسکندرلو نیز خواستن این کار رو انجام نده،
اما حاج حسین رو به برادران کرد و گفت:
بچه ها!
ولایت و تبعیت پذیری از ولایت که میگن، همینه!
او این حرف رو زد و در کمال تواضع، شروع کرد به سینه خیز رفتن به طرف صبحگاه!
بچه های گردان هم به ایشون اقتدا کرده و سینه خیز پشت سرش راه افتادن!
آن شب؛
شب آخر،
شش گردان از لشکر سیدالشهدا علیه السلام در مقابل سه تیپ مکانیزه و مسلح مستقر در منطقه و سه تیپ آماده برای تعویض دشمن قرار گرفتن!
کربلایی دیگه داشت رقم میخورد!
بیشتر از نود نفر،
همون شب به شهادت رسیدن و تعداد زیادی از نیروها هم مجروح شدن!
دشمن،
جهنمی از آتش درست کرده بود!
حاج حسین اسکندرلو،
که حالا جانشینش هم مجروح و به عقب برده شده بود،
بچههایی رو که مونده بودن،
جمع کرد و گفت:
بچه ها،
اینجا دیگه سلاح کار نمیکنه!
امشب؛
شب عاشوراست!
هرکس میخواد اباعبدالله رو یاری کنه،
با من بیاد!
امشب باید با خون مبارزه کنیم!
امشب تکلیف اینه!
او در مقابل دشمن ایستاد،
رجز خوند و از خودش گفت:
من فرزند خمینیام!
من سرباز خمینیام،
من سرباز حسین بنعلیام!
رجزخوانی او،
به بچهها روحیهای دوباره داد!
بچهها که دور حسین جمع شده بودن، شروع کردن به سینهزدن؛
صدای «حسین حسین» و «یا زهرا» در دشت فکه پیچیده بود!
حاج حسین دگمههای پیراهنش رو باز کرد و ادامه داد:
سینهای که به استقبال گلولههای دشمن میره،
باید باز بشه!
ای گلولهها ببارید!
اگه با ریختن خون من،
پرچم اسلام استوار میشه،
ای تیرها ببارید!
و دوباره حسینی دیگه،
کربلایی دیگه رو رقم زد!
حالا نوبت رمل های فکه بود که با درآغوش گرفتن جسم خونین او،
اعتباری همچون مکه یابند…
دفاع مقدس
پدر شهید حاج حسین اسکندرلو عزیز❤️تعریف میکنه که، موقع رفتن بهم گفت: باباجون، حلالم كن! دلم لرزيد،
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 شهید حسین اسکندرلو
شهادت: ۱۲ اردیبهشت ۱۳۶۵
عملیات سیدالشهدا (ع) منطقه فکه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فاطمه اسدی کیست و چرا گروهک دموکرات او را به شهادت رساند؟
پن:خدابهمردممارحمکردهکهاینگروههایتروریستیباجانفشانیشهداءتا
بحالبهقدرتنرسیدهاندوالارویداعش
راسفیدمیکردند.
هدایت شده از دفاع مقدس
🌴 خواندن نماز میت بر پیکر شهداء #دفاع_مقدس در حرم حضرت معصومه سلام الله علیها توسط آیت الله العظمی بهاء الدینی
🔹در کنار ایشان آیت الله فاضل لنکرانی نیز حضور دارند