eitaa logo
دفاع مقدس ۲
160 دنبال‌کننده
563 عکس
302 ویدیو
7 فایل
🇮🇷 کانال دفاع مقدس۲ 🇮🇷 🌴 شرح احوال شهیدان و رویدادهای ۸ سال #دفاع_مقدس را در این کانال مشاهده نمایید. 📌 استفاده از مطالب کانال، آزاد است 📌 با فوروارد پست‌ها، از کانال شهدایی حمایت کنید.
مشاهده در ایتا
دانلود
🏃ورزش عامل روحیه جبهه ها بود. 🥇جبهه در دوران جنگ تحمیلی فقط تک بعدی (مثلا نظامی گری) نبود و به تمام معنی یک زندگی بود با همه خنده ها😁، ناراحتی ها😔، درس خواندن ها📚، کار کردن ها، عبادت ها🤲، ورزش ها و ... 🏋قشنگی جبهه در این بود که همه چیز جای خودش بود و چیز خوبی بین رزمنده ها مغفول نمی ماند. از جمله کارهای روزانه و مداوم بین بچه ها – علی الخصوص در زمانهای غیر از عملیات – ورزش بود. 🏃‍♂ از نرمشهای صبحگاهی تو میدون صبحگاه دوکوهه تا ورزشهای حرفه ای تر مثل باستانی، فوتبال ⚽️و.... 🌿دوران جنگ تحمیلی 𝐣𝐨𝐢𝐧➘:‌‌‌‌ ↶↷ ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس ۲ 🇮🇷☫┅┄
5.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 حرکت به سوی میدان نبرد چقدر زیباست 🎞 تصاویر رزم بچه‌ها و گفتار آسمانی شهید آوینی و زیر صدای حاج صادق آهنگران غوغایی که در دل‌ بچه ها جبهه برپا می کند... 🌿 یاد باد آن روزگاران یاد باد🌱 𝐣𝐨𝐢𝐧➘:‌‌‌‌ ↶↷ ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس ۲ 🇮🇷☫┅┄
5.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌴 سرزمین نینوا یادش بخیر کربلای جبهه یادش بخیر 🎙با نوای حاج صادق آهنگران 𝐣𝐨𝐢𝐧➘:‌‌‌‌ ↶↷ ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس ۲ 🇮🇷☫┅┄
2.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚪️ هرگز اجازه‌نده اسلحه‌ من بر زمین بیافتد همه‌ی آینده‌ی دنیا امروز به ما و آنچه كه می‌كنیم وابسته است.. 🌷 سید‌مرتضی‌آوینی 🎞 https://eitaa.com/DefaeMoqaddas2
تمام دنیا را می دهم فقط یک لحظه. از این آرامشتان و نان خشک را با من هم قسمت کنید! https://eitaa.com/DefaeMoqaddas2 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است
4_702924891808071924.mp3
زمان: حجم: 903.9K
🌿 نواهای ماندگار 🎙حاج صادق آهنگران ای از سفر برگشتگان کو شهیدان ما، کو شهیدان ما 𝐣𝐨𝐢𝐧➘:‌‌‌‌ ↶↷ ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس ۲ 🇮🇷☫┅┄
9.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌴 راهیان نور 🚩🚩 دلم امشب براتان نوحه خوان است نوای زخمی آهنگران است.. 𝐣𝐨𝐢𝐧➘:‌‌‌‌ ↶↷ ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس ۲ 🇮🇷☫┅┄
ahangaran.mp3
زمان: حجم: 2.6M
🎙 با نوای حاج صادق آهنگران سبکباران خرامیدند و رفتند 𝐣𝐨𝐢𝐧➘:‌‌‌‌ ↶↷ ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس ۲ 🇮🇷☫┅┄
☀️ آفتاب خانه ‌زادِ چشم‌هاى شماست صبح باشما رنگِ نور می‌زند به روز ...
5.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📺 🌷🌷 ۲۷ آبان ۱۳۶۳ -- سالروز عروج سرداران شهید آقامهدی و آقامجید زین‌الدین • 🌹🌷تشییع همزمان پیکر مطهر دو برادر شهید 🎙با صدای حاج صادق آهنگران [یادشهیدان‌مهدی‌زین‌الدین ومجیدزین‌الدین‌باذکرصلوات] ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس ۲ 🇮🇷☫┅┄
دفاع مقدس ۲
📺 #ببینید 🌷🌷 ۲۷ آبان ۱۳۶۳ -- سالروز عروج سرداران شهید آقامهدی و آقامجید زین‌الدین • 🌹🌷تشییع همزمان
! ۴۸ ساعت قبل از شهادت مهدی زين‌الدين با ماشينی كه به دستور وی از لجستيك لشكر به بنده واگذار شده بود، با شهيد زين الدين به مقر لشكر در سردشت آمديم و شب خاطره‌انگيزی را سپری كرديم. فردای آن شب، شهيد زين‌الدين از بنده سوئیچ ماشين را خواست؛ بنده به ایشان گفتم: اين ماشين هم مثل موتور شهيد همت در جزيره مجنون نشود؟!! ﴿ماجرای موتور شهيد همت چه بود؟: ▫️در جزيره مجنون يك موتور داشتم و آن‌ را در اختيار هيچ كسی قرار نمی‌دادم. هر كسی كه پيش شهيد زين‌الدين می‌رفت تا وی وساطت كند كه موتور را به او دهم، نتيجه‌ای نداشت؛ شرايط به همين منوال سپری ‌شد تا اين‌كه در عمليات خيبر در جزيره مجنون متوجه شدم كه موتور نيست. به سرعت پيش شهيد زين‌ الدين رفتم و جريان را با او در ميان گذاشتم. شهيد زين‌الدين به من گفت: "نگران نباش، حاج همت به موتور احتياج داشت، به همين دليل از من خواست كه آن موتور را به او دهم و من هم نتوانستم حرفش را رد كنم و موتور را به او دادم." ولی بعد از چند ساعت متوجه شديم كه حاج همت بر اثر اصابت خمپاره‌ روی موتور به شهادت رسيده است﴾ به حال با درخواست شهيد زين‌ الدين سوئیچ ماشين را به ایشان دادم و خودم به مهاباد آمدم. 🌗 نصف شب يكی از بچه‌های شاهرود خوابی ديده بود كه رژيم بعث لشكر را بمباران كرده است و همه بچه‌ها ايستاده‌اند و قلب‌هايشان آتش گرفته است. صبح آن روز به سراغ يكی از بچه‌هايی كه تعبير خواب می‌دانست، رفتيم و او گفت: "قرار است بلايی به سر لشكر بيايد، برويد صدقه جمع كنيد و دعای رفع بلا را بخوانيد." ⌛️كمتر از چند ساعت، متوجه شديم كه شهيد زين الدين و برادرش مجيد در همان ماشينی كه ۲ روز قبل از بنده تقاضا كرده بود به شهادت رسيدند. خبر شهادت مهدی زين‌ الدين تمام قلب‌ها را آتش زد و خواب آن رزمنده تعبير شد... 🌴
۲۷ آبان -- سالروز شهادت مجید و مهدی زین‌الدین 🕊🕊 ▫️▫️▫️▫️▫️▫️🚩🚩🚩 🌹 خاطراتی از شهید مهدی زین‌الدین ⚪️ (هم خدمتی) ✅ از طرف سپاه قم رفتیم تهران؛ دوره آموزشی اطلاعات. ⭐️ تقسیم مان که کردند، مهدی برای اطلاعات تاکتیکی انتخاب شد؛ ومن هم برای اطلاعات استراتژیک. . 🍁 هوای پاییزی بود و سرمای منطقه لویزان. سرمای بدی خوردم. . ⁉️ یک روز صبح که از خواب بیدار شدم، دیدم نیست. 🥛 از پادگان پیاده رفته بود سمت تجریش و برایم آش و شیر خریده بود. 🌷 وقتی آمد گفت: "دیدم حالت خیلی خرابه. نون و پنیر این جا به دردت نمی خوره." ♦️ حسابی شرمنده شدم. چقدر راه را به خاطر من پیاده رفته و برگشته بود. راهی که سربالایی نفس گیری داشت ▫️▫️▫️▫️▫️🚩🚩🚩 💠خاطره‌ای دیگر (غذا برای منافقین) به همراه آقا مهدی* چند نفر از منافقین را به زندان اوین می‌بردیم. بعدازظهر رسیدیم تهران. خیلی گرسنه بودیم. غذا تمام شده بود؛ اما به اندازه دو سه نفر، غذا از ته ‌دیگ‌ها جمع کردند. آقا مهدی بشقاب‌ها را جلوی منافق‌ها گذاشت. از زندان که بیرون آمدیم، گفتیم: «این چه کاری بود شما کردید؟ خودمان بی ناهار ماندیم». آقا مهدی گفت: «من به دستور مولایم علی(علیه‌السلام) عمل کردم. این افراد اسیر ما بودند. اگر از دنیا بروند، ما برای آخرت خودمان حرفی برای گفتن داریم و اگر زنده بمانند، به دوستان و خانواده‌های خود می‌گویند پاسداران با ما چگونه برخورد کردند.» راوی: محمد‌حسن(حاج تقی) ‌جعفری 𝐣𝐨𝐢𝐧➘:‌‌‌‌ ↶↷ ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس ۲ 🇮🇷☫┅┄