eitaa logo
دفاع مقدس
4هزار دنبال‌کننده
17.5هزار عکس
11.4هزار ویدیو
945 فایل
🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷 ✅ مرجع‌نشرآثارشـ‌هدا و دفاع‌مقدس ⚪️روایت‌گر رویدادهای جنگ تحمیلی #کپی_آزاد 🌴اینجا سخن از من و ما نیست، سخن از مردانی‌ست که عاشورا را بازیافته، سراسر از ذکر ﴿یالیتناکنامعک﴾ لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 شهید ، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامي پاوه 🔹 در سال 1332 در محله «امير اتابك» تهران ديده به جهان گشود و سر نوشت چنين رقم خورد كه تنها فرزند خانواده باشد. از او پسري به نام حسن به يادگار مانده به اضافه چند قطعه عكس. شهيد «مطلق» از آن رو مورد توجه و در ياد ماندني است كه در مقابل جسم در خون طپيده او زانوي ادب بر زمين نهاد و چون ابر بهاري ،زاز زار گريست «حيدر» رزمندگان ،تعلق خاطر عجيبي به دو تن از رزمندگان داشت ،يكي همين غلامرضا مطلق و ديگري محمد توسلي. زاري و ناله حاج احمد را تنها در كنار پيكر اين دو تن ديده اند و بس .يك نكته قابل توجه ديگر نيز وجود دارد. ▫️«احمدمتوسليان» و «غلامرضا» از بدو آشنايي ،دوشادوش يكديگر در تمامي صحنه هاي مقابله با ضد انقلاب حضور داشتند در پي آزاد سازي شهرستان« پاوه» در دي ماه 1358 كه سرپرستي فاتحان شهر را بر عهده داشت به جاي اينكه خود فرماندهي سپاه شهر را به دست گيرد اين مسئوليت را بر دوش «غلامرضا قرباني مطلق» نهاد و حكم فرماندهي سپاه به نام اين جوان قد بلند و خوش مشرب ،كه ريش انبوه و سياه و موهاي مجعدش جذابيت خاصي به او مي بخشيد ،صادر شد و فرماندهي عمليات سپاه «پاوه» را پذيرفت. اين عمل متوسلیان نشان دهنده اعتقاد و اطمينان وافر آن عزيز به توانايي و مديريت شهيد «مطلق» است . 🔸عروج زود هنگام «غلامرضا» اين فرصت را به نداد تا نتيجه نهايي سرمايه گذاري خود را ببيند. به يقين می توان گفت كه اگر شهادت زود هنگام در تقدير اين فرمانده هميشه خندان رقم نمي خورد ،او يكي از فرماندهان كليدي دفاع مقدس مي توانست باشد. پرچمداري كه چه بسا نامش همرديف «همت» و «موحد دانش» و «زين الدين» و ... برده مي شد . زماني كه او فرماندهي سپاه يك شهر مهم را بر عهده داشت ،قالب عزيزاني كه بعدا پرچمداران نام آور سپاه اسلام شدند نيروهاي ساده و گمنام بودند. 📝 در فروردين 1358 ،پس از يك دوره فشرده آموزشي در محل كاخ سعد آباد ؛ «غلامرضا» به سپاه تهران واقع در خيابان خردمند اعزام شد .در همان جا بود كه با هر دو همرزم جداناشدني خود آشنا شد؛ و ، و از آن پس تا اعزام به ،در« » ،« » و « » و سر انجام در دوشادوش يكديگر ،به ستيز با پرداختند . 🌾 صبح روز چهارم ارديبهشت ماه سال 1359 كه «غلامرضا» و جلوي مقر سپاه مشغول صحبت بودند، سفير مرگبار خمپاره 120 و پس از آن صداي مهيب چند انفجار شهر را به لرزه در آورد. «غلامرضا» و « علي» هر دو ميان غبار و دود ناشي از انفجار گم شدند و زماني كه نیروها خودشان را بالاي سر آنها رساندند ،تنها «علي» بود كه ناله مي كرد . 🌟 «غلامرضا» خاموش و غرق در خون افتاده بر پشت ، روي خاك دراز كشيده بود . يكي از پاهايش به طور كامل از زير كمر قطع شده و سينه و پهلويش ،مشبك شده يود .فرياد يا حسين فضاي پادگان را پر كرد، هر كس سر در گريبان خود گرفته بود و شیون و ناله مي كرد. 🔸زماني از ماجرا باخبر شد به زحمت خودش را كنترل كرد. سرانجام با رسيدن به بالاي سر جنازه ،بغضش تركيد. نشست و آرام و بي صدا ،اشك ريخت. ✳️ پيكر در هم كوفته «غلامرضا» را در غسل دادند و شب، همه شب را تا خروسخوان صبح در كنارش ماند و در خلوت خود تلخ گريست. «غلامرضا » اكنون در بهشت زهرا آرام گرفته و نظاره گر رفتار ماست. "خيلي غريبانه و گمنام" 🌷بهشت زهرا (سلام الله عليها) تهران – قطعه 24 ،رديف31-شماره31
۴ اردیبهشت ۱۴۰۲
📷 شهید غلامرضا قربانی مطلق و احمد متوسلیان - سپاه پاوه ا▫️⚪️▫️⚪️▫️⚪️▫️⚪️▫️⚪️ 🔻برخورد حاج احمد متوسلیان با آشوبگر ها 🔹یکی از همرزمان قدیمی احمد در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ، از نخستین روزهای سپاهی گری احمد روایت می كند : 🔸با احمد متوسلیان بعد از پیروزی انقلاب آشنا شدم . آن روزها او در منطقۀ ۳ سپاه استان تهران - معروف به سپاه خیابان خردمند - به عنوان مسئول گروه ضربت سپاه به کار مشغول بود . مسئولیت گروه ضربت سپاه ، برنامه ریزى برای مقابله و مهار آشوب‌هاى خیابانی منافقین و سایر گروهک هایی بود که هر روز خدا ، در سطح معابر و گلوگاه های اصلی شهر تهران درگیرىهاى ایذایى و اغتشاش موضعی ایجاد میكردند . گروهكها با این كارهایشان به كل ، آسایش و امنیت خاطر را از مردم سلب كرده بودند . احمد در برخورد با این آشوبگرىها ، خیلى فعال عمل می كرد و به همراه همرزمان صمیمی اش غلامرضا قربانی مطلق ، غلامعلی پیچک ، محمد توسلی ، حاج علی اصغر اكبری و سایرین به کار مقابله با اغتشاشات ضد انقلابی در سطح تهران مشغول بود . 📚منبع: کــتاب آذرخــش مــهاجر
۴ اردیبهشت ۱۴۰۲
🌷 شهیدان غلامرضا قربانی مطلق و محمد توسلی، دو تن از همرزمان حاج احمد متوسلیان که این سردار شجاع و سلحشور در فراغشان می گریست و بی‌تابی می کرد
۴ اردیبهشت ۱۴۰۲
دفاع مقدس
🌷 شهیدان غلامرضا قربانی مطلق و محمد توسلی، دو تن از همرزمان حاج احمد متوسلیان که این سردار شجاع و س
🍃شهید محمد توسلی در سال ۱۳۳۴ در خانی آباد تهران دنیا آمد. پدرش را در سن نوجوانی از دست داد. او کار میکرد و هزینه زندگی پنج نفره شان را به دست میآورد و در کنار کار، تحصیلاتش را تا مقطع دانشجویی ، رشته ادامه داد. 🍃با آغاز انقلاب و تاسیس سپاه، عضو آن نهاد انقلابی شد. کنار در کردستان فعالیت کرد. 🍃همزمان با حمله صدام به کشور، در کردستان بود و با شجاعت به نبرد با ضد انقلاب و جدایی طلبان پرداخت. سرانجام در تاریخ۵٩.٧.۱۰ در تنگه گاران- محور مریوان همراه تعدادی از همرزمان به شهادت رسید... ✨روحش شاد راهش پررهرو باشد 📅تاریخ تولد :۱ دی ۱٣٣۴ 📅تاریخ شهادت : ۱۰ مهر ۱٣۵٩ 🥀 مزار شهید : بهشت زهرا (س) — قـطعـه: ۲۴ — ردیـف: ۴۵ — شـماره: ۸ ا▫️🔹▫️🔹▫️🔹▫️🔹▫️🔹▫️🔹 پ.ن: لحظه ای که حاج احمد متوسلیان می شنود، محمد توسلی به شهادت رسیده است بلافاصله به سردخانه مریوان می آید این دست مبارک و مطهر سردار جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان است که وقتی ملحفه را کنار می زند و پیکر غرقِ به خون صمیمی ترین و عزیزترین دوست و یارش را می بیند، بعد از چند لحظه بیهوش می شود... فقط خدا می داند در آن لحظه ای که چشمش به پیکر خونی محمد افتاده، چه حالی شده است حاج احمد! در نقل ها آمده است که حاج احمد سه روز از اتاقش بیرون نیامد و برای محمد سوگواری می کرد و می گریست...
۴ اردیبهشت ۱۴۰۲
دفاع مقدس
‍ 🍃شهید محمد توسلی در سال ۱۳۳۴ در خانی آباد تهران دنیا آمد. پدرش را در سن نوجوانی از دست داد. او کار
خاطرات سرکارخانم مریم کاتبی - قسمت 1.ogg
164.6K
🔵 خاطرات (امدادگر و پرستار دوران دفاع مقدس و پرستار بیمارستان مریوان- در زمان فرماندهی حاج احمد متوسلیان) درمورد واقعه ی شهادت قسمت: اول ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk 📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊
۴ اردیبهشت ۱۴۰۲