#عملیات_رمضان
تشنـه لب !
دادند جان ، پای حسین
عاشقان حضرت پیرِ خمین ...
(۲۱رمضان ۱۴۰۲)
۲۳ تیرماه ۱۳٦۱
#یاد_کنید_شهدا_را_باصلوات
شهید ...
فقط به نام تو میشود
سکه پیروزی زد ، که بعد از تو ،
هر که مانده، در توهم زندگی شناور است
#شهید_سردار_علیاکبر_درویشی
#فرماندهگردانحضرتابوالفضل
#لشڪر_ویژه_۲۵_ڪربلا
#شهادتعملیاترمضان
رقص و جولان بر سر میدان کنند
رقص اندر خون خود مردان کنند
رمضان ۱۳۶۱ — عراق ، شرق بصره
منطقهی عملیاتی #رمضان، شماری از
نیروهـای داوطلب از میـدان مین رَد
شدند تا بـرای هـمرزمان خود راهـی
باز کنند. برخی بر اثر انفجار مین ها
و بعضی بهواسطه آتش تیربار دشمن
بهشهادت رسیدند.صبح فردایِ واقعه
امدادگران برای بردن پیکر پاک شهدا
و مجروحاناحتمالی به منطقه آمدند.
#صحرای_کربلای_ایران
#جنگ_تحمیلی
✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas
https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk
📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊
چه خونها ریخته شده تا ما بمانیم ....
گوشهای از خاک کشورمان
در دوران #دفاع_مقدس
#یاد_کنید_شهدا_را_باصلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷🌷🌷جنگی که بود ...
➖➖➖ راهی که هست ...⏳ ۲۲ تیرماه ۱۳۷۸ -رحلت استاد علی صفایی حائری (عین.صاد)، پدر شهید محمد صفایی حائری
🎬 کلیپی از زندگی مرحوم استاد علی صفایی
🔹متفکر و نظریه پرداز علوم اسلامی، صاحب تألیفات متعدد و ارزشمند و استاد و عارف دلسوخته ای که شاگردان بسیاری در مکتب او پرورش یافتند
دفاع مقدس
🌷🌷🌷جنگی که بود ... ➖➖➖ راهی که هست ...⏳ ۲۲ تیرماه ۱۳۷۸ -رحلت استاد علی صفایی حائری (عین.صاد)، پدر
💠عشق به پرواز و لقاء دوست در علی صفایی حائری(عین.صاد) موج میزد
🔹در بهمن ۱۳۶۲ به عنوان مبلغ از طرف حوزه علميه قم عازم #جبهههاىجنگ شد كه از اوائل بلوغ اين كشش و اين عشق و احساس به مرگ و شهادت را در خود احساس مىكرد و اين عشق و احساس ريشه در تنگى دنيا و حالتهايى داشت كه از پدر خويش نسبت به مرگ مشاهده مىكرد.
🔸یکی از شاگردان استاد میگوید: بارها شنيده بوديم كه مىگفت: مَثَل من مَثَل مسافرى است كه حتى بار و ساكش را زمين نگذاشته و هر لحظه آماده رفتن و حركت است.
🔹با #شهادت فرزند بزرگش محمد، بسيارى از حرفها و حديثها نسبت به ايشان فروكش كرد و به خاموشى گراييد. و هنگام رفتن محمد به جبهه و اجازه او از پدر، اين چنين گفته بود:
─ «من شماها را بزرگ نكردهام تا در پيرى عصاى دست من باشيد. شماها را حتى براى خودم و كارهاى خودم نخواستهام. خواستهام تا نور چشم خدا و اولياى او باشيد، نه سنگى در راه و خارى در چشم و استخوانى در گلو. تمامى انتظار و دعا و خواستهام براى وجود گسترده و بارور شما بوده، تا از كسانى باشيد كه خداوند در برابر فرشتهها به شما مباهات كند و از شما در آسمان به بزرگى ياد نمايد.»
➖... و گفته بود:
─ «بابا! اول #شهيد شو بعد به جبهه برو»؛ كه بايد ديد و آمد و تمامى راه را هم ديد، نه اين كه آمد و ديد. آنها كه مىآيند تا ببينند، گرفتار نوسانها مىشوند و رنگ مىبازند.
دفاع مقدس
💠 نصیحت پدر به فرزند: 🌷اول شهید شو! بابا! اول شهید شو، بعد به جبهه برو که باید دید و آمد و تمامی
🔹فرازی از وصیتنامه🌷شهید صفایی حائری:
... و بزرگترین فتنه،
ظهور و حضور یهود جحود،
که پیغمبر و قرآن،
ایشان را بدترین دشمنان اسلام معرفی کردهاند، میباشد
و تا محو اسرائیل از پا نخواهیم نشست
و قرآن فرمود:
«و قاتِلوا ائمة الکفر».
و رأس همه کفار در اینجا اسرائیل است
و چون در پیشاپیش اسرائیل،
ضد اسلامیان ملبّس به اسلام صفبندی کردهاند،
لذا بر ما واجب است
که در ابتدا آنان را از سر راه خود دفع کنیم
و بعد به مصاف جنگ با اسرائیل برویم
و وای بر روزی که برای حفظ جان،
راضی به تسلط یهودیان تشنه به خون مسلمانان و غدهی سرطانی در تمام ملل مستضعف بر مردم جهان شویم.
آری این است معیار ما در جنگ و جهاد و دفاعمان.
ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️
─شهید صفایی حائری فرزند متفکر و نظریه پرداز در علوم تربیتی و صاحب تألیفات متعدد، مرحوم استاد علی صفایی حائری (#عین_صاد)
🌷باغ #شهادت
─ شعری از استاد علی صفایی حائری(عین.صاد)
در باغ شهادت تو
مرگ را ديدم كه بار زندگى آورده بود.
دستهاى تو، باغبان هاى خوب زندگى هستند
و خونت را چه بگويم، كه روح زندگى و يا زندگانى روح است.
آنقدر مى دانم هر روز صبح فرشته ها از چشمه ى خون تو وضو مى گيرند.
تا نماز عشق را كه تو ناتمامش گذاشتى به «سلامى» برسانند.
اما در قيام مى شكنند
در ركوع خون از مژه مى گشايند
در سجود به خون مى نشينند
برخيز اى شهيد
اين نماز شكسته را، تو خود به سلامى برسان.
حتى فرشته ها در نماز خون تو، مغروقند.
برخيز اى شهيد
محراب در انتظار سلام توست.
و ستاره ها مى خواهند. در اشك سفيد تو خود را بيابند.
و خدا مى خواهد در قيام تو، قيامت را
و در خون سبز تو تماميت را به فرشته ها، نشان بدهد.
و فرشته ها مى خواهند با صداى اشك تو راهشان را نشانه بگذارند.
و در بزم خدا، با سكوت تو، سرودى را بخوانند
كه من هم هر روز صبح از زبان اين نرگس هاى مست، بتوانم بشنوم.
و با سكوت و نگاهم بتوانم بگويم
و با روح سبز تو بتوانم، زندگى كنم
وقتى كه زندگى در خون سبز تو
و مرگ در زندگانى من خانه مى كند،
من سكوت را با صداى تو مى شكنم
و فرياد را در سكوت تو مى خوانم
تو راز استقامت مايى
تو روح اقتدار خدايى
۱۳۶۰/۸/۲۶
(منبع: 📚کتاب: "و با او با نگاه فریاد می کردیم"(مجموعه اشعار استاد)، ص۱۶۲)
💠 علی صفایی حائری (عین.صاد)
🌴... و عشق به شهادت و لقاء پروردگار!
🔹كشش جبهه از اين همه زمينه برمی خاست و با بلوغ من گره مى خورد، حتى با آن روزهايى كه تازه ازدواج كرده بودم و نمى بايست مرگ را بخواهم، ولى اين فضل خدا بود كه با اين ديدگاهها و شناختها و دريافتها و با آن حالتها و نقلها و حكايتها، تا به امروز هم اين تنور را گرم و برافروخته نگاه داشته... چه شبهايى را كه تا صبح بيدار مى ماندم و در انتظار راهى بودم كه به مرگ و #شهادت روى بياورم؛ كه در آن لحظه، شهادت براى من از تحمل سنگينى وظيفه هايم سبک تر و شيرين تر بود و با هواى نفسم مى خواند... و چه شبهايى كه به خاطر همين احساس نفسانى، اين راه به رويم بسته مى شد.
🔸وقتى كه مشتاق زندگى هستى، دعوت شهادت گوشَت را پُر مى كند؛ اما به روى خود نمى آورى و وقتى كه در انتظار شهادت و حضور مرگ هستى بايد زندگى را تحمل كنى و آن را آبستن كنى؛ از دشمن بسوزانى و براى ادامه راه خودت كسانى را بگذارى... اى زندگى آبستن!! اكنون مرگ تو #شهادت است... كه تو در مرگت ادامه دارى و با مرگت، حضور. با رفتن تو، دشمن راه بازگشت نخواهد داشت كه از تو دو فرزند، دو فرزند سوختن و ساختن باقى است.