32.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهید محمدرضا (علی) زاهدی در دوران دفاع مقدس
🌴 از فرماندهی گردان تا فرماندهی تیپ قمر بنی هاشم و لشکر 14 امام حسین (ع)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 #مستند // شهید غلامرضا نادم
30.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهید محمدرضا (علی) زاهدی در دوران دفاع مقدس
🌴 از فرماندهی گردان تا فرماندهی تیپ قمر بنی هاشم و لشکر 14 امام حسین (ع)
قسمت دوم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 بازتاب رونمایی از کتاب تاریخ شفاهی دفاع مقدس به روایت احمد غلامپور ( فرمانده قرارگاه کربلا در دوران دفاع مقدس) مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس در خبرگزاری صدا و سیما
🌴 #رفیق_بهشهری_حاج_قاسم
.
🌷علی اکبر میرزائی» متولد ۱۲ خرداد ۱۳۳۶ در روستای علی تپه بهشهر به دنیا آمد.سال ۱۳۵۹ به عضویت سپاه درآمد،سال ۱۳۶۱، به سمت مسئول ستاد لشکر ۴۱ ثارالله در سیستان و بلوچستان منصوب شد. در مرداد ۱۳۶۴، فرماندهی سپاه جالق در سراوان، و مسئولیت گشت در واحد اطلاعات عملیات زاهدان را به عهده گرفت. مسئولیت آموزش نظامی در مراکز آموزش سپاه سیستان و سازماندهی نیروهای بسیجی، از دیگر خدمات ارزشمند علیاکبر بهشمار میرود. ناگفته نماند که او یکبار در زاهدان، مجروح و بستری شد.
.
🌱 سال ۱۳۶۵ ازدواج کرد و صاحب یک پسر شد. دهم مهرماه ۱۳۶۵، در پشت کوه خاش توسط اشرار بر اثر اصابت گلوله، شهید شد. همسر شهید میگفت : «روزی که برای گرفتن نتیجه آزمایش بارداری به بیمارستان رفته بودم، او در سردخانه خوابیده بود و من بیخبر بودم.مادر شهید میگفت: «روزی که خدا او را به من داد، خوشحال بودم و نماز خوندم؛ روزی هم که از من گرفت، با گریه برایش نماز شهادت خوندم.»
.
💠 روایت رفاقت و دوستی دو همرزم یکی از شمال و دیگری از کرمان با شهادت علی اکبر پایان نیافت سردار سلیمانی همیشه به مادر شهید سرمیزدند و حتی ایشان را مادر صدا میزدند و همیشه سرمیزدند و در زمانهایی که نمیتوانستند تماس میگرفتند تا آنجا که خانه شهید میرزایی در روستای علیتپه بهعنوان قدمگاه سردار دلها در استان مازندران یاد میشود.
.
#رفیق_حاج_قاسم 💕
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#لشکر_۴۱_ثارلله_کرمان
🌷به یاد مردی که فرنگ دیده بود؛ اما "فرنگی" نشد
نهم اردیبهشت __ سالروز درگذشت نادر طالبزاده است؛ مردی که فرنگ را با همه رنگ و لعابش در روزهای جوانی دیده بود، اما هیچ وقت تحت تأثیر یا شیفته آن نشد...
نادر مثل بسیاری از رجعتکنندگان از فرنگ که در همان جوانی و بعضاً با مدارک تحصیلی ناقص و تکمیلنشده، به پستهای مدیریتی بالا رسیدند و بعداً هم تکنوکرات، کارگزار و فلان و بهمان شدند، عمل نکرد و با وجود تسلط به زبان خارجی و تحصیلات و سابقۀ کار خارج از کشور، به کنج امن اتاقهای مدیریتی نرفت و راه جبههها را در پیش گرفت، تا دین و تعهدی را که در خود به انقلاب و مردم احساس میکرد، ادا کند. او نهتنها هیچگاه دنبال میزهای عافیتدار و نانهای چرب و مزایای آنچنانی نبود، که حتی در سال 1368 در اقدامی عجیب، اموال پدریاش را که خود او در آن ساکن بود، مصادره کردند و تا آخر عمر مستأجر بود و حتی توصیۀ رهبر انقلاب برای مساعدت در بازگرداندن اموال پدری هم توسط مسئولان امر نادیده گرفته شد!
او تقریباً همه کار انجام داد، ایدههایی مفصل و بلندپروازانه داشت، از خبرنگاران دنیا، برنامهسازان تلویزیونی دنیا، سیاستمداران، یا بعضی از مسائل خاص سیاست و فرهنگ آمریکایی اطلاعاتی داشت که برای خیلی از اهالی فرهنگ و هنر، حالت تبیین و روشنگری داشت. شاید مشکل نادر طالبزاده این بود که خیلی از کارها را بلد بود و این «خیلی بلد بودن» باعث شد دشمنان آشکار و پنهان زیادی داشته باشد. او سرانجام در 68سالگی و در نهم اردیبهشت 1401 کنار دوست شهیدش سید مرتضی آوینی، برای همیشه آرام گرفت