eitaa logo
دفاع مقدس
3.9هزار دنبال‌کننده
17.3هزار عکس
11.3هزار ویدیو
937 فایل
🇮🇷کانال دفاع مقدس🇮🇷 روایتگر رویدادهای جنگ #دهه۶۰ #کپی_آزاد اینجاسخن ازمن ومانیست،سخن ازمردانیست که عاشورا رابازیافته،سراسر ازذکر«یالیتناکنامعک»لبریز بوده و بال دربال ملائک بسوی کربلارهسپارشدند بگذار اغیارهرگز درنیابندکه ما ازتماشای شهدا سیرنمی‌شویم
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از دفاع مقدس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 فیلمی قدیمی درباره کشف کودتای ۱۸ تیر ۱۳۵۹ نوژه 🎞 ☝️ مصاحبه محسن رضایی، مسئول وقت اطلاعات سپاه درباره این کودتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 محسن رضایی، فرمانده سپاه پشت صحنه عملیات طریق القدس دوران دفاع مقدس
23.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 مصاحبه با برادر محسن رضایی، فرمانده سپاه 🌷... و شهید سرهنگ صیاد شیرازی، فرمانده نیروی زمینی ارتش ج.ا.ا عملیات والفجر دوران دفاع مقدس
30.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 اقتدای مسئولین و فرماندهان لشکر ۱۰ سیدالشهدا به برادر محسن رضایی، فرمانده سپاه در دوران جنگ 👆🎞 برادر علی فضلی، فرمانده لشگر ۱۰ نیز در تصاویر دیده می سود
هدایت شده از دفاع مقدس
22.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در این فیلم که اسفند60 در آستانه عملیات فتح‌المبین،در منطقه عمومی غرب رودخانه کرخه ضبط شده، محسن رضایی فرمانده وقت سپاه،در جمع نمازگزاران تیپ 8 نجف‌اشرف و نیروهای جهاد‌سازندگی نجف‌آباد صحبت می‌کند در این فیلم که توسط مرحوم محمود اصفهانی (باهنر) ضبط شده، پس از چند لحظه شعار دادن رزمنده‌ها، اقامۀ نماز جماعت ظهر توسط مرحوم حاج‌علی منتظری دیده می‌شود که طی آن دوربین تلاش دارد حضور محسن رضایی در صف نماز را به تصویر بکشد پس از خواندن دعای وحدت، توسط حاضرین و در فاصلۀ بین دو نماز، اصفهانی به سراغ فرمانده سپاه می‌رود تا با او مصاحبه کند ولی محسن رضایی مشغول نماز مستحبی شده و این مصاحبه به بعد از نماز جماعت عصر موکول می‌شود رضایی در صحبت‌هایش چند تذکر به نیروها می‌دهد. اولین تذکر در خصوص چیدمان نیروهای بعثی در چندین ردیف دفاعی است که فرمانده سپاه تاکید می‌کند کسی اجتهاد به رای نکند و اسرا را از بین نبرد. دومین تذکر اصلی فرماندۀ سپاه در این صحبت کوتاه، بر می‌گردد به لزوم حفظ سازمان نیروهای حمله‌کننده و مسائل دیگری مانند اهمیت شناخت زمین. بسیاری از چهره‌هایی که در این فیلم دیده می‌شود، در عملیات‌های بعدی بشهادت می‌رسند
دفاع مقدس
📆 ۱۹ تیرماه ۱۳۵۹ - سالروز کشف كودتای نافرجام نوژه ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️ 🎬 کلیپ | کودتای نوژه چگونه رقم
📆 ۱۹ تیرماه ۱۳۵۹ - سالروز کشف كودتای نافرجام نوژه (كودتای نقاب) ا▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 🔖روایتی ناب از کودتای نقاب (نوژه) 🔻شهید ابوالفضل مهدیار؛ از حضور در کودتای نقاب تا شهادت در خلیج فارس 🔹ابوالفضل مهدیار، در خرداد ماه 1327ش، در قم متولد شد. در بهمن سال 1347ش، وارد نیروی هوایی گردید و پس از طی دوره‌ پیشرفته پرواز در آمریکا به ایران بازگشت و به ­عنوان خلبان اف4 انتخاب و به پایگاه یکم شکاری منتقل شد. با پیروزی انقلاب اسلامی به پایگاه ششم شکاری منتقل شد اما، در تاریخ یکم اسفند ماه، 1358، بازخرید شده و از خدمت رها می­‌گردد. او در تیرماه سال 1359 به ­جرم شرکت در کودتای نقاب بازداشت شد. 🔹روز دادگاه مهدیار فرا رسید و نظامی مذکور در دادگاه حاضر شد. کاملاً مشخص بود که خیلی منقلب شده است و با بقیه‌ کودتاچیان، فرق اساسی پیدا کرده است. به­ عبارتی، بقیه‌ كودتاچیان در مقطع دادگاه، تقاضای اظهار ندامت و پشیمانی نموده و تقاضای عفو می‌كردند. اما سروان مهدیار، یك حالت عجیبی داشت. در دادگاه خیلی از ته دل واقعاً گریه می‌كرد و می‌گفت من نمی‌گویم مرا اعدام نكنید، مرا اعدام بكنید ولی به‌عنوان كودتاچی اعدام نكنید. مرا ببرید در جبهه به ­عنوان كیسه شن از من استفاده كنید، مثلاً بزنند من كشته شوم، ولی در جبهه كشته شوم. یا به ­هر طریقی كه می‌دانید مرا ببرید از هواپیما در جبهه پرت كنید تا آنجا كشته بشوم. 🔹این وضعیت كه پیش آمد، رئیس دادگاه که آقای ری‌شهری بودند، حكم ندادند و این پرونده را برداشتند و بردند محضر حضرت امام و عفو این را گرفتند. 🔹شهید مهدیار در روز یکم آبان ماه در دو پرواز جهت حمله به بندر فاو و اسکله ام‌القصر عراق، به­ عنوان لیدر شرکت نمود و ضربات سهمگینی بر پیکره دشمن بعثی وارد آورد. ساعت 12ظهر روز دوم آبان سال 1359 دو فروند اف 4 به لیدری سرگرد خلبان ابوالفضل مهدیار و کمک سروان محمود شادمان‌بخت جهت بمباران مجدد اسکله ام‌القصر به پرواز در می­‌آیند. با رسیدن روی هدف خلبانان، ابتدا با تیربار اسکله‌ را هدف قرار می‌­دهند و سپس بمب­‌های mk82 خود را روی اسکله می‌­ریزند که در حال گردش به سمت مرز، هواپیمای لیدر مورد اصابت موشک دشمن قرار می­‌گیرد. به شهادت و گواهی خلبانان شماره دو پرواز، هر دو خلبان اقدام به اجکت می­‌نمایند و هواپیما در دهانه‌ فاو به داخل خلیج فارس سقوط می‌­کند ولی نیروهای بعثی هر دو خلبان را بر خلاف تمامی کنوانسیون­‌های بین‌المللی، در آسمان به رگبار می­‌بندند تا پیکر بی‌جان آنان در خلیج فارس، برای همیشه آرام گیرد. 📚منبع: کتاب "قدر مطلق یک توطئه" کانال
🕊🕊 18 تیرماه 1365 - سالروز شهادت ابوالفضل رمضانی، رزمنده تخریبچی لشگر ده سیدالشهدا (ع) 🌱▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️🌱ا 📷👆 مقر تخریب لشگر 10 - اردوگاه نماز جماعت ظهر و عصر تیرماه 1365 پای راستش آسیب دیده بود و نشسته نماز میخوند. اما این آسیب دیدگی مانعی برای حضورش در عملیات نشد و هر طوری بود خودش رو به قافله ی شهدا رساند و از پرکشید.
دفاع مقدس
🕊🕊 18 تیرماه 1365 - سالروز شهادت ابوالفضل رمضانی، رزمنده تخریبچی لشگر ده سیدالشهدا (ع) 🌱▫️🌱▫️🌱▫️🌱
شهادت 18 تیرماه 1365 محل شهادت : ✍️: روای: ☑️ به همراه برادران لطیفی ، و به (ع) مامور شدیم. ماموریت گردان قمربنی هاشم پاکسازی یکی از یالهای غربی قله 223 بود و دشمن برای اینکه رزمندگان ما نتوانند از طریق یالها به قله برسند موانع زیادی در مسیر عبور ایجاد کرده بود . چند لایه با مین های ضد نفرات و بشکه های 200 لیتری فوگاز و سیم خاردارهای عرضی به جای طولی و تله کردن مینهای ترکشی داخل آن و سنگرهای کمین فراوان همه این ها یالهای قله 223 را تسخیر نا پذیر میکرد.رزمنده های گردان قمربنی هاشم(ع) در سه گروهان سازمان دهی شذه بودند و طرح مانور اینگونه بود که یکی از گروهانها خط دشمن را تصرف کند وگروهانهای دیگر ادامه عملیات را انجام دهند. با گروهان خط شکن همراه شد و جلوی گروهان حرکت میکردیم تا اینکه به میدان مین رسیدیم.ستون نیرو های رزمنده چند متر به در یک جانپناه متوقف شد و بچه های تخریب و اطلاعات به همراه فرمانده گروهان به پشت میدان مین رفتیم. همه جا تاریک بود و چون اواخر ماه قمری بود خبری از ماه و نور آن در آسمان نبود. چند لحظه پشت میدان مین ، اطراف و محدوده میدان رو برانداز کردیم و با توکل به خدا و مدد گرفتن از نام علمدار کربلا کار معبر شروع شد. برادر لطیفی مین ها رو خنثی میکرد و جلو میرفت و برادر رمضانی هم پشت سرش با فاصله دو متر زمین رو چک میکرد که مبادا مین و موانعی جامانده باشد و منهم در آخر رو روی زمین پهن میکردم.تقریبا داشت شب به نیمه میرسید و ما با احتیاط کامل و با صبرو حوصله معبر میزدیم . دشمن باور نداشت که ما بتوانیم از موانع رد شویم ..وسط میدان مین بودیم که تیراندازی ایضایی دشمن شروع شد و تیرهای رسام که از دهانه دوشکا خارج میشد از بالای سر ما عبور میکرد وگاهی هم چند خمپاره بدون هدف داخل موانع به زمین میخورد که ما رو مجبور میکرد روی زمین دراز بکشیم.ما سه نفر بدون توجه به اتفاقات دور و برمون جلو میرفتیم و تمام تلاش ما این بود که به سیم خاردار آخر میدون برسیم ..اما یک اتفاق همه چیز رو به هم ریخت. در آن تاریکی و سکوت صدای و بعد هم روشن شدن در مقابل ما و بعد هم صدای انفجار .. توی اون سر و صدا، صدای (ع) بلندی شنیدم تمام سر وصورتم رو خون گرفته بود . ابتدا فکر کردم مجروح شدم، خون ها رو از صورتم پاک کردم و یه تکونی خوردم. چیری نشده بود سینه رو از خاک بلند کردم و یه نگاه به اطراف انداختم .. دیدم ابوالفضل رمضانی پاش به پوست آویزونه و افتاده. اومدم بالاسرش ، دیدم زنده است . خودم رو به برادر لطیفی که چند متر جلوتر بود رسوندم و با هم مشورتی کردیم.قرار شد برادر لطیفی معبر رو ادامه بده و من هم ابوالفضل رو از معبر بیرون ببرم. طناب معبر رو توی میدون محکم کردم وابوالفضل رمضانی هم خودش کمک کرد و در حالیکه خون زیادی از محل زخم هاش میومد به اول میدون اومدیم و بچه های امدادگر رو خبر کردم و مشغول بستن زخم ابوالفضل شدند و من برگشتم توی میدون مین. مسیر معبر و طناب معبر سفید زنگ با خون هایی که از ابوالفضل رفته بود کاملا قرمز شده بود ، دو نفری معبر رو تموم کردیم و سیم خاردارهای توپی آخر میدون مین رو هم قطع کردیم ، هنوز دشمن متوجه نشده بود. معبر کامل باز شده بود یکی دوبار عرض معبر رو رفتیم و اومدیم و وارسی کردیم که مین جانمونده باشه. فرمانده گردان رو هم آوردیم توی معبر و ایشون هم تا انتهای معبر رفت و خاطرش جمع شد که معبر باز است. اومدیم اول میدون وسروقت . خونریزی زیاد خیلی بیحالش کرده بود. ابوالفضل قد بلندی داشت وخیلی هم هیکلی بود. اما این زخم کاری همه توانش رو برده بود اما اون لبخند همبشگی روی لبانش بود. با برادر لطیفی کا رها رو تقسیم کردیم. من اول میدون نشستم ولطیفی هم رفت آخر میدون و بچه های گردان قمر بنی هاشم علیه السلام برای شکستن خط دشمن وشروع عملیات وارد معبر شدند. درگیری شروع شد دشمن مقاومت میکرد و آتش سنگینی رو منطقه اجرا میکرد . سمت چپ ما چند تا تیربار سنگین کار میکرد . نارنجک برداشتم و برای آخرین بار نگاهم به ابالفضل افتاد که دیگه رمقی به تن نداشت با او خدا حافظی کردم ورفتم سروقت سنگر دوشکا... با دشمن درگیر شدیم و خودم هم مجروح شدم و وقت عقب اومدن سراغ ابوالفضل رو گرفتم او رو عقب برده بودند. توی بیمارستان بودم که خبر دادند ابوالفضل رمضانی شهید شده. ⚪️ کانال 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است
22.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 عزاداری رزمندگان گردان امام علی(ع) لشکر ۸ نجف اشرف در عملیات نصر ۵ قسمت: اول 🎞 در این فیلم که تیرماه سال 66 در آستانه عملیات نصر5 در ارتفاعات اطراف سردشت ضبط شده، رزمندگان گردان امام علی(ع) لشکر نجف‌اشرف، در حال عزاداری و سینه‌زنی دیده می‌شوند. در این فیلم که متاسفانه کیفیت چندان خوبی ندارد و بارها دچار پرش، قطعی صدا و خرابی تصویر می‌شود، یک مداح که احتمال دارد اهل کاشان باشد، برای حاضرین مداحی می‌کند. همین مداح که زیارت عاشورا را هم می خواند، در اوایل فیلم، نیروها را با عنوان رزمندگان گردان امام‌ علی (ع) مخاطب قرار داده و به سه گروهان حضرت ابالفضل(ع)، امام حسین(ع) و امام حسن(ع) در این گردان اشاره دارد. دوران جنگ تحمیلی ادامه👇👇
21.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 عزاداری رزمندگان گردان امام علی(ع) لشکر ۸ نجف اشرف در عملیات نصر ۵ قسمت: دوم دوران جنگ تحمیلی
🌱 ۱۸ تیرماه ۱۳۰۹ — زادروز شهید شیخ فضل‌الله مهدی‌زاده محلاتی، نماینده امام در سپاه پاسداران (دوران دفاع مقدس)