فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 موشن گرافیک | فاتح قلاویزان (۱)
🔺نگاهی به نقش سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی در آزادسازی مهران
🔸بهمناسبت سالروز آزادسازی مهران
🗓 ۹ تا ۱۹ تیرماه ۱۳۶۵ - سالگرد عملیات کربلای یک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 موشن گرافیک | فاتح قلاویزان (۲)
🔺نگاهی به نقش سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی در آزادسازی مهران
🔸بهمناسبت سالروز آزادسازی مهران
🗓 ۹ تا ۱۹ تیرماه ۱۳۶۵ - سالگرد عملیات کربلای یک
عملیات_کربلای1_آزادسازی_مهران_9تا19تیر1365 (2).pdf
3.71M
🗓۹ تا ۱۹ تیرماه ۱۳۶۵ - سالروز عملیات کربلای یک ، آزادسازی مهران
📚 نسخه PDF |شرح عملیات کربلای 1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 #موشن_گرافیک
🗓 ۹ تا ۱۹ تیرماه ۱۳۶۵ - سالگرد عملیات کربلای یک ، آزادسازی مهران
34.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عملیات کربلای یک ، آزادسازی مهران
ا🌴▫️🌴▫️🌴▫️🌴▫️🌴
📽 با دلیر مردان لشکر ۱۰ حضرت سید الشهدا (ع) و گزیده ای از تصاویر مربوط به عملیات کربلای ۱
❇️ قسمت اول
"چگونه بخوابد چشمی که مظالم استکبار را بر زمین میبیند"
شهید آوینی
سنگر فرماندهی
لشکر ۱۰ حضرت سید الشهدا (ع)
به یاد سردار جانباز حاج علی فضلی
حاج رضا صفر زاده ...
❇️ قسمت دوم
"امام این بازو ها رو میبوسه ها"
رزمنده ای با روحیه، که مورد اصابت ترکش خمپاره ۶۰ قرار گرفته:
"خب دیگه بالاخره حالا یا ما خوردیم یا خمپاره، خوردیم به هم ."!
❇️ قسمت سوم
برادر حسینی ،آر.پی.جی. زن مجروح
که مقاومت میکرد به عقب بر نگردد:
"کی آورد منو عقب؟!
بزارید برم جلو ...."!
🌴 "جبهه های ما میعادگاه عشاق ولایت است و بسیج قبله آمال همه کسا نی ست که حقیقت انتظار موعود را در یافته اند."
شهید آوینی
🌴 دوران #دفاع_مقدس
🇮🇷یاد شهدا کمتر از شهادت نیست...
📡 به کانال "دفاع مقدس" بپیوندید 🕊🕊
💚 اینجا بیت الشهداست..👆👆
🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است
#بوی_عطر_گل_یاس
☀️ حوالی ظهر بود، گرما بیداد می کرد، دشمن که از ارتفاعات قلاویزان تارانده شده بود با تمام قوا سعی در باز پس گیری ارتفاعات داشت، نور آفتاب به سود آنها بود ، رزمنده ها که تمام شب مشغول عملیات بودند در این ساعات کمی خسته به نظر می آمدند.تدارکات نرسیده بود و بچه ها تشنه بودند.
در جاییکه فرمانده مقرر کرده بود ، خسته وتشنه کیسه های شن را پر می کردند تا از گزند ترکشهای توپ و خمپاره در امان باشند. سنگرها بدون سقف بود ، چون نه فرصتی برای این کار بود و نه خبری از تدارکات بود.
دوربینم را برداشتم و برای گرفتن عکس در مسیر خاکریز حرکت کردم.صدای سوت توپ و خمپاره باعث می شد دائم که خیز بروم ، بچه های رزمنده دیگربه خوبی با این صداها آشنا هستند . گوشها عادت میکند و میتوانی بفهمی که این صدای توپ از طرف خودیهاست یا دشمن تا بیجا خیز نروی!
نمی دانم برای چند دقیقه چه شد که عراقیها جهنمی به پا کردند و آنچنان آتشی روی ما ریختند که مدتی درازکش روی زمین ماندم و با اصابت هر خمپاره و توپی بالا و پایین می شدم . کمی آرامش که ایجاد شد بلند شدم تا اطرافم را بینم . در ابتدا دود حاصل از این همه انفجار و خاک باعث شد درست متوجه اوضاع نشوم ،گوش هایم تقریبا چیزی نمیشنید، به نظرم آمد که زمان از حرکت باز ایستاده و متوقف شده ، از موج انفجارها کمی گیج بودم.
دیدم بچه های زیادی به روی زمین افتاد ه اند ، در همین زمان نگاهم به صورت نوجوانی افتاد که صورتش از برخورد خمپاره به نزدیکیش سیاه شده بود و ترکشهای آن تمامی صورتش را گرفته بود . بی اختیار دوربینم را بالا آوردم و عکسی از او گرفتم. در حال حرکت بود و برای اینکه به زمین نیفتد از لبه های سنگرهای شنی کمک میگرفت. جلو رفتم ، صدای زمزمه اش را می شنیدم ، به آرامی می گفت:
🕌 #آقا_اومدم
🌴 #حسین_جان_اومدم
وقتی به او رسیدم دیگر رمقی برایش باقی نمانده بود و به زمین افتاد. او را به آرامی بغل کردم ،همچنان نجوا می کرد. با تمام وجود امدادگر را صدا زدم. صورتش را بوسیدم و به او گفتم :عزیزم ، فدات بشم ، چیزی نیست و نا امیدانه برگشتم و باز امدادگر را به یاری خواستم.
حالا اشک هایم با خونهای زلال او در هم آمیخته شده بود، دیگر نجوا نمی کرد و به آسمان چشم دوخته بود . امدادگر آمد ، اما..،.لحظه ای بعد گفت :"کاری از دستم بر نمی یاد ، شهید شده ، برادر زحمت می کشی ببریش معراج شهدا...!(معراج شهدا جایی بود که وقتی بچه ها شهید می شدند ، آنها را کنار هم می گذاشتند تا بچه های گردان تعاون آنها را به عقب منتقل کنند.)
در حالیکه تمام بدنم می لرزید او را بغل کردم ، انگار فرشتگان زیر پیکر پاکش را گرفته بودند. آنقدر سبک بود که به راحتی در بغلم جای گرفت و از زمین بلندش کردم. امدادگر با دست محل معراج شهدا را نشان داد .قبل از اینکه او را در کنار سایر شهدا بگذارم. صورتش را بارها و بارها بوییدم و بوسیدم ، به خدا بوی عطر گل یاس میداد...
✍🏻 راوی : عکاس دفاع مقدس
سید مسعود شجاعی طباطبایی
📷 #جنگ_به_روایت_تصویر
#دفاع_مقدس
#نوجوانان
#عملیات_کربلای_۱
🗓 ۹ تا ۱۹ تیرماه ۱۳۶۵ - سالگرد عملیات کربلای یک — آزادسازی مهران
ا🇮🇷 یاد شهدا، کمتر از شهادت نیست...🌷
ا▪️▫️▪️▫️▪️▫️▫️▪️▫️▪️
📡 ایتا
http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است
یا حسین (ع)♥️
کم کم سیاهی
علمت دیده می شود
آثار خیمه های
غمت دیده می شود😢
افتاده سینہ ام
به تپشهای انتظار
از روی تلِّ دل
حرمت دیده میشود 🕌 🏴
فرا رسیدن ایام سوگواری
سالار شهیدان
حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام
تسليت باد 🏴
#اللهم_ارزقنا_کربلا_به_حق_الحسین_ع
10 - Ey Shea Bar Sar Zan.mp3
5.46M
📢 صوت | مداحی حسین فخری
🌴 ای شیعه بر سر زن با ناله و غم
گویا هویدا شد ماه محرم
زنید و بر سر تا روز محشر
⏳ سال اجراي مراسم: محرم ١٣٦۵
🌱 خرمشهر - دوران جنگ تحمیلی
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
دفاع مقدس
📢 صوت | مداحی حسین فخری 🌴 ای شیعه بر سر زن با ناله و غم گویا هویدا شد ماه محرم زنید و بر سر
حسین فخری
غلامعلی کویتی پور
👇👇
غلامعلی_کویتی_پور_حسین_جان_آمدم.mp3
3.97M
📢صوت| غلامعلی کویتی پور:
حسین جان آمدم ردم مکن
آتشینم کرده ای سردم مکن
دولت عشق حسینم
جامه ی خونین ردایم
کربلایم کربلایم
شعر غم اینجا سرایم
ا🏴🏴 🏴🏴🏴
🌴دوران #دفاع_مقدس
دفاع مقدس
📢صوت| غلامعلی کویتی پور: حسین جان آمدم ردم مکن آتشینم کرده ای سردم مکن دولت عشق حسینم جامه ی خو
حسین جان آمدم ردم مکن
آتشینم کرده ای سردم مکن
حسین جان بر درگهت راهی شدم
که شیدایم کرده ای ترکم مکن
برادر بر کوی خونین آمدم
منم زینب خواهرت دوری مکن
حسین جان آمده ام ردم مکن
آتشینم کرده ای سردم مکن
حسین جان بر درگهت راهی شدم
که شیدایم کرده ای ترکم مکن
برادر بر کوی خونین آمدم
منم زینب خواهرت دوری مکن
ره تو بر دشت خون گم کرده ام
به دنبال پیکرت پنهان مکن
غریبان بر کربلا راهی شدم
عزیزانم کشته شد نظاره کن
غم داغ آن برادر دیده ام
چو زهرا ای مادرم خون گریه کن
الهی داغ حسین درد آمدم
به تو سامان گشته ام طردم مکن
که دشمن آتش بر این مأوا زدند
خدایا این صحنه را داور تو کن
خدا دلداری یتیمان کرده ام
به بیداد کاین غریبان یاری کن
الهی بعد از حسین آن یاورم
به مردن راضی شدم سردم مکن
بسوزان تا که زغم عاری شوم
به این مرگ حاضر شدم عارم نکن
حسین جان آمده ام ردم مکن
آتشینم کرده ای سردم مکن
حسین جان بر درگهت راهی شدم
که شیدایم کرده ای ترکم مکن
برادر بر کوی خونین آمدم
منم زینب خواهرت دوری مکن
ره تو بر دشت خون گم کرده ام
به دنبال پیکرت پنهان مکن
غریبان بر کربلا جاری شدم
عزیزانم کشته شد نظاره کن
الهی داغ حسین درد آمدم
به تو سامان گشته ام طردم مکن
دولت عشق حسینم
جامه ی خونین ردایم
کربلایم کربلایم
شعر غم اینجا سرایم
کربلا این سان به سر شد
عاشقی دیوانه تر شد
من سری دیوانه دارم
قصه ای دیگر بخوانم
من امیرم من امیرم
آتشم اما روانم
آفرینم بر حسینم
لب بخوانم تا بمیرم
من شهیدم من شهیدم
کربلا را چون دلیرم
بر حسین یاری رجا شد
پیکرم خونین به جا شد
نینوا دیگر علم شد
عارفی آزاده سر شد
اکبرم اما جوانم
مادرم بهرت بخوانم
گر بمیرم گر بمیرم
بر عدو غران برانم
پاره پاره از جفایم
دین و قرآن را لوایم
سر به تیرم سر به تیرم
قوم دون را من اسیرم
اکبرت آماج خط شد
کشته اندر راه حق شد
دست و پایم چون جدا شد
تیر کین بر تن رها شد
دولت عشق حسینم
جامه ی خونین ردایم
کربلایم کربلایم
شعر غم اینجا سرایم
کربلا این سان به سر شد
عاشقی دیوانه تر شد
تشنه کامان من نمیرم
کوثر جوشان ببینم
بر بخوانم بر بخوانم
دشت خون را من که سیرم
مادرم گوید عزیزم
غصه ای دیگر نبینم
من که میرم من که میرم
منزلی دیگر بگیرم
بر مخوان دیگر برایم
عاشق دین خدایم
کشته آیم کشته آیم
خیمه ها را در عزایم
محشری از خون بپا شد
پیکرم صد پاره ها شد
جان من یکباره سر شد
حجله ام خاک سیه شد
شیعیان عالم عزا شد
داورم اینجا خدا شد
دین اسلام را فدایم
آل طاها را جدایم
لب چو خونم لب چو خونم
عالمی را بر صدایم
زیارت عاشورا - سوریه.mp3
15.98M
🚩 #زیارت_عاشورا
🕌 حرم مطهر حضرت رقیه سلام الله علیها
🌴 شیعیان شرح شب تار مرا گوش کنید
قربان نعش بی سرت
حسین من حسین من
🎤 با نوای حاج صادق آهنگران
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
✅ مرجعنشرآثارشـهدا و دفاعمقدس
pdfکتاب لُهوف-سید ابن طاووس.pdf
1.42M
📚 نسخهPDF|کتاب: "لُهوف" - سید ابن طاووس
🌴 شرح وقایع عاشورا
کانال دفاع مقدس
#تنها_محرمی_بود_که_توی_جبهه_بند_شده_بودم
معمولا محرم ها جبهه تعطیل بود
حد اقل برای #رزمنده_های_تهرون.
توی جبهه محرم ها بند نمیشدند
محرم سال 63 بود و ما #پادگان_ابوذر (سر پل ذهاب) بودیم
از #تیپ_سید_الشهداء_علیه_السلام فقط بچه های #تخریب ، #اطلاعات_عملیات و #طرح عملیات توی پادگان بودند بقیه بچه ها در #جنوب بودند
بچه های #تیپ_نبی_اکرم(ص) (نیروهای باخنران (کرمانشاه)) و نیروهای #ارتش توی پادگان مستقر بودند
با هر ترفندی بود توی مراسمات با کمک دوستان به #میکروفون میرسیدیم.
#مراسم_عزاداری_ظهر_عاشورا توی حسینیه قدس پادگان برگزار میشد.
زودتر از من #شهید_حاج_قاسم_اصغری و محمد غلامعلی رفتند حسینیه تا مقدمات به دست گیری مراسم رو مهیا کنند.
من هم با فاصله از رفتن اونها وارد حسینیه شدم
تقریبا آخرهای منبر حاج آقا بود. از در که وارد شدم یه نگاهی اطراف منبر انداختم. دیدم چند تا کاغذ به دست نشسته اند . معلوم بود دارند آماده میشن برای مداحی...
محمد غلامعلی با سر اشاره کرد که بیا...
من هم خودم رو پای منبر رسوندم و همین که حاج آقا والسلام رو گفت میکرفون رو برداشت به من داد و من هم بدون معطلی شروع کردم به خوندن.
سلام به #امام_حسین_علیه_السلام دادم و وارد روضه شدم و بعد هم نوحه رو شروع کردم
محمد غلامعلی چند تا کوچه باز کرد وسط حسینیه و #شهید_آقا_سید_محمد و #شهید_اصغری و خودش هم رفتند وسط برای میونداری.
#حسنیه_قدس پر از جمعیت بود و همه جوون و سینه میزدند.
توی بچه های شهرستانی معمول نبود #لخت_شدن_و_سینه_زدن.
همه لباس خاکی تنشون بود و با اشتیاق سینه میزدند.
محمد غلامعلی خودش رو به من رسوند و گفت : #جعفر!!!!!
#نوحه_ی_سه_ضرب_بخون
اینها عشق سه ضرب هستند و من هم نوحه رو عوض کردم.
غوغایی بود..
آخر برنامه هم محمد غلامعلی خودش #شور_گرفت و #بچه_های_تهرونی رو که توی پادگان بودند دور خودش جمع کرد و اون #شور_معروف_جبهه که تازه چند ماهی سر زبون ها افتاده بود خوند:
🌴 قال رسول الله (ص) نور عینی
حسین و منی انا من حسینی
حسین جان کربلا... حسین حسین
بچه های غیر تهرونی این سبک براشون مأنوس نبود و با تأخیر وارد سینه زنی شدند.
اما این شور در حقیقت #شور_شهادت بود و اون روز ولوله ای در حسینیه قدس به پا کرد.
البته دیگر مداحان هم خوندند و همه فیض دادند و عاشورای خاطراتی شد.
یاد همه ی اون سینه زنها بخیر
اونهایی که به اربابشون رسیدند
⏳ اواسط مهر ماه سال 63 دهه اول محرم بود و اواسط اسفند سال 63 پادگان ابوذر توسط هواپیماهای دشمن بمباران شد و نزدیک به 1200 نفر شهید و مجروح شدند.
-(✍️ راوی: رزمنده گردان تخریب، #جعفر_طهماسبی )
صادق_آهنگران_سوی_دیار_عاشقان_رو.mp3
7.85M
🌷 دوران #دفاع_مقدس
📢 صوت| حاج صادق آهنگران
🌴سوی دیار عاشقان رو به خدا میرویم
🌸بهر وَلای عشق او به کربلا میرویم
شور حسین است چه ها می کند
نام حسین درد دوا می کند
لشگر اسلام ز عشق حسین
عزم دیار شهدا می کند
🌴 دوران #دفاع_مقدس
صادق_آهنگران_ای_حسین_ای_غم_تو_همدم (2).mp3
18.2M
📢 صوت | روضه خوانی حاج #صادق_آهنگران
🌷ای حسین ای غم تو همدم ما
🌹ای تو خود شاهد اشک غم ما
☘️ ای جمال تو بهشت شهدا
🌼ما و دل از تو بریدن ابدا
دفاع مقدس
📢 صوت | روضه خوانی حاج #صادق_آهنگران 🌷ای حسین ای غم تو همدم ما 🌹ای تو خود شاهد اشک غم ما ☘️ ای جم
ای حسین ای غم تو همدم ما؛ ای تو خود شاهد اشک وغم ما
ای به هررنج وغمی محرم ما؛ ای خجل از کرم تو کم ما
💓
تو کریمی و تو مولا تو ولی؛ ای جگر گوشة زهرا و علی
دل ما غرق غم توست حسین؛ سرما و قدم توست حسین
💓
کم ما و کرم توست حسین؛ قبلة ما حرم توست حسین
به صفای دل صحرا سوگند؛ به نماز شب زهرا سوگند
💓
ای که ناز تو خریدن دارد؛ بار عشق تو کشیدن دارد
گُل ز گلزار تو چیدن دارد؛ حرم پاک تو دیدن دارد
💓
به غم گفته و ناگفته قسم؛ به شهیدان به خون خفته قسم
ای حسین ای پسر خون خدا؛ ای تو روشنگر مصباح الهدی
💓
ای جمال تو بهشت شهدا؛ ما و دل از تو بریدن ابدا
صف اصحاب محبت صف ماست؛ جان اگر می طلبی بر کف ماست
💓
تو که خود مرد ره توحیدی؛ تو که در ظلمت شب خورشیدی
تو که از شاخة غم گل چیدی؛ تو که خود داغ برادر دیدی
💓
سوخته حاصل ما را بنگر؛ داغ های دل ما را بنگر
تو که خون شد ز جدایی جگرت؛ آمده خون دل از چشم ترت
💓
تو که خود بر سر نعش پسرت؛ چتر غم سایه فکن شد بسرت
تو که جان دادن مارا دیدی؛ امتحان دادن ما را دیدی
(شاعر از: محمدجواد غفورزاده(شفق)