صادق آهنگران- در رثای شهید بقایی.mp3
5.36M
📢 صوت| نوحه سرایی حاج صادق آهنگران
🌷 در رثای شهید مجید بقایی
🌴 دوران #دفاع_مقدس
🆔 @DefaeMoqaddas
صادق_آهنگران_یادواره_شهیدبقایی1387.mp3
5.13M
🌹۹بهمن۶۱-سالروز شهادت مجید بقایی فرمانده قرارگاه کربلا دردوران #دفاع_مقدس
📢شعرخوانی صادق آهنگران در یادواره سردار شهید مجید بقایی
⏳زمان: شب جمعه دوم آبان1387
مکان تالار معلم بهبهان
📡 @DefaeMoqaddas ✔️JOIN
✅ به کانال "دفاع مقدس" بپیوندید
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم | برشی کوتاه از صحبت های شهید بقایی در جمع نیروها
🆔 @DefaeMoqaddas
[In reply to دفاع مقدس]
«روز تاسوعا، حضرت آقا برای عزاداری به جمع رزمندگان لشکر عاشورا آمدند»
📷 خاطره عکس سخنرانی رهبر انقلاب در جمع رزمندگان لشکر عاشورا
🔹عکس و خاطره از : #بهزاد_پروین_قدس
🔹نقل از: مجله #بهمن_آذربایجان، شماره 3
📎 🔹 روز تاسوعای حسینی همه برای حضور آیتالله خامنهای لحظهشماری میکردند. از اول صبح کلیه گردانهای لشکر دسته به دسته سینهزنان به حسینیه اعظم رهسپار شدند. هر گردانی با روش خاص خود، عزاداریکنان وارد حسینیه میشد. حسینیه مملو از رزمندههای عزادار شد. آقا آمدند. با تشریففرمایی ایشان، این فشار چند برابر شد و تعادل دستهها بههم خورد. جمعیت مثل موجی در حسینیه به اینسو و آنسو میرفت. من مشغول عکاسی از آقا بودم.
🔹 وقتی نزدیک آقا رسیدم ایشان رو به طرفم برگردانده و با تبسم سلامی کردند. من سر به زیر جواب سلام را دادم و همین لحظه عکسی زیبا از آقا گرفتم.
🔹 مجلس در تلاطم بود. بالاخره حاج صادق کمالی به جایگاه آمد و از تریبون، هادی نقدی و محمود فتحی را صدا زد. آنها نیروی قد بلندی بودند. کمالی از آنها خواست با دست بلند کردن و هنگ خاص به دستههای عزاداری نظم بدهند و این کاری بود که از دست هرکسی برنمیآمد...
🔹 مداحی ادامه داشت و آقا نشسته اشک میریختند. پس از اتمام عزاداری، آقا برای نیروها سخنرانی کردند.
🔹 آن حضور بسیار پرمعنا بود. هم برای ما و هم برای دشمنان. رئیس جمهور وقتی با آن هیبت و با لباس رزم، در میان رزمندهها میآید یعنی دفاع همچنان باقی است. لشکر عاشورا آن روزها را هیچگاه از یاد نخواهد برد. 1367/5/28
🆔 @DefaeMoqaddas
دفاع مقدس
🔷 📷 خاطره عکس رهبر انقلاب در جمع رزمندگان لشکر عاشورا - ۶۷/۰۵/۲۹
🔹عکس و خاطره از : #بهزاد_پروین_قدس
🔹نقل از: شماره 3 مجله #بهمن_آذربایجان
📎 🔸 آن روزها که مصادف با ایام محرم بود، لشکر حس و حال معنوی به خود گرفته بود. عصرها هم در خود لشکر در جاده اصلی، دستههای حسینی گردانها به راه میافتاد گردان سیدالشهداء ،گردان امام حسین علیهالسلام و گردان شهدای گمنام و دیگر واحدها حضور داشتند. عملیات مرصاد تازه تمام شده بود و نیروهای گردن امام حسین در کمین آنها در کانال گرسنه و تشنه مانده بودند. ولی به لطف خدا با محاصره منافقین در تنگه جلوی موقعیت شهید مقیمی بیش از 400 نفر از آنها کشته و اسیر و زخمی شدند.
🔸 همان ایام خبری در لشکر بین بچهها پیچیده بود که آیه الله خامنهای در حال بازدید از مناطق عملیاتی جنوب هستند و احتمالاً به لشکر عاشورا هم سر بزنند. دو روز به تاسوعا مانده بود که صبح به همراه زینالوند با تویوتا به تدارکات لشکر میرفتیم که در جاده اصلی تعدادی خودرو را دیدم که از دژبانی اردوگاه وارد می شوند. در آینه نگاهی انداختم دیدم خود آقای خامنهای هستند. هیجان زده به طرفشان رفتیم و سلام علیک و روبوسی کردیم. ... مجموعه عکس شهدا را که همراهم بود به آقا هدیه دادم. ایشان در حالیکه به عکسها نگاه میکرد مرا خیلی تحسین کردند که عجب کار هنری است و...
🔸 شب خبر دادند که فرماندهان گردان در حسینیه فرماندهی پادگان برای شام و عزاداری حضور یابند. حاج صمد، من را به نمایندگی از خودش فرستاد. دوربینم را برداشتم و رفتم....
سرهنگ سلیمی و امین آقا شریعتی کنار آقا نشسته بودند. آقا از مداحان خواستند نوحهای بخوانند که صادق کمالی و قادر منافی مداحی کردند و سپس مراسم سینهزنی و شور ادامه یافت. من چند فریم عکس گرفتم...
🔸با پایان مراسم آقا گفتند: من از این مراسم معنوی سیر نشدم. انشاءالله دو روز بعد که تاسوعاست به لشکر میآیم تا در کنار بچههای آذری عزاداری کنیم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 قرائت بخشی از زيارت عاشورا
توسط امام خامنه ای
در جمع رزمندگان لشکر ۳۱ عاشورا
۶۷/۰۵/۲۸
🏴 السلام عليک يا اباعبدالله الحسین (ع)
🆔 @DefaeMoqaddas
دفاع مقدس
مرا با خود ببر اي دوست، مشتاقم
آن شب 8 بهمن 1365، در سه راه مرگ شلمچه، تو در کنار احمد بوجاریان، پریدید و رفتید.
4 روز بعد، 12 بهمن اولین روز دهه فجر،
ما امّا،
شما را گذاشتیم و رفتیم.
برگشتیم به خانه.
پدر پیرت، عکس دونفره من و تو نوجوان 16 ساله اش را قاب کرده و به دیوار اتاقش زده بود.
هرچه می گفتیم:
- پدر جان، پیکر سید محمد چهار روز کنار ما بود ... ولی نشد بیاریمش عقب.
لبخند تلخی می زد و می گفت:
- خدا را چه دیدی، شاید سید محمد زنده مونده باشه ...
چندین سال پدرت چشم انتظارت ماند و همواره منتظر صدای زنگ در بود که بیایی.
و آرزو به دل رفت.
10 سال بعد سال 1375 که استخوانهایت را بازآوردند،
پدرت امّا،
نبود که زیر تابوت سبکت را بگیرد و غریبانه تشییعت کند!
من، بودم امّا.
هم در کنارت در قلاویزان مهران که با هم عکس گرفتیم.
هم در شلمچه شبی که وداع کردی و رفتی.
هم در کنار پدرت که بوی تو را از من استشمام می کرد.
هم در تشییع پدرت
و هم در معراج الشهدا بر بالینت پس از 10 سال که آمدی!
سید محمد هاتف!
عزیز دل،
خودت خوب می دانی لاف رفاقت نزدم.
دوستت داشتم.
خیلی هم.
رفیق نیمه راه هم نبودم.
بعد از تو، همچنان راهت را ادامه دادم و رفتم جبهه.
الان هم که 33 سال از جدایی مان می گذرد، همچنان به یادت هستم و برایت می سوزم.
بیا و تو رفیق نیمه راه نشو!
یادت است آن شب در ارتفاعات قلاویزان که "عقد اخُوّت" بستیم؟
قول دادی هر که زودتر رفت، آن قدر دم در بهشت منتظر بماند تا آن یکی بیاید.
آن شب آخر در شلمچه که اشک از گونه هایت جاری بود و من قطرات اشکت را می چشیدم
باز همان را با هم تکرار کردیم.
حالا 33 سال است که رفتی.
انگار همین دیشب بود که موشک کاتیوشا، تو و بوجاریان را خدایی کرد.
حالا من منتظر هستم.
نه، نمی خواهم به خوابم بیایی.
رفاقت را تمام کن.
شفاعتم کن.
نمی خواهم منتظرم باشی.
بس است 33 سال.
بهشت را نمی طلبم
که بهشت من، در کنار شما بودن بود:
مصطفی، سعید، علی، نادر، کیوان، جعفر، سید محمد و ...
وصل را می جویم.
چون خود شما که فقط به وصال راضی می شدید.
هرچه باشد، از دوستان آموخته ام رسم رفاقت را.
بیا و با دست های قلم شده استخوانی ات، دستم رابگیر و با خود ببر.
یادت است وقتی کنارت می نشستم، چقدر احساس آرامش و سبکی می کردم؟
خیلی وقت است که نیستی.
حق بده خسته باشم و بی آرامشِ تو!
آقا سید!
تو را به جان مادرت حضرت زهرا (س) که امروز روز شهادت اوست و تو!
بیا و آرامشم بخش.
آرام جانم بشو.
تنهایی ام را درمان کن.
33 سال انتظار و سوختن و ساختن بس نیست؟!
یا فاطمه الزهرا (س)
خاک پایت
(داودآبادی )
🆔 @DefaeMoqaddas
کو_به_کو_منزل_به_منزل_دیده_را_دریا.mp3
9.25M
کو به کو منزل به منزل دیده را دریا کنم
گم شوم در اشک شاید مرگ را پیدا کنم
شاعر:حاج غلامرضا سازگار(میثم)
ای از تمام خسته دلها خسته دل تر
حتی ز من هم در جهان بشکسته دل تر
جان می دهد یارت علی
خدا نگهدارت علی
مظلوم علی جان مظلوم علی جان
📡 @DefaeMoqaddas ✔️JOIN
✅ به کانال "دفاع مقدس" بپیوندید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 هلی برن سنگین نفرات، توسط خلبان شنوک
🎞 فیلم | خلبان شجاع هوانیروز از دلاورمردی های تیزپروازان ارتش می گوید
🌴 دوران #دفاع_مقدس
📡 @DefaeMoqaddas ✔️JOIN
✅ به کانال "دفاع مقدس" بپیوندید
🌷شهید علی اصغر عمران پور
شهادت : 1359/11/0
مزار : اصفهان - شهرضا
▫️در سال 1330 در شهرستان شهرضا استان اصفهان بدنیا آمد.
روحیه ستیزه جویی از همان اوان کودکی با جانش عجین می گردد بعد از گذراندن تحصیلات ابتدایی ( ششم نظام قدیم ) در سال 1350 به عنوان سرباز وظیفه وارد نیروی دریایی خسرو آباد آبادان شد. سپس به پایگاه دریایی بوشهر و مسئول دژبان انتظامات پایگاه یکم دریایی شد . در سال 54 به استخدام ارتش در آمد . در همین سال ازدواج کرد که ضمن سال 1354 سال ازدواج او نیز بود برای این امر مهم دختر عمویش را انتخاب می نماید و این امر نیز فصل نوینی را در زندگی او رغم می زند حاصل این ازدواج 3 دختر بود. وی برای فرزندانش پدری شجاع و دلیر و مهربان و گرم و صمیمی و همسری فداکار و فرزندی دلسوز برای پدر و مادرش بود.
با شروع جنگ ، دلاورانه از ملت و مردمش دفاع کرد. او با گروه 22 توپخانه به منطقه شلمچه و آبادان اعزام شد. پس از آن به منطقه دزفول اعزام گردید و در آنجا بر اثر ترکش گلوله توپ به جمع دوستان شهیدش پیوست.
📡 @DefaeMoqaddas
🔹 کاظم اخوان، عکاس، خبرنگار، رزمنده و معاون عملیات ستاد جنگ های نامنظم
▫️او در آغاز جنگ همگام و همدوش شهید دکتر #چمران در خوزستان حضور داشت و لحظات ناب صحنه های نبرد را به تصویر کشید
ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️
📷 عکاس و خبرنگاری که معاون اطلاعات شد
🔺 #کاظم_اخوان، دست پرورده مکتب شهید #چمران و جزو مدرسه معرفتی ایشان بود و از خطرات راه نمی ترسید و علیرغم این که خیلی از دوستانش به او گفتند که سفر خطرناکی را انتخاب کرده و می خواستند او را از رفتن پشیمان کنند، کاظم قبول کرد که با #حاج_احمد و یاران دیگر همراه شود. در آن زمان شرایط سختی در #لبنان بود و #بیروت در محاصره اسرائیلی های غاصب قرار داشت و راه های مختلف بسته شده بود اما کاظم، هدفی مقدس را دنبال می کرد و داوطلبانه به این سفر رفت.
🔸کاظم در حدود یک سال و نیم در جبهه زندگی کرد و همه عشقش آن جا بود و در 3 جنگ نامنظم در کنار شهید #چمران شرکت داشت. من هم مدتی در همان ستاد جنگ های نامنظم و در زمان محاصره سوسنگرد بودم. کاظم در جنگ معاون اطلاعات عملیات در ستاد جنگ های نامنظم بود و کار عکاسی هم می کرد و اصلا با تشویق های دکتر چمران به عرصه عکاسی ورود پیدا کرد. کاظم در عملیات #الی_بیتالمقدس و آزادسازی خرمشهر با #حاج_احمد_متوسلیان بود و به نظرم آغاز آشنایی آن ها از آن دوران بود.
(راوی: همکار کاظم اخوان)
@DefaeMoqaddas
دفاع مقدس
🔹 کاظم اخوان، عکاس، خبرنگار، رزمنده و معاون عملیات ستاد جنگ های نامنظم ▫️او در آغاز جنگ همگام و همد
🔹منطقه عملیاتی بیتالمقدس (آزادسازی خرمشهر)
📷 عکاس: کاظم اخوان، عکاس، خبرنگار و رزمنده درستاد جنگهای نامنظم شهید چمران
🆔 @DefaeMoqaddas
دفاع مقدس
مداحی و نوحه خوانی سرلشکر خلبان شهید عباس بابایی (با پای برهنه) در دسته زنجیرزنی
📷 شهید بابایی در محضر امام - جماران
ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️
💠 شرط امام برای دادن مرخصی به شهید بابایی
🌷 شهید عباس بابایی در زمان جنگ خدمت امام خمینی رسیدن و از ایشان برای انجام کاری در اوقاتی که آسیبی به کار جنگ نمی خورد، مرخصی خواستند.
🌴 وقتی امام راجع به علت مرخصی گرفتن در آن بحبوحه جنگ پرسیدند، شهید بابایی گفت: من در دهه اول محرم برای شستن استکان های چای عزاداران به هیئت های جنوب شهر که من را نمی شناسند می روم. مرخصی را برای آن می خواهم.
🌻امام به ایشان فرمود: به یک شرط اجازه مرخصی می دهم که
─ "هر موقع رفتی، به نیت من هم چند استکان بشویی"❗️
🆔 @DefaeMoqaddas✔️JOIN
✅ به کانال "دفاع مقدس" بپیوندید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم | صحبت های تکان دهنده مادری که اصرار می کرد فرزندش به جبهه برود!
💠 او مادر دو شهید و یک جانباز است!! ... خودش نیز حاضر به کمک به جبهه های جنگ است
🎤 ما باید در راه اسلام فداکاری کنیم ... ما می خواهیم دل امام را شاد کنیم💕
❤️ چنین شیرزنان و مادرانی بودند که اسلام را سربلند کرده و خون فرزندانشان شجره طیبه نظام اسلامی را بارور نمود💦
⚪️ ... و این انقلاب به آسانی به دست ما نرسیده ... بقای آن خون ده ها هزار انسان مومن و پاکباخته بوده است
🆔 @DefaeMoqaddas✔️JOIN
✅ به کانال "دفاع مقدس" بپیوندید