🕊 ۶ اردیبهشت ۱۳۶۵ —سالروز شهادت محمود پیر بداغی، فرمانده گروهان از گردان مالک اشتر، لشکر ۲۷
💠 "مردم هوشيار با مشکلات بسازيد و استقامت ورزيد و بدانيد خون دل خوردن هم خود شرط است و هرکس نميتواند جزء خون دل خورندگان باشد ؛بدانيد خداوند هرکه را دوست بدارد او را در درياي سختيها غرق ميکند ،ميخواهم اگر قرار است مرا از دنيا ببرد با سختترين وضع از دنيا ببريد که بيشتر در نزد او محبوب شوم چون اين درس را از سرورمان حسين (ع) آموختهام ...
اگر خداي ناکرده نسبت به خون شهدا بي اهميت باشيد خيانت به اسلام و خانواده شهداست ."
✍️ گزیده ای از وصیت نامه 👆
ا🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱
🌿 دلباخته و عارف دلسوخته
🌷 سردار شهید محمود پیر بداغی
🌱 تولد ۵ خرداد ۱۳۴۴
🕊 شهادت ششم اردیبهشت ۶۵
🌴 فاو، عملیات والفجر ۸
💠 مزار شهید: بهشت زهرا (س) ، قطعه ۵۳ ، ردیف ۱۴۹ ، شماره ۶
دوران #دفاع_مقدس
-------------------------------------------
✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas
https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk
📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊
دفاع مقدس
🕊 ۶ اردیبهشت ۱۳۶۵ —سالروز شهادت محمود پیر بداغی، فرمانده گروهان از گردان مالک اشتر، لشکر ۲۷ 💠 "
8.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☝️☝️ مزار شهید محمود پیربداغی
🌷 فرمانده گروهان شهید بهشتی گردان مالک اشتر لشکر 27
🌷 شهادت اردیبهشت 1365
🌷 پدافندی عملیات والفجر 8
▫️ا⚪️▫️⚪️▫️⚪️▫️⚪️▫️⚪️
#شهید_محمود_پیربداغی
🌷از وقتی کنجکاوی ام در زندگیِ گل بابا شروع شد با آدم های زیادی برخورد کردم که هر کدام به اندازه خودشان مهم بودند اما جایگاهِ یکی از آن ها برای گُل بابا آنقدر والا بود که ناخواسته بر زندگیِ من هم تاثیر گذاشت و باعث شد در تمامِ مراحل زندگی اسمَش همراهم باشد و سبب شد رفاقت را به معنای کمالِ کلمه درک کنم. باعث شد باری را بر دوشِ خودم احساس کنم... باعث شد حواسم جمع باشد که من را با چه اسمی صدا می زنند و باعث شد محمودِ پیربداغی را بشناسم...
🌷شهید محمود پیربداغی صمیمی ترین رفیقِ گُل بابا بود که در پدافندی والفجر هشت با شهادتَش قلبِ گل بابا را برای همیشه زخمی کرد و شاید تنها راهی که می توانست کمی آرامش کند این بود که نامِ محمود را برای من انتخاب کند، شاید می خواست حداقل روزی یک بار هم که شده اسمِ محمود را به زبان بیاورد، شاید می خواست خیالش راحت باشد که محمود را هیچ وقت فراموش نمی کند اما احساس می کنم که گل بابا با این نام تکلیف را مرا مشخص کرد...
🌷این روزها سالگرد (۶ اردیبهشت) شهادتِ محمود پیربداغی است و من وارثِ نامِ محمود هستم... راوی محمود بابایی(فرزند گلعلی بابایی، رزمنده و نویسنده کتب دفاع مقدس).
📆 ششم اردیبهشت 1359
🌷سالروز شهادت محمّد منتظر قائم
پس از شکست حمله نظامی آمریکا به ایران در طبس و به جا گذاشتن چند فروند هلیکوپتر، برادرِ پاسدار، محمد منتظر قائم فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یزد، جهت بررسی اوضاع به ناحیه مورد نظر وارد شد تا اطلاعات موجود و فوق سری داخل صحنه را جمعآوری نماید. از آن طرف، چون استکبار جهانی، نقشههای خود را نقش برآب میدید، تصمیم گرفت تا باقیمانده هلیکوپترها منهدم گردند تا اسناد سری نیز از بین روند. بنابراین با هماهنگی تنی چند از مزدوران و خودفروختگانی که در نیروی هوایی نفوذ کرده بودند، این منطقه بمباران شد و پاسدار محمدمنتظر قائم به فیض شهادت نائل آمد. از بین بردن اسناد و مدارک به جامانده که به طور قطع حاوی اسناد و مدارک مربوط به ادامه طرح و برنامههای آمریکاییها پس از انجام مرحله اول عملیات بود و همچنین شامل اسامی عوامل مزدور داخلی و جاسوسانی میشد که میبایست طی این عملیات با آمریکاییها همکاری کنند، خود واقعهای مهم و قابل بررسی است.
🌷 شهدا در قهقهه مستانه اشان عندربهم یرزقونند.
دفاع مقدس
📆 ششم اردیبهشت 1359 🌷سالروز شهادت محمّد منتظر قائم پس از شکست حمله نظامی آمریکا به ایران در طبس و
#قبل_از_پرواز
🌷وقتی قرار شد برویم محمد گفت: اول نمازمان را بخوانیم. ما كه نماز خواندیم و برگشتیم، محمد هنوز در گوشه حیاط سپاه مشغول نماز بود. او نماز را همیشه خوب می خواند. اغلب، در جمع ها، او را به دلیل تقوایش، پیشنماز می كردند. با اینهمه، این بار نمازش حال دیگری داشت. بعد از آنكه تمام شد یكی از برادرها به شوخی گفت: "نماز جعفر طیار میخواندی؟"
🌷او با خوشحالی پاسخ داد: "به جنگ آمریكا می رویم. شاید هم نماز آخرمان باشد." در بین راه مثل همیشه شروع كرد به قرآن و حدیث خواندن و تفسیر كردن و توضیح دادن، سوره اصحاب فیل را برایمان تشریح كرد و داستان ابرهه را.... و گفت؛ آمریكا قدرت پیروزی بر ما را ندارد و به توضیح بیشتر مسائل پرداخت. از احادیث نیز استفاده می كرد....
🌷محمد شهید با آنكه یك فرمانده نظامی خوب بود ، یك معلم اخلاق و عقیده نیز بود. و با آنكه در مواقع لازم از قاطعیت و همچنین خشم و جسوری فراوان برخوردار بود اما در مواقع عادی از همه پاسداران متواضع تر بود، از اینكه به او به چشم یك فرمانده نگاه كنیم ناراحت می شد و با اینكه او می بایست بیشتر نقش فرماندهی و تصمیم گیری و طرح و نقشه را داشته باشد ولی علاوه بر آن همواره خود پیشقدم بود و به ويژه در مواقع خطرناك حتماً خودش نخست اقدام می كرد.
🌷از خودنمائی به شدت پرهیز داشت، حتی زیر گزارشات یا اطلاعیه هائی كه اصولاً با نام فرمانده سپاه اعلام یا ارسال می شود، از نوشتن نامش خودداری می كرد. كسی كه وارد سپاه می شد امكان نداشت تا مدتی بفهمد او فرمانده ما هست. بیشترین كارها را خودش انجام می داد. اغلب شبها نیز به خانه نمی رفت و حتی به جاى ما هم پست می داد، غذا خیلی كم و ساده می خورد، بیشتر روزه می گرفت. روز قبل از شهادتش نیز كه پنجشنبه بود، روزه بود.
🌹خاطره اى به ياد شهيد شاخص مبارزه با نفوذ شهيد محمد منتظر قائم، محل پرواز: صحراى طبس
18.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️ #فصل_عاشقی
📽 فیلمی دیدنی و تماشایی از جبهه های حق علیه باطل در دوران دفاع مقدس با نوحه ای بسیار حماسی و خاطره برانگیز با نوای گرم و دلنشین #حاج_غلامرضا_کویتی_پور
🎙...هنگام پیکار یاران خدا آمد
جان به ره جانان مردانه فدا سازید
قبر و حرم مولا از خصم رها سازید
با رهبر خود ماوا، در کربلا سازید
آغوش حسینی باز از بهر شما آمد
از سنگرتان صوت و قرآن و دعا خیزد
این راز و نیاز شب از صدق و صفا خیزد
از رزم و جهادتان هنگامه به پا خیزد
یا رب به شما هر دم تا عرش الا آمد
در سجده بود اشک از چشم شما ریزان
انوار الهی از رخسار شما تابان...
🌺 یاد باد آن روزگاران یاد باد
حال و هوای دوران جنگ
-------------------------------------------
📡 کانال "دفاع مقدس"
(ایتا، روبیکا،تلگرام، واتساپ)
اینجا بیت شهداست☝️☝️
🌱 انتشار مطالب، صدقه جاریه است
دفاع مقدس
🌱 ۶ اردیبهشت ۱۳۴۳ - سالروز تولد بسیجی شهید سید محمد دستواره برادر دوم شهید، سید محمد رضا دستواره،
"این خانواده در بهشت هستند"
به یاد یک خانواده باصفای پایین شهری
"خانواده شهیدان دستواره🌷🌹🌷
دفاع مقدس
"این خانواده در بهشت هستند" به یاد یک خانواده باصفای پایین شهری "خانواده شهیدان دستواره🌷🌹🌷
خانواده جنوب شهری که با نان حلال پدر (از کارگری در کارگاه نمک) بزرگ شده، در جبهه مدارج ترقی را طی کرده و سرانجام لباس شهادت را بر تن کردند🌹🌷🌹
ا🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
💠 "این خانواده در بهشت هستند"
به یاد یک خانواده باصفای پایین شهری
"خانواده شهیدان دستواره"
بخشی از زندگینامهٔ خانواده دستواره
از زبان فرزند برومندشان
شهید سید محمد رضا دستواره :
(قائم مقام فرماندهی کل لشگر ۲۷ تهران)
🎤 « سید محمد رضا دستواره هستم
متولد ۱۸ اسفند ماه ۱۳۳۸
محل تولد من گود مرادی است در جنوب تهران
اسم پدرم سید نقی دستواره
و مادر من هم قدسی خانم میراسماعیلی است
طبق گفتهٔ مادرم، من ماه شعبان به دنیا آمدم
از هم بازی های دوران کودکی ام که خیلی با هم صمیمی بودیم
یکی رضا چراغی بود که منزلشان دوش به دوش خانهٔ ما قرار داشت
دیگری محمد پوراحمد که منزل آنها هم چسبیده به خانهٔ ما بود
نصرت قریب دیگر دوست مشترک ما سه نفر بود
که منزل آنها با خانه هایمان چند تا خانه فاصله داشت
در ایام زندگی ما در گود مرادی
با وضعیتی که داشتیم
هر چند زیاد رو به راه نبود
اما خوش بودیم و سرحال
به خصوص وقتی که با رفقا
توی کوچه پس کوچه های تنگ محلهٔ گود مرادی
پا به توپ می شدیم و با توپ پلاستیکی
فوتبال گل کوچک بازی می کردیم
یادم هست در آن دوران
مادرم غذای ساده ای بار می گذاشت
تا با آن غذا، شکم ما بچه ها را پر کند
اما این غذا از بس بی محتوا و بی مزه بود
سر و صدای من و دیگر برادران و خواهرانم را در می آورد
به همین خاطر گاهی وقت ها بابام
که آن ایام در یک کارگاه نمکی کار می کرد
کلاه خودش را بر می داشت
و آن را روی دیگ آبگوشت می تکاند
و با نمکی که توی کلاه اش بود
غذای ما را با مزه می کرد و می داد می خوردیم
بله من در چنین خانواده ای رشد کردم و بزرگ شدم .... »
برای ادامه خواندن این سرگذشت جذاب
به کتاب "قصه ما همین بود"
چاپ نشر بیست و هفت
مراجعه نمایید
سلام و صلوات هدیه به روح پدر و مادر شهیدان دستواره
و هدیه به برادران شهید
سید محمد رضا، سید حسین و سید محمد دستواره
و هدیه به شهید رضا چراغی و شهید محمد پوراحمد
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِین
-------------------------------------------
✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas
https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk
📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊
🌱 ۷ اردیبهشت ۱۳۴۴ -— سالروز تولد شهید سید احمد پلارک
نام پدر: عباس
🕊شهادت: ۲۲ فروردین ۱۳۶۶ شلمچه
مزار : بهشت زهرا(س). قطعه۲۶، ردیف۳۲، شماره ۲۲
♦️♦️♦️
🔹به او میگویند : شهید عطری ))
🔸خیلیها سر مزار شهید سید احمد پلارک نذر و نیاز میکنند و از خدای او حاجت و شفاعت میخواهند...
🔹از سنگ قبرش همیشه عطر گلاب و گل های معطر ترشح میکند، و مزارش همیشه نمناک است..
طوری که هربار مزار شهید را خشک کنی چند دقیقه بعد از طرف دیگر مزارش شروع به مرطوب شدن با گلاب میکند...
🔸شبهای بسیاری سر بر سجده عبادت با خدای خود نجوا می کرد و اشک می ریخت…
♦️♦️♦️
❇️مادرش اینطور نقل کرده که پسرش در مدت عمرش سه کار را هرگز ترک نکرد:
▫️ نماز شب
▪️ غسل روز جمعه
▫️ زیارت عاشورای هر صبح
🔹23 ساله بود که شهید شد.
مادرش می گوید از سن 13 سالگی نماز شبش قطع نشد...
«نماز اول وقت چیزی بود که برایش از نان شب مهمتر بود.»
🔸گاهی بعضی کارهایش همه را متعجب می کرد...
«مثلا بین هر دو رکعت نماز شبش کمی می خوابید و دوباره بیدار می شد. وقتی علت این کارش را پرسیدند گفت: آدم باید نفسش را سختی بدهد تا پاک شود.....»
🔹سید احمد همیشه در همه عملیاتها، یک شال مشکی به سر و گردنش میبست.... جالب اینکه با وجود سادات بودنش، شال سبز نمی انداخت...
🔸فرمانده آرپیجی زن های گردان عمار لشکر ۲۷ حضرت رسول (ص) بود و این گردان یک هیئت داشت که نامش هییت متوسلین به حضرت زهرا (س) بود؛
🔹هر روز بعد از نماز جماعت صبح، زیارت عاشورا خوانده می شد... شهید پلارک یکی از مشتریان پر و پا قرص این مراسم بود، اما حال او با حال بقیه خیلی فرق داشت...
«هیچ وقت از یادم نمی رود، به محض اینکه نام حضرت فاطمه زهرا( س) می آمد خیلی شدید گریه می کرد؛ او ارادت خاصی به حضرت زهرا (س) داشت.»
-------------------------------------------
✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas
https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk
📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊