فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 دیدار شهید اصغر وصالی با دکتر مصطفی چمران // در جریان جنگ پاوه و رویارویی به گروهک های ضدانقلاب و تجربه طلب
🎥 #فیلم_چ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #فیلم | مصاحبه تلویزیونی با فرمانده دستمال سرخ ها، شهید اصغر وصالی تهرانی فرد
🌷 #سالگرد_شهادت / ۲۸ آبان ۱۳۵۹
-------------------------------------------
📡 کانال دفاع مقدس
🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
۲۸ آبان ۱۳۵۹ -- سالروز شهادت ناجی آبادان، دریافتی سورانی یانچشمه ای
ا▫️▫️▫️💠💠▫️▫️▫️
پ.ن:
✍متجاوزین بعثی در شب نهم آبان ۱۳۵۹، پنج روز پس از سقوط خرمشهر با احداث پل شناور بر روی رودخانه بهمنشیر به سمت کوی ذوالفقاری آبادان یورش بردند.
دریاقلی سورانی، اوراق فروش کوی ذوالفقاری وقتی متوجه تحرکات شبانه سربازان عراقی در این محله آبادان شد با دوچرخه راهی شهر شد تا مردم و نیروهای سپاه را از ورود عراقیها به آبادان با خبر کند.
دریاقلی در نهایت موفق شد خود را به سپاه آبادان رسانده و موضوع را به فرماندهی سپاه اطلاع دهد. با اعلام حمله شبانه ارتش بعث عراق به منطقه ذوالفقاری نیروهای سپاه و بسیج مردمی راهی ذوالفقاری شدند.
درگیری سختی بین نیروهای خودی با حداقل امکانات و نیروهای بعثی مجهز به سلاحهای پیشرفته رخ داد و در نهایت مدافعان موفق شدند تا غروب همان روز نیروهای عراقی را شکست داده و شهر و جزیره آبادان را از خطر حتمی سقوط نجات دهند.
دریاقلی نیز به مدافعان آبادان پیوست و بر اثر انفجار خمپاره پایش قطع شد. وی برای مداوا به تهران اعزام شد و در بیمارستان سینا بستری شد.
دریاقلی مظلومانه و تنها در بیمارستان سینا به شهادت رسید و در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۲۸ آبان سالروز شهادت شهید دریاقلی سورانی
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
👇👇👇
دفاع مقدس
۲۸ آبان سالروز شهادت شهید دریاقلی سورانی ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ 👇👇👇
📌۲۸ آبان ۵۹ -- سالروز شهادت #شهیدملی دریاقلی سورانی (یانچشمه ای)، #ناجی_آبادان
🇮🇷 #بیوگرافی_شهید:
متولد: ۲۳ اردیبهشت ۱۳۲۳
یانچشمه، چهارمحال و بختیاری
شهادت: ۲۸ آبان ۱۳۵۹ (۳۶ سال سن)
مزار: بهشت زهرا، تهران
📜 #زندگی_نامه_شهید:
دریاقلی سورانی در سال ۱۳۲۴ در روستای یانچشمه در نزدیکی سد زاینده رود در استان چهارمحال و بختیاری چشم بر جهان گشود. دوران کودکی را در آنجا گذراند و بعد از مدتی در دوران جوانی به آبادان مهاجرت میکند. دریاقلی سورانی اوراق فروشی بود که در گوشه ای از «کوی ذوالفقاری» آبادان و در گورستانی از اتومبیل های فرسوده زندگی میکرد، وی در ۲۸آبانماه سال ۱۳۵۹شمسی در نبرد خرمشهر مجروح و پس از انتقال به تهران در ۲۸ آبان ۵۹ بشهادت رسید
✔️ #رشادت_های_شهید:
او،اوراقفروشی در حاشیه آبادان بود که در جریان حمله عراق به ایران متوجه نفوذ غافلگیرانه عراقیها از رودخانه بهمنشیر میشود و مسافت ۹ کیلومتری را از گورستانِ اتومبیلهای فرسوده در کوی ذوالفقاری تا نیروهای خودی را با دوچرخه میپیماید تا نیروهای خودی را از یورش عراقی ها آگاه بسازد.
داستان دریاقلی سورانی در کتاب درسی فارسی ششم ابتدایی آمدهاست.
_خرمشهر كه سقوط كرد با نزديك شدن دشمن به بهمنشير عملا آبادان در محاصر افتاده بود و در اين ميانه طوفان سهمگين حوادث، شهيد درياقلي حضور يافت و بنيانگذار حركتي شد كه بعدها راديو عراق به صراحت اعلام كرد كه شخصي به نام درياقلي سوراني طرح عمليات عراق در آبادان را با شكست مواجه كرده است._
#به_نقل_از_برادر_شهید:
درياقلي بخاطر شغلي كه داشت و "اوراق فروش" بود به لحاظ اينكه كارش براي مردم چمزاحمت نداشته باشد، مغازه و كسب و كارش را به "ذوالفقاريه" برده بود و در آنجا يك محوطه بزرگ براي كار فراهم كرده و مشغول فعاليت بود. به اعتقاد بنده اصل حضور وي در آن بيابان امري خدايي بود كه گويي مقدر شده بود كه آن اقدام مهم و تاريخي را براي نجات آبادان و استان خوزستان و در نهايت كشور اسلامي مان انجام دهد
. احمدقلي سوراني خاطر نشان كرد:
درياقلي چهار سال از من بزرگتر بود. جسارت و جرات مثال زدني داشت و بسيار اهل شوخي و مزاح بود و اصلا در قيد مال و ثروت دنيوي نبود، بطوري كه مدت خانه اش را به خانواده فقير و بي سرپناهي داده بود و خودش در همان محل اوراق فروشي زندگي مي كرد. در روز واقعه او به همراه پسرش در همان محل كارش در ذوالفقاريه مشغول كار بود كه متوجه عبور سربازان عراقي از بهمنشير شد. عراقي ها اصلا تصور نمي كردند كسي در آن حوالي باشد و با خيال راحت در حال عبور از عرض رودخانه بودند. وي ابتدا اقدام به شناسايي دشمن كرده و پس از آن در حالي كه هم خودروي سواري و هم موتور داشت براي اينكه عراقي ها متوجه حضورش نشوند بلافاصله با دوچرخه اي به طرف آبادان به راه افتاد و مسير 9 كيلومتري آن را به سرعت طي كرد و خبر را به شهر رساند.
او صدا مي زد: "اي مردم! اي مردم! عراقي ها از كوي ذوالفقاريه آمدند" و با دوچرخه اش به مساجد و پايگاههاي نظامي مي رفت و به همه خبر مي داد. هر طور شده فرمانده سپاه آبادان (حسن بنادري) را مي بيند و او را مجاب مي كند كه اين خبر حياتي است و بايد نيروها را تجهيز كنند و به مقابله با دشمن بروند. پس از آگاهي مسئولين نظامي و مردم بلافاصله نيروها به طرف بهمنشير مي روند و دشمن را قبل از آنگه بتواند مواضعش را مستحكم كند زمينگير كرده و به آن طرف رودخانه و داخل خرمشهر عقب مي زنند و به اين ترتيب آبادان از خطر سقوط نجات مي يابد. پس از واقعه كوي ذوالفقاريه، خودش هم به مدافعان آبادان پيوست و بر اثر انفجار يك خمپاره پايش قطع شد و پس از آن براي مداوا به تهران اعزام شد و در بيمارستان سينا بستري شد. او مظلومانه و تنها در همانجا به شهادت رسيد و در بهشت زهرا(ص) به خاك سپرده شد. مدتها به دنبال برادر شهيدم جستجو كردم و در دفتر درگذشتگان بهشت زهرا(س) نام او را يافتم و وقتي با تاريخ هجري قمري مطابقت دادم، متوجه شدم كه ايشان مقارن با روز #عاشوراي_حسيني به خاك سپرده شد, روحش شاد
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
🌴 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی
.... و حال و هوای رزمندگان جبهه ها
#دهه۶۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴 حماسه ذوالفقاری آبادان
با اطلاعرسانی دریاقلی سورانی
از زبان خودش در کلیپی کمیاب🎞
دوران جنگ تحمیلی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖 فارسی ششم
📃 درس هشتم
▫️دریاقلی سورانی
🌷شهید #اصغر_وصالی :
ننگ بر جنازه پاسداری که تو خشاب اسلحه اش فشنگی باقی مونده باشه
ا▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️
اصغر وصالی، فرمانده #دستمال_سرخها که در اوایل انقلاب و جنگ تحمیلی، روزگاری که نیروهای اندک در غربت و با کمترین تجهیزات نظامی به مقابله با ضد انقلاب و صدامیان کافر می رفتند
🔺او با گردان تحت امرش در سخت ترین جبهه های غرب به نبرد با ضدانقلابیون و ارتش بعث پرداخت و در این راه بسیاری از نیروهایش مظلومانه به شهادت رسیدند.
وی در غائله پاوه دوشادوش شهید چمران با گروهکهای معارض و جدایی طلب جنگید. نیروهایش به دلیل بستن دستمال سرخ بر گردن به «گروه دستمال سرخ ها» شهرت یافتند.
آنها پس از شهادت یکی از جوانان گروهشان که به هنگام شهادت، لباسی سرخ رنگ بر تن داشت، به یادبود وی، تکه هایی از لباسش را به گردن بستند و عهد کردند که تا گرفتن انتقامش، آن را از خود جدا نکنند.
🌷 #سالروز_شهادت 🕊🕊
✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas
📡 کانال "دفاع مقدس" 🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ #وادی_عشق
🎥 #فیلم | کاروان رزمندگان جبهه حق در دوران دفاع مقدس
🎤 با نوای خاطره انگیز مداح و نغمه سرای دوران جنگ، #حاج_صادق_آهنگران
🎙 سوی دیار عاشقان ، رو به خدا میرویم
سنگر مردان خدا سنگر دین خداست
در دل شب منور از ذکر و نماز و دعاست
منظره های آن ببین چو صحنه ی کربلاست
حسینیان آمده اند ، به نینوا میرویم
سوی دیار عاشقان رو به خدا می رویم
بهر ولای عشق او ، به کربلا میرویم
به کربلای ما بیا برادرم کن گذر ،
ولوله ی مبارزان شور دلیران نگر
ناله نیمه های شب سوز دعای سحر
بپرس از این برادران ، بگو کجا میرویم
سوی دیار عاشقان ، رو به خدا می رویم
بهر ولای عشق او به کربلا میرویم...
💐یاد باد آن روزگاران یاد باد💕
🕌 السَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ 🚩🚩
✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas
📡 کانال دفاع مقدس
۲۸ آبان سالروز شهادت
#شهید_حاجعباس_ورامینی
از جوانان خوش تیپ تهرانی بود که در عرصههای انقلاب فعالیتهای زیادی داشت. او اولین نفری بود که واردِ لانه جاسوسی شد. جوان رعنایی که بعدها رئیس ستاد حاج همت در جبهه شد. و در سال۱۳۶۲ پس از رشادتهای فراوان در عملیات والفجر۴ در پنجوین عراق به فیض شهادت رسید.
لباسِ سفیدِ فرشتگان بر تن
قلب بر کف به عشقِ بیماران
روز تو روز یاسهای سپید
روزِ عشق و ایثار ، روز امید
#روز_پرستار_مبارک
#دفاع_مقدس
حضورت اشارتی است زینبگونه
شاید دردمندی به دستان تو
دخیل بسته باشد ...
در دوارن دفاع مقدس زمانی که رزمندگان مجروح میشدند و به عقبه در بیمارستانهای صحرایی اهواز، اندیمشک، خرمشهر و کرمانشاه اعزام میشدند ؛ به دلیل اینکه خانواده و یا خویشاوند رزمندگان تا چند روز اول در بیمارستان حضور نداشتند. "پرستاران" حکم پدر و مادر رزمندگان را پیدا میکردند..!
#زنان_زینبی
#دفاع_مقدس
#روز_پرستار_مبارک
سهم مهدی و یارانش از سفره انقلاب !
سر سفرهای که مهدی زینالدین و یارانش نشستند. خبری از غذای لاکچری نبود خبری از اختلاس نبود البته پارتیبازی غوغا میکرد پارتیبازی برایِ شهادت جایی که مهدی برای شهادت پارتیبازی کرد و برادرش مجید را همراه بُرد..!
▪️۲۷ آبان سالروز شهادت
فرماندهان لشکر۱۷ علیبنابیطالب
برادران مهدی و مجید زینالدین
🔷 ۲۷ آبان سالروز شهادت اسوه اخلاص، شهید مهدی زین الدین گرامی باد.
♦️شهید حاج قاسم سلیمانی: «یک شب خواب شهید زین الدین را دیدم و هیجانزده پرسیدم: آقا مهدی مگه تو شهید نشدی؟ همین چند وقت پیش، توی جاده سردشت؟
🔸حرفم را نیمهتمام گذاشت. اخم كوتاهی كرد و چین به پیشانیاش افتاد. بعد باخنده گفت: من توی جلسههاتون میام. مثل اینكه هنوز باور نكردی شهدا زندن؟
🔸عجله داشت. میخواست برود. یک بار دیگر چهره درخشانش را كاویدم. حرف با گریه از گلویم بیرون ریخت: پس حالا كه میخوای بری، لااقل یه پیغامی چیزی بده تا به رزمندهها برسونم.
🔸رویم را زمین نزد. گفت: قاسم، من خیلی كار دارم، باید برم. هرچی میگم زود بنویس. هولهولكی گشتم دنبال كاغذ. یک برگه كوچک پیدا كردم. فوری خودكارم را از جیبم درآوردم و گفتم: بفرما برادر! بگو تا بنویسم.
🔸گفت: بنویس: سلام، من در جمع شما هستم! همین چند كلمه را بیشتر نگفت. موقع خداحافظی، با لحنی كه چاشنیِ التماس داشت، گفتم: بیزحمت زیر نوشته رو امضا كن. برگه را گرفت و امضا كرد. كنارش نوشت: سید مهدی زینالدین.
🔸نگاهی بهتزده به امضا و نوشته زیرش كردم. با تعجب پرسیدم: چی نوشتی آقامهدی؟ تو كه سید نبودی! گفت: اینجا بهم مقام سیادت دادند!
🔸از خواب پریدم. موج صدای آقا مهدی هنوز توی گوشم بود؛ سلام، من در جمع شما هستم!»
📃منبع: کتاب «تنها زیر باران»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 #چهره_تودل_برو
📽 روایت شیرین و شنیدنی سردار دل ها حاج قاسم عزیز از شهید #مهدی_زین_الدین فرمانده دلاور لشگر ۱۷ علی ابن ابیطالب (ع)
...السلام ای سربداران السلام
السلام ای جان نثاران السلام
السلام ای جان نثاران حسین
السلام ای رهنوردان حسین...
دوران جنگ تحمیلی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▫️شهید زین الدین:
🌱 کسی که معشوق خدا باشه، اگه جبهه هم نرفته باشه، شهید میشه🕊🕊
💠 مضمون این سخن را در سفارش شهید حججی به فرزندش نیز می بینیم:👇👇
☘علی آقا !! سعی کن جوری زندگی کنی که خدا عاشقت بشه...؛ اگه او عاشقت بشه، تو را خوب می خره🌿
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
۲۷ آبان ۶۳ -- سالروز شهادت مهدی زین الدین، فرمانده لشگر ۱۷ علی بن ابی طالب(ع)
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
🌴 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی
.... و حال و هوای رزمندگان جبهه ها
#دهه۶۰
#نشر_مطالب_صدقه_جاریه_است
هدایت شده از دفاع مقدس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۲۹ آبانماه ۱۳۶۲ -- سالروز شهادت مسعود تقی زاده
عملیات والفجر ۴ -- کانی مانگا
بازگشت پیکر مطهر: آبان ۱۳۷۴
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
💠 رزمندگانی که کمتر دیده شدند ...
⚪️ همسران صبور شهدا ...
🎥☝️همسر شهید مسعود تقی زاده با پیکر تفحص شده همسرش پس از ۱۲ سال فراق و دوری...
ا💢💢💢💢💢💢💢💢
حدیث عاشقی
معراج شهدای تهران
آن شب در سالن معراج شهدای تهران، وقتی باقی مانده پیکر شهید "مسعود تقی زاده" را روی زمین پهن کردند، همسرش گفت:
- اگر اجازه بدهید، می خواهم مقداری از خاک بدن شوهرم را بردارم.
که اجازه دادند.
جلو که رفت، شروع کرد به گشتن میان استخوان ها. وقتی پرسیدند:
- چیکار می کنی؟
گفت: می خوام از این خاک هایی که ازش باقی مونده، مقداری بردارم.
گفتند: خب بردار، ولی دنبال چی می گردی؟
گفت:
- می خوام از اون جایی که قلبش بوده، خاک بردارم!!!
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
🌴 نماز خواندن شهید محمد حسین یوسف الهی به زلالی و طراوات باران در زیر باران💦.🌧
🔹 آن شب هوا بارانی بود ما هم در سنگر خوابیده بودیم نیمه های شب، باران شدیدتر شد و آب به داخل سنگر نفوذ کرد.
◇ من بیدار شدم و دیدم همه جا خیس شده خواستم بچه ها را بیدار کنم که دیدم حسین نیست.
◇ از سنگر خارج شدم همینطور که در حال مشاهده اطراف بودم احساس کردم پشت تانکر آب چیزی تکان می خورد.
◇ حسین را دیدم که در آن نیمه شب و باران شدید به نماز ایستاده بود.
راوی: علی میر احمدی
📘 نقل از کتاب «نخل سوخته»
#شهید_محمدحسین_یوسف_الهی
دفاع مقدس
🌴 نماز خواندن شهید محمد حسین یوسف الهی به زلالی و طراوات باران در زیر باران💦.🌧 🔹 آن شب هوا بارانی ب
🌿 محمد حسین یوسف الهی
🌷شهیدی که قاسم سلیمانی وصیت کرده بود کنار او دفن شود....
🌴 همسایه همیشگی حاج قاسم عزیز
▫️خاطره ای کوتاه:
به واسطه بارندگی زیاد، ماشین لندکروز وسط یک متر آب و گل گیر کرده بود هر چه هل می دادند، نمی توانستند آن را بیرون بیاورند . شاید حدود۱۰ نفر از بچه هابا هم تلاش کردند اما موفق نشدند، حسین از راه رسید و گفت: این کار من است ، زحمت نکشید همه ایستادند و نگاه کردند حسین با آرامی ماشین را از آن همه آب و گل بیرون کشید. گفتم: تو دعا خواندی ! وگرنه امکان نداشت که ماشین بیرون بیاید. گفت: نه ، من فقط به ماشین گفتم برو بیرون.
شهید حسین یوسف الهی مسلط به خیلی چیزها بود که بروز نمی داد و فقط گاهی اوقات چشمه ای از آن اقیانوس عظیم را جلوه می کرد ، آن هم جهت قوی شدن ایمان بچه ها . هر مشکلی به نظر می رسید، آن را حل می نمود، چهره بسیار باصفا،نورانی و زیبایی داشت.
ا▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️
🔵 کارهایی که باعث شد شهید یوسف الهی، در سن کم به درجه عرفانی والا برسد.
از ۱۹ سالگی تا ۲۴ سالگی که شهید شد تمام سالها بغیر از ۴ روز حرام را روزه بود
نماز شب ایشان ۲تا ۳ ساعت طول می کشید
دائما ذکر خدا می گفت
قبل از جبهه تمام هم و غمش کمک به فقرای محل بود
هیچگاه دل کسی را نشکست و بسیار مهربان بود
چشمان برزخی ایشان سالهای سال باز شده بود و به هیچکس نمی گفت
خبرهای غیبی را فقط به حاج قاسم و برای پیروزی در عملیات ها می گفت
روزهای آخر عمرش به بعضی بسیجی ها و پاسدارها عاقبت کارشان را گفته بود
🔹یوسف الهی، کادر واحد اطلاعات عملیات لشگر ۴۱ ثارالله کرمان در دوران دفاع مقدس
💠 سرداران سپاه توحید؛
همان هایی هستند که مالک نفس خویش اند و مسلط بر هوای نفس.....
📷👆 تصویری تاریخی از فرماندهان جنگ که برخی شان در دوران دفاع مقدس بشهادت رسیده اند :
◇ شهیدان همت، باکری، خرازی، کاظمی، شاهمرادی و... همه در زیر تابلویی که روی یک کاغذ مقوایی با ماژیک نوشته شده است:
« اشجع الناس، من غلب هواه! »
شجاعترین مردم، کسی است که به هوای نفسش غلبه کند.
◇ این است راز و رمز پیروزی و شهادت
#فرماندهان_شهید
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄