16.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عملیات بدر ( خاطرات )
راوی : برادر حسن آقای، فرمانده محور
قسمت اول
23.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عملیات بدر ( خاطرات )
راوی : برادر حسن آقای، فرمانده محور
قسمت دوم
عملیات بدر.mp3
24.37M
🎙 بی سیم شهید حاج حسین خرازی
فرمانده لشگر ۱۴ امام حسین (ع)
دفاع مقدس
🎙 بی سیم شهید حاج حسین خرازی فرمانده لشگر ۱۴ امام حسین (ع)
📷 شهید حسین خرازی، فرمانده لشگر ۱۴
👆گوشی PRC به دست👆
(عکس مربوط به قبل از خیبر هست. دست مبارک حاج حسین در عملیات خیبر، جدا شد ...)
دفاع مقدس
💦 #شرق_دجله 📽 فیلم // تصاویر خاطره انگیز از منطقه عملیاتی #عملیات_بدر --- از آبراه های جزایر مجنو
💢 خرازی کجایی؟
🔹 در عملیات بدر، وقتی مواضع مان را در شرق دجله تخلیه کردیم و به نقطه دیگری رفتیم؛ ماهر عبدالرشید فرمانده سپاه سوم عراق، در تلویزیون عراق ظاهر شده و درست در جایی که پیشتر لشکر ما قرار داشت، ایستاد و گفت: «خرازی کجایی که ما اینجا را گرفتیم.»
🔹 این حرف فرمانده عراقی به خوبی نشان میدهد که شهید خرازی تا چه میزان بر دل دشمنان ترس افکنده بود که او را به نام میشناختند و با چنین لفاظیهایی سعی داشتند حقارت خود در برابر این سردار رشید را بپوشانند!!
دوران جنگ تحمیلی
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
دفاع مقدس
💢 خرازی کجایی؟ 🔹 در عملیات بدر، وقتی مواضع مان را در شرق دجله تخلیه کردیم و به نقطه دیگری رفتیم؛ ما
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 نماهنگ / سردار من
خواننده و آهنگ ساز: حامد زمانی
شاعر : قاسم صرافان
تنظیم کننده : راشا تقی پور
👇👇
1147289268111.mp3
7.61M
🎞 نماهنگ / سردار من
(به یاد شهید خرازی، علمدار لشگر امام حسین -ع)
خواننده و آهنگ ساز: حامد زمانی
شاعر : قاسم صرافان
26.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سخنرانی زیبای شهید حاج حسین خرازی در جمع رزمندگان
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاج حسین خرازی گفته بود تو عملیات خیبر (عملیاتی که از ناحیه دست جانباز شدند) فرشتهها اومدن روح منرو ببرن، من گفتم فعلا میخوام برای خدا بجنگم...
مگه قرآن نفرمود وقتی اَجَل کسی برسه، فرشته مرگ یک لحظه بهش مهلت نمیده؟ پس مجاهد فی سبیلالله به کجا رسیده که به ملکالموت میگه من هنوز تو این دنیا کار دارم؟
راوی: حجتالاسلام مهدوی بیات
5.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 #استوری | شهید حاج حسین خرازی
🔸اگر کار برای خداست گفتن پس برای چی؟!
دفاع مقدس
🎬 #استوری | شهید حاج حسین خرازی 🔸اگر کار برای خداست گفتن پس برای چی؟!
در جریان عملیات خیبر در اسفندماه سال ۱۳۶۲، یکی از اتفاقات ناگوار، ماجرای مجروحیت شدید شهید حسین خرازی؛ فرمانده لشکر ۱۴ امام حسین (ع) و قطع یک دست او در جریان عملیات بود.
اما بعد مسرتبخش این اتفاق، زنده ماندن شهید بزرگوار با تلاش تیم پزشکی حاضر در خط مقدم و در بیمارستان صحرایی خاتمالانبیا (ص) بود. روایت دکتر محمدرضا ظفر قندی رئیس گروه جراحی این بیمارستان از لحظات سخت و نفسگیر جراحی ایشان و نگرانی و اضطراب بچههای لشکر ۱۴ امام حسین (ع) برای سلامتی فرمانده محبوبشان و متقابلاً نگرانی شهید خرازی برای نیروهایش، حکایتی شنیدنی است.
دکتر ظفر قندی لحظات سخت این عمل سنگین را اینطور شرح داده است: همینطور که مشغول کار بودم، پنج شش جوان باحالت گریه و التماس آمدند سراغم و گفتند: فرماندهمان دارد شهید میشود! با این بچهها رفتیم بالای سر فرمانده مجروح. او را بیرون سوله، روی برانکارد خوابانده بودند. بچهها دورش حلقه زدند. فرمانده جوان بیستوهفت هشتساله به نظر میرسید. دستش از بالای آرنج قطعشده و به پوست وصل بود. سر و بدنش آغشته به خاک و خون بود. در شوک عمیق رفته و هشیاری نداشت؛ آنهم فقط به دلیل قطع دست و خونریزی شدید. آسیب عمده دیگری نداشت. احتمال دادم زمان زیادی برده او را به اورژانس برسانند. در چنین موقع حساسی که مجروح خاصی با شرایط و موقعیت خاص داشتیم، درست انجام دادن کار برایم در اولویت بود و سعی میکردم درگیر احساسات نشوم. سریع دو کار برایش انجام دادم: اول از دست دیگرش که سالم بود، رگ گرفتم و سرم زیاد با فشار وارد رگش کردم. بعد خواستم گروه خونش را تعیین کنند تا به او خون بدهیم و بعد شروع کردم به کنترل خونریزی. همه این کارها را همانجا بیرون اورژانس روی زمین انجام دادم. رگهایی که از محل قطعشدگی خونریزی میداد، با پنس و نخ بخیه گره زدم. بعد هم با یک پانسمان فشاری محکم روی آن را بستم. دست، قطعشده بود و فقط به پوست وصل بود و راهی نداشتم که آن را نگهدارم. در آن محیط خاکآلود و پر از گل، امکان پیوند رگ یا پیوند دست نبود. شاید عقبتر و در بیمارستانهای شهر این امکان داشت؛ اما این مجروح از خونریزی شهید میشد. با کنترل خونریزی در ناحیه قطع عضو، جلوی مرگ او را گرفتیم. حدود یک ساعت سرم و خون به ایشان دادیم تا کمکم حالش بهتر شد.