eitaa logo
🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
1.2هزار دنبال‌کننده
13هزار عکس
2.8هزار ویدیو
96 فایل
🕊بنام‌اللہ🕊 🌸شہید محمدرضا دهقان امیرے🌸 🌤طلوع:1374/1/26 🕊شہادت:1394/8/21 💌پیامے‌ازجانب🌼 #نعم_الرفیق 🌼: ✾اگردلتان‌گرفت‌یادعاشوراڪنید ✾ومطمئن‌باشیدڪہ‌تنہابایادخداست‌ڪہ‌دلہاآرام‌مے‌گیرد. خادم ڪانال: @shahid_dehghan_amiri ادمین تبادل: @ashegh_1377
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊🌸تمثیل تمثیل بی قراری است که جزبا به اقیانوس آرام نمی گیرد ای که جز در آرام نمی گیرنند. 🌺🍃 🥀✨ 🙏🙏 💟🍃|• @Dehghan_amiri20
كوله بارى پر ز مهر انبیا دارد 🌹 سینه‏‌اى چون صبح صادق باصفا دارد 🌹 این نه خون است اى برادر بر لب خشكیده‏‌اش‏ بر لب خون‌رنگ خود آب بقادارد 🌹 💟🍃|• @Dehghan_amiri20
🕊🥀 💦☔️ است که به زمین خشک جانها، حیات دوباره می‌دهد 🦋 🌹 است که با هیچ چیز عوض نخواهد شد. 🍂🌷 🙏🙏 💟🍃|• @Dehghan_amiri20
🥀 است که مصداق شیدایی است 🌹 او شوق وصال را می نماید و 🌸او هویت وحریم وصل را نمایان است و 🌺او یار را تجلی می کند 🌷 او هم دلالت بر حق بودنش است 🍂🌷 🙏🙏 💟🍃|• @Dehghan_amiri20
🥀 کسی است که در میدان جنگ و در خدمت امام یانائب او کشته شود و هرکس در زمان 🍃🌸 (عج) در حفظ اسلام کشته شود، یقیناً به او ملحق خواهد شد، 🌺 عبارت است از نبوغ 🌷 حیات در کمال هشیاری و آزادی 🍂🌷 🙏🙏 💟🍃|• @Dehghan_amiri20
🥀به قلبت❤️ نگاه می کند اگر ؟؟ برایش گذاشته باشی می آید!! می ماند🌹 لانه🌾 می کند تا 🦋 کند. 💟🍃|• @Dehghan_amiri20
❁برای👈 شهیدشدن قبل ازهرچیزبایدشهیدانه 👉زندگی کرد❁ ✅ کولر بیت‌المال یک روز با دو تا از همرزمانش آمده بود خانه. خانه کوچک بود و تا دلت بخواهد، گرم. تابستان بود و عرق، همین‌طور شُر و شُر از سر و رویمان می‌ریخت. یکی از دوست‌های سینه‌ای صاف کرد و گفت: «حاج آقا کولری را که دادید به آن بنده‌ی خدا، برای خانه‌ی خودتان که خیلی واجب‌تر بود!» کنجکاو شدم. با خودم گفتم: « پس شوهر ما هم کولر تقسیم می‌کند!» خندید و گفت: «شوخی نکن بابا! الآن خانم ما باورش می‌شود و فکر می‌کند اجازه‌ی تقسیم تمام کولرهای دنیا دست ماست!» انگار فهمیدند عبدالحسین دوست ندارد راجع به این موضوع صحبت شود. دیگر چیزی نگفتند. بعد از شهادتش، همان رفیقش می‌گفت: «آن روز، وقتی شما از اتاق بیرون رفتید، حاج آقا گفت: می‌شود آن خانواده‌ای که دادند، آن که جگرش داغدار است، توی گرما باشد و بچه‌های من زیر کولر؟! خانواده‌ی من در انقلاب سهمی ندارند که بخواهند کولر را بگیرند.» 🦋🌸 🍂 🌾 ☘🌺 ✨🍃@Dehghan_amiri20✨🍃
🔰روایتی از آخرین روز زندگی حاج قاسم ♦️پنج‌شنبه(۹۸/۱۰/۱۲) - دمشق ساعت ۷ صبح 🍃🌸با خودرویی که دنبالم آمده عازم جلسه می‌شوم،هوا ابری است و نسیم سردی می‌وزد. ♦️ساعت ۷:۴۵ صبح به مکان جلسه رسیدم. مثل همه جلسات تمامی مسئولین گروه‌های مقاومت در سوریه حاضرند. 🔹ساعت ۸ صبح همه با هم صحبت می‌کنند... درب باز می‌شود و فرمانده بزرگ جبهه مقاومت وارد می‌شود. با همان لبخند همیشگی با یکایک افراد احوالپرسی می‌کند ، دقایقی به گفتگوی خودمانی سپری می‌شود تا اینکه حاج‌قاسم جلسه را رسما آغاز می‌کند... هنوز در مقدمات بحث است که می‌گوید؛ همه بنویسن، هرچی می‌گم رو بنویسین! همیشه نکات را می‌نوشتیم ولی اینبار حاجی تاکید بر نوشتن کل مطالب داشت. ♦️گفت و گفت... از منشور پنج‌سال آینده... از برنامه تک‌تک گروه‌های مقاومت در پنج‌سال بعد... از شیوه تعامل با یکدیگر... از... کاغذها پر می‌شد و کاغذ بعدی... سابقه نداشت این حجم مطالب برای یک‌جلسه . 🔹آنهایی که با حاجی کار کردند می‌دانند که در وقت کار و جلسات بسیار جدی است و اجازه قطع‌کردن صحبت‌هایش را نمی‌دهد، اما پنجشنبه اینگونه نبود... بارها صحبتش قطع شد ولی با آرامش گفت؛ عجله نکنید، بگذارید حرف من تموم بشه... ♦️ساعت ۱۱:۴۰ ظهر زمان اذان ظهر رسید با دستور حاجی نماز و ناهار سریع انجام شد و دوباره جلسه ادامه پیدا کرد! 🔹ساعت ۳ عصر حدود هفت ساعت! حاجی هرآنچه در دل داشت را گفت و نوشتیم. پایان جلسه... مثل همه جلسات دورش را گرفتیم و صحبت‌کنان تا درب خروج همراهیش کردیم. خودرویی بیرون منتظر حاجی بود حاج‌قاسم عازم بیروت شد تا سیدحسن‌نصرالله را ببیند... ♦️ساعت حدود ۹ شب حاجی از بیروت به دمشق برگشته شخص همراه‌ش می‌گفت که حاجی فقط ساعتی با سیدحسن دیدار کرد و خداحافظی کردند. حاجی اعلام کرد امشب عازم عراق است و هماهنگی کنند. سکوت شد... یکی گفت؛ حاجی اوضاع عراق خوب نیست، فعلا نرین! حاج‌قاسم با لبخند گفت؛ می‌ترسید بشم! باب صحبت باز شد و هرکسی حرفی زد _ که افتخاره، رفتن شما برای ما فاجعه‌ست! _ حاجی هنوز با شما خیلی کار داریم 🔹حاجی رو به ما کرد و دوباره سکوت شد، خیلی آرام و شمرده‌شمرده گفت:میوه وقتی می‌رسه باغبان باید بچیندش، میوه رسیده اگر روی درخت بمونه پوسیده می‌شه و خودش میفته!بعد نگاهش رو بین افراد چرخاند و با انگشت به بعضی‌ها اشاره کرد؛ اینم رسیده‌ست، اینم رسیده‌ست... ♦️ساعت ۱۲ شب هواپیما پرواز کرد ساعت ۲ صبح جمعه خبر شهادت حاجی رسید به اتاق استراحتش در دمشق رفتیم کاغذی نوشته بود و جلوی آینه گذاشته بود. «در آن نوشته بود مرا پاکیزه بپذیر»
🌼 🌼 شدن دل می‌خواهد دلی که آنقدر باشد و بتواند بریده شود از دلی که آرامّ شود زیر پایت ✾ᰔᩚᰔᩚᰔᩚᰔᩚᰔᩚ✾ᰔᩚᰔᩚᰔᩚᰔᩚᰔᩚ✾ᰔᩚᰔᩚᰔᩚᰔᩚᰔᩚ✾ @dehghan_amiri20✾ᰔᩚᰔᩚᰔᩚᰔᩚᰔᩚ✾ᰔᩚᰔᩚᰔᩚᰔᩚᰔᩚ✾ᰔᩚᰔᩚᰔᩚᰔᩚᰔᩚ✾
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
. •• | اون چيزي كه ميخواستي شد ... آخرش شهيـــد شدي ...💔|•• | ڪانال "شهیدحسن‌مختارزاده" •🌱• [ https://eitaa.com/joinchat/475726088C2e997a476a ]
- عاقبت بہ خیر یعنے دشمنان دین خدا سال‌ها براے زدن تو برنامہ بریزند - عاقبت بہ خیرے یعنے بشے - عاقبت بہ خیرے یعنے نایب امام زمان بہ پیڪرت نماز بخونہ - عاقبت بہ خیرے یعنے عزیز جامعہ مومنین بشے - عاقبت بہ خیرے یعنے شبیہ باشے ... ┈•••••✾•••🌿🌸🌿•••✾•••••┈ شهیدمحمدرضا دهقان‌امیرے ☘️ @dehghan_amiri20 ☘️ ┈•••••✾•••🌿🌸🌿•••✾•••••┈