🕊شہیدمحمدرضادهقانامیرے🕊
با پرایدش آ مدیم تا داخل پارکینگ خانه شان،پیاده شدم،آ مدم پشت ماشین تاصندق عقب رو باز کنم ووسایلم رو بردارم که چشمم افتاد به این بیت
مشک برداشت که سیراب کند دریارا
رفت تا تشنگی اش آ ب کند دریا را
گفتم عجب حرفی!گفت: نمی دانی برای این شعر چقدر توی خیابان برام بوق می زنند.یکباریکی از کنارم ردمیشد،شیشه رو داد پایین بلند گفت دمت گرم خیلی باحالی
#شهیدمحمودرضابیضایی
🌹 @Dehghan_amiri20 🌹
🍃🏴🏴
🏴🍃
🏴
💦از این هیئت به اون هیئت می رفت
اوائل جنگ توسوریه،محمود رضا تهران هم که بودانقدردرگیر ماموریت وکار بود که دهه محرم وقت نمی کردمرتب هیئت بره ولی سالها قبل از اون یادم هست که تو دهه اول ازاین هیئت به اون هیئت می رفت رایه العباس(علیه السلام)چیذر-وموج الحسین(علیه السلام)رویادم هست از دست نمی داد.
#شهیدمحمودرضابیضایی
🌹 @Dehghan_amiri20 🌹
🕊شہیدمحمدرضادهقانامیرے🕊
✨💦اعتقاد های راسخ شهدا...
زنگ زد و گفت: میآیی مراسم؟
گفتم: میآیم، چطور؟
گفت: بیا، سخنران مراسم قاسم سلیمانی است.
گفتم: حتما میآیم.
حاج قاسم داشت حرفهایش را جمع بندی میکرد، محمودرضا یک مرتبه گفت:
حاج قاسم خیلی ضیق وقت دارد. این کت و شلواری که تنش هست را میبینی؟ شاید اصرار کردهاند تا این کت و شلوار را بپوشد و الا حاج قاسم همین قدر هم وقت ندارد.
به محمودرضا گفتم: کاش میشد حاج قاسم را از نزدیک ببینیم.
گفت: من خجالت میکشم وقتی توی صورت حاج قاسم نگاه میکنم؛ چهرهاش خیلی خسته و تکیده است. محمودرضا خودش هم این مجاهده و پرکاری را داشت. #اعتقادداشت که خداوند شهادت را به کسانی میدهد که پرکار هستند و شهدای ما غالبا اینطور بودهاند.
#شهیدمحمودرضابیضایی
🌺 @Dehghan_amiri20 🌺
🕊شہیدمحمدرضادهقانامیرے🕊
💦به بچه های بسیج خیلی #اعتقادداشت
یک بار در مورد عملکرد بچه های بسیج فتنه ۸۸ صحبت میکردیم با هیجان تمام در مورد بسیجی های اسلامشهری و این که سخت پای کار اسلام و انقلاب گفت...
خیلی این بچه هارا دوست داشت خودش هم یک #بسیجی تمام عیار بود #بسیجی_وسط_معرکه
در ایام آشوب خیابان های تهران گاهی تنهایی میرفت توی شلوغی چند بار به شدت خودش را به خطر انداخته بود برای همین آن روزها خیلی نگرانش میشدم در یکی دو هفته اول بعد از اعلام نتایج انتخابات که آشوبگر ها خیابان آزادی را شلوغ کرده بودند با او تماس گرفتم و گفتم
کجایی؟!
گفت توی خیابان!"
گفتم چه خبر است آنجا؟؟
گفت "امن و امان "
گفتم: این کجایش امن و امان است؟! توی خبرگزاری ها که اخبار را میخوانم اوضاع اصلا خوب نیست گفت نگران نباش #بسیجی زیاد است.."
#شهیدمحمودرضابیضایی
🌺 @Dehghan_amiri20 🌺
🕊شہیدمحمدرضادهقانامیرے🕊
✨🌸محمودصاحب دلاشون بود
یکی از همکارانش تعریف میکرد:
سر شون حسابی شلوغ بود و کارشون خیلی زیاد بارها شده بود که یه هفته ۱۰ روز خونه نمی رفتندتازه وقتی هم که برمی گشتن خونه شب بهشون زنگ میزدن که پاشید بیاید دوباره کار داریم.
این وسط کار محمود از همه بیشتر بود
محمود مسئول شده بود و حالا اون باید بچه هاش را هماهنگ می کرد بعضی از بچه ها هم گاها وقتی برمی گشتن خونه دیگه جواب تلفن هاشون رو نمی دادند اما وقتی محمود زنگ میزد به محمود می گفت لامصب هر دفعه زنگ میزنی به خودم میگم جوابت را ندم ولی انقدر زبون میریزی که دم آخر خر میشم
#مسئول_بود
#فرمانده_بود
ولی دستور نمی داد
قلب بچه ها در دستش بود
ناز بچه ها را میخرید
منت شون رو میکشید
اینجوری بود که بچهها همه کاری براش می کردند چون محمودصاحب دلا شون بود.....
#شهیدمحمودرضابیضایی
#فرماندهی_ازآن_توست_یاحسین
#ظرافتهاےفکرےاخلاقےشهدا
🌺 @Dehghan_amiri20 🌺
✨🏴کلام شهید....
همیشه میگفت: مگه سرباز میگه بیخیال و تو جنگ میخوابه؟! تکلیف شرعی ماها دفاع از انقلابه و وظیفهی خواهرا توی این نبرد، حفظ حجابه.
#شهیدمحمودرضابیضایی
⚫️ @Dehghan_amiri20 ⚫️
🍃🍂من به ثواب احتیاجی ندارم
یکسال بعد ازشهادت محمودرضا بهم پیام داد و نوشته بود، ازهمرزمای محمود بود:
میگفت: البارحه ائتالی محمود فی النام
دیشب محمود اومد به خوابم
«و رئیته یقره القرآن»
و دیدمش که داشت قرآن میخوند
بغلش کردم، بغلم کرد بوسیدمش
من رو بوسید، به من گفت: چون من رو نمیبینی از من دریغ نکن، من کنارتم
یادت میاد هنگام نبرد یادم کردی؟
به چشم بهم زدنی اومدم پیشت و نجاتت دادم
«وقال لی اتذكر عندما مرضت فی البیت؟؟
انا كنت حاضر عندك، واقره الدعاءلك...»
و گفت: یادت میاد تو خونه مریض بودی؟
من پیشت بودم و برا شفات دعا میکردم
«قلت لهواین انته الان؟»
بهش گفتم: الان کجایی؟
«قال لی: انامع اصحاب الحسین...»
همراهاصحابامامحسین(علیه السلام)
گفتم: من به نیتت گوسفند قربونی کردم و دادم به فقرا، خندید و گفت: آره بهم رسید
گفتم چرا میخندی؟ «قال لانی: لاحتاج الثواب قسمت الثواب لكم...»
به من گفت: من به ثواب احتیاج ندارم، ثواب را برای شما قسمت کردم.
🌱 #شهیدمحمودرضابیضایی🕊🌷
💟🍃|• @Dehghan_amiri20
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠✨آقامحمودرضا ، خیلی به امام زمان ارادت داشت.
ازین اِرادَتای خشک و خالی که فقط بشینی بگی «آقاجان کِی میای دورت بگردم» نه!
دنبال آمادگی بود
دنبال آماده سازی و آگاهی بود.
همیشه دنبال مطالعه درباره حضرت و شرایط ظهور و آمادگی برای ظهور بود. انتظارِ محمود، یه انتظار واقعی بود.
واقعا" دغدغه امام زمانش رو داشت.
واقعا" داشت سعی میکرد آماده باشه.
واقعا فرمایشات حضرت آقا و اطاعت از دستوراتشون رو در راستای ظهور و تمرینی برای ظهور میدید...
🦋#شهیدمحمودرضابیضایی🌹
🍀#شهداےمدافع_حرم🌸
🖤🍃|• @Dehghan_amiri20