💦شهدا وامام زمان 🍃✨ازتوراضیم مصطفی هراسان از خواب بیدار شد، ولی دیدم داره می‌خنده علت رو که سوال کردم، گفت: خواب دیدم که بالای یک تپه ایستادم امام زمان (عج الله) رو دیدم آقا دست روی شانه‌ام گذاشت و گفت: مصطفی! از تو راضی هستم همسرشهید #مصطفی_احمدی_روشن 🌹 @Dehghan_amiri20 🌹

🌸شــهــیــد #مـحـمـدرضـا_دهـقـان_امـیـری 🌸

✨💦✨💦✨💦✨💦 ✨💦✨💦✨💦 ✨💦✨💦 ✨💦 🍃📝بــــــخـــــشــــش زیـــــبــــ⭐️ـــا... دانـشـگـاه قـبـول شــدم ، خـانـواده بـه مـن یـک گـوشـی📱 هـدیـه دادنـد.. امــا گـوشـی کـیـفـیـت نـداشـت و زود خـراب شـد.. خـیـلـی نـاراحـت بـودم..😔😔😔 #مـحـمـدرضـا مـتـوجـه شـد.. از قـبـل در جـایـی کـار کـرده بـود و دسـتـمـزدش💵 را کـه دویـسـت هـزار تـومـان مـی‌شـد ، کـم کـم پـس‌انـداز کـرده بـود.. آن پـس‌انـدازش را بـرداشـت و هـمـراه بـا پـدر رفـتـنـد و بـرایـم گـوشـی جـدیـدی📱خـریـدنـد.. خـیـلـی خـوشـحـال شـده بـودم..😊😊😊 چـنـد مـاه کـه گـذشـت جـریـان آن را فـهـمـیـدم... #نقل_شده_از_خواهر_بزرگوارِ_شهید 🌸خــاطــرات ابــووصــال 🍂 @dehghan_amiri20 🍂

🌸🕊🕊 🕊🌸 🕊 هرگز دلم از یاد تو غافل نشود گر جان بشود مهر تو از دل نشود افتاده ز روی تو در آئینه ی دل         عکسی که بهیچ وجه زایل نشود  #شب_خوش #التماس_دعای_فرج 🌹 @dehghan_amiri20 🌹

السلام وعلیک یامولانایاصاحب الزمان انتظارش،انتظارم سيرکرد آنکه ميخواهدبيايد ديرکرد تابه کى درانتظارش ديده بردردوختن؟ آمدن رفتن نديدن سوختن... اي که دستت ميرسدبرزلف يار درحضورش نام ماراهم بيار.. اللهم عجل لوليک الفرج 🌹 @Dehghan_amiri20 🌹

🌸 ختم جمعی قرآن کریم 🌸هدیه به روح آسمانی 🌸 شهید محمدرضا دهقان امیری 🌸 صفحه:۵۰۷ 🌸 جزء ۲۶ 🌸 سوره:محمد 🌹 @dehghan_amiri20🌹

🕊💦💦 💦🕊 💦 امام علی علیه السلام: خودت را به داشتن نیّت خوب ومقصدزیباعادت ده تا در خواسته هایت موفق شوی 🌹 @Dehghan_amiri20 🌹

دوباره فصل خزان ودوباره چشمهای بارانی مان حکایتی است از روایت چیدن گلهای وجودتان از این دنیا وماه مهر نشانه ای همیشه آشکار برای بودن مهرتان در دلهایمان آهای شهدا التماس شفاعت دارم مددی 🌹 @Dehghan_amiri20 🌹

🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦 🌸💦🌸💦🌸💦 🌸💦🌸💦 🌸💦 🌹بِـسْـمِ رَبِّ اَلْـشُّـهَـداءِ وَاَلْـصِّـدّیـقـیـنْ🌹 📖امــیـرالـمـؤمـنـیـن عـلـی(ع) مـی‌فـرمـایـنـد: دورانـدیـش کـسـی اسـت کـه از اسـرافذو تـبـذیـر دوری کـنـد. «میزان‌الحکمه ؛ ج ۳ ، ص ۵۸ ، ح ۳۸۹۶.» 🍃📝اســـــــراف مـــمــــنــــ💧ـــوع... در مـنـطـقـه‌ی دشـت عـبـاس مـسـتـقـر بـودنـد.. بـعـد از نـمـاز ، سـرسـفـره‌ی نـاهـار🍲 نـشـسـتـنـد.. غـذا آب گـوشـت بـود ؛ ولـی سـیـد سـجـاد بـلـنـد شـد و رفـت سـراغ نـان‌هـای 🍞خـشـکـی کـه گـذاشـتـه بـودنـد بـرای دور ریـخـتـن.. شـروع کـرد بـه خـوردن.. گـفـتـنـد: چـرا ایـنـارو مـی‌خـوری؟؟؟ غـذا کـه هـسـت.. گـفـت:« اون پـیـرزنـای بـی‌چـاره بـاعـشـق ، ایـنـارو مـی‌فـرسـتـن جـبـهـه ، شـمـا مـی‌گـذاریـدشـان بـرای دور ریـخـتـن؟!؟😔😔😔 فـردای قـیـامـت ، پـاسـخ زحـمـت اونـارو چـه کـسـی می‌ده؟!؟ ( #شهید_سیدسجاد_خاضع ، «گلاب سیاه» ، ص ۳۶) #شـــهـــیـــدانـــه ❤️❤️❤️ 🌹 @dehghan_amiri20 🌹