5.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ این شبها دعا برای تعجیل فرج مهم است و دعا برای وجود مبارک امام زمان( سلام الله علیه و عجّل الله فرجه و ارواحنا فداه) خیلی مهم است.
آن بزرگوار هم شما را دعا خواهند کرد.
وقتی شما دعا می کنید ایشان را، ایشان هم شما را دعا خواهند کرد و دعای آن بزرگوار دعای مستجابی است.
و ان شاءالله خداوند ما را از دعای آن بزرگوار برخوردار کند.
#ماه_رمضان
#شب_قدر
#امام_زمان عجلاللهتعالیفرجه
_________
@Mahdiyar114
#انگیزشی🌱
ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻏﺼﻪ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻥ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﻧﺨﻮﺭﯾﺪ.
ﭼﻮﻥ ﻭﻗﺘﯽ ﯾڪ ﺩﺭﺧﺖ ﺑﺮﮔﯽ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﯽﺩﻫﺪ ﺑﺮﮔﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﺯ ﻗﺒﻞ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺟﺎﯾﮕﺰﯾﻦ ﺷﺪﻥ ﺍﺳﺖ.
ﺭﻣﺰ ﻭ ﺭﺍﺯ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺍﯾﻨﺴﺖ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﺍﻧﺮﮊﯼﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺒﺎﺭﺯﻩ ﺑﺎ
ﮔﺬﺷﺘﻪ، ﺑﻠڪﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﺎﺧﺘﻦ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﺑﻪ ڪﺎﺭ ﺑﺮﯾﺪ.
_________
@Mahdiyar114
ای تیغ همیشه بیخبر میآیی
یک روز به شکل میخ در میآیی
امروز تو شمشیری و فردا قطعا
در قالب یک تیر سه پر میآیی...🏴
#شهادت_امام_علی علیهالسلام بر شما تسلیت باد
#ماه_رمضان
____________
@Mahdiyar114
#تلنگرانه🌱
بعضی وقتا به مسیرے ڪه انتخاب ڪردے توجه کن
شاید پشیمون بشی بعدا
شاید از مسیرهاے بهتر نگهت داره
شاید...
#ماه_رمضان و #شب_قدر قرار گرفتن در بهترین مسیر رو براتون از خدا میخوام.
___________
@Mahdiyar114
#یه_لقمه🌱
خدا به دلی که دریا باشه کِشتی میده رفیق...
_____________
@Mahdiyar114
آن شب....m4a
3.93M
💔شکسته قلب محراب خونِ دل سجاده
ستون هفت آسمون روی زمین افتاده
پیشونی مولا رو شکسته زخمی کاری
خونی دل از زخم سر و محاسنش شد جاری
علی رو از پا انداخت تیغ به زهر آغشته
ولی خودش میگه منو دوری زهرا کشته
شده آماده دوباره برای دیدن زهرا
🕌مسجد کوفه میخونه علی مولا علی مولا
واویلا واویلا تهدمت ولله ارکان الهدی
#ماه_رمضان
#شب_قدر
#شهادت_امام_علی علیهالسلام
___________
@Mahdiyar114
✍شاهد ماجرای سحر
🍲بعد از خوردن سحری عبای خود را روی دوش انداخته و به طرف مسجد به راه افتادم.
وارد کوچه تنگ و باریک🗾 شدم. تاریکی و سکوت، فضای دلهرهآوری را بر شهر حاکم کرده بود.
نگاهی به آسمان کردم. برخلاف هر شب، صفحهی آن غبارآلود و ستارهها⭐️ کم نور بودند.
🕌نزدیکیهای مسجد، مردی را در تاریکی دیدم که مرتب سرش را به طرف چپ و راست میچرخاند و اطراف را زیر نظر داشت.
قدمهای👣 بلندتری برداشتم تا شاید به نزدیکیهای او برسم و بشناسمش.
صدای پاهایم به گوش او رسید. نگاهی به پشتسر کرد.
🌖هوا کمی روشنتر شده بود. به صورت او نگاهی انداختم.
صورتش را با پارچهای پوشانده بود. فقط توانستم دو چشم او را ببینم که وحشتزده بودند.
💥روی خود را برگرداند و در حالی که تعادل نداشت، به سمت مسجد رفت.
وارد مسجد شد.
هنوز تا اذان صبح 📿دو ساعتی مانده بود.
خودش را به ستون آخر رساند و در پناه آن دراز کشید.
چیزی نگذشت که روی شکم خوابش برد.
📖قرآن را از روی سکویی که انتهای مسجد بود برداشتم و شروع به خواندن کردم.
بعد از لحظاتی، بوی خوشی به مشامم رسید. سرم را برگرداندم. چهرهی نورانی علی در آستانهی در نمایان شد.
اشتیاق 😇دیدن او مرا به سرعت باد به او رساند.
دستم را دراز کردم.
دست او را در دست فشردم، 🤝تمامی وجودم پُر از نشاط آمیخته با دلنگرانی شد.
☀️مثل همیشه لبخند چهرهاش را پوشانده بود. اشاره به قرآن در دستم کرد:
«مرحبا ابوزینب هیچگاه از آن جدا نشو!»
عرق خجالت بر پیشانیام نشست و گفتم: «به روی چشم یاابالحسن.»
علی به طرف افرادی که خواب بودند رفت و همه را بیدار کرد. بعد به سمت همان مرد رفت و فرمود: «روی شکم خوابیدن کراهت دارد.»
⚡️آن مرد بیدار شد، مردمک چشمان او به حالت اضطرار به حرکت درآمدند و با عجله نشست.
تعجب کردم و به لرزش بدن او خیره شدم.
حالت عجیب او مرا دچار شک کرد.
علی وارد محراب شد.
آرامش علی مرا آرام کرد.
سوره زلزال را شروع به خواندن کردم. همان مرد را دیدم، پشت سر علی رفت و به نماز ایستاد.
اذازلزلت الارض زلزالها
پایههای مسجد به لرزه درآمدند.
🌴نگاهی به سعفهایی که سقف مسجد بودند انداختم. با خود واگویه کردم: «شاید زلزله شده است؟»
صدای علی را شنیدم:
«فزتوربالکعبه.»
با نگرانی به محراب نگاه کردم.
فرق علی شکافته شده و صورت و محراب پر از خون بود.💔
🥺به سوی علی دویدم. قرآن از دستم به روی زمین افتاد.
اشک 💦مجال دیدن را از من گرفت، با دو دست روی سر کوبیدم و علی را صدا زدم.
#داستانک
#شهادت_امام_علی علیهالسلام
#به_قلم_افراگل
______
@Mahdiyar114
#عاشقانه🌱
تا زمانی ڪه یڪی تو آسمان و زمین هست
ڪه از من مراقبت ڪنه
هیچڪس رو زمین نیست
ڪه بتونه منو بشڪنه...
#خدای_من💕
شبتون به زیبایی بین الحرمین🌸✨
#ماه_رمضان
_________
@Mahdiyar114
❤️سلام بهترین تقدیر شبقدرمان
مولایمن!
تنها یک شب از شبهاے قدر باقی مانده و من از خدا تو را میخوام!
اگه زندگیم پُر از یاد تو باشد، آنوقت بُرد کردهام.
ولی اگه همهچی داشته باشم منهای تو، باختهام!
پدر مهربانم من در این میدان مسابقه کوتاه و گذراے دنیا نمیخوام بازنده باشم.
میشه شب قدر خودت را برایم از خدا بخواهی و پای آن را امضا کنی؟!
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#ماه_رمضان
#شب_قدر
#امام_زمان عجلاللهفرجه
________
@Mahdiyar114
▪️دعای روز بیست و دوم #ماه_رمضان
🔹اللهمّ افْتَحْ لی فیهِ أبوابَ فَضْلَکَ وأنـْزِل علیّ فیهِ بَرَکاتِکَ وَوَفّقْنی فیهِ لِموجِباتِ مَرْضاتِکَ واسْکِنّی فیهِ بُحْبوحاتِ جَنّاتِکَ یا مُجیبَ دَعْوَةِ المُضْطَرّین.
🔸خدایا بگشا به رویم در این ماه درهاى فضلت و فرود آر برایم در آن برکاتت را و توفیقم ده در آن براى موجبات خوشنودیت ومسکنم ده در آن وسط هاى بهشت اى اجابت کننده خواسته ها ودعاهاى بیچارگان.
________
@Mahdiyar114
5.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 آخرین جمله در آخرین نَفَس...
🌱 یک دقیقه با قرآن در بهار قرآن 🎙حجتالاسلام استاد راجی
#ماه_رمضان
#جزء_بیست_و_دوم
#حجاب
________
@Mahdiyar114