✍لندن
🍁از همان ساعات اول که وارد لندن شدم دلم گرفت. دوست نداشتم ماه محرم مسافرت کنم؛ ولی چارهای نبود. برای شرکت در جلسه مهمی میبایست روز پنجم محرم به لندن میآمدم. عزادار مولایم حسین علیهالسلام بودم. همان روز به جایی دعوت شدم. با بیحوصلگی به سمت خانهای رفتم که دعوت بودم.
🏠اطراف خانه، آمد و رفت زیادی به چشم میخورد. وارد خانه شدم. همهجا سیاهپوش بود. تعداد زیادی از افراد در حال جنبوجوش و حرکت بودند. گوشه حیاط دیگ آش نذری بار گذاشته شده بود. مرد و زن جوانی که اهل لندن بودند با عشق و حال عجیبی در مراسم از مهمانها پذیرایی میکردند.
🌼با توجه به آنچه میدیدم، باورم نمیشد در لندن هستم. مصطفی با بیخیالی در حال چایی خوردن بود. نگاهی به او انداختم، با دست اشاره به آن زن و مرد جوان کردم.
بدون اینکه حرفی بزنم مصطفی گفت: «زن و شوهر هستند. هر دو دکترند و تازه مسلمان شدهاند. » برایم جالب شد. دوست داشتم داستان مسلمان شدن آنها را بشنوم.
☘مصطفی انگار از دلم باخبر باشد مدتی تنهایم گذاشت. خیلی زود به همراه آن دو برگشت. مرد خود را محمد معرفی کرد. پدر و مادرش او را محمد نامگذاری کردند، همین نام بهانهای شد تا با پیامبر اسلام آشنا شود. چهار سالی میشد که مسلمان شده بود.
🌸همسرش خود را آملیا معرفی کرد. وقتی مسلمان شد نام آمنه را انتخاب کرده بود.
او گفت: «برایم قابل هضم نبود که حضرت حجت عجلاللهتعالیفرجه عمر طولانی داشته باشد و در هیئت جوان، ظهور کنند. تا اینکه به حج مشرف شدم و در صحرای عرفات گم شدم. »
💎غصه و ترس تمام وجودم را فرا گرفته بود، از ته دل خدا را صدا کردم. جوان خوشسیمایی را دیدم که به سمت من میآید. با لهجه انگلیسی فصیح به من گفت: «راه را گم کردهای؟ بیا تا من قافلهات را به تو نشان دهم.» چند قدمی بیشتر بر نداشته بودیم که با چشم خود «کاروان لندن» را دیدم!
🌤خیلی تعجب کردم که به این زودی او مرا به کاروان رسانده است. از او حسابی تشکر کردم. آن جوان موقع خداحافظی گفت: «به شوهرت سلام مرا برسان». از او بیاختیار پرسیدم: «بگویم چه کسی سلام رسانده؟» او گفت: « بگو آن آخرین امام و آن منجی آخرالزمان که در رمز و راز عمر بلندش سرگردان بودی! من همانم که تو سرگشته او شدهای!» تا به خودم آمدم، دیگر آن آقا را ندیدم.
💡آنجا بود که متوجه شدم امام زمان را ملاقات کردهام و به این وسیله طول عمر حضرت نیز برایم یقینی شد. از آن سال به بعد ایام محرم، روز عرفه، نیمه شعبان و یا هر مناسبت دیگری که می رسد، با شوهرم عاشقانه و به عشق آن حضرت خدمت میکنیم و آرزوی دیدن دوباره او را دارم. »
📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
@Mahdiyar114
#داستانک
#مهدوی
#تولیدی
#ماهی_قرمز
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا دَاعِيَ اللَّهِ وَ رَبَّانِيَّ آيَاتِهِ
❤️سلام کعبهی عشق
آب میشود کوه غصههایم
وقتی دلم گرم میشود
به احساس بودنت
به نگاه مهربانت
و به دستان پدرانهات
مهربانترین پدر ...
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤
☘🌸☘🌸☘🌸☘
📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
@Mahdiyar114
#صمیمانه_با_امام
#امام_زمان عجل الله فرجه
#مناجات_با_امام_زمان عجل الله فرجه
#ماهی_قرمز
#یک_حبه_نور
🥁طبلتوخالی
❌ آدمهایی که تحمل حرف حق را ندارند سر و صدا میکنند. آنها شبیه طبل توخالی میمانند. اگر دقت کرده باشید، زمانهایی که بارندگی زیاد میشود و رودخانه پُرآب در اثر خروش رود، کفی روی آب دیده میشود. حق مانند آن آب است و باطل، کف روی آب.
♨️باطل مانند کفِ روی آب گفته شده چون:
- باقی نمیماند و از بین میرود.
- در سایه حق حرکت میکند.
- روی حق را میپوشاند.
-جلوه دارد ولی ارزشی ندارد.
- با آرام شدن رود، ناپدید میشود.
-بالانشين، پر سر وصدا، امّا توخالى و بى محتوى است.
✨أنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء فَسَالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ السَّيْلُ زَبَداً رَّابِياً وَمِمَّا يُوقِدُونَ عَلَيْهِ فِي النَّارِ ابْتِغَاء حِلْيَةٍ أَوْ مَتَاعٍ زَبَدٌ مِّثْلُهُ كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللّهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفَاء وَأَمَّا مَا يَنفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الأَرْضِ كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللّهُ الأَمْثَالَ ؛ خداوند از آسمان آبى فرو فرستاد; و از هر درّه و رودخانه اى به اندازه آنها سيلابى جارى شد; سپس سيلاب بر روى خود كفى حمل كرد; (همچنين) و از آنچه در كوره ها براى به دست آوردن زينت آلات يا وسايل زندگى، آتش بر آن مى افروزند، كف هايى مانند آن به وجود مى آيد ـ خداوند براى، حقّ و باطل چنين مثالى مى زند.
سرانجام كف ها به بيرون پرتاب مى شوند، ولى آنچه به مردم سود مى رساند (آب يا فلزّ خالص) در زمين مى مانَد; خداوند اين چنين مثال مى زند!
📖سورهرعد،آیه١٧.
#تلنگر
#از_قرآن_بیاموزیم
#تولیدی
#ماهی_قرمز
#عکس_نوشته_میرآفتاب
✍ویلای شمال
🌸 طوبی خانوم با پسر چهارسالهاش محسن، وارد یک ویلا در شمال تهران میشوند.
محسن دستش را از دست مادر بیرون میکشد. به طرف حوض بزرگ وسط حیاط میرود. فوارههای رنگین همراه با رقص نور او را ذوقزده میکند.
☘طوبی خانم با عجله خود را به محسن میرساند:
- بدو بریم. وقت گیر آوردی؟! اینهمه کار روی سرم ریخته، الان مهمونا میرسن.
🍃محسن با لب و لوچه آویزان سرش را پایین میاندازد. وارد راهرو میشوند. سالن را پشتسر میگذارند. داخل آشپزخانه میروند. بساط چایی را به راه میاندازد. اسپند دود میکند. سالن پذیرایی را مرتب میکند.
🍁یکسالی میشود شوهرش تصادف کرده و خانهنشین شده است.
طوبی خانم اجازه نداد آب توی دل بچهها تکان بخورد. دربهدر دنبال کار بود تا اینکه اینجا را یکی از خانمهای مسجدی به او معرفی کرد.
🌺امشب مهمانیِ جشنِ فارغالتحصیلی پسر حاج محمد آقاست. مهمانها یکییکی وارد خانه میشوند. طوبی خانم وقتی از مرتب بودن کارها اطمینان پیدا میکند، از نرگس خانم اجازه میخواهد تا قبل از تاریکی شب مرخص شود.
🍃دلش برای دخترش ریحانه شور میزند. چند روزی میشود گوشهگیر شده است. کمتر حرف میزند. تحمل برادر کوچکش را ندارد. امشب میخواهد گوشهای از وقتش را برای او خلوت کند تا بفهمد علت پژمردگی و سکوت او چیست؟
🌾حسین هم چیزی از سربازیاش باقی نمانده است. فکرهایی برای مشغول به کار شدن او هم کرده است. هفته گذشته برادرش رضا را دیده بود. از او خواست تا شاگرد مغازه نجاری او شود.
❄️همسرش یدالله قطع نخاع شده است. کارهای زیاد روی دوش طوبی خانم سنگینی میکند؛ ولی او هرگز خم به ابرو نمیآورد. موقع خستگی به خدا پناه میبرد، دو رکعت نماز میخواند و بر او توکل میکرد.
📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
@Mahdiyar114
#داستانک
#ارتباط_با_فرزندان
#تولیدی
#ماهی_قرمز
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا خَلِيفَةَ اللَّهِ وَ نَاصِرَ حَقِّهِ
سلام بر تو
و بر امید فرح بخش آمدنت،
آنگاه که حکومت خدا را
نشانمان میدهی
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤
☘🌸☘🌸☘🌸☘
📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
@Mahdiyar114
#صمیمانه_با_امام
#امام_زمان عجل الله فرجه
#مناجات_با_امام_زمان عجل الله فرجه
#ماهی_قرمز
هدایت شده از مسار
#بسم_الله
#یک_حبه_نور
✍️وای بر کمفروشان
🍃اساتید دانشگاه هواوفضا را دعوت کردن به فرودگاه و تو هواپیما نشاندنشان و گفتند: «این هواپیما ساخت دانشجوهای شماست! »
وقتی اساتید این خبر را شنیدن همه از دم فرار کردند به سمت درب خروجی، به جز یکے!
ازش پرسیدند: «تو چرا فرار نکردی!؟ »
استاده با خونسردی گفت: «اگه این هواپیما ساخت دانشجوهای من باشه عمرا اگه روشن بشه.» 😂😐
🌳🍄🌳🍄
💡خوب خوب. خوبه که به یهسریها که میگن اسلام حرفاش قدیمی و منسوخ هستن بگیم که توی ۱۴۰۰سال پیش خدا از چیزی بالاتر از خواب و خور حرف زده. از وجدان کاری داشتن. توی حادثه متروپل همه باعث و بانیش رو لعنت کردیم ولی متروپلی که ما داریم میسازیم محکمه یا اونم روزی فرو میریزه؟؟ حواست هست که در حق خودت بیوجدانی و کمفروشی نکنی؟؟😉
✨«واى بر كمفروشان، كه چون از مردم پیمانه ستانند، تمام ستانند، و چون براى آنان پیمانه یا وزن كنند، به ایشان كم دهند، مگر آنان گمان نمىدارند كه برانگیخته خواهند شد؟ [در] روزى بزرگ روزى كه مردم در برابر پروردگار جهانیان به پاى ایستند. »
📖سوره مطففین، آیه۱تا۶
#تلنگر
#از_قرآن_بیاموزیم
#به_قلم_شفیره
#عکس_نوشته_میرآفتاب
🆔 @tanha_rahe_narafte
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ 🎬
#پیشنهاد_دانلود
🎥 ببینید چه زیباست!
📹 اولین فیلم رنگی از حرم امام رضا (علیه السلام)
👈 این فیلم کوتاه بخشی از مستند Double Joumey است که ادعا شده در سال ۱۳۱۸ خورشیدی (۸۲ سال قبل) توسط یک گردشگر سوئیسی به نام الامایارد ضبط شده است. این گردشگر سوئیسی در میان شرارههای جنگ جهانی دوم به همراه دوستش راهی شرق میشود و با یک ماشین سواری از راه افغانستان خود را به ایران میرساند و با دوربینی که زیر لباسش پنهان کرده بود، وارد حرم میگردد؛ آنگاه اولین فیلم رنگی از حرم امام رضا (علیه السلام) را در تاریخ ثبت میکند. گفته میشود که صدای گوینده فیلم، مربوط به ایرِن ژاکوب (Irène Jacob) هنرپیشه سوئیسی تبار فرانسه است که بعدا صدایش روی فیلم قرار گرفته است.
📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
@Mahdiyar114
AUD-20220620-WA0004.mp3
1.44M
🌱 کتابچه "رقصی چنین میانۀ میدانم آرزوست!"
🔻روایتهایی از خاطرات شهید مصطفی چمران
💓 #کلیپ_صوتی
💓 #پیشنهاد_دانلود
📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
@Mahdiyar114
#معرفی_کتاب
هدایت شده از مسار
✍روسری
🌹«یادم هست در یکی از سفرهایی که به روستاها میرفت، همراهش بودم. داخل ماشین هدیهای به من داد – اولین هدیهاش به من بود و هنوز ازدواج نکرده بودیم – خیلی خوشحال شدم و همان جا باز کردم و دیدم روسری است، یک روسری قرمز با گلهای درشت. من جا خوردم، اما او لبخند زد و به شیرینی گفت: «بچهها دوست دارند شما را با روسری ببینند.» ۱
🌱در این داستان به روایت غاده همسر شهید چمران به خوبی معنای آیه:
«هُنَّ لِباسٌ لَکُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ؛ زنان لباس و پوشش برای شما مردان هستند و شما مردان پوشش و لباس برای زنانتان هستید.» را درمییابیم.
✨وقتی نکتهای در مورد همسران خود دارید با شگردهایی این چنین ظریف میتوانید هم محبت به وجود آورید و هم بدون اینکه او فکر کند شما قصد ایراد گرفتن از او دارید، به مقصود خود برسید.
📖سوره بقره آیه ۱۸۷
📚۱: کتاب نیمه پنهان ماه اثر جبیبه جعفریان
#مناسبتی
#ایستگاه_فکر
#همسرداری
#به_قلم_شفیره
#عکسنوشته_حسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte
السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْمُؤَمَّلُ لِإِحْیَاءِ الدَّوْلَةِ الشَّرِیفَةِ...
سلام بر تو
آنگاه که خشکسال آرزوهای ما را
با باران مهربانیات سیراب میکنی؛
آنگونه که بعد از آن هیچ عطشی،
هرگز بیتابمان نکند.
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤
☘🌸☘🌸☘🌸☘
📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
@Mahdiyar114
#صمیمانه_با_امام
#امام_زمان عجل الله فرجه
#مناجات_با_امام_زمان عجل الله فرجه
#ماهی_قرمز
#بسم_الله
#یک_حبه_نور
😴خود را به خواب زدن
❌باور نمیکند. وقتی از کرامات اهلبیتعلیهمالسلام میشنود، پوزخند میزند.
نعوذبالله با تمسخر میگوید: «هر وقت یه تیکه نقره تونست شفا بده، ضریح هم که از همان جنسه میتونه. »
♨️معمولا این تیپ افراد کسانی هستند، با اینکه میدانند حرفشان بیپایه و اساس است ولی بر روی آن پافشاری میکنند.
💥این ضربالمثل را شاید بارها شنیده باشید: «کسی که خوابیده را می شود بیدار کرد؛ اما کسی که خودش را به خواب زده را نمی شود بیدار کرد. »
❌خود را خسته نکنید آنها خود را به خواب زدهاند!
💯همانگونه پيراهنى كه جوار يوسف است نابينا را بينا مى كند، پس در تبرك به مرقد، صحن، سرا، درب، ديوار، پارچه و هر چيز ديگرى كه در جوار اولياى خدا باشد، اميد شفا هست.
✨اذْهَبُواْ بِقَمِيصِي هَـذَا فَأَلْقُوهُ عَلَي وَجْهِ أَبِي يَأْتِ بَصِيراً وَأْتُونِي بِأَهْلِكُمْ أَجْمَعِينَ؛ يوسف گفت: اين پيراهن مرا ببريد و آنرا بر صورت پدرم بيفكنيد تا بينا شود و همه كسان خود را نزد من بياوريد.
📖سوره یوسف، آیه ٩٣.
📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
@Mahdiyar114
#تلنگر
#از_قرآن_بیاموزیم
#تولیدی
#ماهی_قرمز
#عکس_نوشته_میرآفتاب
#امام_رضا_ع
#یادهای_چهارشنبه_ای
چشمههای خروشان تو را میشناسند
موجهای پريشان تو را میشناسند
پرسش تشنگی را تو آبی، جوابی
ريگهای بيابان تو را میشناسند
نام تو رخصت رويش است و طراوت
زين سبب برگ و باران تو را میشناسند
#قیصر_امین_پور
📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
@Mahdiyar114
🍃🌸🍃🌸🍃
#سواد_زندگی
لذت بردن را یادمان ﻧﺪﺍﺩﻧﺪ
از گرما مینالیم؛ از سرما فرار میکنیم !
در جمع، از شلوغی کلافه میشویم و در خلوت از تنهایی بغض میکنیم ...!
تمام هفته منتظر رسیدن روز تعطیل هستیم و آخر هفته هم؛ بیحوصلگی تقصير غروب جمعه است و بس
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯿﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺗﺸﮑﯿﻞ میدﻫﻨﺪ : ﻣﺪﺭﺳﻪ ؛ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ؛ ﮐﺎﺭ.
ﺣﺘﯽ ﺩﺭ ﺳﻔﺮ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺑﻪ ﻣﻘﺼﺪ ﻣﯽﺍﻧﺪﯾﺸﯿﻢ ﺑﺪﻭﻥ ﻟﺬﺕ ﺍﺯ ﻣﺴﯿﺮ، ﻏﺎﻓﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤﻈﺎﺗﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ میخوﺍﺳﺘﯿﻢ زودتر ﺑﮕﺬﺭﻧﺪ ..
📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
@Mahdiyar114
السَّلامُ عَلَيْكَ فِي آناءِ لَيْلِكَ وَأَطْرافِ نَهارِكَ
❤️سلام تکسوار عشق
سلام تمامخوبیها
سلام خورشید باقیمانده از نسلپاکان
سايهتان بر سر
تك تك لحظههامان مستدام باد...
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤
☘🌸☘🌸☘🌸☘
📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
@Mahdiyar114
#صمیمانه_با_امام
#امام_زمان عجل الله فرجه
#مناجات_با_امام_زمان عجل الله فرجه
#ماهی_قرمز
#بسم_الله
#یک_حبه_نور
☄زیادی به حرف دل گوش دادن
❌هر کار دلش میخواست میکرد.
❌هر جا دلش میخواست میرفت.
❌هر چه دلش میخواست میگفت.
❌هر جور دلش میخواست میپوشید.
‼️هر وقت به او اعتراض میکردی، عصبانی میشد و میگفت: «به تو چه! دلم میخواد. »
💯وقتی یک نفر همیشه به حرف دلش گوش کند. هر کاری که دلش میخواهد انجام دهد، بنده نفسش میشود. نفس او حاکم و معبود وجودش میشود.
🔥هواپرست کارش به جایی میرسد که چشم او حقیقت را نمیبیند. گوش او حرف حق را نمیشنود. دل او درک و بصیرت ندارد.
✨أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَي عِلْمٍ وَخَتَمَ عَلَي سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ وَجَعَلَ عَلَي بَصَرِهِ غِشَاوَةً فَمَن يَهْدِيهِ مِن بَعْدِ اللَّهِ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ؛ آيا ديدى كسى را كه معبود خود را هواى نفس خويش قرار داده و خداوند او را با آگاهى (بر اين كه شايسته هدايت نيست) گمراه ساخته و بر گوش و قلبش مهر زده و بر چشمش پرده اى افكنده است؟! چه كسى مى تواند غير از خدا او را هدايت كند؟! آيا متذكر نمى شويد؟!
📖سورهجاثیه، آیه۲۳.
📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
@Mahdiyar114
#تلنگر
#از_قرآن_بیاموزیم
#تولیدی
#ماهی_قرمز
#عکس_نوشته_میرآفتاب
میان پرواز تا پرتاب تفاوت
از زمین تا آسمان است ؛
پرواز که کنی آن جا میرسی
که خودت میخواهی
اما پرتابت که کنند ،
آن جا میروی که آنان میخواهند !
پس پرواز را بیاموز ...!
📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
@Mahdiyar114
🍃🌸🍃🌸🍃
#بیست_و_سوم
#ذی_القعده
#روز_مخصوص_زیارتی
#امام_رضا علیهالسلام
♥️صلوات خاصه امام رضا علیه السلام
به نیابت از #شهدا_اموات اهل ایمان
بسم الله الرحمن الرحیم
اَللّهُم صلِّ على علِیِّ بنِ مُوسَى الرِّضاالْمُرْتَضَى الاِمام التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحجَّتکَ عَلے مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمن تَحْتَ الثَّرى الصِّدّیقِ الشَّهیدِ صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَة مُتَواتِرَةً مترادِفَةً کاَفْضَل ماصَلَّیْتَ علےاَحد منْ اَوْلِیائِک.
. 🕊
📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
@Mahdiyar114
✍روزهای تنهایی
❌ستاره معلم بازنشسته است. بچه زیاد دوست نداشت. یک دختر خدا به آنها داد، همه زندگیاش را به پای او ریخت. زندگی شیرینی داشت.
🔻دخترش فرانک دانشگاه رفت. ازدواج کرد. بعد هم با همسرش برای درس و زندگی راهی دیار غربت شدند.
⭕️این انتخابی بود که خودشان کردند. حتی به روزهای تنهاییشان فکر کرده بودند.
خانه سالمندان جای خوبی برای دوران پیری و تنهایی آنهاست.
💯غافل از این بودند که مهر مادر و فرزندی قدیمی نمیشود. زمانه اینگونه آنها را از هم جدا میکند تا جایی که در حسرت آغوش کشیدن حتی چند دقیقهای فرزندش میسوزد.
✅ خانوادههایی که تن به تکفرزندی و نهایتاً دو فرزند میدهند باید منتظر زندگی در سرای سالمندان باشند.
📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
@Mahdiyar114
#ایستگاه_فکر
#ارتباط_با_والدین
#تولیدی
#ماهی_قرمز
#عکسنوشته_حسنا
✍باد کولر
💨 باد کولر مستقیم به صورتم میخورد. تمام بدنم یخ میزند. دور تندِ کولر، خانه را مثل سردخانه کرده است. معلم بازنشسته هستم. دکتر برای بیماریام هوای پاک روستا را تجویز کرده است. چند روزیست از روستا به شهر آمدهام، دلتنگ نوههایم شدهام.
👓 عینکم را روی چشمهای سیاهم میگذارم.
نگاهی گذرا به دورتادور سالن میاندازم.
محسن سرگرم بازی نبرد خلیجفارس است.
فاطمه روی مبل زرشکی لَم داده و ورقهای پایانی رُمان پیامبر بیمعجزه را میخواند. اشکهایش از گوشهی چشمش روی گونههای سرخ و سفیدش غلت میخورد.
🚂علی قطار اسباببازیاش را راه میاندازد. صدای دودو چیچی سکوت خانه را میشکند.
مریم کنار اُپنِ آشپزخانه ایستاده است. گوشی موبایل را کنار گوش راستش میگذارد و شانهاش را به آن میچسباند. همانطور که به حرفهای طرف مقابل گوش میدهد پیاز را درون بشقاب ریزریز میکند. چشمهای درشت و قهوهایاش سرخ میشود. اشکها تندتند فرو میریزد. صدایِ فینفین که بلند میشود. دستمال کاغذی را با دست چپ بیرون میکشد به داد بینی پهن و گُندهاش میرسد.
🚪صدای تقتق در میآید. نرگس و علی بیخیال به کارشان ادامه میدهند. مریم سرش را به داخل سالن میآورد و نگاهی به بچهها میاندازد. علی نگاه مادر را شکار میکند. مادر با زبان بدن، در را نشان میدهد. علی با لبولوچه آویزان به طرف در میدود. سوز گرما به درون خانه میریزد.
🌼همزمان با بازشدن در، دستهای پُر از پلاستیک خرید پدر وارد خانه میشود. مریم عذرخواهی و خداحافظی میکند. گوشی را روی اُپن میاندازد. حسین را از زیر بار سنگین خرید نجات میدهد. فاطمه سریع خودش را جمعوجور میکند.
💦روی پیشانی حسین، قطرات درشت عرق نشسته است. او به سمت کلیدهای کولر میرود. آن را یک شماره پایینتر میزند.
کیف اداره را روی میز میگذارد.
به طرفم میآید. خم میشود. دستهای چروکیدهام را در دستانش میگیرد. لبهای گرم خود را روی دست سردم میگذارد. آن را میبوسد.
🌺نگاه محبتآمیز او به من، خون تازه به رگهایم میرساند. نگاهش را میشناسم. روزی که از مطب دکتر مرا به خانه رساند اشک در چشمانش حلقه زد. همراه با بُغض گفت: « مادر چینهای ریز و درشت روی دست و صورتت را که میبینم، تمام خاطرات کودکی تا بزرگسالی و زحماتت پیش چشمانم زنده میشود. »
🌸فاطمه، محسن و علی چنان غرق تماشایِ ما شدهاند، گویی به زیباترین تابلوی جهان نگاه میکنند.
📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
@Mahdiyar114
#داستانک
#ارتباط_با_والدین
#تولیدی
#ماهی_قرمز
Nariman Panahi - Marham Vase Cheshme Taram Mikham 128 (MusicTarin).mp3
8.8M
🎤 #نریمانپناهی
💦مرهم واسه چشم ترم میخوام؛ حال دلم بده حرم میخوام!
حال دلم خیلی بده! جا موندم از قافله بازم…
کرب و بلای تو شده؛ تو این روزا همه نیازم
چاره ندارم میدونم باید بسوزم و بسازم! جانم حسین…
🍁رحمی بکن به چشم های زارم؛ خیلی بدم اما دوست دارم!
تا کی تحمل بکنم؛ تلخی و درد روزگار رو؟
بهم بگو که تا به کی؛ باید نبینم کربلا رو؟!
آخر میمیرم از غمت؛ کی میشه دعوت کنی مارو؟ جانم حسین!
☘معلومه کاری نداری با من؛ وقتی همه اومدن الا من
همه شدن زائر تو؛ به غیر من که رو سیاهم!
از دوری حرم؛ ببین لبریز اشک و سوز و آهم…
آقا جان رقیه بطلب عمریه؛ آقا چشم به راهم… جانم حسین!
📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
@Mahdiyar114
#شبجمعهظهور #کربلا
#العجل #بالحسین
هر هفته #شب_جمعه شبیهِ آتش،
از داغِ فراقِ #کربلا میسوزیم...💔
#شب_زیارتی_حضرت_ارباب
#منحَرَملازممدلمتنگاست
📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
@Mahdiyar114
السّلام علیک حینَ تَقرَأ و تُبَیِّنُ
❤️سلام بر شما و عطر دل انگیز صدایتان
دلتنگ صدایی هستم
که تاکنون
یکبار هم نشنیدهام...
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤
☘🌸☘🌸☘🌸☘
📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
@Mahdiyar114
#صمیمانه_با_امام
#امام_زمان عجل الله فرجه
#مناجات_با_امام_زمان عجل الله فرجه
#ماهی_قرمز
#بسم_الله
#یک_حبه_نور
♨️شبیه رفیق
🔥فرشید دوست کیان، چپ میرفت، راست میرفت دروغ پشت دروغ میگفت. آنقدر دروغ به هم بافت تا کمکم او هم شبیهاش شد.
☄مصطفی از کیان در مورد قبول شدن در مصاحبه پرسید. او به دروغ گفت: «منو قبول نشدن! حرفا میزنی هااا ! »
همان لحظه به اشتباه خود پی برد و پشیمان شد؛ ولی دیگر خجالت میکشید بگوید دروغ گفتم.
❄️_کیان باباجان، به مادربزرگت سر زدی؟؟
باز هم دروغ گفت.
🍁سرش را میان دو دستش گرفته بود به حال و روز خودش نفرین میکرد. حالش از خودش بهم میخورد او که اینطور نبود؟
🔺باید دوستی پیدا میکرد که رویهاش مثل فرشید نباشد.
🔺 راستگوتر کسیست که بیشتر فرمانبردار خدا باشد. حتی اگر کوهی از مشکلات در برابرش قرار گیرد باز هم امنترین و محکمترین پناه را خدا میداند.
✨ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَكُونُواْ مَعَ الصَّادِقِينَ؛ اى كسانى كه ايمان آورده ايد! از مخالفت با فرمان خدا پروا كنيد و با راستگويان باشيد.
📖 سورهتوبه، آیه۱۱۹.
📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
@Mahdiyar114
#تلنگر
#از_قرآن_بیاموزیم
#تولیدی
#ماهی_قرمز
#عکس_نوشته_میرآفتاب