عکسشو که براتون میفرسته بگید به قول هلالی :
"تسکین نیابد جان من، صد بار اگر بینم تو را"
دوش دیدم که ملایک درِ میخانه زدند
گِلِ آدم بِسِرشتَند و به پیمانه زدند
ساکنانِ حرمِ سِتْر و عِفافِ ملکوت
با منِ راه نشین بادهٔ مستانه زدند
آسمان بارِ امانت نتوانست کشید
قرعهٔ کار به نامِ منِ دیوانه زدند
جنگِ هفتاد و دو ملت همه را عُذر بِنِه
چون ندیدند حقیقت رَهِ افسانه زدند
شُکرِ ایزد که میانِ من و او صلح افتاد
صوفیان رقص کنان ساغرِ شکرانه زدند
آتش آن نیست که از شعلهٔ او خندد شمع
آتش آن است که در خرمن پروانه زدند
کس چو حافظ نَگُشاد از رخِ اندیشه نقاب
تا سرِ زلفِ سخن را به قلم شانه زدند!
برای بردن ایمان من لبخند هم کافیست
همین یک شعله،آتش میزند انبار کاهم را...
#هوشنگ_ابتهاج
هدایت شده از 💢معرفی گروه تبلیغاتی💢
وَ این روح آرام ميگیرد،
بعد از شنیدنِ نام " حُسین " ..
روز
با کلمات روشن حرف می زند،
عصر
با کلمات مبهم،
شب
سخن نمی گوید ؛ حکم می کند
| #شمس_لنگرودی
در شگفتم از آن کس که مردگان را می بیند
و مرگ را از یاد برده است !
|نهج البلاغه حکمت ۱۲۶/مولایمان علی''|