eitaa logo
- آینه آفتاب ؛
937 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
248 ویدیو
17 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
خیلی خوبه که برای روح ها جشن تولد بگیرن مثلا وقتی خیلی خوشهالیمو یادشون بمونه بعد هر سال با یه اتفاق خوب دیگه بزرگ شیم من که هنوز خیلی بچه ام
تو دوست که نه ولی خوب من بودی
اگر آن تُرک شیرازی به دست آرد دل ما را به خال هِندویَش بخشم سمرقند و بخارا را بده ساقی مِیِ باقی که در جنت نخواهی یافت کنار آب رُکن آباد و گُلگَشت مُصَلّا را فَغان کاین لولیانِ شوخِ شیرین‌کار شهرآشوب چنان بردند صبر از دل که تُرکان خوان یغما را ز عشق ناتمام ما جمال یار مُستَغنی است به آب و رنگ و خال و خط چه حاجت روی زیبا را؟ من از آن حسن روزافزون که یوسف داشت دانستم که عشق از پردهٔ عصمت برون آرد زلیخا را اگر دشنام فرمایی و گر نفرین، دعا گویم جواب تلخ می‌زیبد، لب لعل شکرخا را نصیحت گوش کن جانا که از جان دوست‌تر دارند جوانان سعادتمند پند پیر دانا را حدیث از مطرب و مِی گو و راز دَهر کمتر جو که کس نگشود و نگشاید به حکمت این معما را غزل گفتی و دُر سفتی، بیا و خوش بخوان حافظ که بر نظم تو افشاند فلک عِقد ثریا را
‌شمایی که منو به چشم خواهری میبینی؛ چشم‌هارا باید شُست جور دیگر باید دید.
مادرم گفت عجب عطرِ قشنگی زده‌ای باز بویِ گلِ گیسویِ تو ما را لو داد...! _
رازداری کن و از من گِله در جمع مکن باز بازیچه مشو، بارِ سفر جمع مکن با حضور تو قرار است مرا زجر دهند خویش را مایه‌ی دلگرمی هر جمع مکن به گناهی که نکردم، به کسی باج مده آبرویی هم اگر هست بخر، جمع مکن ترسم آسیب ببیند بدنت، دورِ خودت این همه هرزه‌ی آلوده نظر جمع مکن آخرین شاخه‌ی تو، سهم عقابی چو من است روی آن چلچله و شانه بسر جمع مکن تا برآمد نفسم، جمعِ هوادارت سوخت روبروی منِ دیوانه، نفر جمع مکن... ||
بوسه نه... خنده‌ی گرم ازدهنت کافی بود این همه عطر چرا؟ پیرهنت کافی بود دانه و دام چرا مرغک پرسوخته را؟ قفس زلف شکن در شکنت کافی بود ||
|مولایمان علی''|
خداوند مردمی را ذلیل نکرد مگر این که جنگ را به خانه ها (شهر و مملکت آن ها کشاند)
قرارمان فصل انگور! شراب که شدم تو ،جام بیاور،من،جان! |ناشناس|
| الحُزنُ يَهْدِمُ الجَسَدَ | اندوه،بدن‌رامتلاشى‌مى‌كند...
هدایت شده از нємσтιѕ
اشتیاقی که مرا زنده نگهداشت‌ ؛ تویی ..