eitaa logo
- آینه آفتاب ؛
937 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
248 ویدیو
17 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
خدا کند مستی به اشیا سرایت کند پنجره ها دیوارها را بشکنند و تو همچنان که یارت را تنگ می بوسی مرا نیز به یاد بیاوری! | الیاس علوی |
نیمی از جان مرا بردی ، محبت داشتی . . ‌ نیم باقی مانده هم هروقت فرصت داشتی . بر زمین افتادم و دیدم سراغم آمدی ؛ دست یاری چیست؟! سودای غنیمت داشتی . خانه ای از جنس دلتنگی بنا کردم ولی ؛ چون پرستوها به ترک خانه عادت داشتی . زخم خوردم گاهی از ایشان و گاه از چشم تو . . با رقیبان بر سر جانم رقابت داشتی . ای ك ابرویت به خون ریزی کمر بسته‌ست ؛ کاش ، اندکی در مهربانی نیز همت داشتی . من ك خاکستر شدم ، اما تو هنگام وداع . . کاش قدری بر لبانت آه حسرت داشتی. _
دستان تو ،خود داستانی بی پایانند.
عشق، قرار است قسمت لذت‌ بخش زندگی باشد با این حال ما هیچ کسی را بیشتر از آن‌هایی که دوست داریم، آزار نمی‌دهیم و از آنان آزار نمی‌بینیم؛ میزان ظلمی که عشاق به هم روا می‌دارند دشمنان خونیِ ما را شرم‌ زده می‌کند...   | آلن دوباتن |
  چهره‌هایی وجود دارند که می‌ارزد که پس از دیدار آن‌ها چشم فرو بندیم و بمیریم تا ناگزیر نباشیم پیش خود بگوییم: “ هرگز من او را در بازوانِ خود نخواهم دید... "   | هانری دومنترلان |
حُکمِ تیرِ مُژه‌ات قَتلِ مَرا واجِب کرد بی‌جَهت "جُرم و جَزا"،"فِقه و مَبانی" خوانده‌ام!
چشم‌هایش قهوه‌ای بود و به حق فهمیدم؛ که قهوه از سیگار هم اعتیادآورتر است :) |محمدمهدی درویش|
با منِ دردآشنا ، ناآشنایی بیش از این؟ ای وفادارِ رقیبان، بی‌وفایی بیش از این؟ گرمِ احساس منی، سرگرم یاد دیگران، من کجا از وصل خشنودم، جدایی بیش از این؟ موجی و بر تکه‌سنگی خُرد، سیلی می‌زنی با به‌خاک‌افتادگان، زورآزمایی بیش از این؟ زاهد دلسنگ را از گوشه‌ی محراب خود ساکن میخانه کردی، دلربایی بیش از این؟ پیش از این زنجیرِ صدها غم به پایم بسته بود حال، تنها بنده‌ی عشقم، رهایی بیش از این؟ ||
اشک ها خود کلامی شاعرانه اند...!
تا حس و حالشو دارین واسه خودتون وقت بذارین؛ بعدا شاید دیر نباشه، اما دیگه حسش نیست _
چون صبرت زیاد بود!
هدایت شده از - مِصباح -
حسین جان دل نزدِ تو است اگر چه دورم از تو ...