"من حسادت میکنم حتی به تنها بودنت"
کاش بودم حائلی بین تو و پیراهنت
ساقه نیلوفرم! وقتی در آغوش توام
غرق بوسه میشوم در لحظه پیچیدنت
|#رخساره_خضری|
قطار میرود..
تو میروی"!
تمام ایستگاه میرود
و من چقدر ساده ام
که سالهای سال
در انتظار تو
کنار این قطار ایستاده ام
و همچنان
به نرده های ایستگاه رفته
تکیه داده ام.
|#قیصر_امین_پور|
آمدی جانم به قربانت ولی چند سالِ پیش ،
یک نفر آمد که خیلی از شما زیباتر است 🌚
پارهپاره میفرستم نامهها را بعد از این ،
تا مبادا با تو باشد زحمت این کارها .
هر اتفاقی هم که بیفتد،
فراموش نکن که آدمی
در این جهان هست که همیشه
و هر لحظه میتوانی پیش او برگردی...
|#آلبر_کامو|
آنقدر مدام خوابت را دیده ام
آنقدر راه رفته ام
آنقدر سخن گفته ام
آنقدر عشق ورزیده ام به سایه ات
که دیگر از تو هیچ چیز برایم نمانده است
فقط این برایم مانده
که سایه ای باشم میان سایه ها
که صدبار سایه تر باشم از سایه
سایه ای که می آید
و باز میآید
به زندگی آفتابی ات
|روبر دسنوس|
- آینه آفتاب ؛
به حکم «هُنَّ لِباسٌ لَكُمْ» لباسم باش که جز تو هر چه بپوشم برای من کفن است!
شیخبامنسخنازعالمعُقبیٰمیگفت
گُفتَمَش:شیخ؛بهآنجاکهروماوهمهست؟
وضع ما در گردش دنیا چه فرقی میکند
زندگی یا مرگ، بعد از ما چه فرقی میکند
ماهیان روی خاک و ماهیان روی آب
وقت مردن، ساحل و دریا چه فرقی میکند
سهم ما از خاک وقتی مستطیلی بیش نیست
جای ما اینجاست یا آنجا چه فرقی میکند؟
یاد شیرین تو بر من زندگی را تلخ کرد
تلخ و شیرین جهان اما چه فرقی میکند!