مست رویت بودم از اغواگری ها بیشتر
میبرند عقل از سرم مو فرفری ها بیشتر
| احمد جم |
شنا میکنم
از این سو به آن سو
زیرآبی میروم
تا آن جا که نفس دارم
انگشتانم را به کف استخر میکشم
ناگهان
یادت
چون کوسهای به سمتم برمیگردد.
| سارا محمدی اردهالی |
" أعدّی لی الأرض کی أستریح
فإنی أحبّک حتى التعب... "
زمین را برایم آماده کن
تا استراحت کنم
که من تو را تا مرز خستگی دوست دارم...
| #محمود_درویش |
عزیزی میگفت جای گیاهِ بامبو را که عوض کنی دیگر رشد نمیکند؛ پژمرده میشود.
میدانی چرا؟ چون ریشه اش را همانجا، جا میگذارد...
دلِ آدمیزاد که دیگر کمتر از گیاه نیست جانم!
گاهی ریشه اش جا میماند در دلی، لبخندی، بوسه ای...
| سحر رستگار |
هدایت شده از رامـونا :)!'
رامونا همسایه میپذیرد! ִֶָ ۟ ⊹
-چنانچه قصد دارید با من همسایه بشید این پیام رو داخل چنلتون #فور کنید و لینک چنلتون رو اینجا قرار بدید↯
https://harfeto.timefriend.net/17016025326408
-حمایت دو طرفه باشه؛
-چنلتون هم وایب باشه با رامونا.
《@ramooona 》
“تو” با قلب ویرانه من چه کردی؟
ببین عشق دیوانه من چه کردی
در ابریشم عادت آسوده بودم…
تو با “بال” پروانه ی من چه کردی؟
ننوشیده از جام چشم تو مستم…
خمار است میخانه ی من…چه کردی؟
مگر لایق تکیه دادن نبودم؟
تو با حسرت شانه ی من چه کردی؟
مرا خسته کردی و خود خسته رفتی…
سفر کرده ، باخانه ی من چه کردی؟
جهان من از گریه ات خیس باران…
تو با سقف کاشانه ی من چه کردی؟